←حدیث ثقلین
خط ۱۴۹: | خط ۱۴۹: | ||
==== [[حدیث ثقلین]] ==== | ==== [[حدیث ثقلین]] ==== | ||
یکی از مهمترین [[ادلۀ روایی]] در مورد [[برتری]] و [[حقانیت اهل بیت]]{{ع}}، [[حدیث]] "[[ثقلین]]" است که مورد [[پذیرش]] [[دانشمندان شیعه]] و [[سنی]] بوده و به [[کثرت]] آن را [[نقل]] کرده اند<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۲۵</ref>. [[پیامبر اسلام]]{{صل}} در این حدیث میفرمایند: {{متن حدیث|إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ أَمَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی فَإِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّی یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْض}} | یکی از مهمترین [[ادلۀ روایی]] در مورد [[برتری]] و [[حقانیت اهل بیت]]{{ع}}، [[حدیث]] "[[ثقلین]]" است که مورد [[پذیرش]] [[دانشمندان شیعه]] و [[سنی]] بوده و به [[کثرت]] آن را [[نقل]] کرده اند<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۲۵.</ref>. [[پیامبر اسلام]]{{صل}} در این حدیث میفرمایند: {{متن حدیث|إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ أَمَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی فَإِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّی یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْض}}<ref>«من از بین شما میروم و دو چیز گران بها و [[ارزشمند]] از خودم به یادگار میگذارم، یکی [[کتاب خدا]] و دیگری عترتم را و مادامی که به هر دو آنها [[متوسل]] شوید هرگز [[گمراه]] نخواهید شد» بصائرالدرجات، ج ۱، ص ۴۱۳؛ سنن الترمذی، ج ۵، ص ۶۶۳، ح ۳۷۸۸ و... .</ref>. | ||
===== بررسی متنی ===== | ===== بررسی متنی ===== | ||
ثقلین به معنای هر آن چیزی است که ارزشمند، نفیس و سنگین باشد. [[ثَقَلین]] | ثقلین به معنای هر آن چیزی است که ارزشمند، نفیس و سنگین باشد. [[ثَقَلین]] یا ثِقلین یعنی دو چیز ارزشمند و [[عظیم]]<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۷۹ و فرهنگنامه دینی، ص۱۴.</ref> و مراد از [[عترت]] [[اهل بیت]] و اخص [[نزدیکان]] [[پیامبر]]{{صل}} است. به [[قرآن]] [[ثقل اکبر]] و به [[عترت پیامبر]] [[ثقل اصغر]] میگویند، چنانکه در روایتی [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} به [[کمیل]] فرمودند: «ای کمیل ما ثقل اصغر و قرآن ثقل اکبر است»<ref>اهل البیت فی الکتاب و السّنه، ص ۱۲۰ به نقل از بشارة المصطفی، ص ۲۹. نیز ر. ک: عترت، ثقل کبیر، کمالی دزفولی.</ref> <ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۷۹ و فرهنگنامه دینی، ص۱۴؛ محمدی ریشهری، محمد، گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین، ص ۱۱۰؛ شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۶۴- ۶۶.</ref> | ||
===== بررسی سندی ===== | ===== بررسی سندی ===== | ||
[[شیعه]] و [[سنی]] در منابع معتبر به صورت [[متواتر]] [[نقل]] کردهاند [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به صورت مکرر و در مواضع متعدد و با الفاظ گوناگون حدیث ثقلین را بیان کرده است به طوری که [[محدثان]] شیعه در [[تواتر]] آن [[اجماع]] دارند و با هشتاد و دو سند از طریق [[ائمۀ اطهار]] آن را ذکر کرده اند<ref>اعیان الشیعة، ج۱، ص۳۷۰ ـ ۳۱۰.</ref>؛ همچنین محدثان [[اهل سنت]] هم به صحت آن تصریح کردهاند، برای نمونه: [[حاکم نیشابوری]]، [[ابن حجر]] مکی، [[ | [[شیعه]] و [[سنی]] در منابع معتبر به صورت [[متواتر]] [[نقل]] کردهاند [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به صورت مکرر و در مواضع متعدد و با الفاظ گوناگون حدیث ثقلین را بیان کرده است به طوری که [[محدثان]] شیعه در [[تواتر]] آن [[اجماع]] دارند و با هشتاد و دو سند از طریق [[ائمۀ اطهار]] آن را ذکر کرده اند<ref>اعیان الشیعة، ج۱، ص۳۷۰ ـ ۳۱۰.</ref>؛ همچنین محدثان [[اهل سنت]] هم به صحت آن تصریح کردهاند، برای نمونه: [[حاکم نیشابوری]]، [[ابن حجر]] مکی، [[نورالدین هیثمی]]، ۳۴ نفر از [[اصحاب]]<ref>کسانی که در حال اسلام ملاقات با پیامبر داشتند.</ref> و ۱۹ نفر از [[تابعین]]<ref>کسانی که با اصحاب پیامبر ملاقات داشتهاند.</ref> آن را [[روایت]] کردهاند. صحابهای همچون: [[علی]]{{ع}}، [[ابوذر]]، [[جابر بن عبدالله انصاری]]، [[زید بن ارقم]]، [[ابو سعید]] خُدری و [[زید بن ثابت]]<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۲۵.</ref>. | ||
بنابراین این [[حدیث]] به لحاظ سندی از [[احادیث متواتر]] و صحیح نزد [[فریقین]] است. | |||
===== کیفیت [[استدلال]] ===== | ===== کیفیت [[استدلال]] ===== | ||
استدلال به این [[حدیث]] بر [[عصمت ائمه]]{{عم}} متوقّف بر چند مقدمه است: | استدلال به این [[حدیث]] بر [[عصمت ائمه]]{{عم}} متوقّف بر چند مقدمه است: | ||
# [[قرآن]] از هرگونه خطا و [[اشتباه]] و [[انحراف]] و باطلی | |||
#قرآن معصوم است و تمسّک به آن باعث میشود | # [[قرآن]] از هرگونه خطا و [[اشتباه]] و [[انحراف]] و باطلی مبرّاست. قرآن میفرماید: {{متن قرآن|وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ * لَا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ}}<ref>«و به راستی آن کتابی است ارجمند * در حال و آینده آن، باطل راه ندارد، فرو فرستاده (خداوند) فرزانه ستودهای است» سوره فصلت، آیه ۴۱-۴۲.</ref> به عبارت دیگر، قرآن از هر [[باطل]] و خطایی به طور مطلق [[معصوم]] و مصون است. حال عِدل قرآن ـ [[اهل بیت]] ـ نیز باید چنین باشد، تا بتواند عِدل قرآن باشد. در غیر این صورت چه چیز این دو را در یک [[مقام]] جمع میکند؟ | ||
# [[پیامبر]]{{صل}} خبر داده است | #قرآن معصوم است و تمسّک به آن باعث میشود [[انسان]] هرگز گمراه نشود، اهل بیت نیز باید چنین باشند؛ زیرا این دو هیچگاه از هم جدا نیستند. به عبارت دیگر، فرض عدم [[گمراهی]] بر اثر [[تمسک]] به این دو در صورتی راست میآید که هر دو معصوم باشند. در غیر این صورت، چه بسا خود به خطا روند و متمسّکین به خود را نیز به گمراهی کشانند. | ||
# [[پیامبر اکرم]]{{صل}} خبر داده است که این دو تا [[روز قیامت]] از هم جدا نخواهند شد و این فرض در صورتی صحیح است که هر چه [[قرآن]] میگوید ـ [[کلام خدا]] است ـ همان را [[اهل بیت]] بگویند و تمام [[افعال]] و [[کردار]] آنها منطبق بر قرآن و کلام خدا باشد<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[عصمت در قرآن (کتاب)|عصمت در قرآن]]، ص۶۰.</ref>. | |||
# {{متن حدیث|مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا أَبَداً}}؛ مجموعه [[قرآن و عترت]]، با هم، باعث [[هدایت]] و مانع از فرو رفتن در [[چاه]] [[ضلالت]] میشوند. بیشک [[قرآن کریم]] کتابی است [[معصوم]] از هرگونه [[خطا]] و [[اشتباه]]. پس اینکه [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، [[عترت]] خویش را کنار قرآن نشانده و [[تمسک]] به هر دو را موجب هدایت دانسته است، بهترین دلیل بر [[عصمت]] ایشان است. چه، [[پیروی]] نمودن از غیر معصوم، موج هدایت مطلق و [[قطعی]] نخواهد شد، بلکه همواره احتمال [[انحراف]] و ضلالت در آن میرود و این با جمله {{متن حدیث|لَنْ تَضِلُّوا أَبَداً}} سازگار نیست؛ زیرا معنای این جمله آن است که اگر شما به این دو تمسک کنید، در هیچ شرایط زمانی و به هیچ صورتی، [[گمراهی]] و ضلالت به سراغ شما نخواهد آمد. بنابراین، [[اهلبیت]]، از آنجایی که [[مفسران]] قرآن هستند، چه در تبیین و تشریح [[آیات الهی]] و چه در [[اعمال]] فردی، از هر گونه [[گناه]] و خطایی معصوم هستند. | # {{متن حدیث|مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا أَبَداً}}؛ مجموعه [[قرآن و عترت]]، با هم، باعث [[هدایت]] و مانع از فرو رفتن در [[چاه]] [[ضلالت]] میشوند. بیشک [[قرآن کریم]] کتابی است [[معصوم]] از هرگونه [[خطا]] و [[اشتباه]]. پس اینکه [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، [[عترت]] خویش را کنار قرآن نشانده و [[تمسک]] به هر دو را موجب هدایت دانسته است، بهترین دلیل بر [[عصمت]] ایشان است. چه، [[پیروی]] نمودن از غیر معصوم، موج هدایت مطلق و [[قطعی]] نخواهد شد، بلکه همواره احتمال [[انحراف]] و ضلالت در آن میرود و این با جمله {{متن حدیث|لَنْ تَضِلُّوا أَبَداً}} سازگار نیست؛ زیرا معنای این جمله آن است که اگر شما به این دو تمسک کنید، در هیچ شرایط زمانی و به هیچ صورتی، [[گمراهی]] و ضلالت به سراغ شما نخواهد آمد. بنابراین، [[اهلبیت]]، از آنجایی که [[مفسران]] قرآن هستند، چه در تبیین و تشریح [[آیات الهی]] و چه در [[اعمال]] فردی، از هر گونه [[گناه]] و خطایی معصوم هستند. | ||
# {{متن حدیث|لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّی یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ}}؛ یعنی اینکه [[عترت پیامبر]] هرگز از قرآن جدایی و افتراق ندارند و این معنا جز با عصمت آنان قابل توجیه نیست؛ زیرا اگر عترت پیامبر [[مرتکب گناه]] شوند و یا اشتباه و خطایی در [[تبیین دین]] از آنان سر زند، به معنای جدایی و افتراق از قرآن است. | # {{متن حدیث|لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّی یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ}}؛ یعنی اینکه [[عترت پیامبر]] هرگز از قرآن جدایی و افتراق ندارند و این معنا جز با عصمت آنان قابل توجیه نیست؛ زیرا اگر عترت پیامبر [[مرتکب گناه]] شوند و یا اشتباه و خطایی در [[تبیین دین]] از آنان سر زند، به معنای جدایی و افتراق از قرآن است. |