←غزوه بنی زبید
(←مقدمه) |
|||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
== [[غزوه]] بنی زبید == | == [[غزوه]] بنی زبید == | ||
وقتی خبر [[ارتداد]] و شبیخون عمرو بن معدیکرب را به رسول خدا{{صل}} خبر دادند، به [[امام علی]]{{ع}} دستور داد که همراه عدهای از [[مهاجران]]، که [[خالد بن سعید بن عاص اموی]] هم جزء آنها بود، به سوی [[قبیله]] [[بنی زبید]] حرکت کند. این قبیله با قبیله [[بنی جعفی]] همپیمان بودند، به همین دلیل، [[رسول اکرم]]{{صل}} [[خالد بن ولید]] را همراه عدهای از [[اعراب]] به سوی آنها فرستاد. در این سریه، [[بریده اسلمی]]، [[عمرو بن شاس اسلمی]] و [[ابو موسی | وقتی خبر [[ارتداد]] و شبیخون عمرو بن معدیکرب را به رسول خدا{{صل}} خبر دادند، به [[امام علی]]{{ع}} دستور داد که همراه عدهای از [[مهاجران]]، که [[خالد بن سعید بن عاص اموی]] هم جزء آنها بود، به سوی [[قبیله]] [[بنی زبید]] حرکت کند. این قبیله با قبیله [[بنی جعفی]] همپیمان بودند، به همین دلیل، [[رسول اکرم]]{{صل}} [[خالد بن ولید]] را همراه عدهای از [[اعراب]] به سوی آنها فرستاد. در این سریه، [[بریده اسلمی]]، [[عمرو بن شاس اسلمی]] و [[ابو موسی اشعری]] همراه خالد بودند. [[رسول خدا]]{{صل}} به خالد دستور داد که به سوی قبیله بنی جعفی حرکت کند و اگر به علی{{ع}} برخوردند، [[فرماندهی]] دو [[لشکر]] را [[علی بن ابی طالب]] بر عهده بگیرد. وقتی که قبیله بنی جعفی از آمدن [[لشکر اسلام]] باخبر شدند، عدهای از آنها به قبیله بنی زبید پیوستند و عدهای دیگر به منطقه تخوم در [[یمن]] رفتند. علی{{ع}} احتمال داد که خالد بن ولید به دنبال آنها بیاید، به همین دلیل، نامهای به او نوشت و وی را از ادامه حرکت باز داشت. علی{{ع}} به حرکت خود ادامه داد تا اینکه در وادی کسر، از مناطق صنعای یمن، به قبیله بنی زبید رسید. دو [[سپاه]] با هم روبرو شدند پس عمرو بن معدیکرب از سپاهش خارج شد و مبارز طلبید. همراه او [[برادر]] و برادرزادهاش نیز از لشکر خارج شده بودند و خود او [[شمشیر]] معروف صمصام را در دست داشت. علی{{ع}} به [[مبارزه]] او رفت و فریادی کشید و در یک لحظه برادر و برادرزاده عمرو بن معدیکرب را کشت. به دنبال آن، عمرو بن معدیکرب و بنی زبید فرار کردند و زنانشان، از جمله [[زن]] عمرو بن معدیکرب، رکانه دختر [[سلامه]] و فرزندش، [[اسیر]] شدند. علی{{ع}} [[خالد بن سعید]] را در میان بنی زبید باقی گذاشت تا به هر کدام از فراریان که [[مسلمان]] میشوند، [[امان]] دهد و [[زکات]] را گرد آورد. عمرو بن معدیکرب بازگشت و از خالد بن سعید اجازه [[ملاقات]] خواست. خالد بن سعید اجازه داد. او نزد [[خالد بن سعید]] رفت و دوباره [[اسلام]] آورد و از او خواست که [[همسر]] و فرزندش را به او ببخشد. [[خالد بن سعید]] آنها را به او بخشید و در مقابل، عمرو بن معدیکرب [[شمشیر]] صمصام را به خالد بن سعید بخشید.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ج۱، ص۱۵۸-۱۶۱؛ حبیب عباسی، مقاله «علی بن ابیطالب»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم{{صل}}، ج۱، ص۱۷۷-۱۷۹.</ref> | ||
== اسلام زُبَید == | == اسلام زُبَید == |