جز
جایگزینی متن - 'اول' به 'اول'
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'اول' به 'اول') |
||
خط ۱۹۱: | خط ۱۹۱: | ||
[[سؤال]] این است که آیا از این جمله میتوان استفاده کرد افرادی که قبل از تصدی [[امامت]] ستمی انجام دادهاند میتوانند به مقام امامت نایل شوند یا [[خیر]]؟ به عبارت دیگر، عنوان مشتق یعنی «ظالم»، اطلاق میشود بر ذاتی که متلبس به مبدأ «[[ظلم]]» است در زمان حال؟ یا کسی که قبلا ظالم بوده [[ولی]] اکنون ظالم نیست را هم شامل میشود؟ در نتیجه کسی که قبلا ظالم بوده ولی در حال تصدی امامت، [[ستمگر]] به حساب نیاید میتواند به مقام امامت نایل گردد! | [[سؤال]] این است که آیا از این جمله میتوان استفاده کرد افرادی که قبل از تصدی [[امامت]] ستمی انجام دادهاند میتوانند به مقام امامت نایل شوند یا [[خیر]]؟ به عبارت دیگر، عنوان مشتق یعنی «ظالم»، اطلاق میشود بر ذاتی که متلبس به مبدأ «[[ظلم]]» است در زمان حال؟ یا کسی که قبلا ظالم بوده [[ولی]] اکنون ظالم نیست را هم شامل میشود؟ در نتیجه کسی که قبلا ظالم بوده ولی در حال تصدی امامت، [[ستمگر]] به حساب نیاید میتواند به مقام امامت نایل گردد! | ||
بیان | بیان اول در [[پاسخ]] به سؤال: عنوان «ظالم» به کسی که فعلا ظالم نیست حقیقتاً اطلاق نمیگردد، ولی کسی که قبلا ستم کرده است، هنگام [[ستم]] حقیقتاً بر وی عنوان [[ظالم]] [[صادق]] بوده است. [[آیه]] مذکور گذشتۀ چنین کسی را شامل میشود و چنین کسی دیگر [[شایسته]] [[امامت]] نیست و به [[امامت]] نایل نمیشود و جمله «لا ینال» که مضارع منفی است بر این جهت [[دلالت]] دارد<ref>ترجمه تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۳۷.</ref>. | ||
بیان دوم: از محقق بزرگ مرحوم شیخ [[محمد حسین اصفهانی]] که مرحوم [[علامه طباطبایی]] در «[[المیزان]]» آورده است: "[[ذریه]] [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} به [[حکم عقل]] به چهار گروه تقسیم میشوند و از یکی از چهار قسم بیرون نیستند و قسم پنجمی هم برای این تقسیم نیست، یا در تمامی [[عمر]] ظالمند و یا در تمامی عمر ظالم نیستند، یا در | بیان دوم: از محقق بزرگ مرحوم شیخ [[محمد حسین اصفهانی]] که مرحوم [[علامه طباطبایی]] در «[[المیزان]]» آورده است: "[[ذریه]] [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} به [[حکم عقل]] به چهار گروه تقسیم میشوند و از یکی از چهار قسم بیرون نیستند و قسم پنجمی هم برای این تقسیم نیست، یا در تمامی [[عمر]] ظالمند و یا در تمامی عمر ظالم نیستند، یا در اول عمر ظالم و در آخر توبهکارند و یا بالعکس، در اول [[صالح]] و در آخر ظالمند. [[ابراهیم]]{{ع}} شأنش، [[اجل]] از این است که از [[خدای تعالی]] درخواست کند [[مقام امامت]] را به دسته اول و چهارم، از ذریهاش بدهد، پس بهطور قطع دعای ابراهیم شامل حال این دو دسته نیست. باقی میماند دوم و سوم، یعنی آن کسی که در تمامی عمرش [[ظلم]] نمیکند و آن کسی که اگر در اول عمر ظلم کرده، در آخر [[توبه]] کرده است، از این دو قسم، قسم دوم را [[خدا]] [[نفی]] کرده، باقی میماند یک قسم و آن کسی است که در تمامی عمرش هیچ ظلمی مرتکب نشده، پس از چهار قسم بالا دو قسمش را ابراهیم از خدا نخواست و از دو قسمی که خواست یک قسمش [[مستجاب]] شد و آن کسی است که در تمامی عمر [[معصوم]] باشد"<ref>ترجمه تفسیر المیزان، ج۱، ص۴۱۵.</ref>. | ||
بنابراین آیه از دو جهت بر [[عصمت امامان]] حتی قبل از [[تصدی]] امامت دلالت دارد و کسی که متصدی مقام امامت است در تمام عمر از [[عصمت]] برخوردار است<ref>ر.ک: [[غلام رضا کاردان|کاردان، غلام رضا]]، [[امامت و عصمت امامان در قرآن (کتاب)|امامت و عصمت امامان در قرآن]]، ص۳۱-۳۴.</ref>. | بنابراین آیه از دو جهت بر [[عصمت امامان]] حتی قبل از [[تصدی]] امامت دلالت دارد و کسی که متصدی مقام امامت است در تمام عمر از [[عصمت]] برخوردار است<ref>ر.ک: [[غلام رضا کاردان|کاردان، غلام رضا]]، [[امامت و عصمت امامان در قرآن (کتاب)|امامت و عصمت امامان در قرآن]]، ص۳۱-۳۴.</ref>. | ||
خط ۲۲۷: | خط ۲۲۷: | ||
بحث افضلیت در باب [[امامت]] در دو مورد مطرح میشود؛ یکی در باب [[امامت عامّه]] و دیگری در باب امامت خاصّه. در امامت عامّه آنجا که از صفات و [[ویژگیهای امام]] بحث میشود، از افضلیت به عنوان یکی از بایستگیهای [[امام]] [[سخن]] به میان میآید. [[متکلمان امامیه]]، افضلیت را یکی از شرایط مهم امام میدانند<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت در بینش اسلامی (کتاب)|امامت در بینش اسلامی]]، ص۱۸۷.</ref>. | بحث افضلیت در باب [[امامت]] در دو مورد مطرح میشود؛ یکی در باب [[امامت عامّه]] و دیگری در باب امامت خاصّه. در امامت عامّه آنجا که از صفات و [[ویژگیهای امام]] بحث میشود، از افضلیت به عنوان یکی از بایستگیهای [[امام]] [[سخن]] به میان میآید. [[متکلمان امامیه]]، افضلیت را یکی از شرایط مهم امام میدانند<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت در بینش اسلامی (کتاب)|امامت در بینش اسلامی]]، ص۱۸۷.</ref>. | ||
از جمله [[دلایل]] قرآنیِ [[لزوم افضلیت امام]] بر دیگران، آیۀ شریفۀ {{متن قرآن|أَفَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لَا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدَى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ}}<ref>«بگو آیا از شریکانتان کسی هست که به سوی «حق» رهنمون باشد؟ بگو خداوند به «حق» رهنماست؛ آیا آنکه به حقّ رهنمون میگردد سزاوارتر است که پیروی شود یا آنکه راه نمییابد مگر آنکه راه برده شود؟ پس چه بر سرتان آمده است؟ چگونه داوری میکنید؟» سوره یونس، آیه ۳۵.</ref> است. در این [[آیه کریمه]] درباره [[هدایت]]، دو گزینه با یکدیگر مقایسه شده اند: گزینه | از جمله [[دلایل]] قرآنیِ [[لزوم افضلیت امام]] بر دیگران، آیۀ شریفۀ {{متن قرآن|أَفَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لَا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدَى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ}}<ref>«بگو آیا از شریکانتان کسی هست که به سوی «حق» رهنمون باشد؟ بگو خداوند به «حق» رهنماست؛ آیا آنکه به حقّ رهنمون میگردد سزاوارتر است که پیروی شود یا آنکه راه نمییابد مگر آنکه راه برده شود؟ پس چه بر سرتان آمده است؟ چگونه داوری میکنید؟» سوره یونس، آیه ۳۵.</ref> است. در این [[آیه کریمه]] درباره [[هدایت]]، دو گزینه با یکدیگر مقایسه شده اند: گزینه اول مربوط به کسی است که خود از هدایت برخوردار است و به [[هدایتگری]] دیگران نیاز ندارد، بلکه دیگران را به [[حق]] هدایت میکند؛ یعنی از [[هدایت ویژه]] [[الهی]] برخوردار است. دیگری کسی است که [[هدایتگر]] به حق نیست مگر آنکه دیگران او را هدایت کنند. بنابراین، دو گزینه یاد شده در اینکه از [[هدایت]] بهره مند هستند و نقش [[هدایتگری]] دارند یکسانند، [[ولی]] در اینکه در بهرهمندی از هدایت به هدایتگری دیگران نیاز دارند یا از [[هدایت ویژه]] [[الهی]] برخوردارند و نیازی به هدایت دیگران ندارند، متفاوت هستند. | ||
از این دو گزینه، گزینه نخست بر دوم [[برتری]] دارد و [[خرد]] و [[وجدان]] [[انسانی]] آن را میپسندد. جمله {{متن قرآن|فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ}} بیانگر این مطلب است؛ یعنی اگر جز این [[داوری]] شود، برخلاف [[حکم]] خرد و وجدان است، طبعا چنین داوری مورد پسند [[خداوند]] که [[آفریدگار]] خرد و وجدان است نخواهد بود<ref>این استدلال در سخنان برخی از متکلمان امامیه آمده است؛ علامه حلّی در آثار کلامی گوناگون خویش آن را یادآور شده است. در کتاب نهج المسترشدین آمده است: «امام باید بر مردم تحت رهبری خود برتری داشته باشد؛ زیرا تقدیم مفضول بر فاضل قبیح است. به دلیل کلام خداوند متعال که فرموده است: {{متن قرآن|أَفَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لَا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدَى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ}}.</ref>. هرچند [[امام]] آورندۀ [[شریعت]] نیست، ولی [[مسئولیت]] [[حفظ دین]] و رعایت [[مصالح مادی و معنوی]] [[امت اسلامی]] را بر عهده دارد، بنابراین در این زمینه او [[هدایتگر]] [[مردم]] است. در نتیجه مصداق روشن [[آیه]] «إفمن یهدی إلی الحق أحق أین یتبع.».. خواهد بود و این عبارت درباره فردی است که از هدایت افاضی و ذاتی برخوردار است و دیگران را به [[حق]] هدایت میکند. بنابراین [[آیه کریمه]] [[پیروی از معصوم]] [[عالم]] را بر غیر آن مقدم میشمارد<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت در بینش اسلامی (کتاب)|امامت در بینش اسلامی]]، ص۲۰۰-۲۰۳.</ref>. | از این دو گزینه، گزینه نخست بر دوم [[برتری]] دارد و [[خرد]] و [[وجدان]] [[انسانی]] آن را میپسندد. جمله {{متن قرآن|فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ}} بیانگر این مطلب است؛ یعنی اگر جز این [[داوری]] شود، برخلاف [[حکم]] خرد و وجدان است، طبعا چنین داوری مورد پسند [[خداوند]] که [[آفریدگار]] خرد و وجدان است نخواهد بود<ref>این استدلال در سخنان برخی از متکلمان امامیه آمده است؛ علامه حلّی در آثار کلامی گوناگون خویش آن را یادآور شده است. در کتاب نهج المسترشدین آمده است: «امام باید بر مردم تحت رهبری خود برتری داشته باشد؛ زیرا تقدیم مفضول بر فاضل قبیح است. به دلیل کلام خداوند متعال که فرموده است: {{متن قرآن|أَفَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لَا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدَى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ}}.</ref>. هرچند [[امام]] آورندۀ [[شریعت]] نیست، ولی [[مسئولیت]] [[حفظ دین]] و رعایت [[مصالح مادی و معنوی]] [[امت اسلامی]] را بر عهده دارد، بنابراین در این زمینه او [[هدایتگر]] [[مردم]] است. در نتیجه مصداق روشن [[آیه]] «إفمن یهدی إلی الحق أحق أین یتبع.».. خواهد بود و این عبارت درباره فردی است که از هدایت افاضی و ذاتی برخوردار است و دیگران را به [[حق]] هدایت میکند. بنابراین [[آیه کریمه]] [[پیروی از معصوم]] [[عالم]] را بر غیر آن مقدم میشمارد<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت در بینش اسلامی (کتاب)|امامت در بینش اسلامی]]، ص۲۰۰-۲۰۳.</ref>. |