جز
جایگزینی متن - 'اول' به 'اول'
جز (جایگزینی متن - '</div> <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">' به '</div>') |
جز (جایگزینی متن - 'اول' به 'اول') |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
عرصه دیگر حضور [[زنان]] در [[آیینهای عزاداری]]، و شاید مهمترین عرصه، تعزیهخوانی بود. در آن دوره، ساختار داخلی تکیهها معمولاً به گونهای بود که زنان در مرکز و نزدیکترین محل به سکوی اجرای [[تعزیه]]، و مردان در پیرامون ایشان قرار میگرفتند. در برخی سفرنامهها (از جمله سفرنامههای ویلز و بنجامین) گزارشهایی از کیفیت حضور زنان در مجالس تعزیهخوانی آمده است. به عنوان مثال بنجامین در توصیف تعزیهخوانی تکیه [[دولت]] مینویسد: «تمام [[صحن]] تکیه به استثنای راه باریکی در اطراف سکوی وسط، پر از زنانی بود که کنار یکدیگر نشسته بودند. با یک حساب تخمینی در حدود چهار هزار در صحن تکیه چهار زانو نشسته به سکونگاه میکردند و به دلیل شیبی که بود، زنان عقبتر هم به خوبی میتوانستند سکو را ببینند. زنان همه چادرهای مشکی و سرمهای داشته و روبندههای سفید رنگی نیز بر سر انداخته بودند که همه صورت آنها را میپوشانید. جلوی چشمان آنان این روبنده به وسیله قلابی در عقب سربسته میشد». | عرصه دیگر حضور [[زنان]] در [[آیینهای عزاداری]]، و شاید مهمترین عرصه، تعزیهخوانی بود. در آن دوره، ساختار داخلی تکیهها معمولاً به گونهای بود که زنان در مرکز و نزدیکترین محل به سکوی اجرای [[تعزیه]]، و مردان در پیرامون ایشان قرار میگرفتند. در برخی سفرنامهها (از جمله سفرنامههای ویلز و بنجامین) گزارشهایی از کیفیت حضور زنان در مجالس تعزیهخوانی آمده است. به عنوان مثال بنجامین در توصیف تعزیهخوانی تکیه [[دولت]] مینویسد: «تمام [[صحن]] تکیه به استثنای راه باریکی در اطراف سکوی وسط، پر از زنانی بود که کنار یکدیگر نشسته بودند. با یک حساب تخمینی در حدود چهار هزار در صحن تکیه چهار زانو نشسته به سکونگاه میکردند و به دلیل شیبی که بود، زنان عقبتر هم به خوبی میتوانستند سکو را ببینند. زنان همه چادرهای مشکی و سرمهای داشته و روبندههای سفید رنگی نیز بر سر انداخته بودند که همه صورت آنها را میپوشانید. جلوی چشمان آنان این روبنده به وسیله قلابی در عقب سربسته میشد». | ||
اما نکته حائز اهمیت، [[ظهور]] مجالس تعزیه زنانه در دوره قاجار است. گویا اولین نمونه این مجالس در [[منزل]] قمرالسلطنه - دختر فتحعلی شاه - برگزار شده و از آن پس هر سال در طول دهه | اما نکته حائز اهمیت، [[ظهور]] مجالس تعزیه زنانه در دوره قاجار است. گویا اولین نمونه این مجالس در [[منزل]] قمرالسلطنه - دختر فتحعلی شاه - برگزار شده و از آن پس هر سال در طول دهه اول [[محرم]] برقرار بوده است. این تعزیهها در فضای باز یا در تالارهای بزرگ منازل بزرگان و اعیان برگزار میشدند و در آنها کارگردانان و بازیگران همه زنانی بودند که پیشتر در مجالس زنانه روضهخوانی کرده بودند یا به [[تقلید]] از نقالان و تعزیهخوانان مرد میپرداختند. همانگونه که در تعزیههای عمومی مردها با [[پوشیدن]] لباسهای زنانه به جای شخصیتهای [[زن]] ایفای نقش میکردند، در این مجالس هم ایفای نقش مردان برعهده [[زنان]] بوده است. زنان مخاطب این تعزیهها بیشتر به تماشای مجالسی رغبت نشان میدادند که [[شخصیت]] اصلی آنها [[زن]] بود؛ نظیر مجالس [[تعزیه]] «[[شهربانو]]»، «[[عروسی]] دختر [[قریش]]» و «[[درة الصدف]]». روضهخوانها و تعزیهخوانهای زن به «ملا» و سردستهشان نیز به «آخوند» ملقب میشدند. از تعزیهخوانهای زن مشهور آن دوره در [[تهران]] ملانبات، ملافاطمه و ملامریم، و در سمنان ملابلقیس، ملاصغری و ملاشاه [[زینب]] را میتوان نام برد. به ویژه زنان [[روضهخوان]] کاشانی و [[یزدی]] مشهور بودند. | ||
گفته شده که تعزیهخوانیهای زنانه بیشتر جنبه تفریحی و [[سرگرمی]] داشتند و معمولاً پس از پایان ماههای عزاداری [[محرم]] و صفر و بیشتر در ماه [[ربیعالاول]] [[اجرا]] میشدند. برگزاری این مجالس، عمومیت و توسعه چندانی نیافت و در دوره احمدشاه به افولگرایید. تنها در برخی مناطق نظیر بوشهر این مجالس استمرار یافت. برای افول تعزیهخوانی زنانه، برخی صاحبنظران (از جمله صادق همایونی و [[بهرام]] بیضایی) دلایلی را برشمردهاند؛ از جمله: تعداد کم تعزیهخوانان زن، محدودیت محلهای تعزیهخوانی زنانه، انحصار حضور زنان در این مجالس، سطح عمومی نازل موسیقی در میان زنان، ممنوعیتهای [[شرعی]] از نظر [[حجاب]]، اضمحلال [[خاندان]] قاجاریه به عنوان حامیان اصلی این مجالس، وقوع [[انقلاب]] [[مشروطه]] و هزینههای بالای این مجالس که سبب میشد برگزاری آنها در انحصار زنان [[رجال]] [[ثروتمند]] و درباری باقی بماند. علاوه بر اینها، برگزاری [[روضه]] و تعزیه زنانه در بین [[علما]] نیز مخالفانی داشت. مخالفانی که [[منبر]] رفتن، [[وعظ]] کردن و روضه خواندن زنان را دور از شئونات و «مشتمل بر [[مفاسد]] خارجیه» میدانستند. | گفته شده که تعزیهخوانیهای زنانه بیشتر جنبه تفریحی و [[سرگرمی]] داشتند و معمولاً پس از پایان ماههای عزاداری [[محرم]] و صفر و بیشتر در ماه [[ربیعالاول]] [[اجرا]] میشدند. برگزاری این مجالس، عمومیت و توسعه چندانی نیافت و در دوره احمدشاه به افولگرایید. تنها در برخی مناطق نظیر بوشهر این مجالس استمرار یافت. برای افول تعزیهخوانی زنانه، برخی صاحبنظران (از جمله صادق همایونی و [[بهرام]] بیضایی) دلایلی را برشمردهاند؛ از جمله: تعداد کم تعزیهخوانان زن، محدودیت محلهای تعزیهخوانی زنانه، انحصار حضور زنان در این مجالس، سطح عمومی نازل موسیقی در میان زنان، ممنوعیتهای [[شرعی]] از نظر [[حجاب]]، اضمحلال [[خاندان]] قاجاریه به عنوان حامیان اصلی این مجالس، وقوع [[انقلاب]] [[مشروطه]] و هزینههای بالای این مجالس که سبب میشد برگزاری آنها در انحصار زنان [[رجال]] [[ثروتمند]] و درباری باقی بماند. علاوه بر اینها، برگزاری [[روضه]] و تعزیه زنانه در بین [[علما]] نیز مخالفانی داشت. مخالفانی که [[منبر]] رفتن، [[وعظ]] کردن و روضه خواندن زنان را دور از شئونات و «مشتمل بر [[مفاسد]] خارجیه» میدانستند. | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
آثار روان شناختی، به متغیرهای بسیاری [[ارتباط]] دارد؛ مثل سن، جنس، [[سلامت جسمانی]] قبلی، [[سازگاری]] قبلی، متغیرهای شخصیتی فرد، عوامل [[اجتماعی]]، [[اقتصادی]]، [[فرهنگی]]، نوع رابطه داغ دیده و متوفی، چگونگی فوت، سابقه متوفی و سابقه داغدار در اموری؛ مثل مواد مخدر، مشروبات الکلی، سیگار و... | آثار روان شناختی، به متغیرهای بسیاری [[ارتباط]] دارد؛ مثل سن، جنس، [[سلامت جسمانی]] قبلی، [[سازگاری]] قبلی، متغیرهای شخصیتی فرد، عوامل [[اجتماعی]]، [[اقتصادی]]، [[فرهنگی]]، نوع رابطه داغ دیده و متوفی، چگونگی فوت، سابقه متوفی و سابقه داغدار در اموری؛ مثل مواد مخدر، مشروبات الکلی، سیگار و... | ||
پاکز (۱۹۸۳) در مطالعهای به دست آورد که اگر افراد داغ دیده گرفتار [[مشکلات]] شدید روان پزشکی بشوند، در سال | پاکز (۱۹۸۳) در مطالعهای به دست آورد که اگر افراد داغ دیده گرفتار [[مشکلات]] شدید روان پزشکی بشوند، در سال اول خواهند شد، نه بعد از آن. اما در هر صورت افراد کم و بیش گرفتار ناباوری، گیجی، [[دل]] مشغولی با [[افکار]] راجع به متوفی، توهمات [[بینایی]]، [[شنوایی]] و...، [[انکار]] [[غم]]، [[افسردگی]]، [[احساس]] [[گناه]]، [[خشم]] و [[اضطراب]] میشوند. | ||
آثار [[اجتماعی]] داغ دیدگی بهویژه در بین [[زنان]] [[بیوه]] زیاد است. رفت و آمدها [[تغییر]] میکند، نگاهها عوض میشود، اموری مثل فقدان [[شغل]]، تعارضات [[خانوادگی]]، بازنشستگی و... نیز، در این جهت ایفای نقش میکنند. | آثار [[اجتماعی]] داغ دیدگی بهویژه در بین [[زنان]] [[بیوه]] زیاد است. رفت و آمدها [[تغییر]] میکند، نگاهها عوض میشود، اموری مثل فقدان [[شغل]]، تعارضات [[خانوادگی]]، بازنشستگی و... نیز، در این جهت ایفای نقش میکنند. | ||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
نکته جالب توجه این است که همه عوامل هفتگانه، در ضمن مراسم عزاداری، و با کمک دیگران، برای فرد داغ دیده، حاصل میشود. در [[غالب]] دید و بازدیدها، اظهار هم دردیها، [[شرکت در مراسم]] و ادای [[احترام]] به متوفی و بازماندگان، [[مداحی]] کردن از بزرگان دینی و ذکر [[مصایب]] آنان، [[خواندن قرآن]] و [[آیات]] مناسب [[تسلی]] بخش، اجرای سخنرانیهای مناسب با موقعیت و اوضاع و ارایه کردن شناختهای لازم برای داغ دیده و دیگر مخاطبان، و... اینها همه در ضمن مراسم عزاداری حاصل میشود، و جالب توجهتر این که بسیاری از اینها، اختصاص به [[مراسم]] جمعی دارد و در [[تنهایی]] و نشستهای [[خانوادگی]] حاصل نمیشود. | نکته جالب توجه این است که همه عوامل هفتگانه، در ضمن مراسم عزاداری، و با کمک دیگران، برای فرد داغ دیده، حاصل میشود. در [[غالب]] دید و بازدیدها، اظهار هم دردیها، [[شرکت در مراسم]] و ادای [[احترام]] به متوفی و بازماندگان، [[مداحی]] کردن از بزرگان دینی و ذکر [[مصایب]] آنان، [[خواندن قرآن]] و [[آیات]] مناسب [[تسلی]] بخش، اجرای سخنرانیهای مناسب با موقعیت و اوضاع و ارایه کردن شناختهای لازم برای داغ دیده و دیگر مخاطبان، و... اینها همه در ضمن مراسم عزاداری حاصل میشود، و جالب توجهتر این که بسیاری از اینها، اختصاص به [[مراسم]] جمعی دارد و در [[تنهایی]] و نشستهای [[خانوادگی]] حاصل نمیشود. | ||
در [[جوامع]] مختلف، شیوههای نسبتاً مشابهی برای این [[مراسم]] وجود داشته و دارد. [[مراسم عزاداری]] و ختم در سه [[روز]] | در [[جوامع]] مختلف، شیوههای نسبتاً مشابهی برای این [[مراسم]] وجود داشته و دارد. [[مراسم عزاداری]] و ختم در سه [[روز]] اول، هفته، چهلم، وگاه سالگرد (در [[جامعه]] ما)، به [[سازگاری]] داغ دیده با اوضاع جدید کمک میکند. با گرفتن مراسم سالگرد، به بازماندگان کمک میشود که ضمن برگزاری گرامی داشت یاد متوفی، آن را به خاطرات [[عزیز]] و تکرار نشدنی تبدیل کنند. به طور کلی دو عامل «[[فراموشی]]» «گذشت [[زمان]]» از جمله عوامل سازگاری است. | ||
در سایر [[ادیان]] نیز چنین [[هنجارها]] و مراسمی وجود دارد؛ مثل مراسم یادآوری از [[مصلوب]] شدن [[حضرت عیسی]] در [[دین مسیحیت]]. در [[فرهنگ]] [[ایرانی]] قبل از [[اسلام]] نیز «[[خون]] سیاوش» و «[[مرگ]] سهراب»، اگر چه به نوعی افسانه میماند، ولی در کاهش [[غم]] و غصههای داغداران ایفای نقش میکرده است. تیشه بر سر زدن فرهاد، بیابان گردی [[مجنون]]، ناکامی [[زلیخا]]، [[صبر]] [[یعقوب]] در غم فرزندش [[یوسف]]، بردار رفتن [[حلاج]]، و...، همه و همه، عناصری نمادین از غم و [[اندوه]] برای [[درک]] این معنی و کنار آمدن با غم است.<ref>[[محمد کاویانی|کاویانی، محمد]]، [[روانشناسی عزاداری (مقاله)|مقاله «روانشناسی عزاداری»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۴ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۴]] ص ۲۸.</ref> | در سایر [[ادیان]] نیز چنین [[هنجارها]] و مراسمی وجود دارد؛ مثل مراسم یادآوری از [[مصلوب]] شدن [[حضرت عیسی]] در [[دین مسیحیت]]. در [[فرهنگ]] [[ایرانی]] قبل از [[اسلام]] نیز «[[خون]] سیاوش» و «[[مرگ]] سهراب»، اگر چه به نوعی افسانه میماند، ولی در کاهش [[غم]] و غصههای داغداران ایفای نقش میکرده است. تیشه بر سر زدن فرهاد، بیابان گردی [[مجنون]]، ناکامی [[زلیخا]]، [[صبر]] [[یعقوب]] در غم فرزندش [[یوسف]]، بردار رفتن [[حلاج]]، و...، همه و همه، عناصری نمادین از غم و [[اندوه]] برای [[درک]] این معنی و کنار آمدن با غم است.<ref>[[محمد کاویانی|کاویانی، محمد]]، [[روانشناسی عزاداری (مقاله)|مقاله «روانشناسی عزاداری»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۴ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۴]] ص ۲۸.</ref> |