بدون خلاصۀ ویرایش
(←منابع) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
== نخعیان در عصر جاهلیت == | == نخعیان در عصر جاهلیت == | ||
=== دین نخعیان در ایام جاهلی === | === دین نخعیان در ایام جاهلی === | ||
[[اخبار]] دقیقی از گرایشات [[دینی]] نخع پیش از اسلام در دست نیست، اما آنچه مسلم است این است که آنان نیز چونان بسیاری دیگر از [[مردمان عرب]] در [[جاهلیت]] [[بت]] میپرستیدند. ابنکلبی از [[پرستش]] بتی به نام "[[یغوث]]" توسط [[قوم]] نخع خبر داده است<ref>شیخ طوسی؛ التبیان فی تفسیر القرآن، تحقیق احمد قصیر العاملی، بیروت، مکتب الاعلام الاسلامیه، ۱۴۰۹ق، ج۱۰، ص۱۴۱.</ref>. علاوه بر [[بتپرستی]]، گزارشاتی در دست است که از آشنایی برخی از [[مردم]] نخع با [[ادیان الهی]] پیش از [[اسلام]] خبر میدهند<ref>مریم سعیدیان جزی و | [[اخبار]] دقیقی از گرایشات [[دینی]] نخع پیش از اسلام در دست نیست، اما آنچه مسلم است این است که آنان نیز چونان بسیاری دیگر از [[مردمان عرب]] در [[جاهلیت]] [[بت]] میپرستیدند. ابنکلبی از [[پرستش]] بتی به نام "[[یغوث]]" توسط [[قوم]] نخع خبر داده است<ref>شیخ طوسی؛ التبیان فی تفسیر القرآن، تحقیق احمد قصیر العاملی، بیروت، مکتب الاعلام الاسلامیه، ۱۴۰۹ق، ج۱۰، ص۱۴۱.</ref>. علاوه بر [[بتپرستی]]، گزارشاتی در دست است که از آشنایی برخی از [[مردم]] نخع با [[ادیان الهی]] پیش از [[اسلام]] خبر میدهند<ref>[[مریم سعیدیان جزی|سعیدیان جزی، مریم]]، [[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[قبیله نخع در تاریخ اسلام و تشیع تا پایان قرن سوم هجری (کتاب)|قبیله نخع در تاریخ اسلام و تشیع تا پایان قرن سوم هجری]]، ص۳۴-۳۵.</ref>. | ||
=== تعاملات سیاسی ـ اجتماعی نخعیان با دیگر قبایل در عصر جاهلی === | === تعاملات سیاسی ـ اجتماعی نخعیان با دیگر قبایل در عصر جاهلی === | ||
این قبیله به واسطه برخورداری از نیروهای بسیار قبیلهای و قرار گرفتن در مناطق مهم و متعدد [[یمن]]، [[روابط سیاسی]]، [[پیمانها]] و درگیریهای فراوانی را با دیگر [[قبایل یمنی]] و دولتهای خارجی تجربه کردند<ref>ابو الفرج اصفهانی؛ الأغانی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۵ق، ج۱۶، ص۴۵۶-۴۵۷؛ عسکری، حسن بن عبدالله؛ دیوان المعانی، تحقیق احمد سلیم غانم، بیروت، دار الغرب الاسلامی، ۱۴۲۴ق.، ج۱، ص۳۶۴-۳۶۵.</ref>. این قبیله بواسطه گستردگی تعاملات و مناسبات خود با حکومتهای جنوب و دیگر قبایل و [[اقوام]]، مقامی به نام "رائد" کسب کرده بودند. این [[مقام]] به آنها امکان معرفی [[قبیله]] خود به دیگران را میداد و بهرهمندی آنان را از توانمندیهای این قبیله را فراهم میآورد. همچنین در مواقع اختلاف، آنان را به میانجیگرانی کاردان بین [[اقوام]] و [[طوایف]] دیگر بدل میکرد<ref>قالی، ابوعلی اسماعیل بن قاسم؛ امالی، تحقیق صلاج بن فتحی و سید بن عباس، بیروت، دار الکتب الثقافیه، بیتا، ص۱۷۶-۱۷۷.</ref>.<ref>مریم سعیدیان جزی و | این قبیله به واسطه برخورداری از نیروهای بسیار قبیلهای و قرار گرفتن در مناطق مهم و متعدد [[یمن]]، [[روابط سیاسی]]، [[پیمانها]] و درگیریهای فراوانی را با دیگر [[قبایل یمنی]] و دولتهای خارجی تجربه کردند<ref>ابو الفرج اصفهانی؛ الأغانی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۵ق، ج۱۶، ص۴۵۶-۴۵۷؛ عسکری، حسن بن عبدالله؛ دیوان المعانی، تحقیق احمد سلیم غانم، بیروت، دار الغرب الاسلامی، ۱۴۲۴ق.، ج۱، ص۳۶۴-۳۶۵.</ref>. این قبیله بواسطه گستردگی تعاملات و مناسبات خود با حکومتهای جنوب و دیگر قبایل و [[اقوام]]، مقامی به نام "رائد" کسب کرده بودند. این [[مقام]] به آنها امکان معرفی [[قبیله]] خود به دیگران را میداد و بهرهمندی آنان را از توانمندیهای این قبیله را فراهم میآورد. همچنین در مواقع اختلاف، آنان را به میانجیگرانی کاردان بین [[اقوام]] و [[طوایف]] دیگر بدل میکرد<ref>قالی، ابوعلی اسماعیل بن قاسم؛ امالی، تحقیق صلاج بن فتحی و سید بن عباس، بیروت، دار الکتب الثقافیه، بیتا، ص۱۷۶-۱۷۷.</ref>.<ref>[[مریم سعیدیان جزی|سعیدیان جزی، مریم]]، [[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[قبیله نخع در تاریخ اسلام و تشیع تا پایان قرن سوم هجری (کتاب)|قبیله نخع در تاریخ اسلام و تشیع تا پایان قرن سوم هجری]]، ص۳۴-۳۵؛ [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]]</ref> | ||
== [[اسلام]] [[قبیله نخع]] == | == [[اسلام]] [[قبیله نخع]] == | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
در [[سال دهم هجرت]]، [[معاذ بن جبل]] از جانب [[رسول خدا]]{{صل}} [[مأموریت]] یافت تا زمینه نشر اسلام و عمل به [[آموزههای دینی]] را در [[یمن]] فراهم کند<ref>ابن حبیب، المحبر، ص۱۲۶.</ref>، وی پس از ورود و استقرار در صنعاء، اقدامات متعددی انجام داد که ساخت [[مسجد]]<ref>علی عماره یمنی، تاریخ یمن، ص۷۲-۷۴.</ref> و [[دعوت به اسلام]] و [[تعلیم]] [[احکام]] و [[قرآن]] از آن جمله است<ref>ر. ک. یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۱۲۲.</ref>. او هیأتی از [[رجال]] [[یمنی]] از جمله دو نفر از افراد قبیله نخع به نامهای [[ارقم بن یزید]] و [[ارطاة بن کعب]] (جهیش) را به مدینه فرستاد. در این حضور که با انگیزه [[اعلان]] اسلامپذیری خود و [[اطاعت از حکومت]] اسلامی و تفحص در مورد دین اسلام صورت گرفت، ارقم بن یزید و ارطاة بن کعب در کسوت [[مسلمانی]] درآمدند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۶۰.</ref>.<ref>مقاله نقش قبیله نخع در تاریخ اسلام در قرن نخست هجری، اصغر منتظر القائم، مؤسسه شیعهشناسی، فصلنامه علمی پژوهشی شیعهشناسی، سال ششم، شماره۲۲.</ref> | در [[سال دهم هجرت]]، [[معاذ بن جبل]] از جانب [[رسول خدا]]{{صل}} [[مأموریت]] یافت تا زمینه نشر اسلام و عمل به [[آموزههای دینی]] را در [[یمن]] فراهم کند<ref>ابن حبیب، المحبر، ص۱۲۶.</ref>، وی پس از ورود و استقرار در صنعاء، اقدامات متعددی انجام داد که ساخت [[مسجد]]<ref>علی عماره یمنی، تاریخ یمن، ص۷۲-۷۴.</ref> و [[دعوت به اسلام]] و [[تعلیم]] [[احکام]] و [[قرآن]] از آن جمله است<ref>ر. ک. یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۱۲۲.</ref>. او هیأتی از [[رجال]] [[یمنی]] از جمله دو نفر از افراد قبیله نخع به نامهای [[ارقم بن یزید]] و [[ارطاة بن کعب]] (جهیش) را به مدینه فرستاد. در این حضور که با انگیزه [[اعلان]] اسلامپذیری خود و [[اطاعت از حکومت]] اسلامی و تفحص در مورد دین اسلام صورت گرفت، ارقم بن یزید و ارطاة بن کعب در کسوت [[مسلمانی]] درآمدند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۶۰.</ref>.<ref>مقاله نقش قبیله نخع در تاریخ اسلام در قرن نخست هجری، اصغر منتظر القائم، مؤسسه شیعهشناسی، فصلنامه علمی پژوهشی شیعهشناسی، سال ششم، شماره۲۲.</ref> | ||
[[سریه]] [[امام علی بن ابیطالب]]{{ع}} در [[یمن]] در [[رمضان]] [[سال دهم هجری]]<ref>خلیفة بن خیاط، تاریخ، ص۴۸.</ref> هم مرحله دیگر از [[اسلام]] نخعیان را رقم زد. به موجب این سریه ـ که آن را از جمله عوامل تأثیرگذار بر [[پذیرش اسلام]] مذحجیان گفتهاند ـ، نخستین گروه از [[سپاهیان]] اسلام وارد بلاد [[مذحج]] شدند. در این [[مأموریت]] نظامی، علی{{ع}} [[مردم]] را به اسلام [[دعوت]] کرد و [[احکام دین]] و [[قرآن]] به آنها آموخت و صدقاتشان را جمعآوری نمود<ref>یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۷۶.</ref>. در پی این سریه، بسیاری از مردم نخع از جمله [[مالک بن حارث نخعی]] اسلام آوردند و با آن حضرت [[همکاری]] کردند<ref>واقدی، فتوح الشام، ص۶۲.</ref>. از سوی دیگر [[حضور امام]] علی{{ع}} در یمن و [[همراهی]] برخی بزرگان [[قبایل]] مانند نخع با آن حضرت نقش مهمی در گرایشات [[سیاسی]] – مذهبی نخعیان به آن حضرت داشت. [[رفتار]] رسول خدا{{صل}} با مردم [[قبیله نخع]] نیز سهم بسزایی در [[گرایش]] آنان به اسلام و همراهی با آن داشت. <ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۸، ص۳۴۹.</ref>.<ref>مریم سعیدیان جزی و | [[سریه]] [[امام علی بن ابیطالب]]{{ع}} در [[یمن]] در [[رمضان]] [[سال دهم هجری]]<ref>خلیفة بن خیاط، تاریخ، ص۴۸.</ref> هم مرحله دیگر از [[اسلام]] نخعیان را رقم زد. به موجب این سریه ـ که آن را از جمله عوامل تأثیرگذار بر [[پذیرش اسلام]] مذحجیان گفتهاند ـ، نخستین گروه از [[سپاهیان]] اسلام وارد بلاد [[مذحج]] شدند. در این [[مأموریت]] نظامی، علی{{ع}} [[مردم]] را به اسلام [[دعوت]] کرد و [[احکام دین]] و [[قرآن]] به آنها آموخت و صدقاتشان را جمعآوری نمود<ref>یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۷۶.</ref>. در پی این سریه، بسیاری از مردم نخع از جمله [[مالک بن حارث نخعی]] اسلام آوردند و با آن حضرت [[همکاری]] کردند<ref>واقدی، فتوح الشام، ص۶۲.</ref>. از سوی دیگر [[حضور امام]] علی{{ع}} در یمن و [[همراهی]] برخی بزرگان [[قبایل]] مانند نخع با آن حضرت نقش مهمی در گرایشات [[سیاسی]] – مذهبی نخعیان به آن حضرت داشت. [[رفتار]] رسول خدا{{صل}} با مردم [[قبیله نخع]] نیز سهم بسزایی در [[گرایش]] آنان به اسلام و همراهی با آن داشت. <ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۸، ص۳۴۹.</ref>.<ref>[[مریم سعیدیان جزی|سعیدیان جزی، مریم]]، [[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[قبیله نخع در تاریخ اسلام و تشیع تا پایان قرن سوم هجری (کتاب)|قبیله نخع در تاریخ اسلام و تشیع تا پایان قرن سوم هجری]]، ص۴۹؛ [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref> | ||
== نقش نخع در جریان رده == | == نقش نخع در جریان رده == | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
جریان [[ادعای نبوت]] توسط [[اسود عنسی]] از مهمترین حوادث اواخر حیات [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و نخستین رده در اسلام<ref>ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۴۹، ص۴۸۲.</ref> به شمار رفته است. وی که کاهنی از قبیله «[[عنس]]» از تیرههای قبیله [[مذحج]] بود، در ذیالحجه سال دهم هجری، دعوی خود را اظهار و مناطق بین [[نجران]] تا [[صنعاء]] ([[سکونتگاه]] قبیله نخع) را [[تصرف]] نمود<ref>ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۴۹، ص۴۸۲.</ref>. با [[همراهی]] مردمانی از [[قبیله مذحج]] و [[همدان]] و دیگر [[قبایل]] ساکن [[صنعا]] با اسود عنسی<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ص۱۱۰.</ref> کار او بالا گرفت و رفته رفته برای [[جامعه]] نوپای [[اسلامی]] مشکلساز شد. | جریان [[ادعای نبوت]] توسط [[اسود عنسی]] از مهمترین حوادث اواخر حیات [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و نخستین رده در اسلام<ref>ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۴۹، ص۴۸۲.</ref> به شمار رفته است. وی که کاهنی از قبیله «[[عنس]]» از تیرههای قبیله [[مذحج]] بود، در ذیالحجه سال دهم هجری، دعوی خود را اظهار و مناطق بین [[نجران]] تا [[صنعاء]] ([[سکونتگاه]] قبیله نخع) را [[تصرف]] نمود<ref>ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۴۹، ص۴۸۲.</ref>. با [[همراهی]] مردمانی از [[قبیله مذحج]] و [[همدان]] و دیگر [[قبایل]] ساکن [[صنعا]] با اسود عنسی<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ص۱۱۰.</ref> کار او بالا گرفت و رفته رفته برای [[جامعه]] نوپای [[اسلامی]] مشکلساز شد. | ||
نخعیان جهت دفع جریان [[ارتداد]]، همراه با دو هزار تن از [[سپاهیان]] خود در کنار دیگر [[قبایل عرب]] به مانند کنده و بجلیه، در دفع آن دسته از مرتدانی که در نواحی مرکزی و شرقی [[جزیرة العرب]] [[شورش]] کرده بودند، مشارکت جستند<ref>احمد بن عبدالله رازی، تاریخ المدینة الصنعاء، ص۳۳-۱۳۲.</ref>. [[مالک بن حارث نخعی]] از جمله مشاهیر نخعیان بود که در دفع این فتنه نقشی فعال ایفا نمود چندان که [[نبرد]] با یکی از [[مرتدان]] به نام [[ابومسیکه أیادی]] و به [[هلاکت]] رساندن او نمونهای از حضور فعال مالک و یارانش در عرصه نبرد با [[اهل]] رده است<ref>اسامه بن منقذ، کتاب الاعتبار، ص۳۷.</ref>.<ref>مریم سعیدیان جزی و | نخعیان جهت دفع جریان [[ارتداد]]، همراه با دو هزار تن از [[سپاهیان]] خود در کنار دیگر [[قبایل عرب]] به مانند کنده و بجلیه، در دفع آن دسته از مرتدانی که در نواحی مرکزی و شرقی [[جزیرة العرب]] [[شورش]] کرده بودند، مشارکت جستند<ref>احمد بن عبدالله رازی، تاریخ المدینة الصنعاء، ص۳۳-۱۳۲.</ref>. [[مالک بن حارث نخعی]] از جمله مشاهیر نخعیان بود که در دفع این فتنه نقشی فعال ایفا نمود چندان که [[نبرد]] با یکی از [[مرتدان]] به نام [[ابومسیکه أیادی]] و به [[هلاکت]] رساندن او نمونهای از حضور فعال مالک و یارانش در عرصه نبرد با [[اهل]] رده است<ref>اسامه بن منقذ، کتاب الاعتبار، ص۳۷.</ref>.<ref>[[مریم سعیدیان جزی|سعیدیان جزی، مریم]]، [[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[قبیله نخع در تاریخ اسلام و تشیع تا پایان قرن سوم هجری (کتاب)|قبیله نخع در تاریخ اسلام و تشیع تا پایان قرن سوم هجری]]، ص۵۳-۵۶؛ [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref> | ||
== نقش نخعیان در فتوحات اسلامی == | == نقش نخعیان در فتوحات اسلامی == | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
نخعیها [[پرچمدار]] [[مسلمانان]] بودند و زنان نخعی نیز در کار تجهیز نیروها و آبرسانی، به مردان یاری میرساندند<ref>محمد بن جریر الطبری، تاریخ الأمم و الملوک(تاریخ الطبری)، ص۵۸۱-۵۸۲.</ref>. | نخعیها [[پرچمدار]] [[مسلمانان]] بودند و زنان نخعی نیز در کار تجهیز نیروها و آبرسانی، به مردان یاری میرساندند<ref>محمد بن جریر الطبری، تاریخ الأمم و الملوک(تاریخ الطبری)، ص۵۸۱-۵۸۲.</ref>. | ||
قبیلۀ نخع در [[فتوحات]] شهرهای داخلی ایران از جمله [[اصفهان]]<ref>بیهقی، احمد بن حسین، السنن الکبری، بیروت: دارالفکر، ج۶، صص ۳۲۲-۳۲۳و۳۳۲.</ref> و [[قزوین]]<ref>ابنحجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۶، ص۳۸۷.</ref> نیز شرکت داشتند. همچنین گروهی از نخعیان به [[فرماندهی]] [[مالک بن حارث]] نخعی عازم [[شام]] شدند. مالک در [[فتح]] [[یرموک]] و برخی دیگر از فتوح شام مانند [[حلب]] که تحت فرماندهی [[ابوعبیده]] بود، علاوه بر [[ریاست]] نخع، فرماندهی بخشی از سپاه را نیز عهدهدار بود<ref>ابناعثم، ترجمه الفتوح، ص۱۴۹-۱۵۲.</ref>. او در این نبرد از ناحیه [[چشم زخم]] برداشت و از آن پس «اشتر» [[لقب]] گرفت<ref>دینوری، ابوحنیفه احمد بن داوود، الاخبار الطوال، عبدالمنعم عامر، بیجا، دارالاحیاء الکتب العربیه، ۱۹۶۰م، ص۱۲۰؛ محمد بن جریر الطبری، تاریخ الأمم و الملوک(تاریخ الطبری)، ج۳، ص۴۰۱.</ref>.<ref>مریم سعیدیان جزی و | قبیلۀ نخع در [[فتوحات]] شهرهای داخلی ایران از جمله [[اصفهان]]<ref>بیهقی، احمد بن حسین، السنن الکبری، بیروت: دارالفکر، ج۶، صص ۳۲۲-۳۲۳و۳۳۲.</ref> و [[قزوین]]<ref>ابنحجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۶، ص۳۸۷.</ref> نیز شرکت داشتند. همچنین گروهی از نخعیان به [[فرماندهی]] [[مالک بن حارث]] نخعی عازم [[شام]] شدند. مالک در [[فتح]] [[یرموک]] و برخی دیگر از فتوح شام مانند [[حلب]] که تحت فرماندهی [[ابوعبیده]] بود، علاوه بر [[ریاست]] نخع، فرماندهی بخشی از سپاه را نیز عهدهدار بود<ref>ابناعثم، ترجمه الفتوح، ص۱۴۹-۱۵۲.</ref>. او در این نبرد از ناحیه [[چشم زخم]] برداشت و از آن پس «اشتر» [[لقب]] گرفت<ref>دینوری، ابوحنیفه احمد بن داوود، الاخبار الطوال، عبدالمنعم عامر، بیجا، دارالاحیاء الکتب العربیه، ۱۹۶۰م، ص۱۲۰؛ محمد بن جریر الطبری، تاریخ الأمم و الملوک(تاریخ الطبری)، ج۳، ص۴۰۱.</ref>.<ref>[[مریم سعیدیان جزی|سعیدیان جزی، مریم]]، [[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[قبیله نخع در تاریخ اسلام و تشیع تا پایان قرن سوم هجری (کتاب)|قبیله نخع در تاریخ اسلام و تشیع تا پایان قرن سوم هجری]]، ص۶۴-۷۱؛ [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref> | ||
== نخع و اسکان در مناطق جدید [[اسلامی]] == | == نخع و اسکان در مناطق جدید [[اسلامی]] == | ||
در طی فتوحات اسلامی، برخی از آنان در شام و [[عراق]] به ویژه [[شهر کوفه]] سکنی گزیدند<ref>ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق، تحقیق علی شیری، بیروت:دارالفکر، ۱۴۱۵ق، ج۶۵، ص۱۰۰؛ ابنخلدون، محمد، تاریخ، بیروت: دار احیاء التراث العربی، ج۲، ص۲-۳.</ref>. علاوه بر [[کوفه]]، از حضور نخع در [[بصره]] هم اخباری در دست است<ref>ابنعبدربه، العقد الفرید، ج۷، ص۲۲۸.</ref>. با گسترش قلمرو [[اسلامی]] و تداوم [[سیاست]] فتوح توسط [[امویان]]، بسیاری از [[اعراب]] به جاهای مختلف [[مهاجرت]] کردند یا در مناطق مهم مرزی اسکان یافتند. از جمله گروهی از نخعیان همراه با [[مالک اشتر]] به [[اصفهان]] رفتند<ref>سمعانی، الانساب، ج۵، ص۴۷۶.</ref>. گروهی از آنان در [[قم]]<ref>یعقوبی، البلدان، ص۴۰</ref> [[قزوین]]<ref>ابنحجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۶، ص۳۸۷.</ref> و [[ری]]<ref>ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۴۳۵.</ref> و [[خراسان]] و بلاد دیگر<ref>یعقوبی، احمد بن ابییعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۴۰</ref> [[سکونت]] یافتند<ref>مریم سعیدیان جزی و | در طی فتوحات اسلامی، برخی از آنان در شام و [[عراق]] به ویژه [[شهر کوفه]] سکنی گزیدند<ref>ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق، تحقیق علی شیری، بیروت:دارالفکر، ۱۴۱۵ق، ج۶۵، ص۱۰۰؛ ابنخلدون، محمد، تاریخ، بیروت: دار احیاء التراث العربی، ج۲، ص۲-۳.</ref>. علاوه بر [[کوفه]]، از حضور نخع در [[بصره]] هم اخباری در دست است<ref>ابنعبدربه، العقد الفرید، ج۷، ص۲۲۸.</ref>. با گسترش قلمرو [[اسلامی]] و تداوم [[سیاست]] فتوح توسط [[امویان]]، بسیاری از [[اعراب]] به جاهای مختلف [[مهاجرت]] کردند یا در مناطق مهم مرزی اسکان یافتند. از جمله گروهی از نخعیان همراه با [[مالک اشتر]] به [[اصفهان]] رفتند<ref>سمعانی، الانساب، ج۵، ص۴۷۶.</ref>. گروهی از آنان در [[قم]]<ref>یعقوبی، البلدان، ص۴۰</ref> [[قزوین]]<ref>ابنحجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۶، ص۳۸۷.</ref> و [[ری]]<ref>ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۴۳۵.</ref> و [[خراسان]] و بلاد دیگر<ref>یعقوبی، احمد بن ابییعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۴۰</ref> [[سکونت]] یافتند<ref>[[مریم سعیدیان جزی|سعیدیان جزی، مریم]]، [[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[قبیله نخع در تاریخ اسلام و تشیع تا پایان قرن سوم هجری (کتاب)|قبیله نخع در تاریخ اسلام و تشیع تا پایان قرن سوم هجری]]، ص۷۲-۷۷؛ [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref> | ||
== نقش نخعیها در اعتراضات مردمی علیه [[عثمان]] == | == نقش نخعیها در اعتراضات مردمی علیه [[عثمان]] == | ||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
== نخع و تعامل با [[دستگاه خلافت]] [[اموی]] == | == نخع و تعامل با [[دستگاه خلافت]] [[اموی]] == | ||
در باب تعاملات نخعیان با [[خلافت اموی]]، میتوان مواضع قبیلهای نخع در جهت عدم [[همراهی]] با ساختار [[حکومتی]] و [[اندیشه سیاسی]] [[امویان]] ارزیابی کرد؛ چراکه امویان نسبت به [[قبایل قحطانی]] دچار [[عصبیت]] قبیلهای و [[تفاخر]] بودند و [[خاصه]] در مقابل [[قبایل عرب]] ساکن در شهرهای [[عراق]] که دارای سوابق [[رویارویی]] با امویان یا همراهی با رقبای آنها مانند [[شیعیان]] و جریانات [[اجتماعی]] و [[عقیدتی]] مخالف بودند، موضع علنی خصمانه داشتند و آنان را از [[حقوق]] اولیه مانند [[حیات]] و [[امنیت]] [[محروم]] میکردند. امویان با به [[خدمت]] گرفتن برخی از [[رجال]] [[نخعی]] از توانمندیهای آنها در عرصههای مختلف برخوردار میشدند و از اوضاع برخی ایالات مانند [[عراق]] [[اخبار]] دقیقتری به دست میآوردند و از [[نفوذ]] این افراد در [[شهرها]] و [[قبایل]] به عنوان عاملی برای ایجاد [[نظم]] یا [[همراهی]] با [[دستگاه خلافت]] بهره میبردند. [[همکاری]] و تعامل رجال نخعی با [[امویان]] دو سویه و به شیوههای مختلفی از جمله: هواداری از امویان و [[بیعت]] با آنان، طرف [[مشورت]] امویان و [[جاسوسی]] برای آنها در عراق، امور دیوانی و درباری، اداره ولایات، [[نبرد با رومیان]]، [[سرکوب]] [[خوارج]]، دفع [[مخالفان]] و [[سرپرستی]] [[شرطه]] بوده است<ref>مریم سعیدیان جزی و | در باب تعاملات نخعیان با [[خلافت اموی]]، میتوان مواضع قبیلهای نخع در جهت عدم [[همراهی]] با ساختار [[حکومتی]] و [[اندیشه سیاسی]] [[امویان]] ارزیابی کرد؛ چراکه امویان نسبت به [[قبایل قحطانی]] دچار [[عصبیت]] قبیلهای و [[تفاخر]] بودند و [[خاصه]] در مقابل [[قبایل عرب]] ساکن در شهرهای [[عراق]] که دارای سوابق [[رویارویی]] با امویان یا همراهی با رقبای آنها مانند [[شیعیان]] و جریانات [[اجتماعی]] و [[عقیدتی]] مخالف بودند، موضع علنی خصمانه داشتند و آنان را از [[حقوق]] اولیه مانند [[حیات]] و [[امنیت]] [[محروم]] میکردند. امویان با به [[خدمت]] گرفتن برخی از [[رجال]] [[نخعی]] از توانمندیهای آنها در عرصههای مختلف برخوردار میشدند و از اوضاع برخی ایالات مانند [[عراق]] [[اخبار]] دقیقتری به دست میآوردند و از [[نفوذ]] این افراد در [[شهرها]] و [[قبایل]] به عنوان عاملی برای ایجاد [[نظم]] یا [[همراهی]] با [[دستگاه خلافت]] بهره میبردند. [[همکاری]] و تعامل رجال نخعی با [[امویان]] دو سویه و به شیوههای مختلفی از جمله: هواداری از امویان و [[بیعت]] با آنان، طرف [[مشورت]] امویان و [[جاسوسی]] برای آنها در عراق، امور دیوانی و درباری، اداره ولایات، [[نبرد با رومیان]]، [[سرکوب]] [[خوارج]]، دفع [[مخالفان]] و [[سرپرستی]] [[شرطه]] بوده است<ref>[[مریم سعیدیان جزی|سعیدیان جزی، مریم]]، [[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[قبیله نخع در تاریخ اسلام و تشیع تا پایان قرن سوم هجری (کتاب)|قبیله نخع در تاریخ اسلام و تشیع تا پایان قرن سوم هجری]]، ص۸۷-۱۰۵؛ [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]]</ref>. | ||
== نقش نخع در جنبشهای [[سیاسی]] ـ [[اجتماعی]] == | == نقش نخع در جنبشهای [[سیاسی]] ـ [[اجتماعی]] == |