مقام ولی نعمت: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
==واژه شناسی لغوی==
==واژه شناسی لغوی==
نخست باید دید معنای «اولیا» و «نعم» چیست؟ و مقصود از این که این ذوات مقدّسه «اولیای نعمت‌ها» هستند به چه معناست؟
نخست باید دید معنای «اولیا» و «نعم» چیست؟ و مقصود از این که این ذوات مقدّسه «اولیای نعمت‌ها» هستند به چه معناست؟
«اولیا» جمع «ولیّ» و در اصل به معنای «قرب و نزدیکی» است @معجم مقاییس اللغه: ۱۰۶۴؛ مصباح المنير: 1-2/672.@ و این به معنای نبودن واسطه میان دو چیز و برقرار بودن رابطه بین آنان است، بر این اساس به هر چیزی که نسبت به دیگری قرابت داشته باشد، اطلاق می‌شود؛ خواه مکانی، خواه با زبان، خواه با نسب و مقام، «ولیّ» گفته می‌شود.
 
*«اولیا» جمع «ولیّ» و در اصل به معنای «قرب و نزدیکی» است <ref>معجم مقاییس اللغه: ۱۰۶۴؛ مصباح المنير: 1-2/672.</ref> و این به معنای نبودن واسطه میان دو چیز و برقرار بودن رابطه بین آنان است، بر این اساس به هر چیزی که نسبت به دیگری قرابت داشته باشد، اطلاق می‌شود؛ خواه مکانی، خواه با زبان، خواه با نسب و مقام، «ولیّ» گفته می‌شود.
استعمال این کلمه به معنای «سرپرست» و «دوست» و مانند اینها از همین جاست. «ولایت» به معنای «سرپرستی» این معنا را در خود دارد، «ولیّ» به معنای «سرپرست» در حقیقت عهده‌دار تدبیر «مولّی علیه» است و با او قریب و نزدیک بوده و رابطه «ولایت» با زیر مجموعه را دارد:
استعمال این کلمه به معنای «سرپرست» و «دوست» و مانند اینها از همین جاست. «ولایت» به معنای «سرپرستی» این معنا را در خود دارد، «ولیّ» به معنای «سرپرست» در حقیقت عهده‌دار تدبیر «مولّی علیه» است و با او قریب و نزدیک بوده و رابطه «ولایت» با زیر مجموعه را دارد:
««اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُواْ يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ...».@بقره: ۲۵۷.@
««اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُواْ يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ...».<ref>بقره: ۲۵۷.</ref>
«خداوند، ولیّ مؤمنان است آنان را از تاریکی‌ها به سوی نور هدایت می‌کند».
«خداوند، ولیّ مؤمنان است آنان را از تاریکی‌ها به سوی نور هدایت می‌کند».
««إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ»».@ مائده: ۵۵.@
««إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ»».<ref> مائده: ۵۵.</ref>
سرپرست و رهبر شما فقط خداست و پیامبر او و آنان که ایمان آورده‌اند و نماز را برپا داشته و در حال رکوع، زکات می‌پردازند».
سرپرست و رهبر شما فقط خداست و پیامبر او و آنان که ایمان آورده‌اند و نماز را برپا داشته و در حال رکوع، زکات می‌پردازند».
این آیه، معروف به «آیه ولایت» و شأن نزول آن امیرمؤمنان على [[ع]] است که در حال ركوع، انگشتر به سائل بخشید، خداوند، ولایت او را در کنار ولایت خدا و رسول قرار داده است. در این زمینه روایات فراوانی از بزرگان از صحابه مثل: عمّاریاسر، ابن عبّاس، جابر بن عبدالله انصاری، ابوذر غفاری و ... نقل شده است.@ احقاق الحق: ۲/ ۴۱۰ – ۳۹۹.@
این آیه، معروف به «آیه ولایت» و شأن نزول آن امیرمؤمنان على {{ع}} است که در حال ركوع، انگشتر به سائل بخشید، خداوند، ولایت او را در کنار ولایت خدا و رسول قرار داده است. در این زمینه روایات فراوانی از بزرگان از صحابه مثل: عمّاریاسر، ابن عبّاس، جابر بن عبدالله انصاری، ابوذر غفاری و ... نقل شده است.<ref> احقاق الحق: ۲/ ۴۱۰ – ۳۹۹.</ref>
در کتاب غاية المرام، تعداد ۲۴ حدیث در این باره از طرق اهل تسنّن و ۱۹ حدیث از طریق شیعه نقل شده است.@ غاية المرام: ۲/ ۲۲ - ۵؛ منهاج البراعه: ۲/ ۳۵۰.@
در کتاب غاية المرام، تعداد ۲۴ حدیث در این باره از طرق اهل تسنّن و ۱۹ حدیث از طریق شیعه نقل شده است.<ref> غاية المرام: ۲/ ۲۲ - ۵؛ منهاج البراعه: ۲/ ۳۵۰.</ref>
کتاب‌های معروفی که این حدیث در آن نقل شده، از سی کتاب تجاوز می‌کند که همه آنها از منابع اهل سنت است.@ ر.ک: احقاق الحق: ۲/ ۴۰۸ - ۳۹۹؛ المراجعات / مراجعه ۴۰: ۲۶۰ - ۲۵۶؛ الغدير: ۲ / ۵۳-۵۲.@
کتاب‌های معروفی که این حدیث در آن نقل شده، از سی کتاب تجاوز می‌کند که همه آنها از منابع اهل سنت است.<ref>ر.ک: احقاق الحق: ۲/ ۴۰۸ - ۳۹۹؛ المراجعات / مراجعه ۴۰: ۲۶۰ - ۲۵۶؛ الغدير: ۲ / ۵۳-۵۲.</ref>
واژه «اولیا» در مورد «رابطه دوستی» و «محبّت» هم به کار رفته است:
واژه «اولیا» در مورد «رابطه دوستی» و «محبّت» هم به کار رفته است:
««أَلا إِنَّ أَوْلِيَاء اللَّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ»».@ یونس: ۶۲.@
««أَلا إِنَّ أَوْلِيَاء اللَّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ»».<ref> یونس: ۶۲.</ref>
«آگاه باشید! دوستان خداوند، نه ترسی دارند و نه اندوهگین می‌شوند».
«آگاه باشید! دوستان خداوند، نه ترسی دارند و نه اندوهگین می‌شوند».
اولیای خدا کسانی هستند که میان آنان و خدا حایل و فاصله‌ای نیست حجاب‌ها از قلبشان کنار رفته و در پرتو نور معرفت و ایمان و عمل پاک، خدا را با چشم دل چنان می‌بینند که هیچ‌گونه شک و تردیدی به دل‌هایشان راه نمی‌یابد و به خاطر همین آشنایی با خدا که وجود بی‌انتها و قدرت بی‌پایان و کمال مطلق است، ماسوای خدا در نظرشان کوچک، کم ارزش، ناپایدار و بی‌مقدار است.
اولیای خدا کسانی هستند که میان آنان و خدا حایل و فاصله‌ای نیست حجاب‌ها از قلبشان کنار رفته و در پرتو نور معرفت و ایمان و عمل پاک، خدا را با چشم دل چنان می‌بینند که هیچ‌گونه شک و تردیدی به دل‌هایشان راه نمی‌یابد و به خاطر همین آشنایی با خدا که وجود بی‌انتها و قدرت بی‌پایان و کمال مطلق است، ماسوای خدا در نظرشان کوچک، کم ارزش، ناپایدار و بی‌مقدار است.
راغب در مفردات گفته است: «ولایت به کسر واو، به معنای نصرت است ولی وَلایت به فتح واو به معنای سرپرستی است. و برخی دیگر گفته‌اند: هر دو به یک معناست».@ المفردات: ۵۳۳.@
راغب در مفردات گفته است: «ولایت به کسر واو، به معنای نصرت است ولی وَلایت به فتح واو به معنای سرپرستی است. و برخی دیگر گفته‌اند: هر دو به یک معناست».<ref> المفردات: ۵۳۳.</ref>


معنای واژه نِعَم
معنای واژه نِعَم
«نعم» جمع «نعمت» است که به معنای «رفاه، خوشی و آسایش زندگی» است؛ چه در عرصه مادّی و چه در عرصه معنوی.
«نعم» جمع «نعمت» است که به معنای «رفاه، خوشی و آسایش زندگی» است؛ چه در عرصه مادّی و چه در عرصه معنوی.
«ناعم» از همین ریشه است: ««وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاعِمَةٌ»».@ غاشیه: ۸.@
«ناعم» از همین ریشه است: ««وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاعِمَةٌ»».<ref> غاشیه: ۸.</ref>
«چهره‌هایی در آن روز شاداب و باطراوت است (چون غرق نعمت هستند)».
«چهره‌هایی در آن روز شاداب و باطراوت است (چون غرق نعمت هستند)».
«نعیم» نیز از همین ریشه است.
«نعیم» نیز از همین ریشه است.
راغب در مفردات گوید: «النعيم النعمة الكثيرة».@ المفردات: ۴۹۹.@
راغب در مفردات گوید: «النعيم النعمة الكثيرة».<ref> المفردات: ۴۹۹.</ref>
«نعیم، نعمت بسیار است».
«نعیم، نعمت بسیار است».
««إِنَّ الأَبْرَارَ لَفِي نَعِيمٍ»».@ انفطار: ۱۳.@
««إِنَّ الأَبْرَارَ لَفِي نَعِيمٍ»».<ref> انفطار: ۱۳.</ref>
«مسلّماً ابرار در نعمت فراوانی هستند».
«مسلّماً ابرار در نعمت فراوانی هستند».
در قرآن جمع «نعمت» «نِعَم» و «اَنعُم» آمده است.
در قرآن جمع «نعمت» «نِعَم» و «اَنعُم» آمده است.
««....وَأَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً...»».@ لقمان: ۲۰.@
««....وَأَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً...»».<ref> لقمان: ۲۰.</ref>
«نعمت‌های ظاهری و باطنی خویش را فراوان بر شما فرو ریخت».
«نعمت‌های ظاهری و باطنی خویش را فراوان بر شما فرو ریخت».
««وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُّطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِّن كُلِّ مَكَانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذَاقَهَا اللَّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا كَانُواْ يَصْنَعُونَ»».@ نحل: ۱۱۲.@
««وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُّطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِّن كُلِّ مَكَانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذَاقَهَا اللَّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا كَانُواْ يَصْنَعُونَ»».<ref> نحل: ۱۱۲.</ref>
«خداوند برای آنان که کفران نعمت می‌کنند مثلی زده است؛ منطقه آبادی را که امن و آرام و مطمئن بوده و همواره روزی‌اش به طور فراوان از هر مکانی فرا می‌رسید، اما نعمت خدا را کفران کردند و خداوند به خاطر اعمالی که انجام دادند لباس گرسنگی و ترس را بر اندامشان پوشاند».
«خداوند برای آنان که کفران نعمت می‌کنند مثلی زده است؛ منطقه آبادی را که امن و آرام و مطمئن بوده و همواره روزی‌اش به طور فراوان از هر مکانی فرا می‌رسید، اما نعمت خدا را کفران کردند و خداوند به خاطر اعمالی که انجام دادند لباس گرسنگی و ترس را بر اندامشان پوشاند».


نعمتهای خداوند در قرآن و وظایف انسان در برابر آنها
نعمتهای خداوند در قرآن و وظایف انسان در برابر آنها
در قرآن کریم، هم از نعمت‌های فراوان خداوند سخن گفته شده و هم از وظایف انسان در برابر نعمت‌ها. آن قدر خداوند انسان‌ها را غرق نعمت خویش ساخته است که نمی‌توان آنها را به شماره در آورد:
در قرآن کریم، هم از نعمت‌های فراوان خداوند سخن گفته شده و هم از وظایف انسان در برابر نعمت‌ها. آن قدر خداوند انسان‌ها را غرق نعمت خویش ساخته است که نمی‌توان آنها را به شماره در آورد:
«« إِن تَعُدُّواْ نِعْمَةَ اللَّهِ لاَ تُحْصُوهَا...»».@ نحل: ۱۸؛ ابراهیم: ۳۴.@
«« إِن تَعُدُّواْ نِعْمَةَ اللَّهِ لاَ تُحْصُوهَا...»».<ref> نحل: ۱۸؛ ابراهیم: ۳۴.</ref>
«و اگر بخواهید نعمت‌های او را بشمارید، توان شمارش آنها را ندارید».
«و اگر بخواهید نعمت‌های او را بشمارید، توان شمارش آنها را ندارید».
اصولاً سر تا پای وجود انسان غرق نعمت‌های اوست؛ در هر نفس که فرو می‌رود و بر می‌آید، نه تنها دو نعمت بلکه هزاران نعمت موجود است؛ هر دقیقه‌ای که از عمر ما می‌گذرد، حیات و سلامت ما مدیون فعالیت میلیون‌ها موجود زنده در درون بدنمان و میلیون‌ها موجود جاندار و بی‌جان در بیرون بدنمان است که بدون فعالیت آنها ادامه حیات حتی برای یک لحظه هم ممکن نیست، تنها در بدن انسان به‌طور متوسط ده میلیون میلیارد سلول زنده است که هرکدام یک واحد فعال بدن ما را تشکیل می‌دهد، این عدد به قدری بزرگ است که اگر ما بخواهیم این سلول‌ها را شماره کنیم، صدها سال طول می‌کشد و تازه اینها تنها بخشی از نعمت‌های ذات مقدس ربوبی است.
اصولاً سر تا پای وجود انسان غرق نعمت‌های اوست؛ در هر نفس که فرو می‌رود و بر می‌آید، نه تنها دو نعمت بلکه هزاران نعمت موجود است؛ هر دقیقه‌ای که از عمر ما می‌گذرد، حیات و سلامت ما مدیون فعالیت میلیون‌ها موجود زنده در درون بدنمان و میلیون‌ها موجود جاندار و بی‌جان در بیرون بدنمان است که بدون فعالیت آنها ادامه حیات حتی برای یک لحظه هم ممکن نیست، تنها در بدن انسان به‌طور متوسط ده میلیون میلیارد سلول زنده است که هرکدام یک واحد فعال بدن ما را تشکیل می‌دهد، این عدد به قدری بزرگ است که اگر ما بخواهیم این سلول‌ها را شماره کنیم، صدها سال طول می‌کشد و تازه اینها تنها بخشی از نعمت‌های ذات مقدس ربوبی است.
خط ۴۵: خط ۴۶:
1- نعمت‌های مادّی خداوند
1- نعمت‌های مادّی خداوند
در قرآن کریم از دو نوع نعمت خداوند سخن گفته شده است که یکی از آنها «نعمت‌های مادّی خداوند» است. سوره نحل، سوره تبیین این نعمت‌هاست و اگر نام این سوره را «سوره نعمت‌های مادّی خداوند» بگذاریم، سخنی به گزاف نگفته‌ایم. در این سوره حدود چهل نعمت از نعمت‌های حضرتش آمده است. فهرست این نعمت‌ها عبارتند از:
در قرآن کریم از دو نوع نعمت خداوند سخن گفته شده است که یکی از آنها «نعمت‌های مادّی خداوند» است. سوره نحل، سوره تبیین این نعمت‌هاست و اگر نام این سوره را «سوره نعمت‌های مادّی خداوند» بگذاریم، سخنی به گزاف نگفته‌ایم. در این سوره حدود چهل نعمت از نعمت‌های حضرتش آمده است. فهرست این نعمت‌ها عبارتند از:
1- آفرینش آسمان.
۱- آفرینش آسمان.
۲- آفرینش زمین.
۲- آفرینش زمین.
۳- آفرینش چهارپایان.
۳- آفرینش چهارپایان.
خط ۸۳: خط ۸۴:
۳۷- وجود پناهگاه‌های مطمئن در کوه‌ها.
۳۷- وجود پناهگاه‌های مطمئن در کوه‌ها.
۳۸- انواع لباس‌هایی که انسان را از سرما و گرما حفظ می‌کند.
۳۸- انواع لباس‌هایی که انسان را از سرما و گرما حفظ می‌کند.
۳۹- زره و لباس جنگ که در برابر ضربات دشمن، مقاومت دارد.@ تفسیر نمونه: ۱۱ / ۴۶۵ - ۴۶۲.@
۳۹- زره و لباس جنگ که در برابر ضربات دشمن، مقاومت دارد.<ref> تفسیر نمونه: ۱۱ / ۴۶۵ - ۴۶۲.</ref>
اینها تنها بخشی از نعمت‌های مادّی خداوند است که در «سوره نحل» آمده است.
اینها تنها بخشی از نعمت‌های مادّی خداوند است که در «سوره نحل» آمده است.


خط ۹۱: خط ۹۲:
«خدایا! ما را هدایت کن به راه کسانی که به آنان نعمت دادی».
«خدایا! ما را هدایت کن به راه کسانی که به آنان نعمت دادی».
این نعمت داده شدگان، در قرآن چنین معرفی شده‌اند:
این نعمت داده شدگان، در قرآن چنین معرفی شده‌اند:
««وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِم مِّنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاء وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُوْلَئِكَ رَفِيقًا»».@ نساء: ۶۹.@
««وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِم مِّنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاء وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُوْلَئِكَ رَفِيقًا»».<ref> نساء: ۶۹.</ref>
«و کسی که خدا و پیامبر را اطاعت کند (در روز رستاخیز) همنشین کسانی خواهد بود که خداوند، نعمت خود را بر آنان تمام کرده؛ از پیامبران و صدیقان و شهدا و صالحان و آنان رفيق‌های خوبی هستند».
«و کسی که خدا و پیامبر را اطاعت کند (در روز رستاخیز) همنشین کسانی خواهد بود که خداوند، نعمت خود را بر آنان تمام کرده؛ از پیامبران و صدیقان و شهدا و صالحان و آنان رفيق‌های خوبی هستند».
برخی از نعمت‌های معنوی خداوند عبارتند از:
برخی از نعمت‌های معنوی خداوند عبارتند از:
الف - نعمت نبوّت و بعث رُسُل
الف - نعمت نبوّت و بعث رُسُل
«نبوّت و بعث رُسُل» یکی نعمت الهی است؛ نعمتی که با آن، برترین نعمت‌ها به انسان داده شده و آن عبارت است از: «نعمت هدایت»:
«نبوّت و بعث رُسُل» یکی نعمت الهی است؛ نعمتی که با آن، برترین نعمت‌ها به انسان داده شده و آن عبارت است از: «نعمت هدایت»:
««لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولاً مِّنْ أَنفُسِهِمْ...»».@ آل عمران: ۱۶۴.@
««لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولاً مِّنْ أَنفُسِهِمْ...»».<ref> آل عمران: ۱۶۴.</ref>
«خداوند به مؤمنان نعمت بزرگی بخشید هنگامی که در میان آنان پیامبری از خودشان برانگیخت...».
«خداوند به مؤمنان نعمت بزرگی بخشید هنگامی که در میان آنان پیامبری از خودشان برانگیخت...».
واژه «منّت» از «مَنّ» به معنای «سنگ‌هایی است که با آن وزن می‌کنند» و به همین دلیل، هر نعمت سنگین و گرانبهایی را «منّت» می‌گویند که اگر جنبه عملی داشته باشد؛ یعنی کسی عملاً نعمت بزرگی بدهد، کاملاً زیبا و ارزنده است و اما اگر کسی کار کوچک خود را با سخن، بزرگ کند و به رخ افراد بکشد، کاری است بسیار زشت؛ بنابراین، منّتی که نکوهیده است به معنای «بزرگ شمردن نعمت‌ها در گفتار است» اما منّتی که زیبنده است، همان «بخشیدن نعمت‌های بزرگ» است.
واژه «منّت» از «مَنّ» به معنای «سنگ‌هایی است که با آن وزن می‌کنند» و به همین دلیل، هر نعمت سنگین و گرانبهایی را «منّت» می‌گویند که اگر جنبه عملی داشته باشد؛ یعنی کسی عملاً نعمت بزرگی بدهد، کاملاً زیبا و ارزنده است و اما اگر کسی کار کوچک خود را با سخن، بزرگ کند و به رخ افراد بکشد، کاری است بسیار زشت؛ بنابراین، منّتی که نکوهیده است به معنای «بزرگ شمردن نعمت‌ها در گفتار است» اما منّتی که زیبنده است، همان «بخشیدن نعمت‌های بزرگ» است.
خط ۱۰۳: خط ۱۰۴:
«صالحین» افراد شایسته و برجسته‌ای هستند که با انجام کارهای مثبت، سازنده، مفید و پیروی از اوامر انبیا، به مقامات برجسته نایل شده‌اند، آیه شریفه فوق اینان را «نعمت داده شده» معرفی می‌کند تا نعمت در بینش دین‌باوران، تنها نعمت‌های مادّی نباشد.
«صالحین» افراد شایسته و برجسته‌ای هستند که با انجام کارهای مثبت، سازنده، مفید و پیروی از اوامر انبیا، به مقامات برجسته نایل شده‌اند، آیه شریفه فوق اینان را «نعمت داده شده» معرفی می‌کند تا نعمت در بینش دین‌باوران، تنها نعمت‌های مادّی نباشد.
ب - نعمت ولایت
ب - نعمت ولایت
در بینش قرآن، «نعمت ولایت» از دیگر نعمت‌های خداوند و شایسته شکر است؛ به دلیل این که وقتی در غدیر خم، امیرمؤمنان علی [[ع]] به امامت منصوب گردید آیه نازل شد که:
در بینش قرآن، «نعمت ولایت» از دیگر نعمت‌های خداوند و شایسته شکر است؛ به دلیل این که وقتی در غدیر خم، امیرمؤمنان علی {{ع}} به امامت منصوب گردید آیه نازل شد که:
««....الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي...»».@ مائده: 3.@
««....الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي...»».<ref> مائده: 3.</ref>
«امروز دین شما را کامل کرده نعمت خود را بر شما تمام نمودم...».
«امروز دین شما را کامل کرده نعمت خود را بر شما تمام نمودم...».
معنای این آیه آن است که: حتى «نعمت اسلام» نیز بی ولایت، ناقص است، در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله این نعمت کامل بود؛ چون پیامبر صلی الله علیه و آله هم رسول بود و هم امام، برای بعد از پیامبر، اگر امام حق، مولا على [[ع]] نصب نمی‌شد، این نعمت ناقص می‌ماند. بر این اساس، پیامبر صلی الله علیه و آله بلافاصله بعد از نزول آیه فرمود:
معنای این آیه آن است که: حتى «نعمت اسلام» نیز بی ولایت، ناقص است، در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله این نعمت کامل بود؛ چون پیامبر صلی الله علیه و آله هم رسول بود و هم امام، برای بعد از پیامبر، اگر امام حق، مولا على {{ع}} نصب نمی‌شد، این نعمت ناقص می‌ماند. بر این اساس، پیامبر صلی الله علیه و آله بلافاصله بعد از نزول آیه فرمود:
«الله اكبر على إكمال الدّين واتمام النعمة ورضى الربّ برسالتی وبالولاية لعلیّ من بعدي، ثمّ قال: من کنت مولاه فعلیّ مولاه، اللّهم وال من والاه وعاد من عاداه وانصر من نصره واخذل من خذله».@ تفسیر نمونه: ۴/ ۲۶۶.@
«الله اكبر على إكمال الدّين واتمام النعمة ورضى الربّ برسالتی وبالولاية لعلیّ من بعدي، ثمّ قال: من کنت مولاه فعلیّ مولاه، اللّهم وال من والاه وعاد من عاداه وانصر من نصره واخذل من خذله».<ref> تفسیر نمونه: ۴/ ۲۶۶.</ref>
«الله اکبر! بر تکمیل دین و اتمام نعمت پروردگار و خشنودی خداوند از رسالت من و ولایت علی [[ع]] بعد از من، سپس فرمود: هركس من مولای اویم، علی [[ع]] مولای اوست؛ خداوندا! آن‌کس که او را دوست بدارد، دوست بدار و آن کس که او را دشمن دارد، دشمن بدار، هرکس او را یاری کند، یاری کن و هرکس دست از یاری‌اش بردارد، دست از او بردار».
«الله اکبر! بر تکمیل دین و اتمام نعمت پروردگار و خشنودی خداوند از رسالت من و ولایت علی {{ع}} بعد از من، سپس فرمود: هركس من مولای اویم، علی {{ع}} مولای اوست؛ خداوندا! آن‌کس که او را دوست بدارد، دوست بدار و آن کس که او را دشمن دارد، دشمن بدار، هرکس او را یاری کند، یاری کن و هرکس دست از یاری‌اش بردارد، دست از او بردار».
ج - نعمت وحدت
ج - نعمت وحدت
قرآن کریم «وحدت» را نیز از نعمت‌های معنوی خداوند دانسته و چنین می‌فرماید:
قرآن کریم «وحدت» را نیز از نعمت‌های معنوی خداوند دانسته و چنین می‌فرماید:
««...وَاذْكُرُواْ نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنتُمْ أَعْدَاء فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنتُمْ عَلَىَ شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَكُم مِّنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ»».@ آل عمران: ۱۰۳.@
««...وَاذْكُرُواْ نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنتُمْ أَعْدَاء فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنتُمْ عَلَىَ شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَكُم مِّنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ»».<ref> آل عمران: ۱۰۳.</ref>
«... و نعمت خدا را بر خود به یاد آرید که چگونه دشمن یکدیگر بودید، او میان دل‌های شما الفت ایجاد کرد و به برکت نعمت او برادر شدید و شما بر لب حفره‌ای از آتش بودید، خدا شما را از آن نجات داد، این چنین خداوند آیات خود را برای شما آشکار می‌سازد، شاید پذیرای هدایت شوید».
«... و نعمت خدا را بر خود به یاد آرید که چگونه دشمن یکدیگر بودید، او میان دل‌های شما الفت ایجاد کرد و به برکت نعمت او برادر شدید و شما بر لب حفره‌ای از آتش بودید، خدا شما را از آن نجات داد، این چنین خداوند آیات خود را برای شما آشکار می‌سازد، شاید پذیرای هدایت شوید».
«نعمت وحدت» را کسانی قدر می‌دانند که زیان «آتش تفرقه» را لمس کرده باشند و اهالی مدینه -که شاهد جنگ‌های طولانی صد ساله اوس و خزرج بودند- به خوبی این نعمت را لمس کردند که چگونه با نعمت وجود پیامبر اکرم [[صل]] با هم برادر شدند و کینه‌های دیرینه آنان رخت بر بست.
«نعمت وحدت» را کسانی قدر می‌دانند که زیان «آتش تفرقه» را لمس کرده باشند و اهالی مدینه -که شاهد جنگ‌های طولانی صد ساله اوس و خزرج بودند- به خوبی این نعمت را لمس کردند که چگونه با نعمت وجود پیامبر اکرم {{صل}} با هم برادر شدند و کینه‌های دیرینه آنان رخت بر بست. (...)
دو قبیله کاوس و خزرج نام داشت یک ز دیگر جان خون آشام داشت
کینه‌های کهنه شان از مصطفی محو شد در نور اسلام و صفا
اولاً اخوان شدند آن دشمنان همچو اعداد عنب در بوستان
وز دم المؤمنون اخوه به پند درشکستند و تن واحد شدند
آفرین بر عشق كلّ اوستاد صد هزاران ذرّه را داد اتّحاد
همچو خاک مفترق در رهگذر یک سبوشان کرد دست کوزه‌گر @ مثنوی معنوی / دفتر دوم: ۳۷۷ - ۳۷۶.@


د- نعمت کتاب و قانون
د- نعمت کتاب و قانون
«نعمت کتاب و قانون» دیگر نعمت معنوی خداوند است که قرآن از آن چنین یاد می‌کند:
«نعمت کتاب و قانون» دیگر نعمت معنوی خداوند است که قرآن از آن چنین یاد می‌کند:
««...وَاذْكُرُواْ نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَمَا أَنزَلَ عَلَيْكُمْ مِّنَ الْكِتَابِ وَالْحِكْمَةِ...»».@ بقره: ۲۳۱.@
««...وَاذْكُرُواْ نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَمَا أَنزَلَ عَلَيْكُمْ مِّنَ الْكِتَابِ وَالْحِكْمَةِ...»».<ref>«به یاد نعمت‌های خدا باشید و به یاد آن کتاب و حکمتی باشید که بر شما نازل فرمود». بقره: ۲۳۱.</ref>
«به یاد نعمت‌های خدا باشید و به یاد آن کتاب و حکمتی باشید که بر شما نازل فرمود».


هـ- نعمت نجات از شرّ طاغوتیان
هـ- نعمت نجات از شرّ طاغوتیان
«نجات از شرّ طاغوتیان» نیز از دیگر نعمت‌های معنوی خداوند است که مورد تذکّر قرآن می‌باشد:
«نجات از شرّ طاغوتیان» نیز از دیگر نعمت‌های معنوی خداوند است که مورد تذکّر قرآن می‌باشد:
««...اذْكُرُواْ نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ أَنجَاكُم مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ...»».@ ابراهیم: ۶.@
««...اذْكُرُواْ نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ أَنجَاكُم مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ...»».<ref>«بنی اسرائیل! به یاد نعمت خداوند باشید که شما را از شرّ فرعونیان رهانید». ابراهیم: ۶.</ref>
«بنی اسرائیل! به یاد نعمت خداوند باشید که شما را از شرّ فرعونیان رهانید».
 


و - نعمت دفع توطئه‌های دشمن
و - نعمت دفع توطئه‌های دشمن
«دفع توطئه‌های دشمن» نیز از نعمت‌های معنوی پروردگار متعال است که قرآن، مسلمانان را دعوت به یادآوری آن می‌کند:
«دفع توطئه‌های دشمن» نیز از نعمت‌های معنوی پروردگار متعال است که قرآن، مسلمانان را دعوت به یادآوری آن می‌کند:
««يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اذْكُرُواْ نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ هَمَّ قَوْمٌ أَن يَبْسُطُواْ إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ فَكَفَّ أَيْدِيَهُمْ عَنكُمْ...»».@ مائده: ۱۱.@
««يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اذْكُرُواْ نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ هَمَّ قَوْمٌ أَن يَبْسُطُواْ إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ فَكَفَّ أَيْدِيَهُمْ عَنكُمْ...»».<ref>«برای کسانی که ایمان آورده‌اید! نعمتی را که خداوند به شما بخشیده یاد آورید آن زمان که جمعی از دشمنان قصد داشتند دست به سوی شما دراز کنند (و شما را از میان بردارند) اما خدا دست آنان را از شما باز داشت». مائده: ۱۱.</ref>
برای کسانی که ایمان آورده‌اید! نعمتی را که خداوند به شما بخشیده یاد آورید آن زمان که جمعی از دشمنان قصد داشتند دست به سوی شما دراز کنند (و شما را از میان بردارند) اما خدا دست آنان را از شما باز داشت».
 


ز - نعمت امدادهای غیبی
ز - نعمت امدادهای غیبی
«نعمت امدادهای غیبی» از دیگر نعمت‌های معنوی خداوند است؛ چنان که قرآن کریم می‌فرماید:
«نعمت امدادهای غیبی» از دیگر نعمت‌های معنوی خداوند است؛ چنان که قرآن کریم می‌فرماید:
««يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَاءَتْكُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا وَجُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا...»».@ احزاب: ۹.@
««يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَاءَتْكُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا وَجُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا...»».<ref>«به یاد آورید نعمت خداوند بر شما آنگاه که لشکر بسیاری از کافران علیه شما جمع شدند، پس ما به کمک و یاری شما بادی تند و سپاهی بسیار از فرشتگان که به چشم نمی‌دیدید فرستادیم». احزاب: ۹.</ref>
به یاد آورید نعمت خداوند بر شما آنگاه که لشکر بسیاری از کافران علیه شما جمع شدند، پس ما به کمک و یاری شما بادی تند و سپاهی بسیار از فرشتگان که به چشم نمی‌دیدید فرستادیم».
 
اینها برخی از نعمت‌های معنوی خداوند بود که در قرآن کریم از آنها یاد شده است.
اینها برخی از نعمت‌های معنوی خداوند بود که در قرآن کریم از آنها یاد شده است.


شکرگزاری، وظیفه ما در قبال نعمت‌های خداوند
شکرگزاری، وظیفه ما در قبال نعمت‌های خداوند
برترین وظیفه ما در قبال نعمت‌های پروردگار متعال، سپاسگزاری از نعمت‌های اوست، البته خداوند، نیازی به شکر ما ندارد، این ماییم که نیازمند به شکریم تا هم به وظیفه انسانی خود عمل کنیم: ««...وَمَن شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ...»».@ نمل: ۴۰.@
برترین وظیفه ما در قبال نعمت‌های پروردگار متعال، سپاسگزاری از نعمت‌های اوست، البته خداوند، نیازی به شکر ما ندارد، این ماییم که نیازمند به شکریم تا هم به وظیفه انسانی خود عمل کنیم: ««...وَمَن شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ...»».<ref>«هرکس شکر کند، به نفع خود شکر می‌کند» نمل: ۴۰.</ref> و هم با شکر، نعمت‌ها را فزونی بخشیم.
«هرکس شکر کند، به نفع خود شکر می‌کند» و هم با شکر، نعمت‌ها را فزونی بخشیم.
««...لَئِن شَكَرْتُمْ لأَزِيدَنَّكُمْ...»».<ref>«اگر شکر کنید البته من بر نعمت‌ها می‌افزایم». ابراهيم: ۷.</ref>
««...لَئِن شَكَرْتُمْ لأَزِيدَنَّكُمْ...»».@ ابراهيم: ۷.@
 
«اگر شکر کنید البته من بر نعمت‌ها می‌افزایم».
ناسپاسی، نه تنها سبب از دست رفتن نعمت می‌شود بلکه موجب آن می‌شود که انسان، مستحق مجازات الهی گردد:
ناسپاسی، نه تنها سبب از دست رفتن نعمت می‌شود بلکه موجب آن می‌شود که انسان، مستحق مجازات الهی گردد:
««...وَلَئِن كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ»».@ ابراهيم: ۷.@
««...وَلَئِن كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ»».<ref>«و اگر کفران کنید، مجازاتم شدید است». ابراهيم: ۷.</ref>
«و اگر کفران کنید، مجازاتم شدید است».
 


مراحل شکرگزاری
مراحل شکرگزاری
۱- شناخت منعم
۱- شناخت منعم
اولین مرحله شکر، «شناخت منعم» است.
اولین مرحله شکر، «شناخت منعم» است.
امام صادق [[ع]] فرمود: «ادنی الشكر رؤية النعمة من الله من غير علّة يتعلّق القلب بها دون الله...».@ سفينة البحار: ۲/ ۸۶۴.@
امام صادق {{ع}} فرمود: «ادنی الشكر رؤية النعمة من الله من غير علّة يتعلّق القلب بها دون الله...».<ref> سفينة البحار: ۲/ ۸۶۴.</ref>
«کمترین شکر این است که نعمت را از خدا بدانی بی آن‌که قلب تو مشغول به آن نعمت شود و خدا را فراموش کنی».
«کمترین شکر این است که نعمت را از خدا بدانی بی آن‌که قلب تو مشغول به آن نعمت شود و خدا را فراموش کنی».


خط ۱۶۴: خط ۱۵۷:
«الشكر صرف العبد جميع ما انعمه الله تعالی فيما خلق لاجله».
«الشكر صرف العبد جميع ما انعمه الله تعالی فيما خلق لاجله».
«شکر آن است که بنده جمیع آنچه را خداوند به او عنایت کرده، در راهی صرف کند که برای آن خلقت شده است».
«شکر آن است که بنده جمیع آنچه را خداوند به او عنایت کرده، در راهی صرف کند که برای آن خلقت شده است».
در حدیثی از امام صادق [[ع]] می‌خوانیم: «شكر النعمة اجتناب المحارم».@ تفسیر نورالثقلين: ۲/ ۵۲۹.@
در حدیثی از امام صادق {{ع}} می‌خوانیم: «شكر النعمة اجتناب المحارم».<ref> تفسیر نورالثقلين: ۲/ ۵۲۹.</ref>
«شکر نعمت، دوری از گناهان است».
«شکر نعمت، دوری از گناهان است».


تفسير «أَوْلِياءَ النِّعَم»
تفسير «أَوْلِياءَ النِّعَم»
با توجه به آنچه گفته شد، تفسیر این جمله روشن شد که امامان معصوم [[عم]]، اولیا و صاحبان همه نعمت‌ها هستند؛ هم نعمت‌های مادّی و هم نعمت‌های معنوی.
با توجه به آنچه گفته شد، تفسیر این جمله روشن شد که امامان معصوم {{عم}}، اولیا و صاحبان همه نعمت‌ها هستند؛ هم نعمت‌های مادّی و هم نعمت‌های معنوی.
اصولاً امامان معصوم عليهم السلام واسطه تمام فیض‌های مادّی و معنوی بر انسانند؛ چرا که آنان «غایت خلقت‌اند» و علّت فاعلیّت فاعل هم غایت است، از این روست که در «دعای عدیله» درباره امام زمان(عج) می‌خوانیم:
اصولاً امامان معصوم عليهم السلام واسطه تمام فیض‌های مادّی و معنوی بر انسانند؛ چرا که آنان «غایت خلقت‌اند» و علّت فاعلیّت فاعل هم غایت است، از این روست که در «دعای عدیله» درباره امام زمان(عج) می‌خوانیم:
«بیمنه رزق الوری وبوجوده ثبتت الارض والسماء».@ مفاتیح الجنان (دعای عدیله): ۱۹۷.@
«بیمنه رزق الوری وبوجوده ثبتت الارض والسماء».<ref> مفاتیح الجنان (دعای عدیله): ۱۹۷.</ref>
« به برکت او خلق، روزی می خورند و به وجود او آسمان و زمین پابرجاست».
« به برکت او خلق، روزی می خورند و به وجود او آسمان و زمین پابرجاست».
آری، آنان «اولیاء نعم»اند؛ نعمت‌های مادّی از طفیل وجود آنان است که بر بندگان ریزش می‌کند و مهمتر از نعمت‌های مادّی، نعمت‌های معنوی است که به برکت وجود آنان به انسان‌ها داده می‌شود.
آری، آنان «اولیاء نعم»اند؛ نعمت‌های مادّی از طفیل وجود آنان است که بر بندگان ریزش می‌کند و مهمتر از نعمت‌های مادّی، نعمت‌های معنوی است که به برکت وجود آنان به انسان‌ها داده می‌شود.
نعمت هدایت، نعمت ولایت، نعمت امدادهای غیبی، نعمت قانون، نعمت دفع توطئه‌ها و... به برکت وجود نازنین آنان است. به تعبیر امیرمؤمنان علی [[ع]]:
نعمت هدایت، نعمت ولایت، نعمت امدادهای غیبی، نعمت قانون، نعمت دفع توطئه‌ها و... به برکت وجود نازنین آنان است. به تعبیر امیرمؤمنان علی {{ع}}:
«...فانّا صنائع ربّنا والناس بعدُ صنائع لنا...».@ نهج البلاغه: نامه ۲۸. این تعبیر از حضرت ولی عصر(عج) نیز روایت شده است ر.ک: بحارالأنوار: ۵۳/ ۱۷۸.@
«...فانّا صنائع ربّنا والناس بعدُ صنائع لنا...».<ref> نهج البلاغه: نامه ۲۸. این تعبیر از حضرت ولی عصر(عج) نیز روایت شده است ر.ک: بحارالأنوار: ۵۳/ ۱۷۸.</ref>
یعنی: «ما ساخته مستقیم پروردگار و پرورش یافته دست او هستیم و نظام هستی، ساخته شده و پرورش یافته دست ماست».
یعنی: «ما ساخته مستقیم پروردگار و پرورش یافته دست او هستیم و نظام هستی، ساخته شده و پرورش یافته دست ماست».
شارح معتزلی در شرح این جمله می‌گوید:
شارح معتزلی در شرح این جمله می‌گوید:
این کلام بزرگی است که بر همه کلمات برتری دارد و معنایش از جمیع معانی عالی‌تر است. صنيعه پادشاه، کسی یا چیزی است که پادشاه آن را برمی‌گزیند و قدر و اندازه او را بالا می‌برد و به او رفعت مقام می‌بخشد، علی [[ع]] در این کلام می‌گوید: ما به هیچ‌کس از افراد بشر، بدهکار نیستیم بلکه مستقیماً بر سر سفره الهی نشسته‌ایم، پس بین ما و خدا واسطه‌ای وجود ندارد، اما مردم دست پرورده ما هستند و ما واسطه بین آنان و خدا هستیم».@ شرح نهج البلاغه: ۱۵ / ۱۹۴.@
این کلام بزرگی است که بر همه کلمات برتری دارد و معنایش از جمیع معانی عالی‌تر است. صنيعه پادشاه، کسی یا چیزی است که پادشاه آن را برمی‌گزیند و قدر و اندازه او را بالا می‌برد و به او رفعت مقام می‌بخشد، علی {{ع}} در این کلام می‌گوید: ما به هیچ‌کس از افراد بشر، بدهکار نیستیم بلکه مستقیماً بر سر سفره الهی نشسته‌ایم، پس بین ما و خدا واسطه‌ای وجود ندارد، اما مردم دست پرورده ما هستند و ما واسطه بین آنان و خدا هستیم».<ref> شرح نهج البلاغه: ۱۵ / ۱۹۴.</ref>
آنگاه ابن ابی الحدید جمله‌ای می‌گوید که به تعبير آية‌الله جوادی آملی: اگر عالمی شیعی آن را می‌گفت، متّهم به غلوّ می‌شد،@ ادب فنای مقربان: ۱/ ۲۳۰.@ آن جمله این است:
آنگاه ابن ابی الحدید جمله‌ای می‌گوید که به تعبير آية‌الله جوادی آملی: اگر عالمی شیعی آن را می‌گفت، متّهم به غلوّ می‌شد،<ref> ادب فنای مقربان: ۱/ ۲۳۰.</ref> آن جمله این است:
«وهذا مقام جلیل ظاهره ما سمعت وباطنه انّهم عبيدالله وانّ الناس عبيدهم».@ شرح نهج البلاغه: ۱۵ / ۱۳۲.@
«وهذا مقام جلیل ظاهره ما سمعت وباطنه انّهم عبيدالله وانّ الناس عبيدهم».<ref> شرح نهج البلاغه: ۱۵ / ۱۳۲.</ref>
«این مقام بزرگی است که ظاهرش همان است که شنیدی، اما باطن این کلام این است که آنان بنده خدا و مردم بنده آنان هستند».
«این مقام بزرگی است که ظاهرش همان است که شنیدی، اما باطن این کلام این است که آنان بنده خدا و مردم بنده آنان هستند».
مراد ابن ابی الحدید این است امامان معصوم [[عم]] ولی نعمت‌اند همان که در این جمله: «اولیاء النعم»، امامان معصوم [[عم]] را به آن می‌خوانیم؛ یعنی همه انسان‌ها بر سر سفره احسان آنان نشسته‌اند وگرنه تردیدی نیست که همه انسان‌ها بنده خداوند هستند و امامان معصوم [[عم]] بندگان ویژه و شایسته حضرت حق‌اند.
مراد ابن ابی الحدید این است امامان معصوم {{عم}} ولی نعمت‌اند همان که در این جمله: «اولیاء النعم»، امامان معصوم {{عم}} را به آن می‌خوانیم؛ یعنی همه انسان‌ها بر سر سفره احسان آنان نشسته‌اند وگرنه تردیدی نیست که همه انسان‌ها بنده خداوند هستند و امامان معصوم {{عم}} بندگان ویژه و شایسته حضرت حق‌اند.
خداوند همه ما را از پیروان شایسته آنان مقرّر بدارد آمین یا ربّ العالمين.
خداوند همه ما را از پیروان شایسته آنان مقرّر بدارد آمین یا ربّ العالمين.


ص133
[[رده: مقام معصوم]]
[[رده: مقام معصوم]]
۵۳٬۳۷۰

ویرایش