مقام ولی نعمت: تفاوت میان نسخه‌ها

۵۰۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۹ ژوئن ۲۰۱۸
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:


==واژه‌شناسی لغوی==
==واژه‌شناسی لغوی==
نخست باید دید معنای «اولیا» و «نعم» چیست؟ و مقصود از این که این ذوات مقدّسه «اولیای نعمت‌ها» هستند به چه معناست؟
*نخست باید دید معنای «اولیا» و «نعم» چیست؟ و مقصود از این که این ذوات مقدّسه «اولیای نعمت‌ها» هستند به چه معناست؟


*«اولیا» جمع «ولیّ» و در اصل به معنای «قرب و نزدیکی» است <ref>معجم مقاییس اللغه: ۱۰۶۴؛ مصباح المنير: ۱-۲/۶۷۲.</ref> و این به معنای نبودن واسطه میان دو چیز و برقرار بودن رابطه بین آنان است، بر این اساس به هر چیزی که نسبت به دیگری قرابت داشته باشد، اطلاق می‌شود؛ خواه مکانی، خواه با زبان، خواه با نسب و مقام، «ولیّ» گفته می‌شود.
*«اولیا» جمع «ولیّ» و در اصل به معنای «قرب و نزدیکی» است <ref>معجم مقاییس اللغه: ۱۰۶۴؛ مصباح المنير: ۱-۲/۶۷۲.</ref> و این به معنای نبودن واسطه میان دو چیز و برقرار بودن رابطه بین آنان است، بر این اساس به هر چیزی که نسبت به دیگری قرابت داشته باشد، اطلاق می‌شود؛ خواه مکانی، خواه با زبان، خواه با نسب و مقام، «ولیّ» گفته می‌شود.
خط ۲۳: خط ۲۳:
==معنای واژه نِعَم==
==معنای واژه نِعَم==
*«نعم» جمع «نعمت» است که به معنای «رفاه، خوشی و آسایش زندگی» است؛ چه در عرصه مادّی و چه در عرصه معنوی.
*«نعم» جمع «نعمت» است که به معنای «رفاه، خوشی و آسایش زندگی» است؛ چه در عرصه مادّی و چه در عرصه معنوی.
*«ناعم» از همین ریشه است: ««وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاعِمَةٌ»».<ref> غاشیه: ۸.</ref>
*«ناعم» از همین ریشه است: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاعِمَةٌ}}﴾}}.<ref>«چهره‌هایی در آن روز شاداب و باطراوت است (چون غرق نعمت هستند)». غاشیه: ۸.</ref>
«چهره‌هایی در آن روز شاداب و باطراوت است (چون غرق نعمت هستند)».
*«نعیم» نیز از همین ریشه است.
«نعیم» نیز از همین ریشه است.
*راغب در مفردات گوید: «النعيم النعمة الكثيرة».<ref>«نعیم، نعمت بسیار است». المفردات: ۴۹۹.</ref>
راغب در مفردات گوید: «النعيم النعمة الكثيرة».<ref> المفردات: ۴۹۹.</ref>
{{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ الأَبْرَارَ لَفِي نَعِيمٍ}}﴾}}.<ref>«مسلّماً ابرار در نعمت فراوانی هستند». انفطار: ۱۳.</ref>
«نعیم، نعمت بسیار است».
*در قرآن جمع «نعمت»، «نِعَم» و «اَنعُم» آمده است.
««إِنَّ الأَبْرَارَ لَفِي نَعِيمٍ»».<ref> انفطار: ۱۳.</ref>
*{{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|...وَأَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً...}}﴾}}.<ref>«نعمت‌های ظاهری و باطنی خویش را فراوان بر شما فرو ریخت». لقمان: ۲۰.</ref>
«مسلّماً ابرار در نعمت فراوانی هستند».
*{{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُّطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِّن كُلِّ مَكَانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذَاقَهَا اللَّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا كَانُواْ يَصْنَعُونَ}}﴾}}.<ref>«خداوند برای آنان که کفران نعمت می‌کنند مثلی زده است؛ منطقه آبادی را که امن و آرام و مطمئن بوده و همواره روزی‌اش به طور فراوان از هر مکانی فرا می‌رسید، اما نعمت خدا را کفران کردند و خداوند به خاطر اعمالی که انجام دادند لباس گرسنگی و ترس را بر اندامشان پوشاند». نحل: ۱۱۲.</ref>
در قرآن جمع «نعمت» «نِعَم» و «اَنعُم» آمده است.
*نعمت‌های خداوند در قرآن و وظایف انسان در برابر آنها در قرآن کریم، هم از نعمت‌های فراوان خداوند سخن گفته شده و هم از وظایف انسان در برابر نعمت‌ها. آن قدر خداوند انسان‌ها را غرق نعمت خویش ساخته است که نمی‌توان آنها را به شماره در آورد: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|إِن تَعُدُّواْ نِعْمَةَ اللَّهِ لاَ تُحْصُوهَا...}}﴾}}.<ref>«و اگر بخواهید نعمت‌های او را بشمارید، توان شمارش آنها را ندارید». نحل: ۱۸؛ ابراهیم: ۳۴.</ref>
««....وَأَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً...»».<ref> لقمان: ۲۰.</ref>
*اصولاً سر تا پای وجود انسان غرق نعمت‌های اوست؛ در هر نفس که فرو می‌رود و بر می‌آید، نه تنها دو نعمت بلکه هزاران نعمت موجود است؛ هر دقیقه‌ای که از عمر ما می‌گذرد، حیات و سلامت ما مدیون فعالیت میلیون‌ها موجود زنده در درون بدنمان و میلیون‌ها موجود جاندار و بی‌جان در بیرون بدنمان است که بدون فعالیت آنها ادامه حیات حتی برای یک لحظه هم ممکن نیست، تنها در بدن انسان به‌طور متوسط ده میلیون میلیارد سلول زنده است که هرکدام یک واحد فعال بدن ما را تشکیل می‌دهد، این عدد به قدری بزرگ است که اگر ما بخواهیم این سلول‌ها را شماره کنیم، صدها سال طول می‌کشد و تازه اینها تنها بخشی از نعمت‌های ذات مقدس ربوبی است.
«نعمت‌های ظاهری و باطنی خویش را فراوان بر شما فرو ریخت».
==نعمت‌های مادّی و معنوی خداوند در قرآن==
««وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُّطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِّن كُلِّ مَكَانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذَاقَهَا اللَّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا كَانُواْ يَصْنَعُونَ»».<ref> نحل: ۱۱۲.</ref>
'''۱- نعمت‌های مادّی خداوند'''
«خداوند برای آنان که کفران نعمت می‌کنند مثلی زده است؛ منطقه آبادی را که امن و آرام و مطمئن بوده و همواره روزی‌اش به طور فراوان از هر مکانی فرا می‌رسید، اما نعمت خدا را کفران کردند و خداوند به خاطر اعمالی که انجام دادند لباس گرسنگی و ترس را بر اندامشان پوشاند».
 
نعمتهای خداوند در قرآن و وظایف انسان در برابر آنها
در قرآن کریم، هم از نعمت‌های فراوان خداوند سخن گفته شده و هم از وظایف انسان در برابر نعمت‌ها. آن قدر خداوند انسان‌ها را غرق نعمت خویش ساخته است که نمی‌توان آنها را به شماره در آورد:
«« إِن تَعُدُّواْ نِعْمَةَ اللَّهِ لاَ تُحْصُوهَا...»».<ref> نحل: ۱۸؛ ابراهیم: ۳۴.</ref>
«و اگر بخواهید نعمت‌های او را بشمارید، توان شمارش آنها را ندارید».
اصولاً سر تا پای وجود انسان غرق نعمت‌های اوست؛ در هر نفس که فرو می‌رود و بر می‌آید، نه تنها دو نعمت بلکه هزاران نعمت موجود است؛ هر دقیقه‌ای که از عمر ما می‌گذرد، حیات و سلامت ما مدیون فعالیت میلیون‌ها موجود زنده در درون بدنمان و میلیون‌ها موجود جاندار و بی‌جان در بیرون بدنمان است که بدون فعالیت آنها ادامه حیات حتی برای یک لحظه هم ممکن نیست، تنها در بدن انسان به‌طور متوسط ده میلیون میلیارد سلول زنده است که هرکدام یک واحد فعال بدن ما را تشکیل می‌دهد، این عدد به قدری بزرگ است که اگر ما بخواهیم این سلول‌ها را شماره کنیم، صدها سال طول می‌کشد و تازه اینها تنها بخشی از نعمت‌های ذات مقدس ربوبی است.
 
نعمت‌های مادّی و معنوی خداوند در قرآن
۱- نعمت‌های مادّی خداوند
در قرآن کریم از دو نوع نعمت خداوند سخن گفته شده است که یکی از آنها «نعمت‌های مادّی خداوند» است. سوره نحل، سوره تبیین این نعمت‌هاست و اگر نام این سوره را «سوره نعمت‌های مادّی خداوند» بگذاریم، سخنی به گزاف نگفته‌ایم. در این سوره حدود چهل نعمت از نعمت‌های حضرتش آمده است. فهرست این نعمت‌ها عبارتند از:
در قرآن کریم از دو نوع نعمت خداوند سخن گفته شده است که یکی از آنها «نعمت‌های مادّی خداوند» است. سوره نحل، سوره تبیین این نعمت‌هاست و اگر نام این سوره را «سوره نعمت‌های مادّی خداوند» بگذاریم، سخنی به گزاف نگفته‌ایم. در این سوره حدود چهل نعمت از نعمت‌های حضرتش آمده است. فهرست این نعمت‌ها عبارتند از:
:۱- آفرینش آسمان.
:۱- آفرینش آسمان.
خط ۸۶: خط ۷۶:
اینها تنها بخشی از نعمت‌های مادّی خداوند است که در «سوره نحل» آمده است.
اینها تنها بخشی از نعمت‌های مادّی خداوند است که در «سوره نحل» آمده است.


۲- نعمت‌های معنوی خداوند در قرآن
'''۲- نعمت‌های معنوی خداوند در قرآن'''
نکته قابل توجه این است که قرآن کریم علاوه بر آن که مؤمنان را به «نعمت‌های مادّی» تذکر داده، «نعمت‌های معنوی» را هم به آنان گوشزد نموده است. این بینش برخلاف بینش سطحی نگرانۀ کسانی است که «نعمت» را تنها در «خوراک، پوشاک، مسکن و رفاه» می‌دانند. این بینش، جهان بینی انسان را در باب نعمت‌ها رشد داده و نعمت‌های معنوی را نعمت‌های شکرگذاردنی می‌داند. هر مسلمانی روزی چند مرتبه در نماز می‌خواند:
*نکته قابل توجه این است که قرآن کریم علاوه بر آن که مؤمنان را به «نعمت‌های مادّی» تذکر داده، «نعمت‌های معنوی» را هم به آنان گوشزد نموده است. این بینش برخلاف بینش سطحی نگرانۀ کسانی است که «نعمت» را تنها در «خوراک، پوشاک، مسکن و رفاه» می‌دانند. این بینش، جهان بینی انسان را در باب نعمت‌ها رشد داده و نعمت‌های معنوی را نعمت‌های شکرگذاردنی می‌داند. هر مسلمانی روزی چند مرتبه در نماز می‌خواند:
««صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ»».
{{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ}}﴾}}<ref>«خدایا! ما را هدایت کن به راه کسانی که به آنان نعمت دادی». سوره حمد: ۷.</ref>
«خدایا! ما را هدایت کن به راه کسانی که به آنان نعمت دادی».
*این نعمت‌داده‌شدگان، در قرآن چنین معرفی شده‌اند:
این نعمت داده شدگان، در قرآن چنین معرفی شده‌اند:
*{{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِم مِّنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاء وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُوْلَئِكَ رَفِيقًا}}﴾}}.<ref>«و کسی که خدا و پیامبر را اطاعت کند (در روز رستاخیز) همنشین کسانی خواهد بود که خداوند، نعمت خود را بر آنان تمام کرده؛ از پیامبران و صدیقان و شهدا و صالحان و آنان رفيق‌های خوبی هستند». نساء: ۶۹.</ref>
««وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِم مِّنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاء وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُوْلَئِكَ رَفِيقًا»».<ref> نساء: ۶۹.</ref>
*برخی از نعمت‌های معنوی خداوند عبارتند از:
«و کسی که خدا و پیامبر را اطاعت کند (در روز رستاخیز) همنشین کسانی خواهد بود که خداوند، نعمت خود را بر آنان تمام کرده؛ از پیامبران و صدیقان و شهدا و صالحان و آنان رفيق‌های خوبی هستند».
*الف - نعمت نبوّت و بعث رُسُل
برخی از نعمت‌های معنوی خداوند عبارتند از:
*«نبوّت و بعث رُسُل» یکی نعمت الهی است؛ نعمتی که با آن، برترین نعمت‌ها به انسان داده شده و آن عبارت است از: *«نعمت هدایت»:
الف - نعمت نبوّت و بعث رُسُل
*{{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولاً مِّنْ أَنفُسِهِمْ...}}﴾}}.<ref>«خداوند به مؤمنان نعمت بزرگی بخشید هنگامی که در میان آنان پیامبری از خودشان برانگیخت...». آل عمران: ۱۶۴.</ref>
«نبوّت و بعث رُسُل» یکی نعمت الهی است؛ نعمتی که با آن، برترین نعمت‌ها به انسان داده شده و آن عبارت است از: «نعمت هدایت»:
*واژه «منّت» از «مَنّ» به معنای «سنگ‌هایی است که با آن وزن می‌کنند» و به همین دلیل، هر نعمت سنگین و گرانبهایی را «منّت» می‌گویند که اگر جنبه عملی داشته باشد؛ یعنی کسی عملاً نعمت بزرگی بدهد، کاملاً زیبا و ارزنده است و اما اگر کسی کار کوچک خود را با سخن، بزرگ کند و به رخ افراد بکشد، کاری است بسیار زشت؛ بنابراین، منّتی که نکوهیده است به معنای «بزرگ شمردن نعمت‌ها در گفتار است» اما منّتی که زیبنده است، همان «بخشیدن نعمت‌های بزرگ» است.
««لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولاً مِّنْ أَنفُسِهِمْ...»».<ref> آل عمران: ۱۶۴.</ref>
*«صدّیقین» کسانی هستند که هم صداقت گفتاری دارند و هم صداقت رفتاری.
«خداوند به مؤمنان نعمت بزرگی بخشید هنگامی که در میان آنان پیامبری از خودشان برانگیخت...».
*«شهدا» افراد برجسته‌ای هستند که در روز قیامت، شاهد و گواه اعمال انسان‌هایند و یا شهیدان راه خدا می‌باشند.
واژه «منّت» از «مَنّ» به معنای «سنگ‌هایی است که با آن وزن می‌کنند» و به همین دلیل، هر نعمت سنگین و گرانبهایی را «منّت» می‌گویند که اگر جنبه عملی داشته باشد؛ یعنی کسی عملاً نعمت بزرگی بدهد، کاملاً زیبا و ارزنده است و اما اگر کسی کار کوچک خود را با سخن، بزرگ کند و به رخ افراد بکشد، کاری است بسیار زشت؛ بنابراین، منّتی که نکوهیده است به معنای «بزرگ شمردن نعمت‌ها در گفتار است» اما منّتی که زیبنده است، همان «بخشیدن نعمت‌های بزرگ» است.
*«صالحین» افراد شایسته و برجسته‌ای هستند که با انجام کارهای مثبت، سازنده، مفید و پیروی از اوامر انبیا، به مقامات برجسته نایل شده‌اند، آیه شریفه فوق اینان را «نعمت داده شده» معرفی می‌کند تا نعمت در بینش دین‌باوران، تنها نعمت‌های مادّی نباشد.
«صدّیقین» کسانی هستند که هم صداقت گفتاری دارند و هم صداقت رفتاری.
*ب - نعمت ولایت:
«شهدا» افراد برجسته‌ای هستند که در روز قیامت، شاهد و گواه اعمال انسان‌هایند و یا شهیدان راه خدا می‌باشند.
*در بینش قرآن، «نعمت ولایت» از دیگر نعمت‌های خداوند و شایسته شکر است؛ به دلیل این که وقتی در غدیر خم، امیرمؤمنان علی {{ع}} به امامت منصوب گردید آیه نازل شد که:
«صالحین» افراد شایسته و برجسته‌ای هستند که با انجام کارهای مثبت، سازنده، مفید و پیروی از اوامر انبیا، به مقامات برجسته نایل شده‌اند، آیه شریفه فوق اینان را «نعمت داده شده» معرفی می‌کند تا نعمت در بینش دین‌باوران، تنها نعمت‌های مادّی نباشد.
*{{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|...الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي...}}﴾}}.<ref>«امروز دین شما را کامل کرده نعمت خود را بر شما تمام نمودم...». مائده: ۳.</ref>
ب - نعمت ولایت
*معنای این آیه آن است که: حتى «نعمت اسلام» نیز بی ولایت، ناقص است، در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله این نعمت کامل بود؛ چون پیامبر صلی الله علیه و آله هم رسول بود و هم امام، برای بعد از پیامبر، اگر امام حق، مولا على {{ع}} نصب نمی‌شد، این نعمت ناقص می‌ماند. بر این اساس، پیامبر صلی الله علیه و آله بلافاصله بعد از نزول آیه فرمود:
در بینش قرآن، «نعمت ولایت» از دیگر نعمت‌های خداوند و شایسته شکر است؛ به دلیل این که وقتی در غدیر خم، امیرمؤمنان علی {{ع}} به امامت منصوب گردید آیه نازل شد که:
««....الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي...»».<ref> مائده: ۳.</ref>
«امروز دین شما را کامل کرده نعمت خود را بر شما تمام نمودم...».
معنای این آیه آن است که: حتى «نعمت اسلام» نیز بی ولایت، ناقص است، در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله این نعمت کامل بود؛ چون پیامبر صلی الله علیه و آله هم رسول بود و هم امام، برای بعد از پیامبر، اگر امام حق، مولا على {{ع}} نصب نمی‌شد، این نعمت ناقص می‌ماند. بر این اساس، پیامبر صلی الله علیه و آله بلافاصله بعد از نزول آیه فرمود:
«الله اكبر على إكمال الدّين واتمام النعمة ورضى الربّ برسالتی وبالولاية لعلیّ من بعدي، ثمّ قال: من کنت مولاه فعلیّ مولاه، اللّهم وال من والاه وعاد من عاداه وانصر من نصره واخذل من خذله».<ref> تفسیر نمونه: ۴/ ۲۶۶.</ref>
«الله اكبر على إكمال الدّين واتمام النعمة ورضى الربّ برسالتی وبالولاية لعلیّ من بعدي، ثمّ قال: من کنت مولاه فعلیّ مولاه، اللّهم وال من والاه وعاد من عاداه وانصر من نصره واخذل من خذله».<ref> تفسیر نمونه: ۴/ ۲۶۶.</ref>
«الله اکبر! بر تکمیل دین و اتمام نعمت پروردگار و خشنودی خداوند از رسالت من و ولایت علی {{ع}} بعد از من، سپس فرمود: هركس من مولای اویم، علی {{ع}} مولای اوست؛ خداوندا! آن‌کس که او را دوست بدارد، دوست بدار و آن کس که او را دشمن دارد، دشمن بدار، هرکس او را یاری کند، یاری کن و هرکس دست از یاری‌اش بردارد، دست از او بردار».
«الله اکبر! بر تکمیل دین و اتمام نعمت پروردگار و خشنودی خداوند از رسالت من و ولایت علی {{ع}} بعد از من، سپس فرمود: هركس من مولای اویم، علی {{ع}} مولای اوست؛ خداوندا! آن‌کس که او را دوست بدارد، دوست بدار و آن کس که او را دشمن دارد، دشمن بدار، هرکس او را یاری کند، یاری کن و هرکس دست از یاری‌اش بردارد، دست از او بردار».
۵۳٬۳۷۰

ویرایش