جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۲
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\'\'\'\[\[(.*)\]\]\'\'\'(.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(206\,242\,\s299\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\sn...) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۲) |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
روایات در این باب، هم ناظر بر [[حرمت]] مطلق قتل است و هم به مسأله ترور تصریح دارد. | روایات در این باب، هم ناظر بر [[حرمت]] مطلق قتل است و هم به مسأله ترور تصریح دارد. | ||
#[[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|الْإِسْلَامَ قَيَّدَ الْفَتْكَ}}؛ [[اسلام]] قتل و ترور را به زنجیر کشیده است. این [[روایت]] را مسلم در جریان [[نهضت]] [[کربلا]] نقل میکند. مسلم که به عنوان [[سفیر]] [[امام حسین]]{{ع}} وارد [[کوفه]] شده بود در [[منزل]] [[هانی بن عروه]] به صورت مخفی به انجام [[مأموریت]] خود میپرداخت. ابنزیاد [[حاکم کوفه]] با شنیدن [[بیماری]] [[هانی]] در صدد [[عیادت]] وی بر میآید، مسلم با یکی از [[یاران]] خود به نام [[شریک]] طرح قتل ابنزیاد را در [[خانه]] هانی میریزند که بعد از ورود [[ابن زیاد]] به منزل و تقاضای آب از سوی شریک به عنوان رمز شروع عملیات، مسلم برقآسا از پشت پرده خارج شده و کار ابن زیاد را یکسره کند. اما مسلم به تقاضای آب یعنی انجام عملیات پاسخ نداد. بعد از رفتن [[ابن زیاد]] [[شریک]] وقتی از علت عدم [[قتل]] ابن زیاد پرسید، مسلم گفت: در صدد شروع عملیات به یاد [[حدیثی]] افتادم که پدرم از [[پیامبر]] نقل کرده و آن [[حدیث]] این است: “اسلام قتل و [[ترور]] را به زنجیر کشیده است”. | # [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|الْإِسْلَامَ قَيَّدَ الْفَتْكَ}}؛ [[اسلام]] قتل و ترور را به زنجیر کشیده است. این [[روایت]] را مسلم در جریان [[نهضت]] [[کربلا]] نقل میکند. مسلم که به عنوان [[سفیر]] [[امام حسین]]{{ع}} وارد [[کوفه]] شده بود در [[منزل]] [[هانی بن عروه]] به صورت مخفی به انجام [[مأموریت]] خود میپرداخت. ابنزیاد [[حاکم کوفه]] با شنیدن [[بیماری]] [[هانی]] در صدد [[عیادت]] وی بر میآید، مسلم با یکی از [[یاران]] خود به نام [[شریک]] طرح قتل ابنزیاد را در [[خانه]] هانی میریزند که بعد از ورود [[ابن زیاد]] به منزل و تقاضای آب از سوی شریک به عنوان رمز شروع عملیات، مسلم برقآسا از پشت پرده خارج شده و کار ابن زیاد را یکسره کند. اما مسلم به تقاضای آب یعنی انجام عملیات پاسخ نداد. بعد از رفتن [[ابن زیاد]] [[شریک]] وقتی از علت عدم [[قتل]] ابن زیاد پرسید، مسلم گفت: در صدد شروع عملیات به یاد [[حدیثی]] افتادم که پدرم از [[پیامبر]] نقل کرده و آن [[حدیث]] این است: “اسلام قتل و [[ترور]] را به زنجیر کشیده است”. | ||
#یکی از [[یاران امام صادق]]{{ع}} همسایهای داشت که [[فضایل امام علی]]{{ع}} را [[انکار]] میکرد و آن [[حضرت]] را [[دشنام]] میداد. [[یار]] [[امام]] که [[تحمل]] چنین همسایهای را نداشت، از حضرت [[حکم]] قتل او را تقاضا کرد. حضرت در پاسخ فرمود: “ای ابا صباح، آیا تو این کار را میکنی؟ گفتم: [[بلی]]، [[قسم به خدا]]، اگر شما اجازه دهید در کمین او مینشینم و هنگام عبور با حملهای برقآسا با [[شمشیر]] وی را به قتل میرسانم. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: ای ابا صباح، این کار تو دقیقاً [[فتک]] و ترور است که پیامبر{{صل}} از آن [[نهی]] کرده است. ای ابا صباح، همانا [[اسلام]] ترور را [[ممنوع]] کرده است و آن را از خاطرات فراموش کن”<ref>شیخ طوسی، التهذیب، ج۱۰، ص۲۱۴؛ محدث کلینی، الکافی، ج۷، ص۳۷۵؛ علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۴۷، ص۱۳۵ و ج۲۸، ص۳۲۸.</ref> | #یکی از [[یاران امام صادق]]{{ع}} همسایهای داشت که [[فضایل امام علی]]{{ع}} را [[انکار]] میکرد و آن [[حضرت]] را [[دشنام]] میداد. [[یار]] [[امام]] که [[تحمل]] چنین همسایهای را نداشت، از حضرت [[حکم]] قتل او را تقاضا کرد. حضرت در پاسخ فرمود: “ای ابا صباح، آیا تو این کار را میکنی؟ گفتم: [[بلی]]، [[قسم به خدا]]، اگر شما اجازه دهید در کمین او مینشینم و هنگام عبور با حملهای برقآسا با [[شمشیر]] وی را به قتل میرسانم. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: ای ابا صباح، این کار تو دقیقاً [[فتک]] و ترور است که پیامبر{{صل}} از آن [[نهی]] کرده است. ای ابا صباح، همانا [[اسلام]] ترور را [[ممنوع]] کرده است و آن را از خاطرات فراموش کن”<ref>شیخ طوسی، التهذیب، ج۱۰، ص۲۱۴؛ محدث کلینی، الکافی، ج۷، ص۳۷۵؛ علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۴۷، ص۱۳۵ و ج۲۸، ص۳۲۸.</ref><ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[آزادی در فقه و حدود آن (کتاب)|آزادی در فقه و حدود آن]]، ص ۵۳-۶۰.</ref> | ||
==پرسش مستقیم== | ==پرسش مستقیم== | ||
#[[آزادی حق حیات در فقه سیاسی چگونه ترسیم شده است؟ (پرسش)]] | # [[آزادی حق حیات در فقه سیاسی چگونه ترسیم شده است؟ (پرسش)]] | ||
#[[محدودیتهای آزادی حق حیات چیست؟ (پرسش)]] | # [[محدودیتهای آزادی حق حیات چیست؟ (پرسش)]] | ||
{{پایان مدخل وابسته}} | {{پایان مدخل وابسته}} | ||