جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۲
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۱) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۲) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
ابوسلام اسود<ref>راوی از ابو سلمی؛ ابن ابی عاصم، ج۱، ص۳۴۷.</ref> گفته است: از ابوسلمی، چوپان آن [[حضرت]] چنین شنیدم - [[ابن جابر]] در [[حدیث]] خود افزوده است که ابو سلمی را در [[مسجد کوفه]] دیدم و چنین شنیدم که میگفت: رسول خدا{{صل}} فرمود: "بَه بَه! پنچ چیز در ترازوی عمل چقدر سنگین و پرارزش است: {{متن حدیث|سُبْحانَ اللهِ، وَ الْحَمْدُ لِلهِ، وَ لا إلهَ إلاّ اللهُ، وَ اللهُ أکْبَرُ}} و پنجمی [[مرگ]] فرزند [[صالح]] و شایستهای است که از شخص [[مسلمانی]] بمیرد و او، آن را در [[راه خدا]] حساب کند"<ref>ابن سعد، ج۷، ص۳۰۱ و ج۶، ص۱۲۶؛ ابن ابی عاصم، ج۱، ص۳۴۷؛ احمد بن حنبل، ج۴، ص۲۳۷؛ طبرانی، کبیر، ج۲۲، ص۳۴۸؛ خلیفة بن خیاط، ص۲۰۸.</ref>. عباد بن عبدالصمد میگوید: من این [[روایت]] را در [[کوفه]] از مردی از [[یاران رسول خدا]]{{صل}} که خدمتکار آن [[حضرت]] نیز بود شنیدم و از او پرسیدم: ای [[بنده]] [[خدا]]! تو خدمتکار آن حضرت بودی؟ گفت: [[بلی]] من برای او [[چوپانی]] میکردم. سپس گفت: آیا میخواهی آنچه را شنیدهام بازگو کنم. سپس روایت پیش گفته را نقل کرد<ref>ابونعیم، ج۲، ص۸۱۷؛ ابن اثیر، ج۶، ص۱۵۰.</ref>. این روایت را به [[ثوبان]]، خدمتکار دیگر آن حضرت نیز نسبت دادهاند<ref>أبونعیم، ج۲، ص۸۱۷؛ طبرانی، مسند، ج۱، ص۴۵۴.</ref>. | ابوسلام اسود<ref>راوی از ابو سلمی؛ ابن ابی عاصم، ج۱، ص۳۴۷.</ref> گفته است: از ابوسلمی، چوپان آن [[حضرت]] چنین شنیدم - [[ابن جابر]] در [[حدیث]] خود افزوده است که ابو سلمی را در [[مسجد کوفه]] دیدم و چنین شنیدم که میگفت: رسول خدا{{صل}} فرمود: "بَه بَه! پنچ چیز در ترازوی عمل چقدر سنگین و پرارزش است: {{متن حدیث|سُبْحانَ اللهِ، وَ الْحَمْدُ لِلهِ، وَ لا إلهَ إلاّ اللهُ، وَ اللهُ أکْبَرُ}} و پنجمی [[مرگ]] فرزند [[صالح]] و شایستهای است که از شخص [[مسلمانی]] بمیرد و او، آن را در [[راه خدا]] حساب کند"<ref>ابن سعد، ج۷، ص۳۰۱ و ج۶، ص۱۲۶؛ ابن ابی عاصم، ج۱، ص۳۴۷؛ احمد بن حنبل، ج۴، ص۲۳۷؛ طبرانی، کبیر، ج۲۲، ص۳۴۸؛ خلیفة بن خیاط، ص۲۰۸.</ref>. عباد بن عبدالصمد میگوید: من این [[روایت]] را در [[کوفه]] از مردی از [[یاران رسول خدا]]{{صل}} که خدمتکار آن [[حضرت]] نیز بود شنیدم و از او پرسیدم: ای [[بنده]] [[خدا]]! تو خدمتکار آن حضرت بودی؟ گفت: [[بلی]] من برای او [[چوپانی]] میکردم. سپس گفت: آیا میخواهی آنچه را شنیدهام بازگو کنم. سپس روایت پیش گفته را نقل کرد<ref>ابونعیم، ج۲، ص۸۱۷؛ ابن اثیر، ج۶، ص۱۵۰.</ref>. این روایت را به [[ثوبان]]، خدمتکار دیگر آن حضرت نیز نسبت دادهاند<ref>أبونعیم، ج۲، ص۸۱۷؛ طبرانی، مسند، ج۱، ص۴۵۴.</ref>. | ||
ابوسلمی در روایت دیگر میگوید: از [[رسول خدا]]{{صل}} شنیدم که فرمود: "کسی که [[خداوند متعال]] را [[ملاقات]] کند، در حالی که به [[وحدانیت]] [[خداوند]] و [[رسالت]] [[محمد]] [[شهادت]] بدهد و به [[روز قیامت]] و حساب در آن [[روز]] [[ایمان]] داشته باشد، وارد [[بهشت]] میشود". [[عباد بن عبدالصمد]] میگوید: به ابوسلمی گفتم: آیا این سخنان را خود از رسول خدا{{صل}} شنیدی؟ انگشتانش را در گوشش گذاشت و گفت: نه یک بار، نه دو بار، نه سه بار و نه چهار بار بلکه بارها این را از آن حضرت شنیدهام"<ref>ابن اثیر، ج۶، ص۱۵۰.</ref>. از او در شمار [[صحابه]] ساکن کوفه یاد شده است<ref>ابن اثیر، ج۶، ص۱۴۹.</ref> | ابوسلمی در روایت دیگر میگوید: از [[رسول خدا]]{{صل}} شنیدم که فرمود: "کسی که [[خداوند متعال]] را [[ملاقات]] کند، در حالی که به [[وحدانیت]] [[خداوند]] و [[رسالت]] [[محمد]] [[شهادت]] بدهد و به [[روز قیامت]] و حساب در آن [[روز]] [[ایمان]] داشته باشد، وارد [[بهشت]] میشود". [[عباد بن عبدالصمد]] میگوید: به ابوسلمی گفتم: آیا این سخنان را خود از رسول خدا{{صل}} شنیدی؟ انگشتانش را در گوشش گذاشت و گفت: نه یک بار، نه دو بار، نه سه بار و نه چهار بار بلکه بارها این را از آن حضرت شنیدهام"<ref>ابن اثیر، ج۶، ص۱۵۰.</ref>. از او در شمار [[صحابه]] ساکن کوفه یاد شده است<ref>ابن اثیر، ج۶، ص۱۴۹.</ref><ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوسلمی راعی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۳۵۹-۳۶۰.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |