جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۲
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\[\[(.*)\]\](.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\>\n\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\>\n\n' به '{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = $2 | عنوان مدخل = $4 | مداخل مرتبط = $6 | پرسش مرتبط = }} ') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۲) |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
#طلب [[شناخت]] چیزی که خیر در آن است. <ref>الحدائق، ج ۱۰، ص ۵۲۴ ـ ۵۲۶. </ref> افزون بر این معانی، وجوه دیگری را نیز در معنای استخاره گفتهاند. <ref>معجمالمحاسن والمساوی، ص ۴۴؛ المحاسن، ج ۲، ص ۵۹۹ ـ ۶۰۰. </ref> همه معانی یاد شده به دو معنا باز میگردد: | #طلب [[شناخت]] چیزی که خیر در آن است. <ref>الحدائق، ج ۱۰، ص ۵۲۴ ـ ۵۲۶. </ref> افزون بر این معانی، وجوه دیگری را نیز در معنای استخاره گفتهاند. <ref>معجمالمحاسن والمساوی، ص ۴۴؛ المحاسن، ج ۲، ص ۵۹۹ ـ ۶۰۰. </ref> همه معانی یاد شده به دو معنا باز میگردد: | ||
##خیرجویی و درخواست دستیابی به خیر. این معنای استخاره، در همه رفتارهای [[آدمی]] و در مواردی است که انسان در انجام دادن کاری نگران است که مبادا ضرر و شرّی بر انجام دادن آن مترتب شود و نتواند به [[منافع]] فعل مورد نظر دست یابد، ازاینرو با [[تضرع]] از خداوند میخواهد تا نتیجه خیر بر کارش مترتب کند و ضررهای احتمالی را از آن دفع کند. این معنای استخاره عام است و روایاتی متعدد نیز ناظر به این معناست. <ref>وسائل الشیعه، ج ۸، ص ۶۳ ـ ۶۸. </ref> در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} آمده که هرکس در کاری بدون [[خیرخواهی]] وارد گردد و گرفتار شود مأجور نخواهد بود. <ref>وسائل الشیعه، ج ۸، ص ۸۰. </ref> | ##خیرجویی و درخواست دستیابی به خیر. این معنای استخاره، در همه رفتارهای [[آدمی]] و در مواردی است که انسان در انجام دادن کاری نگران است که مبادا ضرر و شرّی بر انجام دادن آن مترتب شود و نتواند به [[منافع]] فعل مورد نظر دست یابد، ازاینرو با [[تضرع]] از خداوند میخواهد تا نتیجه خیر بر کارش مترتب کند و ضررهای احتمالی را از آن دفع کند. این معنای استخاره عام است و روایاتی متعدد نیز ناظر به این معناست. <ref>وسائل الشیعه، ج ۸، ص ۶۳ ـ ۶۸. </ref> در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} آمده که هرکس در کاری بدون [[خیرخواهی]] وارد گردد و گرفتار شود مأجور نخواهد بود. <ref>وسائل الشیعه، ج ۸، ص ۸۰. </ref> | ||
##خیرشناسی و [[طلب]] [[شناخت]] [[خیر]]. این نوع از [[استخاره]] که شایعتر بوده، بیشتر مورد توجه عموم [[مردم]] است در جایی است که [[انسان]] [[خیر و شرّ]] عملی را حتی با [[مشورت]] نتواند تشخیص دهد.<ref>[[سید عبدالرسول حسینیزاده|حسینیزاده]] و [[محمد تقی ضمیری|ضمیری]]، [[ استخاره (مقاله)|مقاله «استخاره»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref> | ##خیرشناسی و [[طلب]] [[شناخت]] [[خیر]]. این نوع از [[استخاره]] که شایعتر بوده، بیشتر مورد توجه عموم [[مردم]] است در جایی است که [[انسان]] [[خیر و شرّ]] عملی را حتی با [[مشورت]] نتواند تشخیص دهد.<ref>[[سید عبدالرسول حسینیزاده|حسینیزاده]] و [[محمد تقی ضمیری|ضمیری]]، [[استخاره (مقاله)|مقاله «استخاره»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref> | ||
==پیشینه استخاره== | ==پیشینه استخاره== | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
#یافتن [[راه]] حل مشکل. (قرعه) | #یافتن [[راه]] حل مشکل. (قرعه) | ||
#استخاره و تعیین نیک و بد کارها؛ | #استخاره و تعیین نیک و بد کارها؛ | ||
آنان برای آگاهی از [[اراده]] [[خدایان]] خود (بتها) در امور گوناگون [[زندگی]] و دانستن نیک و بد کارها و آگاهی از آینده و گذشته چون [[ازدواج]]، [[سفر]]، [[تجارت]]، [[جنگ]] و [[صلح]]، شروع به کار، بهبودی [[بیمار]]، بازگشت مسافر و پیدا شدن گمشده و... از ازلام استفاده میکردند. <ref> اخبار مکه، ج ۱، ص ۱۱۷ ـ ۱۱۸؛ جامع البیان، مج ۴، ج ۶، ص ۱۰۱ ـ ۱۰۴؛ الاصنام، ص ۲۸؛ بلوغ الارب، ج ۳، ص ۶۲ ـ ۶۳، ۶۶. </ref> تیرهایی که به این منظور به کار گرفته میشد سه عدد بود و بر روی آنها عباراتی مانند "افعل، لاتفعل و غَفْل (پوچ)" یا "اَمَرَنی ربّی، نَهانی ربّی و غَفْل" نوشته شده بود. <ref>جامعالبیان، مج۴، ج ۶، ص۱۰۱؛ بلوغالارب، ج ۳، ص ۶۶ ـ۶۷. </ref> استقسام در این موارد بدین گونه بود که متصدی یا خود شخص سه تیر را در ظرفی مخصوص قرار میداد و رو برمیگرداند و آنها را به هم میزد. سپس یکی ازتیرها را بیرون میآورد. اگر امر یا [[نهی]] بیرون میآمد بدان عمل میکردند و اگر تیر پوچ بیرون میآمد آن را به ظرف بازگردانده کار را ادامه میدادند تا وضع روشن شود. (ازلام) <ref>المیسر والقداح، ص ۳۳؛ جامعالبیان، مج ۴، ج ۶، ص ۱۰۱ ـ ۱۰۳؛ احکامالقرآن، جصاص، ج ۲، ص ۴۴۰. </ref> آنان از این عمل به [[استخاره]] تعبیر میکردند. <ref>المحبر، ص ۱۹۶؛ المنمق، ص ۱۶۶. </ref> [[اسلام]] با توجه به [[نیاز انسان]] به سببی که با آن در دو راهیهای [[حیرت]] و [[سرگردانی]]، [[تردید]] خود را بزداید، جنبههای [[خرافی]] و [[شرک]] آلود این [[سنّت]] [[جاهلی]] را حذف کرده و به استخاره با صبغهای [[الهی]] در مواردی خاصّ [[مشروعیت]] داده است،<ref> مجموعهالرسائل، ج ۱، ص ۱۲۳ ـ ۱۳۴. </ref> ازاینرو [[پیامبر]]{{صل}} به [[مسلمانان]] استخاره یاد میداد. <ref>صحیح البخاری، ج ۲، ص ۶۴؛ ج ۷، ص ۲۰۸؛ سنن ابن ماجه، ج ۱، ص ۴۴۰؛ سنن نسائی، ج ۶، ص ۸۰. </ref> پس از [[رسولخدا]]{{صل}}، [[اهلبیت]]{{عم}} در موارد تردید و دودلی به برخی انواع استخاره توصیه میکردند. البته استخارهای که در بیشتر [[روایات]] به آن توجه شده غیر از آن چیزی است که اکنون با [[تسبیح]] یا [[قرآن]] رواج دارد و اینگونه استخاره در روایات کمتر به آن توجه شده است، هرچند در مشروعیت آن در موارد خاص تردیدی نیست. از [[امام باقر]]{{ع}} نقل شده که هرگاه [[پدر]] بزرگوارشان میخواستند [[حجّ]]، [[عمره]] یا [[خرید و فروش]] انجام دهند یا بردهای را [[آزاد]] کنند [[وضو]] میگرفتند و [[نماز]] [[استخاره]] میگزاردند<ref>مصباح المتهجد، ص ۵۳۳. </ref>.<ref>[[سید عبدالرسول حسینیزاده|حسینیزاده]] و [[محمد تقی ضمیری|ضمیری]]، [[ استخاره (مقاله)|مقاله «استخاره»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref> | آنان برای آگاهی از [[اراده]] [[خدایان]] خود (بتها) در امور گوناگون [[زندگی]] و دانستن نیک و بد کارها و آگاهی از آینده و گذشته چون [[ازدواج]]، [[سفر]]، [[تجارت]]، [[جنگ]] و [[صلح]]، شروع به کار، بهبودی [[بیمار]]، بازگشت مسافر و پیدا شدن گمشده و... از ازلام استفاده میکردند. <ref> اخبار مکه، ج ۱، ص ۱۱۷ ـ ۱۱۸؛ جامع البیان، مج ۴، ج ۶، ص ۱۰۱ ـ ۱۰۴؛ الاصنام، ص ۲۸؛ بلوغ الارب، ج ۳، ص ۶۲ ـ ۶۳، ۶۶. </ref> تیرهایی که به این منظور به کار گرفته میشد سه عدد بود و بر روی آنها عباراتی مانند "افعل، لاتفعل و غَفْل (پوچ)" یا "اَمَرَنی ربّی، نَهانی ربّی و غَفْل" نوشته شده بود. <ref>جامعالبیان، مج۴، ج ۶، ص۱۰۱؛ بلوغالارب، ج ۳، ص ۶۶ ـ۶۷. </ref> استقسام در این موارد بدین گونه بود که متصدی یا خود شخص سه تیر را در ظرفی مخصوص قرار میداد و رو برمیگرداند و آنها را به هم میزد. سپس یکی ازتیرها را بیرون میآورد. اگر امر یا [[نهی]] بیرون میآمد بدان عمل میکردند و اگر تیر پوچ بیرون میآمد آن را به ظرف بازگردانده کار را ادامه میدادند تا وضع روشن شود. (ازلام) <ref>المیسر والقداح، ص ۳۳؛ جامعالبیان، مج ۴، ج ۶، ص ۱۰۱ ـ ۱۰۳؛ احکامالقرآن، جصاص، ج ۲، ص ۴۴۰. </ref> آنان از این عمل به [[استخاره]] تعبیر میکردند. <ref>المحبر، ص ۱۹۶؛ المنمق، ص ۱۶۶. </ref> [[اسلام]] با توجه به [[نیاز انسان]] به سببی که با آن در دو راهیهای [[حیرت]] و [[سرگردانی]]، [[تردید]] خود را بزداید، جنبههای [[خرافی]] و [[شرک]] آلود این [[سنّت]] [[جاهلی]] را حذف کرده و به استخاره با صبغهای [[الهی]] در مواردی خاصّ [[مشروعیت]] داده است،<ref> مجموعهالرسائل، ج ۱، ص ۱۲۳ ـ ۱۳۴. </ref> ازاینرو [[پیامبر]]{{صل}} به [[مسلمانان]] استخاره یاد میداد. <ref>صحیح البخاری، ج ۲، ص ۶۴؛ ج ۷، ص ۲۰۸؛ سنن ابن ماجه، ج ۱، ص ۴۴۰؛ سنن نسائی، ج ۶، ص ۸۰. </ref> پس از [[رسولخدا]]{{صل}}، [[اهلبیت]]{{عم}} در موارد تردید و دودلی به برخی انواع استخاره توصیه میکردند. البته استخارهای که در بیشتر [[روایات]] به آن توجه شده غیر از آن چیزی است که اکنون با [[تسبیح]] یا [[قرآن]] رواج دارد و اینگونه استخاره در روایات کمتر به آن توجه شده است، هرچند در مشروعیت آن در موارد خاص تردیدی نیست. از [[امام باقر]]{{ع}} نقل شده که هرگاه [[پدر]] بزرگوارشان میخواستند [[حجّ]]، [[عمره]] یا [[خرید و فروش]] انجام دهند یا بردهای را [[آزاد]] کنند [[وضو]] میگرفتند و [[نماز]] [[استخاره]] میگزاردند<ref>مصباح المتهجد، ص ۵۳۳. </ref>.<ref>[[سید عبدالرسول حسینیزاده|حسینیزاده]] و [[محمد تقی ضمیری|ضمیری]]، [[استخاره (مقاله)|مقاله «استخاره»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref> | ||
==جایگاه و قلمرو استخاره== | ==جایگاه و قلمرو استخاره== | ||
استخاره به معنای خیرجویی در همه [[افعال]] و تروک [[انسان]] جاری است؛ ولی استخاره به معنای خیرشناسی [[محدودیت]] دارد و در هنگام تردید اگر شخصنتواند با [[عقل]] خود [[خیر و شرّ]] [[کارها]] را بازشناسد و [[دین]] نیز بیانی نداشته باشد <ref>کشف الاسرار، ص ۹۰ ـ ۹۱؛ مجموعة الرسائل، ج ۱، ص ۱۲۶. </ref> کاربرد دارد، ازاینرو در انجام دادن [[واجبات]] و ترک [[محرمات]]<ref>منهاج الهدایه، ص ۷۹. </ref> و در مواردی که عقل [[حکم]] [[قاطع]] و روشنی در مورد خیر و شرّ فعلی داشته باشد <ref>مجموعة الرسائل، ج ۱، ص ۱۲۶. </ref> یا جایی که بتوان با [[مشورت]] دیگران خیر را از [[شرّ]] بازشناخت <ref> مجموعة الرسائل، ج ۱، ص ۱۲۳. </ref> جای استخاره نیست. استخاره در انجام دادن [[مکروه]] و ترک [[مستحب]] را برخی جایز شمردهاند <ref> مجموعة الرسائل، ج ۱، ص ۱۲۳. </ref> و برخی جایز نمیدانند<ref> رسالة فی الاستخاره، ص ۶۲. </ref>.<ref>[[سید عبدالرسول حسینیزاده|حسینیزاده]] و [[محمد تقی ضمیری|ضمیری]]، [[ استخاره (مقاله)|مقاله «استخاره»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref> | استخاره به معنای خیرجویی در همه [[افعال]] و تروک [[انسان]] جاری است؛ ولی استخاره به معنای خیرشناسی [[محدودیت]] دارد و در هنگام تردید اگر شخصنتواند با [[عقل]] خود [[خیر و شرّ]] [[کارها]] را بازشناسد و [[دین]] نیز بیانی نداشته باشد <ref>کشف الاسرار، ص ۹۰ ـ ۹۱؛ مجموعة الرسائل، ج ۱، ص ۱۲۶. </ref> کاربرد دارد، ازاینرو در انجام دادن [[واجبات]] و ترک [[محرمات]]<ref>منهاج الهدایه، ص ۷۹. </ref> و در مواردی که عقل [[حکم]] [[قاطع]] و روشنی در مورد خیر و شرّ فعلی داشته باشد <ref>مجموعة الرسائل، ج ۱، ص ۱۲۶. </ref> یا جایی که بتوان با [[مشورت]] دیگران خیر را از [[شرّ]] بازشناخت <ref> مجموعة الرسائل، ج ۱، ص ۱۲۳. </ref> جای استخاره نیست. استخاره در انجام دادن [[مکروه]] و ترک [[مستحب]] را برخی جایز شمردهاند <ref> مجموعة الرسائل، ج ۱، ص ۱۲۳. </ref> و برخی جایز نمیدانند<ref> رسالة فی الاستخاره، ص ۶۲. </ref>.<ref>[[سید عبدالرسول حسینیزاده|حسینیزاده]] و [[محمد تقی ضمیری|ضمیری]]، [[استخاره (مقاله)|مقاله «استخاره»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref> | ||
==[[مشروعیت]] استخاره== | ==[[مشروعیت]] استخاره== | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
[[علامه طباطبایی]] و برخی دیگر معتقدند با توجه به [[سیاق آیه]] که درباره تحریم برخی خوردنیهاست استقسام به ازلام در تقسیم گوشت به وسیله تیرها که نوعی قمار بود، [[ظهور]] دارد و اساساً شامل [[استخاره]] و موارد مشابه آن مانند قرعه نمیشود،<ref> المیزان، ج۵،ص۱۶۶؛ ج۶،ص۱۱۸؛ مواهبالرحمن، ج ۱، ص ۳۰۰ ـ ۳۰۱. </ref> به هر روی، [[علما]] در اینکه استخاره در مواردی خاص [[مشروعیت]] دارد و [[تحریم]] [[آیه]] شامل آن نمیشود [[اتفاق نظر]] دارند. برایمشروعیت و اعتبار استخاره به دلایلی استناد شده است: | [[علامه طباطبایی]] و برخی دیگر معتقدند با توجه به [[سیاق آیه]] که درباره تحریم برخی خوردنیهاست استقسام به ازلام در تقسیم گوشت به وسیله تیرها که نوعی قمار بود، [[ظهور]] دارد و اساساً شامل [[استخاره]] و موارد مشابه آن مانند قرعه نمیشود،<ref> المیزان، ج۵،ص۱۶۶؛ ج۶،ص۱۱۸؛ مواهبالرحمن، ج ۱، ص ۳۰۰ ـ ۳۰۱. </ref> به هر روی، [[علما]] در اینکه استخاره در مواردی خاص [[مشروعیت]] دارد و [[تحریم]] [[آیه]] شامل آن نمیشود [[اتفاق نظر]] دارند. برایمشروعیت و اعتبار استخاره به دلایلی استناد شده است: | ||
#هر دو معنای استخاره (خیرجویی و خیرشناسی) نوعی [[دعا]] و درخواست از [[خداوند]] است که فرد متحیّر عاجزانه از خدای عالِم و [[قادر]] میخواهد تا نتیجه خیر بر [[اعمال]] او مترتب کند یا خیر را در کوره راههای [[زندگی]] به او بشناساند، ازاینرو عموم آیه {{متن قرآن|ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ}}<ref>«مرا بخوانید تا پاسختان | #هر دو معنای استخاره (خیرجویی و خیرشناسی) نوعی [[دعا]] و درخواست از [[خداوند]] است که فرد متحیّر عاجزانه از خدای عالِم و [[قادر]] میخواهد تا نتیجه خیر بر [[اعمال]] او مترتب کند یا خیر را در کوره راههای [[زندگی]] به او بشناساند، ازاینرو عموم آیه {{متن قرآن|ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ}}<ref>«مرا بخوانید تا پاسختان دهم» سوره غافر، آیه ۶۰.</ref> شامل آن میشود. | ||
#روایاتی فراوان در منابع [[شیعی]] و [[سنی]] بر مشروعیت استخاره دلالت میکند؛ مانند آنچه از [[جابر بن عبداللّه]] نقل شده و نزد همه [[مذاهب اسلامی]] پذیرفته است. او میگوید: [[پیامبر]]{{صل}} به ما استخاره میآموخت، چنان که [[سورههای قرآن]] را [[آموزش]] میداد<ref>بحارالانوار، ج ۸۸، ص ۲۲۴؛ سنن ابنماجه، ج ۱، ص ۴۴۰. </ref> در روایتی دیگر [[فضیل]] از [[امام صادق]]{{ع}} نقل کرده که هیچ مؤمنی استخاره نکند، مگر آنکه خداوند، برای او خیر مقدر فرماید، حتی اگر حوادث [[ناگواری]] برای او پیش آید. <ref>فتح الابواب، ص ۱۴۸ ـ ۱۴۹. </ref> | #روایاتی فراوان در منابع [[شیعی]] و [[سنی]] بر مشروعیت استخاره دلالت میکند؛ مانند آنچه از [[جابر بن عبداللّه]] نقل شده و نزد همه [[مذاهب اسلامی]] پذیرفته است. او میگوید: [[پیامبر]]{{صل}} به ما استخاره میآموخت، چنان که [[سورههای قرآن]] را [[آموزش]] میداد<ref>بحارالانوار، ج ۸۸، ص ۲۲۴؛ سنن ابنماجه، ج ۱، ص ۴۴۰. </ref> در روایتی دیگر [[فضیل]] از [[امام صادق]]{{ع}} نقل کرده که هیچ مؤمنی استخاره نکند، مگر آنکه خداوند، برای او خیر مقدر فرماید، حتی اگر حوادث [[ناگواری]] برای او پیش آید. <ref>فتح الابواب، ص ۱۴۸ ـ ۱۴۹. </ref> | ||
==روشهای استخاره== | ==روشهای استخاره== | ||
استخاره برای بازشناسی خیر به روشهای مشروعی از طرف [[دین]] نیاز دارد، از اینرو در [[روایات]] به روشهایی برای آن اشاره شده است <ref> الرسائل العشر، ص ۱۰۲. </ref> که به ۵ مورد اشاره میشود<ref>[[سید عبدالرسول حسینیزاده|حسینیزاده]] و [[محمد تقی ضمیری|ضمیری]]، [[ استخاره (مقاله)|مقاله «استخاره»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref>: | استخاره برای بازشناسی خیر به روشهای مشروعی از طرف [[دین]] نیاز دارد، از اینرو در [[روایات]] به روشهایی برای آن اشاره شده است <ref> الرسائل العشر، ص ۱۰۲. </ref> که به ۵ مورد اشاره میشود<ref>[[سید عبدالرسول حسینیزاده|حسینیزاده]] و [[محمد تقی ضمیری|ضمیری]]، [[استخاره (مقاله)|مقاله «استخاره»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref>: | ||
=== استخاره با [[نماز]]=== | === استخاره با [[نماز]]=== | ||
[[فقیهان]] [[امامیه]] <ref> تذکره، ج ۱، ص ۷۵؛ جواهرالکلام، ج ۱۲، ص ۱۵۵ ـ ۱۵۷. </ref> و [[اهل سنت]] <ref>المغنی، ج ۱، ص ۷۶۹؛ نیل الاوطار، ج ۲، ص ۸۷؛ موسوعة الفقه، ج ۶، ص ۱۱۷. </ref> نماز استخاره را از [[نمازهای مستحب]] برشمردهاند. [[علامه حلّی]] میگوید: نماز استخاره به [[اتفاق]]امامیه و بیشتر اهل سنت [[مستحب]] است <ref>منتهیالمطلب، ج ۱، ص ۳۶۲. </ref>. | [[فقیهان]] [[امامیه]] <ref> تذکره، ج ۱، ص ۷۵؛ جواهرالکلام، ج ۱۲، ص ۱۵۵ ـ ۱۵۷. </ref> و [[اهل سنت]] <ref>المغنی، ج ۱، ص ۷۶۹؛ نیل الاوطار، ج ۲، ص ۸۷؛ موسوعة الفقه، ج ۶، ص ۱۱۷. </ref> نماز استخاره را از [[نمازهای مستحب]] برشمردهاند. [[علامه حلّی]] میگوید: نماز استخاره به [[اتفاق]]امامیه و بیشتر اهل سنت [[مستحب]] است <ref>منتهیالمطلب، ج ۱، ص ۳۶۲. </ref>. | ||
این [[نماز]] به روشهایی گوناگون در [[روایات]] وارد شده است؛<ref>مصباح المتهجد، ص ۵۳۳. </ref> ولی همه روایات، نماز [[استخاره]] را دو رکعت همراه با دعاهای مخصوص قبل یا بعد از آن، بیان کرده است. <ref> فتحالابواب، ص ۲۳۷؛ منتهیالمطلب، ج۱، ص۳۶۲؛ موسوعة الفقه، ج ۶، ص ۱۱۷. </ref> در برخی ازاین روایات خواندن سورههای مخصوص نیز توصیه شده است<ref>وسائل الشیعه، ج ۸، ص ۶۳. </ref>.<ref>[[سید عبدالرسول حسینیزاده|حسینیزاده]] و [[محمد تقی ضمیری|ضمیری]]، [[ استخاره (مقاله)|مقاله «استخاره»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref> | این [[نماز]] به روشهایی گوناگون در [[روایات]] وارد شده است؛<ref>مصباح المتهجد، ص ۵۳۳. </ref> ولی همه روایات، نماز [[استخاره]] را دو رکعت همراه با دعاهای مخصوص قبل یا بعد از آن، بیان کرده است. <ref> فتحالابواب، ص ۲۳۷؛ منتهیالمطلب، ج۱، ص۳۶۲؛ موسوعة الفقه، ج ۶، ص ۱۱۷. </ref> در برخی ازاین روایات خواندن سورههای مخصوص نیز توصیه شده است<ref>وسائل الشیعه، ج ۸، ص ۶۳. </ref>.<ref>[[سید عبدالرسول حسینیزاده|حسینیزاده]] و [[محمد تقی ضمیری|ضمیری]]، [[استخاره (مقاله)|مقاله «استخاره»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref> | ||
=== استخاره با [[دعا]]=== | === استخاره با [[دعا]]=== | ||
در این روش باید استخاره کننده یکی از دعاهای وارد شده را بخواند. سپس ذکر {{عربی"اَستَخیرُ الله"}} را در امور عادی ۷ بار و در امور مهم ۱۰۰ بار بگوید و آنگاه به [[قلب]] خود [[رجوع]] کند و به هریک از راههایی که قلبش به آن میل کرد عمل کند. گفتنی است که دعاهایی که در روایات وارد شده مضامینی متنوّع دارد. <ref> الحدائق، ج ۱۰، ص ۵۲۶؛ بحارالانوار، ج ۸۸، ص ۲۵۶. </ref> یکی از آن دعاهاچنین است: {{متن قرآن| يَا أَبْصَرَ اَلنَّاظِرِينَ وَ يَا أَسْمَعَ اَلسَّامِعِينَ وَ يَا أَسْرَعَ اَلْحَاسِبِينَ وَ يَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِينَ وَ يَا أَحْكَمَ اَلْحَاكِمِينَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ خِرْ لِي فِي كَذَا وَ كَذَا خِيَرَةً فِي عَافِيَةٍ}}<ref>المقنعه، ص۲۱۸؛ من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۵۶۳؛ وسائلالشیعه، ج ۸، ص ۷۵. </ref> این نوع استخاره که بیشتر روایات درباره [[آداب]] آن [[دستور]] دادهاند فقط دعا و [[طلب]] خیر است <ref> کشف الاسرار، ص ۹۰. </ref> و در [[مشروعیت]] آن تردیدی نیست<ref>[[سید عبدالرسول حسینیزاده|حسینیزاده]] و [[محمد تقی ضمیری|ضمیری]]، [[ استخاره (مقاله)|مقاله «استخاره»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref> | در این روش باید استخاره کننده یکی از دعاهای وارد شده را بخواند. سپس ذکر {{عربی"اَستَخیرُ الله"}} را در امور عادی ۷ بار و در امور مهم ۱۰۰ بار بگوید و آنگاه به [[قلب]] خود [[رجوع]] کند و به هریک از راههایی که قلبش به آن میل کرد عمل کند. گفتنی است که دعاهایی که در روایات وارد شده مضامینی متنوّع دارد. <ref> الحدائق، ج ۱۰، ص ۵۲۶؛ بحارالانوار، ج ۸۸، ص ۲۵۶. </ref> یکی از آن دعاهاچنین است: {{متن قرآن| يَا أَبْصَرَ اَلنَّاظِرِينَ وَ يَا أَسْمَعَ اَلسَّامِعِينَ وَ يَا أَسْرَعَ اَلْحَاسِبِينَ وَ يَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِينَ وَ يَا أَحْكَمَ اَلْحَاكِمِينَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ خِرْ لِي فِي كَذَا وَ كَذَا خِيَرَةً فِي عَافِيَةٍ}}<ref>المقنعه، ص۲۱۸؛ من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۵۶۳؛ وسائلالشیعه، ج ۸، ص ۷۵. </ref> این نوع استخاره که بیشتر روایات درباره [[آداب]] آن [[دستور]] دادهاند فقط دعا و [[طلب]] خیر است <ref> کشف الاسرار، ص ۹۰. </ref> و در [[مشروعیت]] آن تردیدی نیست<ref>[[سید عبدالرسول حسینیزاده|حسینیزاده]] و [[محمد تقی ضمیری|ضمیری]]، [[استخاره (مقاله)|مقاله «استخاره»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref> | ||
===استخاره [[ذات الرقاع]]=== | ===استخاره [[ذات الرقاع]]=== | ||
کیفیت آن چنین است که بر روی سه برگه نوشته میشود: {{متن حدیث|بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِيمِ خِيَرَةٌ مِنَ اَللَّهِ اَلْعَزِيزِ اَلْحَكِيمِ}}.بر سه برگه دیگر همان ذکر نوشته شده به جای افعل "لاتفعل" نوشته میشود آنگاه استخاره کننده هر ۶ برگه را زیر [[سجاده]] گذارده، دو رکعت نماز میگزارد و بعد از نماز، در [[سجده]] ۱۰۰ بار میگوید: {{متن حدیث| أَسْتَخِيرُ اَللَّهَ بِرَحْمَتِهِ خِيَرَةً فِي عَافِيَةٍ}}. سپس آن برگهها را به هم زده، آنها را یکی یکی تا سه برگه بیرون میآورد. چنانچه هر سه "اِفْعَل" داشت آن را انجام میدهد و چنانچه هرسه "لاتفعل" داشت آن را انجام نمیدهد؛ ولی اگر یکی "اِفْعَل" بود و دیگری "لاتفعل"، تا ۵ برگه بیرون میآورد و بر طبق [[اکثریت]] عمل میکند. <ref>الکافی، ج ۳، ص ۴۷۰؛ تهذیب، ج ۳، ص ۱۹۹. </ref> [[استخاره]] [[ذاتالرقاع]] مورد توجه بسیاری از بزرگان بوده و [[روایات]] پرشماری از [[امامان معصوم]]{{عم}}، درباره آن وارد شده است. بیشتر [[فقیهان]] [[امامیه]] [[مشروعیت]] آن را پذیرفتهاند<ref> الذکری، ص ۲۵۳؛ جواهرالکلام، ج ۱۲، ص ۱۶۸. </ref>.<ref>[[سید عبدالرسول حسینیزاده|حسینیزاده]] و [[محمد تقی ضمیری|ضمیری]]، [[ استخاره (مقاله)|مقاله «استخاره»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref> | کیفیت آن چنین است که بر روی سه برگه نوشته میشود: {{متن حدیث|بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِيمِ خِيَرَةٌ مِنَ اَللَّهِ اَلْعَزِيزِ اَلْحَكِيمِ}}.بر سه برگه دیگر همان ذکر نوشته شده به جای افعل "لاتفعل" نوشته میشود آنگاه استخاره کننده هر ۶ برگه را زیر [[سجاده]] گذارده، دو رکعت نماز میگزارد و بعد از نماز، در [[سجده]] ۱۰۰ بار میگوید: {{متن حدیث| أَسْتَخِيرُ اَللَّهَ بِرَحْمَتِهِ خِيَرَةً فِي عَافِيَةٍ}}. سپس آن برگهها را به هم زده، آنها را یکی یکی تا سه برگه بیرون میآورد. چنانچه هر سه "اِفْعَل" داشت آن را انجام میدهد و چنانچه هرسه "لاتفعل" داشت آن را انجام نمیدهد؛ ولی اگر یکی "اِفْعَل" بود و دیگری "لاتفعل"، تا ۵ برگه بیرون میآورد و بر طبق [[اکثریت]] عمل میکند. <ref>الکافی، ج ۳، ص ۴۷۰؛ تهذیب، ج ۳، ص ۱۹۹. </ref> [[استخاره]] [[ذاتالرقاع]] مورد توجه بسیاری از بزرگان بوده و [[روایات]] پرشماری از [[امامان معصوم]]{{عم}}، درباره آن وارد شده است. بیشتر [[فقیهان]] [[امامیه]] [[مشروعیت]] آن را پذیرفتهاند<ref> الذکری، ص ۲۵۳؛ جواهرالکلام، ج ۱۲، ص ۱۶۸. </ref>.<ref>[[سید عبدالرسول حسینیزاده|حسینیزاده]] و [[محمد تقی ضمیری|ضمیری]]، [[استخاره (مقاله)|مقاله «استخاره»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref> | ||
=== استخاره با [[قرآن]]=== | === استخاره با [[قرآن]]=== | ||
امروزه این نوع استخاره رایجتر است و شرط اساسی آن داشتن [[طهارت]] جسمی و [[روحی]] و آشنا بودن به معنا و [[تفسیر قرآن]] و [[درک]] مناسبت [[آیات]] با موضوع مورد استخاره است. <ref>بحارالانوار، ج ۸۸، ص ۲۶۵. </ref> در استخاره با قرآن روشهایی گوناگون [[روایت]] شده است؛ از جمله اینکه [[امام صادق]]{{ع}} به کسی که گفت: گاه [[تصمیم]] به انجام دادن کاری میگیرم و درباره آن از [[خدا]] [[طلب]] خیر میکنم؛ اما فکرم به جایی نمیرسد، فرمود: قرآن را بگشای و به اولین آیهای که نگاهت به آن افتاد، به خواست خدا عمل کن. <ref>جامع احادیث الشیعه، ج ۸، ص ۲۷۲؛ تهذیب، ج ۳، ص ۳۴۲. </ref>. [[علامه مجلسی]] در شرح این روایت گفته است: مراد از اولین [[آیه]]، اولین آیه صفحه سمت راست است. <ref>بحارالانوار، ج ۸۸، ص ۲۴۴. </ref> | امروزه این نوع استخاره رایجتر است و شرط اساسی آن داشتن [[طهارت]] جسمی و [[روحی]] و آشنا بودن به معنا و [[تفسیر قرآن]] و [[درک]] مناسبت [[آیات]] با موضوع مورد استخاره است. <ref>بحارالانوار، ج ۸۸، ص ۲۶۵. </ref> در استخاره با قرآن روشهایی گوناگون [[روایت]] شده است؛ از جمله اینکه [[امام صادق]]{{ع}} به کسی که گفت: گاه [[تصمیم]] به انجام دادن کاری میگیرم و درباره آن از [[خدا]] [[طلب]] خیر میکنم؛ اما فکرم به جایی نمیرسد، فرمود: قرآن را بگشای و به اولین آیهای که نگاهت به آن افتاد، به خواست خدا عمل کن. <ref>جامع احادیث الشیعه، ج ۸، ص ۲۷۲؛ تهذیب، ج ۳، ص ۳۴۲. </ref>. [[علامه مجلسی]] در شرح این روایت گفته است: مراد از اولین [[آیه]]، اولین آیه صفحه سمت راست است. <ref>بحارالانوار، ج ۸۸، ص ۲۴۴. </ref> | ||
[[سیره]] [[علما]] و تجربه عملی آنان نشان میدهد که [[استمداد]] از قرآن با استخاره ثمرات عملی فراوانی برای راهگشایی [[کارها]] داشته است، بهگونهای که برخی شگفت انگیز بودن نتایج آن را از [[معجزات]] قرآن دانستهاند. <ref>قاعدهالقرعه، ص۸۰؛ رسالهفیالاستخاره، ص۷۲ـ۸۳؛ دانشنامه قرآن، ج ۱، ص ۱۹۹. </ref> برخی استخاره با قرآن را با روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} که میگوید: "با قرآن تفأل نزنید" منافی دانستهاند. به این اشکال پاسخ داده شده که اولاً این [[روایت]] [[ضعیف]] است. ثانیاً [[استخاره]] با تفأل فرق دارد؛ زیرا استخاره چنانکه گذشت، این است که [[انسان]] در کاری مردد باشد و از [[خداوند]] بخواهد او را در [[گزینش]] یکی از دو کار [[راهنمایی]] کند و خیر او را در آن قرار دهد؛ اما تفأل زدن به معنای [[پیشبینی]] کردن فرجام [[کارها]] و پیشامدهای [[آینده]] و [[غیبگویی]] است. <ref>جواهرالکلام، ج۱۲، ص۱۷۰ـ۱۷۱؛ مجموعهالرسائل، ج ۱، ص ۱۲۰. </ref> البته تفأل به معنای استخاره و فال [[نیک]] زدن نیز در [[روایات]] و عباراتعالمان به کار رفته <ref>النهایه، ج۳، ص۴۰۶؛ مجمعالبحرین، ج۳، ص۳۵۳؛ لغتنامه، ج ۴، ص ۶۰۱۲. </ref> که به معنای اول، [[حکم]] استخاره را دارد <ref>بحارالانوار، ج ۸۸، ص ۲۴۲. </ref> و به معنای دوم اگر به [[قرآن]] نباشد نه تنها از آن [[نهی]] نشده<ref>جواهرالکلام، ج ۱۲، ص ۱۷۱. </ref> بلکه بر پایه برخی نقلها [[پیامبر]]{{صل}} فال نیک زدن را [[دوست]] میداشت<ref>المستطرف، ص ۵۱۵؛ بحارالانوار، ج ۹۲، ص ۳. </ref>.<ref>[[سید عبدالرسول حسینیزاده|حسینیزاده]] و [[محمد تقی ضمیری|ضمیری]]، [[ استخاره (مقاله)|مقاله «استخاره»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref> | [[سیره]] [[علما]] و تجربه عملی آنان نشان میدهد که [[استمداد]] از قرآن با استخاره ثمرات عملی فراوانی برای راهگشایی [[کارها]] داشته است، بهگونهای که برخی شگفت انگیز بودن نتایج آن را از [[معجزات]] قرآن دانستهاند. <ref>قاعدهالقرعه، ص۸۰؛ رسالهفیالاستخاره، ص۷۲ـ۸۳؛ دانشنامه قرآن، ج ۱، ص ۱۹۹. </ref> برخی استخاره با قرآن را با روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} که میگوید: "با قرآن تفأل نزنید" منافی دانستهاند. به این اشکال پاسخ داده شده که اولاً این [[روایت]] [[ضعیف]] است. ثانیاً [[استخاره]] با تفأل فرق دارد؛ زیرا استخاره چنانکه گذشت، این است که [[انسان]] در کاری مردد باشد و از [[خداوند]] بخواهد او را در [[گزینش]] یکی از دو کار [[راهنمایی]] کند و خیر او را در آن قرار دهد؛ اما تفأل زدن به معنای [[پیشبینی]] کردن فرجام [[کارها]] و پیشامدهای [[آینده]] و [[غیبگویی]] است. <ref>جواهرالکلام، ج۱۲، ص۱۷۰ـ۱۷۱؛ مجموعهالرسائل، ج ۱، ص ۱۲۰. </ref> البته تفأل به معنای استخاره و فال [[نیک]] زدن نیز در [[روایات]] و عباراتعالمان به کار رفته <ref>النهایه، ج۳، ص۴۰۶؛ مجمعالبحرین، ج۳، ص۳۵۳؛ لغتنامه، ج ۴، ص ۶۰۱۲. </ref> که به معنای اول، [[حکم]] استخاره را دارد <ref>بحارالانوار، ج ۸۸، ص ۲۴۲. </ref> و به معنای دوم اگر به [[قرآن]] نباشد نه تنها از آن [[نهی]] نشده<ref>جواهرالکلام، ج ۱۲، ص ۱۷۱. </ref> بلکه بر پایه برخی نقلها [[پیامبر]]{{صل}} فال نیک زدن را [[دوست]] میداشت<ref>المستطرف، ص ۵۱۵؛ بحارالانوار، ج ۹۲، ص ۳. </ref>.<ref>[[سید عبدالرسول حسینیزاده|حسینیزاده]] و [[محمد تقی ضمیری|ضمیری]]، [[استخاره (مقاله)|مقاله «استخاره»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref> | ||
===استخاره با [[تسبیح]]=== | ===استخاره با [[تسبیح]]=== | ||
این روش نیز اقسامی دارد که به دو مورد آنکه منسوب به [[امام زمان]] است اشاره میشود: | این روش نیز اقسامی دارد که به دو مورد آنکه منسوب به [[امام زمان]] است اشاره میشود: | ||
#استخاره کننده تسبیح را گرفته پس از سه بار [[صلوات بر پیامبر و آل او]] مقداری از تسبیح را جدا میکند و دو تا دو تا میشمارد، چنانچه یک دانه ماند نشان امر به آن عمل و اگر دو تا باقی ماند نشان نهی از آن است. <ref> بحارالانوار، ج ۸۸، ص ۲۵۰. </ref> | #استخاره کننده تسبیح را گرفته پس از سه بار [[صلوات بر پیامبر و آل او]] مقداری از تسبیح را جدا میکند و دو تا دو تا میشمارد، چنانچه یک دانه ماند نشان امر به آن عمل و اگر دو تا باقی ماند نشان نهی از آن است. <ref> بحارالانوار، ج ۸۸، ص ۲۵۰. </ref> | ||
#پس از قرائت [[دعا]] قبضهای از تسبیح را بگیرد و هشت هشت جدا کند، پس اگر یکی بماند بهطور کلی خوب است و اگر دو تا بماند یک نهی دارد و اگر سه تا بماند فعل و ترکش یکسان است و اگر ۴ تا بماند دو نهی دارد و اگر ۵ تا بماند بعضی گفتهاند که تعب و [[رنج]] دارد و بعضی گفتهاند: در آن ملامت است و اگر ۶ تا بماند نهایت خوبی را دارد و باید [[شتاب]] کرد و اگر ۷ تا بماند حکمش مانند ۵ تاست و اگر ۸ تا ماند ۴ [[نهی]] دارد. <ref>جواهر الکلام، ج ۱۲، ص ۱۷۲ ـ ۱۷۳. </ref> شایان ذکر است که روایاتِ برخی انواع [[استخاره]] نظیر استخاره با [[تسبیح]] [[ضعیف]] است؛<ref>مصطلحات الفقه، ص ۶۶. </ref> ولی بر پایه [[روایات]] [[تسامح]] در ادلّه [[سنن]] عمل به آن جایز دانسته شده <ref> جواهرالکلام، ج ۱۲، ص ۱۷۴؛ العروة الوثقی، ج ۲، ص ۲۲۳. </ref> و حتّی برخی ادعای [[اجماع]] برآن کرده و آن را از [[شعائر]] [[امامیه]] دانستهاند<ref>الاستخاره منالقرآن، ص ۶. </ref>.<ref>[[سید عبدالرسول حسینیزاده|حسینیزاده]] و [[محمد تقی ضمیری|ضمیری]]، [[ استخاره (مقاله)|مقاله «استخاره»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref> | #پس از قرائت [[دعا]] قبضهای از تسبیح را بگیرد و هشت هشت جدا کند، پس اگر یکی بماند بهطور کلی خوب است و اگر دو تا بماند یک نهی دارد و اگر سه تا بماند فعل و ترکش یکسان است و اگر ۴ تا بماند دو نهی دارد و اگر ۵ تا بماند بعضی گفتهاند که تعب و [[رنج]] دارد و بعضی گفتهاند: در آن ملامت است و اگر ۶ تا بماند نهایت خوبی را دارد و باید [[شتاب]] کرد و اگر ۷ تا بماند حکمش مانند ۵ تاست و اگر ۸ تا ماند ۴ [[نهی]] دارد. <ref>جواهر الکلام، ج ۱۲، ص ۱۷۲ ـ ۱۷۳. </ref> شایان ذکر است که روایاتِ برخی انواع [[استخاره]] نظیر استخاره با [[تسبیح]] [[ضعیف]] است؛<ref>مصطلحات الفقه، ص ۶۶. </ref> ولی بر پایه [[روایات]] [[تسامح]] در ادلّه [[سنن]] عمل به آن جایز دانسته شده <ref> جواهرالکلام، ج ۱۲، ص ۱۷۴؛ العروة الوثقی، ج ۲، ص ۲۲۳. </ref> و حتّی برخی ادعای [[اجماع]] برآن کرده و آن را از [[شعائر]] [[امامیه]] دانستهاند<ref>الاستخاره منالقرآن، ص ۶. </ref>.<ref>[[سید عبدالرسول حسینیزاده|حسینیزاده]] و [[محمد تقی ضمیری|ضمیری]]، [[استخاره (مقاله)|مقاله «استخاره»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref> | ||
==[[آداب]] استخاره== | ==[[آداب]] استخاره== | ||
استخاره نوعی [[دعا]] و [[نیایش]] با خداست، ازاینرو در روایات برای آن آدابی بیان شده که به برخی از آنها اشاره میشود: | استخاره نوعی [[دعا]] و [[نیایش]] با خداست، ازاینرو در روایات برای آن آدابی بیان شده که به برخی از آنها اشاره میشود: | ||
#[[وضو]] داشتن و [[نماز خواندن]]. [[امام صادق]]{{ع}} میفرمود: هرگاه پدرم میخواست استخاره کند وضو میگرفت. سپس دو رکعت [[نماز]] میگزارد. <ref>بحارالانوار، ج ۸۸، ص ۲۶۲؛ المحاسن، ص ۵۹۹. </ref> | # [[وضو]] داشتن و [[نماز خواندن]]. [[امام صادق]]{{ع}} میفرمود: هرگاه پدرم میخواست استخاره کند وضو میگرفت. سپس دو رکعت [[نماز]] میگزارد. <ref>بحارالانوار، ج ۸۸، ص ۲۶۲؛ المحاسن، ص ۵۹۹. </ref> | ||
#[[صدقه دادن]]. [[امام موسی بن جعفر]]{{ع}} میفرمایند: هرگاه امر بزرگی بر تو سنگینی کرد در همان [[روز]] به ۶۰ [[مسکین]] به هر کدام نصف صاع خرما یا گندم یا جو [[صدقه]] بده. سپس میگویی: خدایا با [[علم]] تو استخاره میکنم. آنگاه [[خدا]] را به هر یک از نامهایش که میخواهی بخوان. <ref>مکارم الاخلاق، ص ۳۲۶. </ref> | # [[صدقه دادن]]. [[امام موسی بن جعفر]]{{ع}} میفرمایند: هرگاه امر بزرگی بر تو سنگینی کرد در همان [[روز]] به ۶۰ [[مسکین]] به هر کدام نصف صاع خرما یا گندم یا جو [[صدقه]] بده. سپس میگویی: خدایا با [[علم]] تو استخاره میکنم. آنگاه [[خدا]] را به هر یک از نامهایش که میخواهی بخوان. <ref>مکارم الاخلاق، ص ۳۲۶. </ref> | ||
#استخاره [[زمان]] ویژهای ندارد؛ اما در روایات برخی زمانها زمان [[فضیلت]] استخاره دانسته شده است؛ از جمله پس از [[نمازهای مستحب]] و [[واجب]]،<ref>مستدرک الوسائل، ج ۶، ص ۲۵۴؛ فتح الابواب، ص ۲۳۸. </ref>[[نماز صبح]]<ref>بحارالانوار، ج ۸۸، ص۲۵۸؛ فتحالابواب، ص۲۳۴. </ref> در آخرین [[سجده]] آن،<ref>من لایحضره الفقیه، ج ۱، ص ۵۶۳. </ref> آخرین رکعت [[نماز شب]] <ref>من لایحضره الفقیه، ج ۱، ص ۵۶۳. </ref> و هنگام زوال [[خورشید]]. <ref>وسائلالشیعه، ج ۸، ص ۸۳؛ فتحالابواب، ص ۲۶۰ ـ ۲۶۱. </ref> | #استخاره [[زمان]] ویژهای ندارد؛ اما در روایات برخی زمانها زمان [[فضیلت]] استخاره دانسته شده است؛ از جمله پس از [[نمازهای مستحب]] و [[واجب]]،<ref>مستدرک الوسائل، ج ۶، ص ۲۵۴؛ فتح الابواب، ص ۲۳۸. </ref>[[نماز صبح]]<ref>بحارالانوار، ج ۸۸، ص۲۵۸؛ فتحالابواب، ص۲۳۴. </ref> در آخرین [[سجده]] آن،<ref>من لایحضره الفقیه، ج ۱، ص ۵۶۳. </ref> آخرین رکعت [[نماز شب]] <ref>من لایحضره الفقیه، ج ۱، ص ۵۶۳. </ref> و هنگام زوال [[خورشید]]. <ref>وسائلالشیعه، ج ۸، ص ۸۳؛ فتحالابواب، ص ۲۶۰ ـ ۲۶۱. </ref> | ||
#در روایات به استخاره در [[مرقد]] [[امام حسین]]{{ع}} و [[مسجد پیامبر]]{{صل}}<ref>فتح الابواب، ص ۲۴۰؛ تفسیر قمی، ج ۲، ص ۲۸۶. </ref> توصیه شده است.<ref>[[سید عبدالرسول حسینیزاده|حسینیزاده]] و [[محمد تقی ضمیری|ضمیری]]، [[ استخاره (مقاله)|مقاله «استخاره»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref> | #در روایات به استخاره در [[مرقد]] [[امام حسین]]{{ع}} و [[مسجد پیامبر]]{{صل}}<ref>فتح الابواب، ص ۲۴۰؛ تفسیر قمی، ج ۲، ص ۲۸۶. </ref> توصیه شده است.<ref>[[سید عبدالرسول حسینیزاده|حسینیزاده]] و [[محمد تقی ضمیری|ضمیری]]، [[استخاره (مقاله)|مقاله «استخاره»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref> | ||
==مباحث [[فقهی]] [[استخاره]]== | ==مباحث [[فقهی]] [[استخاره]]== | ||
درباره [[لزوم]] عمل بر طبق استخاره سه دیدگاه متفاوت وجود دارد: | درباره [[لزوم]] عمل بر طبق استخاره سه دیدگاه متفاوت وجود دارد: | ||
#[[اوامر و نواهی]] در باب استخاره اقتضای [[وجوب]] موافقت و [[حرمت مخالفت]] دارد. | # [[اوامر و نواهی]] در باب استخاره اقتضای [[وجوب]] موافقت و [[حرمت مخالفت]] دارد. | ||
#اوامر و نواهی در این باب حداکثر بر [[استحباب]] موافقت و [[کراهت]] [[مخالفت]] دلالت دارد. | #اوامر و نواهی در این باب حداکثر بر [[استحباب]] موافقت و [[کراهت]] [[مخالفت]] دلالت دارد. | ||
#این گونه [[اوامر]] ونواهی برای [[ارشاد]] به [[مصالح]] و [[مفاسد]] است و بر [[الزام]] دلالت ندارد. <ref>کشف الغطاء، ج ۱، ص ۲۶۲؛ رسالة فی الاستخاره، ص ۶۴؛ منهاج الهدایه، ص ۷۹.</ref> | #این گونه [[اوامر]] ونواهی برای [[ارشاد]] به [[مصالح]] و [[مفاسد]] است و بر [[الزام]] دلالت ندارد. <ref>کشف الغطاء، ج ۱، ص ۲۶۲؛ رسالة فی الاستخاره، ص ۶۴؛ منهاج الهدایه، ص ۷۹.</ref> | ||
مطابق برخی [[روایات]] نباید به نتیجه استخاره بدبین بود و باید به [[قضای الهی]] [[راضی]] بود،<ref> وسائل الشیعه، ج ۸، ص ۷۹ ـ ۸۱.</ref> ازاینرو موافقت با استخاره امری مطلوب تلقی میشود. درباره تکرار استخاره گفتهاند: در صورتی که با مراعات شرایط، استخاره شود دلیلی برای تکرار آن نیست <ref>منهاج الهدایه، ص ۷۹؛ صراط النجاه، ج ۲، ص ۴۱۹.</ref> و در صورت تکرار به اولین استخاره عمل شود، مگر آنکه اوضاع و شرایط [[تغییر]] کرده باشد. <ref>رسالة فی الاستخاره، ص ۲۹.</ref> نکته پایانی اینکه دلیلی بر [[وکالت]] در استخاره وجود ندارد، زیرا در [[زمان ائمه]]{{عم}} معمول نبوده است که یارانشان برای استخاره گرفتن به آنان مراجعه کنند<ref>فتح الابواب، ص ۲۸۱؛ بحارالانوار، ج ۸۸، ص ۲۸۵.</ref> و در روایات استخاره نیز به استخاره خود افراد توصیه شده است؛<ref>الحدائق، ج ۱۰، ص ۵۳۲.</ref> ولی [[احادیث]] فراوانی درباره [[دعا]] برای [[مؤمنان]] و برآوردن حاجاتشان وارد شده که پذیرش [[نیابت]] در استخاره برای مؤمنان میتواند از مصادیق آن باشد<ref>فتح الابواب، ص ۲۸۱.</ref> | مطابق برخی [[روایات]] نباید به نتیجه استخاره بدبین بود و باید به [[قضای الهی]] [[راضی]] بود،<ref> وسائل الشیعه، ج ۸، ص ۷۹ ـ ۸۱.</ref> ازاینرو موافقت با استخاره امری مطلوب تلقی میشود. درباره تکرار استخاره گفتهاند: در صورتی که با مراعات شرایط، استخاره شود دلیلی برای تکرار آن نیست <ref>منهاج الهدایه، ص ۷۹؛ صراط النجاه، ج ۲، ص ۴۱۹.</ref> و در صورت تکرار به اولین استخاره عمل شود، مگر آنکه اوضاع و شرایط [[تغییر]] کرده باشد. <ref>رسالة فی الاستخاره، ص ۲۹.</ref> نکته پایانی اینکه دلیلی بر [[وکالت]] در استخاره وجود ندارد، زیرا در [[زمان ائمه]]{{عم}} معمول نبوده است که یارانشان برای استخاره گرفتن به آنان مراجعه کنند<ref>فتح الابواب، ص ۲۸۱؛ بحارالانوار، ج ۸۸، ص ۲۸۵.</ref> و در روایات استخاره نیز به استخاره خود افراد توصیه شده است؛<ref>الحدائق، ج ۱۰، ص ۵۳۲.</ref> ولی [[احادیث]] فراوانی درباره [[دعا]] برای [[مؤمنان]] و برآوردن حاجاتشان وارد شده که پذیرش [[نیابت]] در استخاره برای مؤمنان میتواند از مصادیق آن باشد<ref>فتح الابواب، ص ۲۸۱.</ref><ref>[[سید عبدالرسول حسینیزاده|حسینیزاده]] و [[محمد تقی ضمیری|ضمیری]]، [[استخاره (مقاله)|مقاله «استخاره»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
#[[پرونده:000054.jpg|22px]] [[سید عبدالرسول حسینیزاده|حسینیزاده]] و [[محمد تقی ضمیری|ضمیری]]، [[ استخاره (مقاله)|مقاله «استخاره»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۳''']] | # [[پرونده:000054.jpg|22px]] [[سید عبدالرسول حسینیزاده|حسینیزاده]] و [[محمد تقی ضمیری|ضمیری]]، [[استخاره (مقاله)|مقاله «استخاره»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۳''']] | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||