جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۲
بدون خلاصۀ ویرایش |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۲) |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
[[حضرت]] [[امام]] درباره این که چرا [[حاکم]] و [[فرمانده]] و عهدهدار کار حکومت شده، تصریح میکند که برای هدفهای عالی برای این که [[حق]] را برقرار کند و [[باطل]] را از میان ببرد این [[منصب]] را قبول کرده است. فرمایش امام این است: خدایا تو میدانی ما برای به دست آوردن منصب و حکومت [[قیام]] نکردهایم؛ بلکه مقصود ما [[نجات]] [[مظلومین]] از دست [[ستمکاران]] است. آنچه مرا وادار کرد که [[فرماندهی]] و حکومت بر [[مردم]] را قبول کنم، این بود که “خدای تبارک و تعالی از [[علما]] [[تعهد]] گرفته و آنان را موظف کرده که بر [[پرخوری]] و بهرهمندی ظالمانه [[ستمگران]] و [[گرسنگی]] جانکاه ستمدیدگان سکوت ننمایند”<ref>نهج البلاغه، خطبه ۳.</ref>. یا میفرماید: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ إِنَّكَ تَعْلَمُ أَنَّهُ لَمْ يَكُنِ الَّذِي كَانَ مِنَّا مُنَافَسَةً فِي سُلْطَانٍ وَ لَا الْتِمَاسَ شَيْءٍ مِنْ فُضُولِ الْحُطَامِ}}؛ خدایا، تو خوب میدانی که آنچه از ما سر زده و انجام شده، [[رقابت]] برای به دست گرفتن [[قدرت سیاسی]]، یا جستجوی چیزی از [[اموال]] ناچیز [[دنیا]] نبوده است. | [[حضرت]] [[امام]] درباره این که چرا [[حاکم]] و [[فرمانده]] و عهدهدار کار حکومت شده، تصریح میکند که برای هدفهای عالی برای این که [[حق]] را برقرار کند و [[باطل]] را از میان ببرد این [[منصب]] را قبول کرده است. فرمایش امام این است: خدایا تو میدانی ما برای به دست آوردن منصب و حکومت [[قیام]] نکردهایم؛ بلکه مقصود ما [[نجات]] [[مظلومین]] از دست [[ستمکاران]] است. آنچه مرا وادار کرد که [[فرماندهی]] و حکومت بر [[مردم]] را قبول کنم، این بود که “خدای تبارک و تعالی از [[علما]] [[تعهد]] گرفته و آنان را موظف کرده که بر [[پرخوری]] و بهرهمندی ظالمانه [[ستمگران]] و [[گرسنگی]] جانکاه ستمدیدگان سکوت ننمایند”<ref>نهج البلاغه، خطبه ۳.</ref>. یا میفرماید: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ إِنَّكَ تَعْلَمُ أَنَّهُ لَمْ يَكُنِ الَّذِي كَانَ مِنَّا مُنَافَسَةً فِي سُلْطَانٍ وَ لَا الْتِمَاسَ شَيْءٍ مِنْ فُضُولِ الْحُطَامِ}}؛ خدایا، تو خوب میدانی که آنچه از ما سر زده و انجام شده، [[رقابت]] برای به دست گرفتن [[قدرت سیاسی]]، یا جستجوی چیزی از [[اموال]] ناچیز [[دنیا]] نبوده است. | ||
و بلافاصله در باره این که پس او و یارانش به چه منظور [[کوشش]] و تلاش میکردهاند میفرماید: {{متن حدیث|وَ لَكِنْ لِنَرِدَ الْمَعَالِمَ مِنْ دِينِكَ وَ نُظْهِرَ الْإِصْلَاحَ فِي بِلَادِكَ فَيَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبَادِكَ وَ تُقَامَ الْمُعَطَّلَةُ مِنْ حُدُودِكَ}}؛ بلکه برای این بود که اصول روشن دینت را باز گردانیم و به تحقق رسانیم؛ و [[اصلاح]] را در کشورت پدید آوریم؛ تا در نتیجه آن [[بندگان]] ستمدیدهات [[ایمنی]] یابند؛ و [[قوانین]] (یا [[قانون]] جزای) تعطیل شده و بیاجرا ماندهات به [[اجرا]] درآید و بر قرار گردد<ref>ولایت فقیه، ص۵۵ - ۵۶.</ref> | و بلافاصله در باره این که پس او و یارانش به چه منظور [[کوشش]] و تلاش میکردهاند میفرماید: {{متن حدیث|وَ لَكِنْ لِنَرِدَ الْمَعَالِمَ مِنْ دِينِكَ وَ نُظْهِرَ الْإِصْلَاحَ فِي بِلَادِكَ فَيَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبَادِكَ وَ تُقَامَ الْمُعَطَّلَةُ مِنْ حُدُودِكَ}}؛ بلکه برای این بود که اصول روشن دینت را باز گردانیم و به تحقق رسانیم؛ و [[اصلاح]] را در کشورت پدید آوریم؛ تا در نتیجه آن [[بندگان]] ستمدیدهات [[ایمنی]] یابند؛ و [[قوانین]] (یا [[قانون]] جزای) تعطیل شده و بیاجرا ماندهات به [[اجرا]] درآید و بر قرار گردد<ref>ولایت فقیه، ص۵۵ - ۵۶.</ref><ref>[[سید سجاد ایزدهی|ایزدهی، سید سجاد]]، [[فقه سیاسی امام خمینی (کتاب)|فقه سیاسی امام خمینی]]، ص ۱۸۵.</ref> | ||
==[[عدالت اجتماعی]]== | ==[[عدالت اجتماعی]]== | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
[[تأمین عدالت]] در تمامی ارکان [[جامعه]] و تأسیس نظامی مبتنی بر [[عدالت]] را در [[حقیقت]] میبایست از مهمترین [[وظایف]] [[پیامبران]] و فرستادگان [[الهی]] دانست. تأمین [[نظم]] و [[نظام]] امورات [[اجتماعی]] در قالب عدالت اجتماعی، امری است که تنها بهواسطه انجام کامل [[قوانین اسلام]] و از طریق اجرای آن محقق خواهد شد. آنچه در این میان از اهمیت مضاعف بر خوردار است این است که این [[غایت]]، جز در سایه تشکیل حکومت حاصل نشده و [[حکومت]] میبایست از باب مقدمه تأمین این [[هدف]] تشکیل شود: در حقیقت، مهمترین [[وظیفه انبیا]]{{عم}} برقرار کردن یک نظام عادلانه اجتماعی از طریق [[اجرای قوانین]] و [[احکام]] است... هدف [[بعثتها]]، به طور کلی، این است که [[مردمان]] بر اساس [[روابط اجتماعی]] عادلانه نظم و ترتیب پیدا کرده، قد آدمیت راست گردانند. و این با تشکیل حکومت و [[اجرای احکام]] امکانپذیر است<ref>ولایت فقیه، ص۷۰.</ref>. | [[تأمین عدالت]] در تمامی ارکان [[جامعه]] و تأسیس نظامی مبتنی بر [[عدالت]] را در [[حقیقت]] میبایست از مهمترین [[وظایف]] [[پیامبران]] و فرستادگان [[الهی]] دانست. تأمین [[نظم]] و [[نظام]] امورات [[اجتماعی]] در قالب عدالت اجتماعی، امری است که تنها بهواسطه انجام کامل [[قوانین اسلام]] و از طریق اجرای آن محقق خواهد شد. آنچه در این میان از اهمیت مضاعف بر خوردار است این است که این [[غایت]]، جز در سایه تشکیل حکومت حاصل نشده و [[حکومت]] میبایست از باب مقدمه تأمین این [[هدف]] تشکیل شود: در حقیقت، مهمترین [[وظیفه انبیا]]{{عم}} برقرار کردن یک نظام عادلانه اجتماعی از طریق [[اجرای قوانین]] و [[احکام]] است... هدف [[بعثتها]]، به طور کلی، این است که [[مردمان]] بر اساس [[روابط اجتماعی]] عادلانه نظم و ترتیب پیدا کرده، قد آدمیت راست گردانند. و این با تشکیل حکومت و [[اجرای احکام]] امکانپذیر است<ref>ولایت فقیه، ص۷۰.</ref>. | ||
تأمین عدالت اجتماعی به عنوان غایت [[حکومت اسلامی]]، نه فقط برای [[مسلمانان]]، بلکه همه ساکنان [[کشور اسلامی]] را شامل شده و همه افرادی که تحت حکومت اسلامی [[زندگی]] میکنند، میبایست مشمول این قضیه بوده و از فواید آن بهرهمند باشند. بالاترین جلوه عدالت اجتماعی در حکومت [[حضرت علی]]{{ع}} جلوهگر شده و نمونهای از آن، در قالب [[حمایت]] از [[اقلیت]] [[کافر]] [[اهل ذمه]]، [[رفع ظلم]] از همه، [[تساوی]] همه افراد (اعم از فرد اول حکومت و افراد عادی) در مقابل [[قانون]] رخ نموده است. [[امام خمینی]] در توصیف این بخش از [[حکومت عادلانه]] [[علوی]] این گونه اظهار داشته است: ما [[عدالت]] [[اسلامی]] را میخواهیم در این مملکت برقرار کنیم. اسلامی که [[راضی]] نمیشود حتی به یک [[زن]] [[یهودی]] که در [[پناه]] [[اسلام]] است [[تعدی]] بشود. اسلامی که [[حضرت امیر]]{{ع}} میفرماید برای ما چنانچه بمیریم ملامتی نیست، که [[لشکر]] [[مخالف]] آمده است و فلان زن یهودیهای که [[معاهد]] بوده است خلخال را از پایش در آورده است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۷.</ref>. ما یک همچو اسلامی که عدالت باشد در آن، اسلامی که در آن [[ظلم]] هیچ نباشد، اسلامی که آن شخص اولش با آن فرد آخر همه در [[سواء]] در مقابل قانون باشند<ref>صحیفه امام، ج۹، ص۴۲۴ - ۴۲۵.</ref> | تأمین عدالت اجتماعی به عنوان غایت [[حکومت اسلامی]]، نه فقط برای [[مسلمانان]]، بلکه همه ساکنان [[کشور اسلامی]] را شامل شده و همه افرادی که تحت حکومت اسلامی [[زندگی]] میکنند، میبایست مشمول این قضیه بوده و از فواید آن بهرهمند باشند. بالاترین جلوه عدالت اجتماعی در حکومت [[حضرت علی]]{{ع}} جلوهگر شده و نمونهای از آن، در قالب [[حمایت]] از [[اقلیت]] [[کافر]] [[اهل ذمه]]، [[رفع ظلم]] از همه، [[تساوی]] همه افراد (اعم از فرد اول حکومت و افراد عادی) در مقابل [[قانون]] رخ نموده است. [[امام خمینی]] در توصیف این بخش از [[حکومت عادلانه]] [[علوی]] این گونه اظهار داشته است: ما [[عدالت]] [[اسلامی]] را میخواهیم در این مملکت برقرار کنیم. اسلامی که [[راضی]] نمیشود حتی به یک [[زن]] [[یهودی]] که در [[پناه]] [[اسلام]] است [[تعدی]] بشود. اسلامی که [[حضرت امیر]]{{ع}} میفرماید برای ما چنانچه بمیریم ملامتی نیست، که [[لشکر]] [[مخالف]] آمده است و فلان زن یهودیهای که [[معاهد]] بوده است خلخال را از پایش در آورده است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۷.</ref>. ما یک همچو اسلامی که عدالت باشد در آن، اسلامی که در آن [[ظلم]] هیچ نباشد، اسلامی که آن شخص اولش با آن فرد آخر همه در [[سواء]] در مقابل قانون باشند<ref>صحیفه امام، ج۹، ص۴۲۴ - ۴۲۵.</ref><ref>[[سید سجاد ایزدهی|ایزدهی، سید سجاد]]، [[فقه سیاسی امام خمینی (کتاب)|فقه سیاسی امام خمینی]]، ص ۱۸۶.</ref> | ||
==توسعه معنویات== | ==توسعه معنویات== | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
تمام چیزهایی که [[انبیا]] از صدر [[خلقت]] تا حالا داشتند و اولیای اسلام تا آخر دارند، معنویات اسلام است، [[عرفان]] اسلام است، [[معرفت]] اسلام است. در رأس همه امور این معنویات واقع است. [[تشکیل حکومت]] برای همین است، البته [[اقامه عدل]] است، لکن غایت نهایی معرفی خداست و عرفان اسلام<ref>صحیفه امام، ج۲۰، ص۲۹۸.</ref>. | تمام چیزهایی که [[انبیا]] از صدر [[خلقت]] تا حالا داشتند و اولیای اسلام تا آخر دارند، معنویات اسلام است، [[عرفان]] اسلام است، [[معرفت]] اسلام است. در رأس همه امور این معنویات واقع است. [[تشکیل حکومت]] برای همین است، البته [[اقامه عدل]] است، لکن غایت نهایی معرفی خداست و عرفان اسلام<ref>صحیفه امام، ج۲۰، ص۲۹۸.</ref>. | ||
و با [[عنایت]] به این قضیه است که امام خمینی، مقوله [[حکومت]] را که در [[جهان]] معاصر، بلکه در طول [[تاریخ]] تنها به اداره ابعاد مادی [[مردم]] پرداخته و [[تدبیر]] [[شئون]] [[زندگی مادی]] را مورد اهتمام خود قرار داده است، به حوزه وسیعتری وارد کرده و غرض و غایت آن را به ساختن [[انسانها]] در [[راه]] [[رسیدن به کمال]] و [[سعادت]] معرفی کرده است: طرز [[حکومت]] [[اسلام]] طرز حکومت آدمسازی است<ref>صحیفه امام، ج۲، ص۳۹۵.</ref> | و با [[عنایت]] به این قضیه است که امام خمینی، مقوله [[حکومت]] را که در [[جهان]] معاصر، بلکه در طول [[تاریخ]] تنها به اداره ابعاد مادی [[مردم]] پرداخته و [[تدبیر]] [[شئون]] [[زندگی مادی]] را مورد اهتمام خود قرار داده است، به حوزه وسیعتری وارد کرده و غرض و غایت آن را به ساختن [[انسانها]] در [[راه]] [[رسیدن به کمال]] و [[سعادت]] معرفی کرده است: طرز [[حکومت]] [[اسلام]] طرز حکومت آدمسازی است<ref>صحیفه امام، ج۲، ص۳۹۵.</ref><ref>[[سید سجاد ایزدهی|ایزدهی، سید سجاد]]، [[فقه سیاسی امام خمینی (کتاب)|فقه سیاسی امام خمینی]]، ص ۱۸۸.</ref> | ||
==[[اجرای احکام شریعت]]== | ==[[اجرای احکام شریعت]]== |