برنامهریزی اقتصادی در سیره پیامبر خاتم (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۳:۰۲
، ۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲وظیفهٔ شمارهٔ ۲
جز (جایگزینی متن - '\n\{\{سیره معصوم\}\}↵\{\{مدخل مرتبط' به '{{مدخل مرتبط') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۲) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
*[[اقتصاد]]، در لغت [[عرب]] به معنای [[میانهروی]] و [[اعتدال]]<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج ۳، ص ۳۵۴ و الزبیدی، تاج العروس، ج ۵، ص ۱۹.</ref> و در اصطلاح، مطالعه روش تخصیص منابع فیزیکی و انسانی کمیاب در میان خواستههای نامحدود یا مقاصد رقیب است<ref>حسین ابراهیمی، پژوهش و تحقیقی نو در سیره نبی اعظم، ص ۶۲۵.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۲۵.</ref>. | * [[اقتصاد]]، در لغت [[عرب]] به معنای [[میانهروی]] و [[اعتدال]]<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج ۳، ص ۳۵۴ و الزبیدی، تاج العروس، ج ۵، ص ۱۹.</ref> و در اصطلاح، مطالعه روش تخصیص منابع فیزیکی و انسانی کمیاب در میان خواستههای نامحدود یا مقاصد رقیب است<ref>حسین ابراهیمی، پژوهش و تحقیقی نو در سیره نبی اعظم، ص ۶۲۵.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۲۵.</ref>. | ||
==پیش گفتار== | ==پیش گفتار== | ||
*[[مسلمانان]] در [[مکه]] به علل گوناگون همچون [[تحریم]] [[اقتصادی]]، بدرفتاری [[مشرکان]] و... درآمد مناسبی نداشتند و هنگام [[هجرت]] به [[مدینه]] به [[دلیل]] مخفی بودن [[هجرت]]، هیچ کدام از [[اموال]] شخصی را همراه خود نبردند و در کنار [[مسجد]] [[پیامبر]]{{صل}} منزل گزیدند. [[پیامبر]]{{صل}} برای بهبود وضعیت اقداماتی انجام داد که به سبب آن، [[رفاه]] نسبی برای همه ایجاد شد؛ به گونهای که در سالهای بعد؛ همین افراد؛ [[صاحب]] مسکن، شغل و درآمد شدند و علاوه بر تأمین مخارج خود، در آمد اضافی داشتند<ref>سید کاظم صدر، اقتصاد صدر اسلام، ص ۴۳ - ۴۴.</ref> تا آنجا که در سال نهم هجری به پرداخت [[زکات]]، موظف شدند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج ۳، ص ۱۲۳؛ مسعودی، التنبیه و الاشراف، ص۲۳۷ و ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۲۹۱.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۲۵.</ref>. | * [[مسلمانان]] در [[مکه]] به علل گوناگون همچون [[تحریم]] [[اقتصادی]]، بدرفتاری [[مشرکان]] و... درآمد مناسبی نداشتند و هنگام [[هجرت]] به [[مدینه]] به [[دلیل]] مخفی بودن [[هجرت]]، هیچ کدام از [[اموال]] شخصی را همراه خود نبردند و در کنار [[مسجد]] [[پیامبر]]{{صل}} منزل گزیدند. [[پیامبر]]{{صل}} برای بهبود وضعیت اقداماتی انجام داد که به سبب آن، [[رفاه]] نسبی برای همه ایجاد شد؛ به گونهای که در سالهای بعد؛ همین افراد؛ [[صاحب]] مسکن، شغل و درآمد شدند و علاوه بر تأمین مخارج خود، در آمد اضافی داشتند<ref>سید کاظم صدر، اقتصاد صدر اسلام، ص ۴۳ - ۴۴.</ref> تا آنجا که در سال نهم هجری به پرداخت [[زکات]]، موظف شدند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج ۳، ص ۱۲۳؛ مسعودی، التنبیه و الاشراف، ص۲۳۷ و ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۲۹۱.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۲۵.</ref>. | ||
==اقدامات [[اقتصادی]] [[پیامبر]]{{صل}} در سالهای اولیه [[هجرت]]== | ==اقدامات [[اقتصادی]] [[پیامبر]]{{صل}} در سالهای اولیه [[هجرت]]== | ||
#برقراری [[عقد اخوت]] بین [[مهاجران]] و [[انصار]] که تعهداتی در پیداشت؛ مانند ملزم بودن هر [[برادر]] [[انصاری]] در [[کمک]] رسانی [[مالی]] به [[برادر]] [[مهاجر]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۱۸۴؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج ۳، ص ۲۲۶ - ۲۲۷ و ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۵۰۴-۵۰۵.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۲۵-۲۲۶.</ref>. | #برقراری [[عقد اخوت]] بین [[مهاجران]] و [[انصار]] که تعهداتی در پیداشت؛ مانند ملزم بودن هر [[برادر]] [[انصاری]] در [[کمک]] رسانی [[مالی]] به [[برادر]] [[مهاجر]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۱۸۴؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج ۳، ص ۲۲۶ - ۲۲۷ و ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۵۰۴-۵۰۵.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۲۵-۲۲۶.</ref>. | ||
#بستن قرارداد مساقات و مزارعه میان [[مهاجران]] و [[انصار]]؛ با ورود [[مهاجران به مدینه]]، [[انصار]] قصد داشتند، نیمی از [[اموال]] خود را به آنها بدهند که [[پیامبر]]{{صل}} آنها را از این عمل بازداشت و قرارداد مساقات و مزارعه را بین آنها برقرار کرد<ref>البیهقی، السنن الکبری، ج ۶، ص ۱۱۶؛ البخاری، صحیح، ج ۳، ص ۱۴۴ و مسلم نیشابوری، صحیح، ج ۵، ص ۱۶۲.</ref>. با این عمل، علاوه بر اشتغال زایی و ازدیاد محصول زراعی و [[باغی]]، در آمد عمومی بالا رفت<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۲۶.</ref>. | #بستن قرارداد مساقات و مزارعه میان [[مهاجران]] و [[انصار]]؛ با ورود [[مهاجران به مدینه]]، [[انصار]] قصد داشتند، نیمی از [[اموال]] خود را به آنها بدهند که [[پیامبر]]{{صل}} آنها را از این عمل بازداشت و قرارداد مساقات و مزارعه را بین آنها برقرار کرد<ref>البیهقی، السنن الکبری، ج ۶، ص ۱۱۶؛ البخاری، صحیح، ج ۳، ص ۱۴۴ و مسلم نیشابوری، صحیح، ج ۵، ص ۱۶۲.</ref>. با این عمل، علاوه بر اشتغال زایی و ازدیاد محصول زراعی و [[باغی]]، در آمد عمومی بالا رفت<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۲۶.</ref>. | ||
#[[ترویج]] و گسترش [[تجارت]] و بازرگانی؛ در ابتدا [[تجارت]] در انحصار [[قریش]] بود و به [[مسلمانان]] اجازه [[تجارت]] داده نمیشد؛ [[پیامبر]]{{صل}} با به خطر انداختن [[امنیت]] تجاری [[قریش]] در [[جنگ بدر]] و حمله به کاروان [[قریش]] توانست غنایمی به دست آورد<ref>طبرسی، اعلام الوری، ج ۱، ص ۱۶۸ - ۱۷۲؛ تاریخ الطبری، ج ۲، ص ۴۲۱ - ۴۷۹؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج ۲، ص ۴۵ - ۴۶ و محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج ۱، ص ۱۹ - ۱۷۲.</ref> که پس از خارج کردن [[خمس]]، آن [[غنایم]] را بین [[لشکریان]] تقسیم کرد<ref>المغازی، ج ۱، ص ۷۱ وص ۳۷۷؛ الطبقات الکبری، ج ۲ ص ۷؛ ابن سید الناس، عیون الاثر، ج ۱، ص ۲۶۶ - ۲۶۷ و ابن جوزی، المنتظم، ج ۳، ص ۹۲.</ref>. [[پیامبر]]{{صل}} درباره [[تجارت]] میفرماید: "نه قسمت از ده قسمت روزی، در [[تجارت]] و یک قسمت در [[دامداری]] است"<ref>شیخ صدوق، الخصال، ج ۲، ص ۴۴۵ و شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۷، ص ۱۰.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۲۶.</ref>. | # [[ترویج]] و گسترش [[تجارت]] و بازرگانی؛ در ابتدا [[تجارت]] در انحصار [[قریش]] بود و به [[مسلمانان]] اجازه [[تجارت]] داده نمیشد؛ [[پیامبر]]{{صل}} با به خطر انداختن [[امنیت]] تجاری [[قریش]] در [[جنگ بدر]] و حمله به کاروان [[قریش]] توانست غنایمی به دست آورد<ref>طبرسی، اعلام الوری، ج ۱، ص ۱۶۸ - ۱۷۲؛ تاریخ الطبری، ج ۲، ص ۴۲۱ - ۴۷۹؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج ۲، ص ۴۵ - ۴۶ و محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج ۱، ص ۱۹ - ۱۷۲.</ref> که پس از خارج کردن [[خمس]]، آن [[غنایم]] را بین [[لشکریان]] تقسیم کرد<ref>المغازی، ج ۱، ص ۷۱ وص ۳۷۷؛ الطبقات الکبری، ج ۲ ص ۷؛ ابن سید الناس، عیون الاثر، ج ۱، ص ۲۶۶ - ۲۶۷ و ابن جوزی، المنتظم، ج ۳، ص ۹۲.</ref>. [[پیامبر]]{{صل}} درباره [[تجارت]] میفرماید: "نه قسمت از ده قسمت روزی، در [[تجارت]] و یک قسمت در [[دامداری]] است"<ref>شیخ صدوق، الخصال، ج ۲، ص ۴۴۵ و شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۷، ص ۱۰.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۲۶.</ref>. | ||
==منابع درآمدی [[حکومت]] [[پیامبر]]{{صل}}== | ==منابع درآمدی [[حکومت]] [[پیامبر]]{{صل}}== | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
==هزینههای [[حکومت]]== | ==هزینههای [[حکومت]]== | ||
*[[بیت المال]]، در واقع، [[خزانه]] مملکت است و در آمدهای آن برای موارد معینی [[مصرف]] میشود؛ مانند: | * [[بیت المال]]، در واقع، [[خزانه]] مملکت است و در آمدهای آن برای موارد معینی [[مصرف]] میشود؛ مانند: | ||
#'''هزینههای [[امنیتی]]:''' [[پیامبر]]{{صل}} برای ایجاد [[امنیت]] در [[جامعه]]، [[غزوهها]] و سریههای متعددی را پشت سر گذاشت و برای تأمین تدارکات، [[سلاح]]، آذوقه و نیروهای خود از در آمد [[حکومت]] استفاده میکرد<ref>اقتصاد صدر اسلام، ص ۱۲۶.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۲۸.</ref>. | #'''هزینههای [[امنیتی]]:''' [[پیامبر]]{{صل}} برای ایجاد [[امنیت]] در [[جامعه]]، [[غزوهها]] و سریههای متعددی را پشت سر گذاشت و برای تأمین تدارکات، [[سلاح]]، آذوقه و نیروهای خود از در آمد [[حکومت]] استفاده میکرد<ref>اقتصاد صدر اسلام، ص ۱۲۶.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۲۸.</ref>. | ||
#'''[[تبلیغاتی]]:''' هرگاه [[پیامبر]]{{صل}} در غزوهای پیروز میشد، مأموری را برای [[تعلیم]] [[معارف اسلامی]] به منطقه [[فتح]] شده میفرستاد؛ برای نمونه، [[پیامبر]]{{صل}} [[عتاب]] بن اسید را پس از [[فتح مکه]]، [[امیر]] آن جا کرد و معاذ بن جبل را برای [[تعلیم]] [[احکام]] به آن جا فرستاد<ref>المغازی، ج ۳، ص ۸۸۹؛ الطبقات الکبری، ج ۲، ص ۱۰۴ و المنتظم، ج ۳، ص ۳۲۹.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۲۸.</ref>. | #'''[[تبلیغاتی]]:''' هرگاه [[پیامبر]]{{صل}} در غزوهای پیروز میشد، مأموری را برای [[تعلیم]] [[معارف اسلامی]] به منطقه [[فتح]] شده میفرستاد؛ برای نمونه، [[پیامبر]]{{صل}} [[عتاب]] بن اسید را پس از [[فتح مکه]]، [[امیر]] آن جا کرد و معاذ بن جبل را برای [[تعلیم]] [[احکام]] به آن جا فرستاد<ref>المغازی، ج ۳، ص ۸۸۹؛ الطبقات الکبری، ج ۲، ص ۱۰۴ و المنتظم، ج ۳، ص ۳۲۹.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۲۸.</ref>. | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
==راهکارهای [[رسول خدا]]{{صل}} برای بهبود وضعیت [[اقتصادی]] == | ==راهکارهای [[رسول خدا]]{{صل}} برای بهبود وضعیت [[اقتصادی]] == | ||
*[[پیامبر]]{{صل}} برای [[رفاه اقتصادی]] [[مردم]] اقداماتی انجام داد که در ابتدا به آنها اشاره شد؛ اما ایشان برای جلوگیری از تورم، حل مشکل [[بیکاری]]، [[تشویق]] به کار، ترغیب به ارزان فروشی و تعیین محل مناسبی برای بازار، دستورها و راهکارهایی نیز بیان کرده است<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۲۸.</ref>. | * [[پیامبر]]{{صل}} برای [[رفاه اقتصادی]] [[مردم]] اقداماتی انجام داد که در ابتدا به آنها اشاره شد؛ اما ایشان برای جلوگیری از تورم، حل مشکل [[بیکاری]]، [[تشویق]] به کار، ترغیب به ارزان فروشی و تعیین محل مناسبی برای بازار، دستورها و راهکارهایی نیز بیان کرده است<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۲۸.</ref>. | ||
==جلوگیری از تورم== | ==جلوگیری از تورم== | ||
*از مهمترین عوامل گرانی، وجود واسطه گریهای غیرمفید و مؤثرترین عامل در جلوگیری از تورم، حذف دلالهاست.[[پیامبر]]{{صل}} در این باره فرموده است: "به استقبال کالا نروید تا به بازار وارد شود"<ref>زکریا الانصاری، فتح الوهاب، ج ۱، ص ۲۸۵؛ محمد بن احمد الشربینی، مغنی المحتاج، ج ۲، ص ۳۶.</ref>. | *از مهمترین عوامل گرانی، وجود واسطه گریهای غیرمفید و مؤثرترین عامل در جلوگیری از تورم، حذف دلالهاست.[[پیامبر]]{{صل}} در این باره فرموده است: "به استقبال کالا نروید تا به بازار وارد شود"<ref>زکریا الانصاری، فتح الوهاب، ج ۱، ص ۲۸۵؛ محمد بن احمد الشربینی، مغنی المحتاج، ج ۲، ص ۳۶.</ref>. | ||
*[[منافع]] این کار: | * [[منافع]] این کار: | ||
#با کم شدن واسطه غیر مفید، از افزایش قیمتها جلوگیری میشود؛ | #با کم شدن واسطه غیر مفید، از افزایش قیمتها جلوگیری میشود؛ | ||
#[[صاحب]] کالا به [[علت]] بیخبری از قیمت کالا در بازار، زیان نمیبیند؛ | # [[صاحب]] کالا به [[علت]] بیخبری از قیمت کالا در بازار، زیان نمیبیند؛ | ||
#با ورود کاروانیان به [[شهر]]، جنس، در بازار عرضه میشود و در [[اختیار]] همه [[مردم]] قرار میگیرد، نه در [[اختیار]] یک عده خاص در بیرون از بازار<ref>محمد یوسف حریری، اسلام و نظام اقتصادی، ص ۱۸۸.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۲۸-۲۲۹.</ref>. | #با ورود کاروانیان به [[شهر]]، جنس، در بازار عرضه میشود و در [[اختیار]] همه [[مردم]] قرار میگیرد، نه در [[اختیار]] یک عده خاص در بیرون از بازار<ref>محمد یوسف حریری، اسلام و نظام اقتصادی، ص ۱۸۸.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۲۸-۲۲۹.</ref>. | ||
*راهکار دیگر، [[نهی]] از [[احتکار]] است. [[پیامبر]]{{صل}} میفرماید: "هر کس خواربار را [[چهل]] روز [[احتکار]] کند، بیگمان از [[خدا]] بیزاری جسته و [[خدا]] نیز از او بیزاری جسته است"<ref>احمد بن حنبل، مسند احمد، ج ۲، ص ۳۳؛ ابن حزم، المحلی، ج ۹، ص ۶۴؛ حاکم نیشابوری، المستدرک، ج ۲، ص ۱۲ و ابویعلی الموصلی، مسند، ج ۱۰، ص ۱۱۹.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۲۹.</ref>. | *راهکار دیگر، [[نهی]] از [[احتکار]] است. [[پیامبر]]{{صل}} میفرماید: "هر کس خواربار را [[چهل]] روز [[احتکار]] کند، بیگمان از [[خدا]] بیزاری جسته و [[خدا]] نیز از او بیزاری جسته است"<ref>احمد بن حنبل، مسند احمد، ج ۲، ص ۳۳؛ ابن حزم، المحلی، ج ۹، ص ۶۴؛ حاکم نیشابوری، المستدرک، ج ۲، ص ۱۲ و ابویعلی الموصلی، مسند، ج ۱۰، ص ۱۱۹.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۲۹.</ref>. | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
==حل مشکل [[بیکاری]] و [[تشویق]] به کار == | ==حل مشکل [[بیکاری]] و [[تشویق]] به کار == | ||
*[[خاتم انبیا]]{{صل}} علاوه بر [[مسئولیت]] خطیر [[پیام]] رسانی [[الهی]] و [[عبادت]]، به امر [[کشاورزی]] و [[تجارت]] توجه داشت و دیگران را هم به این کار [[تشویق]] میکرد. [[پیامبر]]{{صل}} فرموده است: "[[خداوند]]، [[انسان]] سالم [[بیکاری]] را که به کار [[دنیا]] و به کار [[آخرت]] نمیپردازد، [[دشمن]] میدارد"<ref>ابن ابی الحدید، معتزلی، شرح نهج البلاغه، ج۱۷، ص۱۴۶.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۲۹.</ref>. | * [[خاتم انبیا]]{{صل}} علاوه بر [[مسئولیت]] خطیر [[پیام]] رسانی [[الهی]] و [[عبادت]]، به امر [[کشاورزی]] و [[تجارت]] توجه داشت و دیگران را هم به این کار [[تشویق]] میکرد. [[پیامبر]]{{صل}} فرموده است: "[[خداوند]]، [[انسان]] سالم [[بیکاری]] را که به کار [[دنیا]] و به کار [[آخرت]] نمیپردازد، [[دشمن]] میدارد"<ref>ابن ابی الحدید، معتزلی، شرح نهج البلاغه، ج۱۷، ص۱۴۶.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۲۹.</ref>. | ||
*[[نقل]] شده است، روزی مردی نزد [[رسول خدا]]{{صل}} آمد و [[کمک]] خواست؛ [[حضرت]] فرمود: "هرکس از ما [[کمک]] بخواهد، ما او را [[یاری]] میکنیم و اگر [[بینیازی]] بورزد، [[خداوند]] او را بینیاز میکند." این فرد تا سه بار نزد [[پیامبر]]{{صل}} آمد و همین سخن را شنید. پس، این شخص، با [[اطمینان]] و [[اعتماد به نفس]] گفت: "به [[خدا]] تکیه میکنم" و با این نیت، تیشهای قرض گرفت و به جانب صحرا رفت و مقداری هیزم جمع کرد و فروخت؛ او چند روز بعد توانست ابزار کار فراهم کند و وی باز هم به کار خود ادامه داد تا اینکه [[صاحب]] [[سرمایه]] شد<ref>امام رضا{{ع}}، فقه الرضا{{ع}}، ص ۳۶۵.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۲۹.</ref>. | * [[نقل]] شده است، روزی مردی نزد [[رسول خدا]]{{صل}} آمد و [[کمک]] خواست؛ [[حضرت]] فرمود: "هرکس از ما [[کمک]] بخواهد، ما او را [[یاری]] میکنیم و اگر [[بینیازی]] بورزد، [[خداوند]] او را بینیاز میکند." این فرد تا سه بار نزد [[پیامبر]]{{صل}} آمد و همین سخن را شنید. پس، این شخص، با [[اطمینان]] و [[اعتماد به نفس]] گفت: "به [[خدا]] تکیه میکنم" و با این نیت، تیشهای قرض گرفت و به جانب صحرا رفت و مقداری هیزم جمع کرد و فروخت؛ او چند روز بعد توانست ابزار کار فراهم کند و وی باز هم به کار خود ادامه داد تا اینکه [[صاحب]] [[سرمایه]] شد<ref>امام رضا{{ع}}، فقه الرضا{{ع}}، ص ۳۶۵.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۲۹.</ref>. | ||
==ترغیب به ارزان فروشی== | ==ترغیب به ارزان فروشی== | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
==تعیین محلی برای بازار == | ==تعیین محلی برای بازار == | ||
*[[پیامبر]]{{صل}} به اینکه بازار در کجا تشکیل شود نیز توجه داشت. روزی مردی نزد [[پیغمبر]] آمد و گفت: "محلی را برای بازار در نظر گرفتهام، آیا به دیدن آن میآیید؟" پس آن [[حضرت]] برخاست و همراه وی رفت تا به آن محل رسید و آن را پسندید و فرمود: "این جا خوب بازاری است؛ زیان ندارد و [[خراج]] هم بر شما در نظر گرفته نمیشود"<ref>الطبرانی، المعجم الکبیر، ج ۱۹، ص ۲۶۴ - ۲۶۵؛ نورالدین علی سمهودی، وفاء الوفاء، ج ۲، ص ۲۵۷؛ سبل الهدی و الرشاد، ج ۹، ص ۸ و الهیثمی، مجمع الزوائد، ج ۴، ص ۷۶.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۳۰.</ref>. | * [[پیامبر]]{{صل}} به اینکه بازار در کجا تشکیل شود نیز توجه داشت. روزی مردی نزد [[پیغمبر]] آمد و گفت: "محلی را برای بازار در نظر گرفتهام، آیا به دیدن آن میآیید؟" پس آن [[حضرت]] برخاست و همراه وی رفت تا به آن محل رسید و آن را پسندید و فرمود: "این جا خوب بازاری است؛ زیان ندارد و [[خراج]] هم بر شما در نظر گرفته نمیشود"<ref>الطبرانی، المعجم الکبیر، ج ۱۹، ص ۲۶۴ - ۲۶۵؛ نورالدین علی سمهودی، وفاء الوفاء، ج ۲، ص ۲۵۷؛ سبل الهدی و الرشاد، ج ۹، ص ۸ و الهیثمی، مجمع الزوائد، ج ۴، ص ۷۶.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۳۰.</ref>. | ||
==دستورهای [[پیامبر]]{{صل}} برای رعایت [[اخلاق]] در [[اقتصاد]] == | ==دستورهای [[پیامبر]]{{صل}} برای رعایت [[اخلاق]] در [[اقتصاد]] == |