جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۲
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۱) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۲) |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
مفاد [[قاعده امکان اشرف]] این است که در [[سلسله]] [[نظام هستی]]، همیشه فرد [[اشرف]]، قبل از اخس، از [[فیض]] وجود و [[کمالات]] وجود بهرهمند میشود. معنای این قاعده در سلسله کائنات آن است که در همه [[عوالم]] وجود، اعم از مجردات محضه تا غیرمحضه و بالاخره در عالم ماده، [[مقام]] [[خلیفة اللّه]] که اول صادر از [[خداوند]] است، قبل از سایرین موجود باشد و [[شفیع]] دیگران در ارائه رحمتهای [[الهی]] بر خلایق گردد. | مفاد [[قاعده امکان اشرف]] این است که در [[سلسله]] [[نظام هستی]]، همیشه فرد [[اشرف]]، قبل از اخس، از [[فیض]] وجود و [[کمالات]] وجود بهرهمند میشود. معنای این قاعده در سلسله کائنات آن است که در همه [[عوالم]] وجود، اعم از مجردات محضه تا غیرمحضه و بالاخره در عالم ماده، [[مقام]] [[خلیفة اللّه]] که اول صادر از [[خداوند]] است، قبل از سایرین موجود باشد و [[شفیع]] دیگران در ارائه رحمتهای [[الهی]] بر خلایق گردد. | ||
اکنون میگوییم: نوع [[نبیّ]] و [[امام]]، در همه مراتب هستی، مقدم بر سایرین است؛ زیرا [[خلیفه]] [[پروردگار]] در میان [[مخلوقات]] میباشد و نبود او در هر مرتبه مساوی با قطع فیوضات الهی بر آن مرتبه است. بر همین اساس، [[حجج الهی]]{{عم}}، خواه [[نبی]] یا [[رسول]] و یا امام، در میان [[انسانها]]، نوع عالی و اشرف از سایر انواع [[انسانی]] هستند و هر نوعی که چنین باشد، از نظر رتبه وجودی، مقدم بر سایر انواع خواهد بود. پس نوع نبی و امام، مقدم بر سایر انواع انسانی در رتبه وجودی است و میباید برای [[افاضه]] فیوضات الهی بر انسانها، دائماً در میان آنها وجود داشته باشد<ref>شرح اصول کافی (صدرا) (ط، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۸۳ ه.ش)، ج۲، ص۴۷۶.</ref>. بنابراین، با وجود اخس -یعنی انسانهای عادی در عالم ۔ و گردش صحیح عالم بر مدار خود و عدم اختلال در ایصال [[رحمت الهی]] بر [[خلق]]، [[یقین]] میکنیم که [[حجت الهی]] در روی [[زمین]] موجود است؛ ولوظاهر و آشکار نباشد؛ چنان که [[امیر مؤمنان علی]]{{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ بَلَى لَا تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّةٍ إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً وَ إِمَّا خَائِفاً مَغْمُوراً لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَ بَيِّنَاتُهُ}}<ref>نهج البلاغة (للصبحی صالح) (ط. هجرت، ۱۴۱۴ ه.ق)، ص۴۹۷.</ref> | اکنون میگوییم: نوع [[نبیّ]] و [[امام]]، در همه مراتب هستی، مقدم بر سایرین است؛ زیرا [[خلیفه]] [[پروردگار]] در میان [[مخلوقات]] میباشد و نبود او در هر مرتبه مساوی با قطع فیوضات الهی بر آن مرتبه است. بر همین اساس، [[حجج الهی]]{{عم}}، خواه [[نبی]] یا [[رسول]] و یا امام، در میان [[انسانها]]، نوع عالی و اشرف از سایر انواع [[انسانی]] هستند و هر نوعی که چنین باشد، از نظر رتبه وجودی، مقدم بر سایر انواع خواهد بود. پس نوع نبی و امام، مقدم بر سایر انواع انسانی در رتبه وجودی است و میباید برای [[افاضه]] فیوضات الهی بر انسانها، دائماً در میان آنها وجود داشته باشد<ref>شرح اصول کافی (صدرا) (ط، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۸۳ ه.ش)، ج۲، ص۴۷۶.</ref>. بنابراین، با وجود اخس -یعنی انسانهای عادی در عالم ۔ و گردش صحیح عالم بر مدار خود و عدم اختلال در ایصال [[رحمت الهی]] بر [[خلق]]، [[یقین]] میکنیم که [[حجت الهی]] در روی [[زمین]] موجود است؛ ولوظاهر و آشکار نباشد؛ چنان که [[امیر مؤمنان علی]]{{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ بَلَى لَا تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّةٍ إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً وَ إِمَّا خَائِفاً مَغْمُوراً لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَ بَيِّنَاتُهُ}}<ref>نهج البلاغة (للصبحی صالح) (ط. هجرت، ۱۴۱۴ ه.ق)، ص۴۹۷.</ref><ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۳ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۳ ص ۳۱۱-۳۱۷.</ref> | ||
==پرسش مستقیم== | ==پرسش مستقیم== |