جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۲
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۱) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۲) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
[[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۱، ص۴۶۹.</ref> در بخش سوم کتابش ([[مخضرمین]]) از او یاد و در ابتدا سخن ابن منده را رد میکند و سپس با [[تمسک]] به گزارش [[بیعت]] او با عمر میگوید: [[بشر]] [[زمان رسول خدا]]{{صل}} را [[درک]] کرد و با هیئتی نزد عمر آمد و این مطلب میرساند که او در زمان رسول خدا{{صل}} مسن بوده است. وی در توصیف شکل ظاهری [[خلیفه دوم]] گوید: او مردی درشت اندام بود<ref>ابن سعد، ج۳، ص۲۴۸.</ref>. از او نقل شده است: نزد [[عمر بن خطاب]] رفتم، در حالی که مشغول [[غذا خوردن]] بود. گفتم: آمدهام با تو بیعت کنم. عمر گفت: مگر با [[امیر]] من بیعت نکردهای؟ گفتم: چرا، عمر گفت: وقتی با [[نماینده]] من بیعت کردی، گویا با من بیعت کردهای، در نقل دیگر است که بشر گفت: مردی نزد عمر آمد و بیعت کرد و گفت: بر آنچه [[راضی]] یا ناخشنودم با شما بیعت میکنم. عمر گفت: بر آنچه [[قدرت]] آن را داری بیعت کن <ref>ابن سعد، ج۶، ص۲۰۱ و ۲۰۲.</ref>. | [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۱، ص۴۶۹.</ref> در بخش سوم کتابش ([[مخضرمین]]) از او یاد و در ابتدا سخن ابن منده را رد میکند و سپس با [[تمسک]] به گزارش [[بیعت]] او با عمر میگوید: [[بشر]] [[زمان رسول خدا]]{{صل}} را [[درک]] کرد و با هیئتی نزد عمر آمد و این مطلب میرساند که او در زمان رسول خدا{{صل}} مسن بوده است. وی در توصیف شکل ظاهری [[خلیفه دوم]] گوید: او مردی درشت اندام بود<ref>ابن سعد، ج۳، ص۲۴۸.</ref>. از او نقل شده است: نزد [[عمر بن خطاب]] رفتم، در حالی که مشغول [[غذا خوردن]] بود. گفتم: آمدهام با تو بیعت کنم. عمر گفت: مگر با [[امیر]] من بیعت نکردهای؟ گفتم: چرا، عمر گفت: وقتی با [[نماینده]] من بیعت کردی، گویا با من بیعت کردهای، در نقل دیگر است که بشر گفت: مردی نزد عمر آمد و بیعت کرد و گفت: بر آنچه [[راضی]] یا ناخشنودم با شما بیعت میکنم. عمر گفت: بر آنچه [[قدرت]] آن را داری بیعت کن <ref>ابن سعد، ج۶، ص۲۰۱ و ۲۰۲.</ref>. | ||
از بِشر نقل شده است که در [[خانه]] [[مغیرة بن شعبه]] بودیم و مغیره گفت: دیدم رسول خدا{{صل}} [[وضو]] گرفت و بر خفین ([[کفش]]) مسح کرد<ref>ابن حبان، ج۴، ص۶۹؛ طبرانی، ج۲۰، ص۴۱۱.</ref>. این [[روایت]] در [[منابع فقهی]]، بر [[ضرورت]] به دلیل [[حفظ جان]] از [[دشمن]] یا سرما و مواردی از این قبیل حمل شده است؛ در غیر این صورت، مسح بر خفّین جایز نیست<ref>ر.ک: سید مرتضی، ص۱۲۱؛ طوسی، ج۱، ص۲۰۵؛ علامه حلی، ج۱، ص۶۶؛ شهرستانی، ج۲، ص۱۷۷.</ref>. وی از [[عمر بن خطاب]] و [[مغیرة بن شعبه]] روایت کرده است<ref>ابن حبان، ج۴، ص۶۹؛ ابن ابی حاتم، ج۲، ص۳۶۳.</ref> | از بِشر نقل شده است که در [[خانه]] [[مغیرة بن شعبه]] بودیم و مغیره گفت: دیدم رسول خدا{{صل}} [[وضو]] گرفت و بر خفین ([[کفش]]) مسح کرد<ref>ابن حبان، ج۴، ص۶۹؛ طبرانی، ج۲۰، ص۴۱۱.</ref>. این [[روایت]] در [[منابع فقهی]]، بر [[ضرورت]] به دلیل [[حفظ جان]] از [[دشمن]] یا سرما و مواردی از این قبیل حمل شده است؛ در غیر این صورت، مسح بر خفّین جایز نیست<ref>ر.ک: سید مرتضی، ص۱۲۱؛ طوسی، ج۱، ص۲۰۵؛ علامه حلی، ج۱، ص۶۶؛ شهرستانی، ج۲، ص۱۷۷.</ref>. وی از [[عمر بن خطاب]] و [[مغیرة بن شعبه]] روایت کرده است<ref>ابن حبان، ج۴، ص۶۹؛ ابن ابی حاتم، ج۲، ص۳۶۳.</ref><ref>[[حسین مرادینسب|مرادینسب، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «بشر بن قحیف عامری»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۲۴۰-۲۴۱.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |