جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۲
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\'\'\'\[\[(.*)\]\]\'\'\'(.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(206\,242\,\s299\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\sn...) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۲) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
در میان [[پادشاهان ایران]]، [[بیعت]] با راههای دیگری چون بوسیدن [[زمین]]، [[دست]] و پا نیز صورت میگرفت. ابتدا از این جهت که این [[کارها]] مصداق بارز [[اطاعت]] و [[انقیاد]] از فردی بوده است، به آنها مجازاً [[بیعت]] اطلاق میشده، اما به تدریج به صورت [[حقیقت]] عرفی درآمده است<ref>تاریخ ابن خلدون، ج۱، ص۲۶۲.</ref><ref>[[جعفر سبحانی|سبحانی، جعفر]]، [[بیعت ۲ (مقاله)|بیعت]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۲ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی، ج۲]].</ref>. | در میان [[پادشاهان ایران]]، [[بیعت]] با راههای دیگری چون بوسیدن [[زمین]]، [[دست]] و پا نیز صورت میگرفت. ابتدا از این جهت که این [[کارها]] مصداق بارز [[اطاعت]] و [[انقیاد]] از فردی بوده است، به آنها مجازاً [[بیعت]] اطلاق میشده، اما به تدریج به صورت [[حقیقت]] عرفی درآمده است<ref>تاریخ ابن خلدون، ج۱، ص۲۶۲.</ref><ref>[[جعفر سبحانی|سبحانی، جعفر]]، [[بیعت ۲ (مقاله)|بیعت]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۲ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی، ج۲]].</ref>. | ||
در [[جاهلیت]] رسم بود که پس از خرید و فروش، دو طرف معامله برای نشان دادن قطعیت معامله و تأکید بر [[لزوم]] آن، [[کف دست]] راست خود را بر [[کف دست]] دیگری میزدند و این کار را "[[بیعت]]" یا "صفقه" میخواندند. همچنین، چون میخواستند به [[حاکمان]] و رؤسای [[قبیله]] خویش اعلام [[وفاداری]] و [[فرمانبرداری]] کنند، با دست راست خویش، [[ دست]] راست آنان را میفشردند. به [[دلیل]] شباهت این کار، با آنچه در معاملات میکردند، نام این را نیز [[بیعت]] نهادند<ref>مقدمه ابن خلدون، ۲۰۹.</ref>. اندک اندک معنای [[بیعت]] تحول یافت و از آن، [[پیمان]] و [[تعهد]] [[وفاداری]] و [[فرمانبرداری]] را [[اراده]] کردند، نه نشانه ظاهریاش را<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۶۴.</ref>. | در [[جاهلیت]] رسم بود که پس از خرید و فروش، دو طرف معامله برای نشان دادن قطعیت معامله و تأکید بر [[لزوم]] آن، [[کف دست]] راست خود را بر [[کف دست]] دیگری میزدند و این کار را "[[بیعت]]" یا "صفقه" میخواندند. همچنین، چون میخواستند به [[حاکمان]] و رؤسای [[قبیله]] خویش اعلام [[وفاداری]] و [[فرمانبرداری]] کنند، با دست راست خویش، [[دست]] راست آنان را میفشردند. به [[دلیل]] شباهت این کار، با آنچه در معاملات میکردند، نام این را نیز [[بیعت]] نهادند<ref>مقدمه ابن خلدون، ۲۰۹.</ref>. اندک اندک معنای [[بیعت]] تحول یافت و از آن، [[پیمان]] و [[تعهد]] [[وفاداری]] و [[فرمانبرداری]] را [[اراده]] کردند، نه نشانه ظاهریاش را<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۶۴.</ref>. | ||
*معنای شایع [[بیعت]] در [[قرآن]]، [[روایات]]، [[تاریخ]]، [[کلام]] و [[فقه اسلامی]]، پیمانی است که با [[امام]]، [[حاکم]] یا کسی دیگر میبندند تا به گونه خاص یا عام از او [[فرمان]] برند<ref>لسان العرب؛ النهایة، ذیل واژه "بیع"؛ الالهیات، ۴/ ۶۳، تفسیر نمونه، ۱/ ۵۱۷؛ نظام الحکم فی الشریعة، ۱/ ۲۷۳؛ اندیشه سیاسی در اسلام معاصر، ۲۹.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۱۶۵.</ref>. | *معنای شایع [[بیعت]] در [[قرآن]]، [[روایات]]، [[تاریخ]]، [[کلام]] و [[فقه اسلامی]]، پیمانی است که با [[امام]]، [[حاکم]] یا کسی دیگر میبندند تا به گونه خاص یا عام از او [[فرمان]] برند<ref>لسان العرب؛ النهایة، ذیل واژه "بیع"؛ الالهیات، ۴/ ۶۳، تفسیر نمونه، ۱/ ۵۱۷؛ نظام الحکم فی الشریعة، ۱/ ۲۷۳؛ اندیشه سیاسی در اسلام معاصر، ۲۹.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۱۶۵.</ref>. | ||