جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۲
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۱) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۲) |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
*این [[تشبیه]] در [[غایت]] [[بلاغت]] است؛ و به خوبی نشان از حالت اینگونه افراد دارد. به این [[آیات]] نیز بنگرید: {{متن قرآن|إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ أَنْتُمْ إِلَّا تَخْرُصُونَ}}<ref>«به زودی مشرکان خواهند گفت: اگر خداوند میخواست ما و پدرانمان شرک نمیورزیدیم و چیزی را حرام نمیدانستیم؛ همینگونه پیشینیان آنها (پیامبران را) دروغگو شمردند تا آنکه عذاب ما را چشیدند؛ بگو: آیا نزدتان دانشی است تا آن را برای ما آشکار سازید؟ شما جز از گما» سوره انعام، آیه ۱۴۸.</ref>، {{متن قرآن|وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ لَمَسَّكُمْ فِي مَا أَفَضْتُمْ فِيهِ عَذَابٌ عَظِيمٌ إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِكُمْ وَتَقُولُونَ بِأَفْوَاهِكُمْ مَا لَيْسَ لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ وَتَحْسَبُونَهُ هَيِّنًا وَهُوَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيمٌ}}<ref>«و اگر بخشش و بخشایش خداوند در این جهان و در جهان واپسین بر شما نمیبود برای آنچه که در آن به سخن در آمدید عذابی سترگ به شما میرسید * آنگاه که آن را از زبان هم فرا میگرفتید و چیزی را که به آن دانشی نداشتید دهان به دهان میگفتید و آن را آسان میانگاشتید در حالی که آن نزد خداوند سترگ بود» سوره نور، آیه ۱۴-۱۵.</ref>، {{متن قرآن|وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا}}<ref>«و آنچه تو را بدان دانشی نیست، پی مگیر که از گوش و چشم و دل، هر یک، خواهند پرسید» سوره اسراء، آیه ۳۶.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۲۹۴.</ref>. | *این [[تشبیه]] در [[غایت]] [[بلاغت]] است؛ و به خوبی نشان از حالت اینگونه افراد دارد. به این [[آیات]] نیز بنگرید: {{متن قرآن|إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ أَنْتُمْ إِلَّا تَخْرُصُونَ}}<ref>«به زودی مشرکان خواهند گفت: اگر خداوند میخواست ما و پدرانمان شرک نمیورزیدیم و چیزی را حرام نمیدانستیم؛ همینگونه پیشینیان آنها (پیامبران را) دروغگو شمردند تا آنکه عذاب ما را چشیدند؛ بگو: آیا نزدتان دانشی است تا آن را برای ما آشکار سازید؟ شما جز از گما» سوره انعام، آیه ۱۴۸.</ref>، {{متن قرآن|وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ لَمَسَّكُمْ فِي مَا أَفَضْتُمْ فِيهِ عَذَابٌ عَظِيمٌ إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِكُمْ وَتَقُولُونَ بِأَفْوَاهِكُمْ مَا لَيْسَ لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ وَتَحْسَبُونَهُ هَيِّنًا وَهُوَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيمٌ}}<ref>«و اگر بخشش و بخشایش خداوند در این جهان و در جهان واپسین بر شما نمیبود برای آنچه که در آن به سخن در آمدید عذابی سترگ به شما میرسید * آنگاه که آن را از زبان هم فرا میگرفتید و چیزی را که به آن دانشی نداشتید دهان به دهان میگفتید و آن را آسان میانگاشتید در حالی که آن نزد خداوند سترگ بود» سوره نور، آیه ۱۴-۱۵.</ref>، {{متن قرآن|وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا}}<ref>«و آنچه تو را بدان دانشی نیست، پی مگیر که از گوش و چشم و دل، هر یک، خواهند پرسید» سوره اسراء، آیه ۳۶.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۲۹۴.</ref>. | ||
*این حالت، سرانجام به تقویت توهّمها و تخیّلات انسانی ختم شده، [[آدمی]] را در دریائی از توهّمات بیاساس فرو میبرد [[انحطاط]]. در این حال، [[مصائب]] یکی از پی دیگری به سوی او روی کرده او را پلّه پلّه در مراتب [[انحطاط]] فرو میغلتاند. توهّم [[برتری]] بر دیگران در این شمار است؛ آیا فرعونها و دیگر مستکبرانی که در طول [[تاریخ]]، [[برتری]] بر دیگران را [[حقّ]] خود دانسته تمامی [[مردمان]] را [[بندگان]] خود میشمردند، جز از آن است که به چنین توهّمی دچار بودهاند؟. | *این حالت، سرانجام به تقویت توهّمها و تخیّلات انسانی ختم شده، [[آدمی]] را در دریائی از توهّمات بیاساس فرو میبرد [[انحطاط]]. در این حال، [[مصائب]] یکی از پی دیگری به سوی او روی کرده او را پلّه پلّه در مراتب [[انحطاط]] فرو میغلتاند. توهّم [[برتری]] بر دیگران در این شمار است؛ آیا فرعونها و دیگر مستکبرانی که در طول [[تاریخ]]، [[برتری]] بر دیگران را [[حقّ]] خود دانسته تمامی [[مردمان]] را [[بندگان]] خود میشمردند، جز از آن است که به چنین توهّمی دچار بودهاند؟. | ||
*[[خیال]] [[برتری]] بر دیگران، اینگونه در [[قرآن کریم]] تصویر شده است: {{متن قرآن|إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>«بیگمان فرعون در زمین (مصر) گردنکشی ورزید و مردم آنجا را دستهدسته کرد» سوره قصص، آیه ۴.</ref>. پُر واضح است که این حالت، ویژه شخص [[فرعون]] نبوده و تمامی متوهّمان روزگاران، در تمامی مکانها، از همین [[رذیلت]] [[رنج]] میبرده و دیگران را نیز به [[رنج]] میافکندهاند. | * [[خیال]] [[برتری]] بر دیگران، اینگونه در [[قرآن کریم]] تصویر شده است: {{متن قرآن|إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>«بیگمان فرعون در زمین (مصر) گردنکشی ورزید و مردم آنجا را دستهدسته کرد» سوره قصص، آیه ۴.</ref>. پُر واضح است که این حالت، ویژه شخص [[فرعون]] نبوده و تمامی متوهّمان روزگاران، در تمامی مکانها، از همین [[رذیلت]] [[رنج]] میبرده و دیگران را نیز به [[رنج]] میافکندهاند. | ||
*فراتر از آن امّا، مصیبتی است که در نتیجه همین توهّمات، به برخی از طالبان کمال روی میکند. سالکی که در اثر اوهام، خود را در مرتبه مردان یگانه روزگار ببیند، و اوهام [[نفس]] را مراتب [[برتر]] [[مکاشفه]] پندارد، به چنین در دی مبتلاست؛ و چه بسیار دیدهایم که این کسان با اختراع مکاتب [[جدید]] و اندیشههای نااستوار و بیپایه، نه تنها خود به [[گمراهی]] افتادهاند که کسان بسیاری را نیز به ظلالت دچار نمودهاند. سالکی که در ابتدای [[سلوک]]، خود را چونان کسی پندارد که [[چهل]] سال [[سلوک]] کرده و [[مصائب]] آن را تحمّل نموده است، به همین آفت روحی دچار شده است. | *فراتر از آن امّا، مصیبتی است که در نتیجه همین توهّمات، به برخی از طالبان کمال روی میکند. سالکی که در اثر اوهام، خود را در مرتبه مردان یگانه روزگار ببیند، و اوهام [[نفس]] را مراتب [[برتر]] [[مکاشفه]] پندارد، به چنین در دی مبتلاست؛ و چه بسیار دیدهایم که این کسان با اختراع مکاتب [[جدید]] و اندیشههای نااستوار و بیپایه، نه تنها خود به [[گمراهی]] افتادهاند که کسان بسیاری را نیز به ظلالت دچار نمودهاند. سالکی که در ابتدای [[سلوک]]، خود را چونان کسی پندارد که [[چهل]] سال [[سلوک]] کرده و [[مصائب]] آن را تحمّل نموده است، به همین آفت روحی دچار شده است. | ||
*[[برتر]] و بدتر از ایندو امّا، توهّم بزرگی است؛ و افسوس که این توهّم گاه چنان در [[نفس]] [[آدمی]] [[استوار]] میگردد، که خود را همشأن [[حضرت حق]] دانسته بر او [[استکبار]] میورزد!؛ به این [[آیه]] بنگرید: {{متن قرآن|يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَمِيعًا فَيَحْلِفُونَ لَهُ كَمَا يَحْلِفُونَ لَكُمْ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ عَلَى شَيْءٍ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْكَاذِبُونَ}}<ref>«روزی که خداوند همه آنان را برانگیزد، و برای او سوگند میخورند- همان گونه که برای شما سوگند میخورند- و گمان دارند که ارزشی دارند ، آگاه باشید آنانند که دروغگویند» سوره مجادله، آیه ۱۸.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۲۹۴-۲۹۵.</ref>. | * [[برتر]] و بدتر از ایندو امّا، توهّم بزرگی است؛ و افسوس که این توهّم گاه چنان در [[نفس]] [[آدمی]] [[استوار]] میگردد، که خود را همشأن [[حضرت حق]] دانسته بر او [[استکبار]] میورزد!؛ به این [[آیه]] بنگرید: {{متن قرآن|يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَمِيعًا فَيَحْلِفُونَ لَهُ كَمَا يَحْلِفُونَ لَكُمْ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ عَلَى شَيْءٍ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْكَاذِبُونَ}}<ref>«روزی که خداوند همه آنان را برانگیزد، و برای او سوگند میخورند- همان گونه که برای شما سوگند میخورند- و گمان دارند که ارزشی دارند ، آگاه باشید آنانند که دروغگویند» سوره مجادله، آیه ۱۸.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۲۹۴-۲۹۵.</ref>. | ||
===[[ترس]] و [[اندوه]]=== | ===[[ترس]] و [[اندوه]]=== | ||
*در شمار حالاتی که با [[یقین]] - و تمامی [[محاسن]] آن - در [[مخالفت]] و تضادّ است، حالت "[[اندوه]] بر آنچه گذشت و [[ترس]] از آنچه خواهد آمد" را ذکر کردهاند. | *در شمار حالاتی که با [[یقین]] - و تمامی [[محاسن]] آن - در [[مخالفت]] و تضادّ است، حالت "[[اندوه]] بر آنچه گذشت و [[ترس]] از آنچه خواهد آمد" را ذکر کردهاند. | ||
*این حالت به هیچ وجه با [[یقین]]، و حتّی مرتبه نخست آن -: [[علم الیقین]] - جمع نمیشود؛ چراکه [[یقین]] باوران را نه ترسی است و نه اندوهی: {{متن قرآن|أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«آگاه باشید که دوستان خداوند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین میشوند» سوره یونس، آیه ۶۲.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۲۹۵.</ref>. | *این حالت به هیچ وجه با [[یقین]]، و حتّی مرتبه نخست آن -: [[علم الیقین]] - جمع نمیشود؛ چراکه [[یقین]] باوران را نه ترسی است و نه اندوهی: {{متن قرآن|أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«آگاه باشید که دوستان خداوند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین میشوند» سوره یونس، آیه ۶۲.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۲۹۵.</ref>. | ||
*[[یقین]] به [[قضاء و قدر]] [[الهی]]، [[اندوه]] بر گذشته و [[ترس]] از [[آینده]] را از [[نفس]] [[آدمی]] میزداید، و او را به ساحل [[آرامش]] رهنمون میگردد: {{متن قرآن|مَا أَصَابَ مِن مُّصِيبَةٍ فِي الأَرْضِ وَلا فِي أَنفُسِكُمْ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مِّن قَبْلِ أَن نَّبْرَأَهَا إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ وَاللَّهُ لا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ}}<ref> هیچ گزندی در زمین و به جانهایتان نمیرسد مگر پیش از آنکه آن را پدید آوریم، در کتابی (آمده) است؛ این بر خداوند آسان است تا بر آنچه از دست شما رفت دریغ نخورید و بر آنچه به شما دهد شادی نکنید و خداوند هیچ خود پسند خویشتن ستایی را دوست نمیدارد؛ سوره حدید، آیه: ۲۲-۲۳.</ref>. | * [[یقین]] به [[قضاء و قدر]] [[الهی]]، [[اندوه]] بر گذشته و [[ترس]] از [[آینده]] را از [[نفس]] [[آدمی]] میزداید، و او را به ساحل [[آرامش]] رهنمون میگردد: {{متن قرآن|مَا أَصَابَ مِن مُّصِيبَةٍ فِي الأَرْضِ وَلا فِي أَنفُسِكُمْ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مِّن قَبْلِ أَن نَّبْرَأَهَا إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ وَاللَّهُ لا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ}}<ref> هیچ گزندی در زمین و به جانهایتان نمیرسد مگر پیش از آنکه آن را پدید آوریم، در کتابی (آمده) است؛ این بر خداوند آسان است تا بر آنچه از دست شما رفت دریغ نخورید و بر آنچه به شما دهد شادی نکنید و خداوند هیچ خود پسند خویشتن ستایی را دوست نمیدارد؛ سوره حدید، آیه: ۲۲-۲۳.</ref>. | ||
*بسیاری از بیماریهای روحی و جسمی - همچون افسردگی و [[ضعف]] اعصاب -، در شمار نتائج همین [[رذیلت]] است. از اینروست که اساتید [[اخلاق]]، همواره درپی برحذر داشتن سالکان از آن و نیز معالجه آن در [[نفوس]] مبتلایان به آن بودهاند<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۲۹۶.</ref>. | *بسیاری از بیماریهای روحی و جسمی - همچون افسردگی و [[ضعف]] اعصاب -، در شمار نتائج همین [[رذیلت]] است. از اینروست که اساتید [[اخلاق]]، همواره درپی برحذر داشتن سالکان از آن و نیز معالجه آن در [[نفوس]] مبتلایان به آن بودهاند<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۲۹۶.</ref>. | ||
===[[وسوسه|وسوسه و تردیدهای ذهنی]]=== | ===[[وسوسه|وسوسه و تردیدهای ذهنی]]=== |