بحث:مقام ولایت الهی

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۸ ژوئن ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۴۹ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

سید علی حسینی میلانی

در کتاب: با پیشوایان هدایتگر جلد 4


یا وَلِیَّ اللهِ إنَّ بَینی وَ بینَ اللهِ عَزَّوَجَلَّ ذُنُوباً لا یَاتی عَلَیها إلّا رِضاکُم؛ ای ولی خدا! همانا میان من و خدای عزوجل گناهانی است که آن‌ها را جز رضایت شما محو و پاک نمی‌کند. بعد از سه جمله دعای قرآنی، زائر به امام (ع) یا به همۀ امامان معصوم –که همه‌شان را با هم زیارت می‌کنیم- چنین خطاب می‌کند: ای کسانی که خداوند متعال به شما مقامات بلندی داده است و در اثر عبادت و بندگی در درگاه ربوبی، مقرّب هستید، بین من و خدای من، گناهانی وجود دارد و من معصیت کار در درگاه الهی هستم که شما باید وساطت کنید. به راستی اگر مورد رضایت ائمه اطهار (ع) نباشیم و مأموران الهی بخواهند خیلی سخت‌گیری کنند و با دقت به حساب انسان برسند، کار بسیار خراب است؛ چرا که به هر حال، انسان معصوم نیست؛ بلکه بنده‌ای ضعیف، عاجز و ناتوانی بیش نیست. البته ما می‌خواهیم در این مسیر گام برداریم و بالا برویم و واقعاً می‌خواهیم که توفیقش را به خودشان عنایت کنند و راهشان را هم باید خودشان ارائه نمایند. به هر حال، از انسان گناه سر می‌زند. در دعای ابوحمزه می‌خوانیم: .... إلهی! لم أعصک حین عصیتک و أنا بربوبیّتک جاحد، و لا بأمرک مستخفّ، و لا لعقوبتک متعرّض، و لا لو عیدک متهاون، لکن خطیئة عرضت و سوّلت لی نفسی و غلبنی هوای و أعانتنی علیها شقوتی @مصباح المتهجد: 589، اقبال الأعمال: 1 / 166، بحار الانوار: 95 / 88. در این دو منبع به جای «أعاننی». «أعانتنی» آمده است& ای خدا من! آن‌گاه که از تو فرمان کردم، پروردگاری تو را انکار نکردم، فرمان تو را سبک نشمردم، به کیفر تو اعتراض ننمودم و وعده مجازات تو را بی‌اهمیت ندانستم؛ بلکه گناهم خطایی بود که برای من عارض شد، نَفسم بر جلوه کرد، هوا و هوس بر من چیره شد و بدبختیم با آن همکاری کرد... در دعای کمیل در شب‌های جمعه چنین می‌خوانیم: ... لا إله إلّا أنت، سبحانک و بحمدک، ظلمت نفسی و تجرّأت بجهلی... اللهمّ عظم بلائی و أفرط بی سوء حالی، و قصرت بی أعمالی و قعدت بی أغلالی، و حبسنی عن نفعی بعد أمالی، و خدعتنی الدنیا بغرورها و نفسی بخیانتها... .@القبال الاعمال: 3 / 332 و 333، مصباح المتهجد: 845.& ... خدایی جز تو نیست، تو پاک و منزّهی و به حمد و سپاس تو مشغولم، به خودم ستم نمودم و به نادانی خود در برابر تو جرأت کردم... خدایا! بلا و گرفتاری من بزرگ است، حالم بسیار ناخوش و اعمالم نارسات، زنجیرهای علایق مرا در بند کشیده، آرزوهای دور از هر سودی مرا باز داشته، دنیا به خدعه و غرور و نَفسم به خیانت مرا فریب داده است... واقعاً هم همین طور است. گناهانی که از ما سر می‌زند از روحی جهالت و غلبه هوای نَفس است. به این دلیل وقتی بیدار می‌شویم پشیمان می‌شویم و استغفار می‌کنیم و نمی‌خواهیم گردن کلفتی نماییم. بر این اساس، باید ائمّه اطهار (ع) ما را شفاعت کنند. البته هر گناهی که از بنده در برابر خداوند متعال سر بزند با توجه به عظمت خداوند متعال، گناه بزرگی است. از طرفی، گناهانی از انسان سر می‌زند که ناگفتنی است؛ گناهانی که در خلوت‌ها و فرصت‌هایی شیطان بر او غالب می‌شود جز خداوند متعال، هیچ فردی بر آن گناه، اطلاع ندارد. از این رو، ما به ائمه اطهار (ع) خطاب می‌کنیم: شما هستید که قرب و منزلت دارید. شما ولایت مطلقه دارید، مادامی که در خانه شما را بلد هستیم و شما ما را طرد نکرده‌اید جای دیگر نمی‌رویم. اگر شما ما را بپذیرید و ما را شفاعت کنید، مشکل حل می‌شود. پس به حق آن خدایی که شما را محرم اسرار خودش قرار داده و مطالبی را به شما گفته که به دیگران نگفته... بخشش گناهان ما را از خدای متعال بخواهید. آری، خدای سبحان به امامان هدایت‌گر (ع) مطالبی را گفته که به دیگران نگفته است. البته اگر آن بزرگواران خواستند به کسی می‌گویند و اگر نخواستند نمی‌گویند که قرآن کریم می‌فرماید: «هَٰذَا عَطَاؤُنَا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِكْ بِغَيْرِ حِسَابٍ»؛@سورۀ ص (38): آیۀ 39.& این عطای ماست، به هر کس می‌خواهی و صلاح می‌بینی ببخش، و از هر کس می‌خواهی خودداری کن، و حسابی بر تو نیست.& فَبِحَقِّ مَنِ ائتَمَنَکُم عَلی سِرِّهِ؛ پس به حق آن خدایی که شما را امین به راز خود کرده. ما در فراز پایانی زیارت جامعه، به ائمه اطهار (ع) التماس می‌کنیم و قسم می‌دهیم به آن خدایی که شما را آن قدر مقرب خودش قرارداده که امین سرّش گشته‌اید... وَ استَرعاکُم اَمرَ خَلقِهِ؛ و سرپرستی کار خلق خود را به شما واگذارده.


ص351 تا 353