الفصول المهمة فی أصول الأئمة ج۳ (کتاب)

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Basim (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۳۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

این کتاب، جلد سوم از مجموعهٔ سه‌جلدی الفصول المهمة فی أصول الأئمة است، به زبان عربی در بردارنده قواعد کلی که از ائمه اطهار(ع) درباره اصول دین و فروع دین و طب و اصول فقه می‌باشد. پدیدآورندهٔ این اثر محمد حر‌ عاملی است و انتشارات مؤسسه معارف اسلامی امام رضا(ع) انتشار آن را به عهده داشته است[۱].

الفصول المهمة فی أصول الأئمة(ع)، ج ۳
زبانعربی
نویسندهمحمد حر‌ عاملی
تحقیق یا تدوینمحمد قائینی
موضوعامامت و ولایت
مذهب[[شیعه]][[رده:کتاب شیعه]]
ناشر[[:رده:انتشارات انتشارات مؤسسه معارف اسلامی امام رضا(ع)|انتشارات انتشارات مؤسسه معارف اسلامی امام رضا(ع)]][[رده:انتشارات انتشارات مؤسسه معارف اسلامی امام رضا(ع)]]
محل نشرقم، ایران
سال نشر۱۳۷۶ ش
شابک(نامعلوم)
شماره ملی‏‫‭م۸۰-۱۳۸۸۹

دربارهٔ کتاب

در معرفی این کتاب آمده است: «مؤلف، در مقدمه‌ای که بر کتاب نوشته تقاضای دوستان را برای جمع‌آوری کتابی در کلیات انگیزه خود را برای نوشتن چنین کتابی معرفی کرده و با اشاره به نامی که خود بر کتاب نهاده اقدام به بیان دوازده مقدمه که فواید مهمی در آنها هست و تعدادشان نیز از باب تبرک به این مقدار رسیده می‌نماید. این مقدمات در مورد حجیت نصّ عامّ ظاهر العموم در افراد ظاهره الفردیه‌اش می‌باشد که به قول مؤلف برخی از اخبار مؤید این معنا می‌باشند.

صد و بیست باب در مورد اصول دین بیان شده، در مورد اصول فقه هم هشتاد و چهار باب تبیین گردیده، ابواب چهل و شش‌گانه فقهی موضوع دیگر بخش کتاب است که هر یک از آنها نیز دارای فروعاتی می‌باشد، در بخش طب صد و چهل و یک باب وجود دارد، نوادر کلیات نام آخرین بخش کتاب است که دارای صد و سی و هشت باب می‌باشد.

فهرست کتاب

فصل‌های مسائل کلی مرتبط با طب و مسائل مرتبط به آن

  • فصل: مریضی از خداوند می‌باشد و درمان نیز از خداوند متعال می‌باشد؛
  • فصل: انواع داروهای نافع؛
  • فصل: در درمان با دارو و بریدن زخم و سوزاندن با آتش و دارویی که مقداری سم در آن باشد که با وجود آن گمان مرگ نرود و تمامی داروهای دیگر ایرادی وجود ندارد، مگر داروهای حرام؛
  • فصل: آنچه که مریض باید از آن پرهیز نماید؛
  • فصل: پس از هفت روز دیگر پرهیزی نخواهد بود؛
  • فصل: مستحب بودن مداوا نکردن تا زمانی که صبر امکان داشته باشد و خطری وجود نداشته باشد؛
  • فصل: ضرورت مداوا کردن به هنگام نیاز و وجود خطر در صورت ترک مداوا؛
  • فصل: هیچ دارویی برای تب نافع‌تر از آب خنک و دعا کردن و مصرف شکر در ناشتا نیست؛
  • فصل: هیچ دارویی همانند صدقه نافع‌تر برای تمام مریضی‌ها نیست؛
  • فصل: دعا نمودن درمانی برا تمام بیماری‌هاست؛
  • فصل: تربت امام حسین(ع) درمانی برای تمام بیماری‌هاست و امنیتی از هر ترس است؛
  • فصل: برخی داروهای بلغم؛
  • فصل: برخی از مواردی که دیده را بینا می‌کند؛
  • فصل: شرایط شفا یافتن با تربت امام حسین(ع)، درود بر صاحب آن؛
  • فصل: شفا یافتن با خاک قبر پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ع)؛
  • فصل: شفا یافتن با گِل ارمنی؛
  • فصل: هر بیماری از پرخوری است مگر تب؛
  • فصل: آنچه از سفره غذا می‌ریزد درمان تمام بیماری‌هاست خصوصا درد خاصره؛
  • فصل: آنچه از دعا که غذا به همراه آن ضرر ندارد و مستحب می‌باشد؛
  • فصل: بیماری‌هایی که با شروع غذا با نمک و پایان غذا با نمک درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که تمامی بیماری‌ها را به جز بیماری مرگ درمان می‌نماید؛
  • فصل: بیماری که با سعد درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که باعث فراموشی می‌گردد؛
  • فصل: چاق‌کننده و لاغرکننده؛
  • فصل: آنچه که با نان برنج درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با سویق درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با گوشت گاو و غذای آب‌پز درمان می‌گردد؛
  • فصل: درمان با لبنیات گاو و چربی‌های آن؛
  • فصل: آنچه که با گوشت کبک و گوشت پرنده قطا درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که برای همه چیز نافع است و آنچه که برای همه چیز مضر است؛
  • فصل: آنچه که با حلیم درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با خوردن تخم‌مرغ درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با نمک درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با زیتون درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با عسل درمان می‌گردد، و اینکه عسل درمان تمام بیماری‌هاست؛
  • فصل: آنچه که با عسل و سیاه‌دانه درمان می‌شود؛
  • فصل: آنچه با شکر درمان می‌گردد؛
  • فصل: درمان با داروی تلخ در غیر موارد اضطراری توصیه نمی‌شود؛
  • فصل: آنچه که باید با شکر سلیمانی و طبرزد درمان گردد؛
  • فصل: آنچه که با بلدرچین(سمن) درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با شیر درمان می‌گردد؛
  • فصل: در شیر ضرری وجود ندارد؛
  • فصل: آنچه که با پنیر و گردو درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با برنج درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با لوبیا و ماش درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با خرما درمان می‌گردد؛
  • فصل: در هر محصولی سمی وجود دارد، پس شستن آن قبل از خوردنش لازم است؛
  • فصل: آنچه که با سیب درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با سویق سیب درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با "کمأة" درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با انجیر درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با گلابی درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با آلو درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با درخت "غبیراء" درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با کاسنی درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با پونه درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با تره درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با سداب درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با چغندر درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با کدو درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با ترب درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با هویج درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با شلغم درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با بادمجان درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با پیاز درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با شنبلیله درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با داروی "اطریفل" درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با عناب درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با حنظل درمان می‌گردد؛
  • فصل: اشکالی در درمان مریض‌های یهودی و مسیحی نیست؛
  • فصل: آنکه درمان نکردن او در صورت امکان بهتر است؛
  • فصل: آنچه که با گیاهان "صبر"، "مرّ" و "کافور" درمان می‌گردد؛
  • فصل: نوشیدن فراوان آب، ماده‌ای برای درمان هر بیماری؛
  • فصل: قطعا نوشیدن آب زمزم به قصد شفا، شفای هر بیماری است؛
  • فصل: قطعا نوشیدن آب ناودان کعبه شفا و درمان است؛
  • فصل: قطعا باقیمانده غذای مؤمن شفا و درمان است؛
  • فصل: قطعا آب باران اگر بر آن سوره‌های حمد و اخلاص و معوذتین هفتاد مرتبه خوانده شود، شفای هر بیماری است؛
  • فصل: قطعا اثری از هر آشامیدنی یا خوردنی تا چهل روز در بدن باقی می‌ماند؛
  • فصل: درمان نمودن با نوشیدنی یا خوردنی حرام جایز نیست؛
  • فصل: درمان نمودن با حرام از قبیل باده و هر شراب مست‌کننده جایز نیست؛
  • فصل: آنچه که با شستن موضع مدفوع با آب سرد درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که برای درمان دندان‌ها و لثه به کار می‌رود؛
  • فصل: داروهای تب؛
  • فصل: آنچه که با حجامت درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که برای درمان پرخوری و چاقی به کار می‌رود؛
  • فصل: آنچه که برای درمان درد لگن خاصره به کار می‌رود؛
  • فصل: جایز بودن درمان با ادرار شتر و گاو و گوسفند، و شیر ماده الاغ؛
  • فصل: آنچه که باعث قطع خونریزی زن می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که باعث درمان ضعف قلب و بدن می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که بیماری قولنج را درمان می‌کند؛
  • فصل: آنچه که کرم در شکم را درمان می‌کند؛
  • فصل: آنچه که غلبه بلغم و صفرا را درمان می‌نماید و گوشت را زیاد و کم می‎کند؛
  • فصل: آنچه که رطوبت و یبوست را درمان می‌سازد؛
  • فصل: استفراغ برای هر بیماری نافع است؛
  • فصل: آنچه که با اسپند و کندر درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با سیاهدانه درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که تکرر دردناک ادرار را درمان می‌سازد؛
  • فصل: آنچه که بادهای پیچیده که باعث کج شدن صورت و چشم می‌گردد را درمان می‌نماید؛
  • فصل: آنچه که بیماری پیسی و بهق را درمان می‌سازد؛
  • فصل: آنچه که سردرد را درمان می‌سازد؛
  • فصل: آنچه که سنگ کلیه و مثانه را درمان می‌سازد؛
  • فصل: آنچه که بیماری یرقان را درمان می‎سازد؛
  • فصل: آنچه که درد گوش را درمان می‎سازد؛
  • فصل: آنچه که تشنگی بسیار و خشکی دهان و آب دهان را درمان می‌سازد؛
  • فصل: گردآورنده‌ی داروی تمام بیماری‌ها؛
  • فصل: آنچه که بواسیر را درمان می‌نماید؛
  • فصل: آنچه که کثیفی بسیار را درمان می‌کند؛
  • فصل: آنچه که با اثمد درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که درد چشم را درمان می‌کند؛
  • فصل: آنچه که بیماری سل را درمان می‌کند؛
  • فصل: آنچه که سرفه را درمان می‌نماید؛
  • فصل: آنچه که سفیدی چشم و درد دندان و باد در مفاصل را درمان می‌کند؛
  • فصل: آنچه که سردی سر را درمان می‌نماید؛
  • فصل: آنچه که باد ام صبیان را درمان می‌نماید؛
  • فصل: آنچه که رطوبت و ضعف نوزاد را برطرف می‌سازد؛
  • فصل: آنچه که گزیدگی مار و عقرب را درمان می‌سازد؛
  • فصل: آنچه که درد شکم را درمان می‌نماید؛
  • فصل: آنچه که بیماری فلج و تشنج را درمان می‌سازد؛
  • فصل: آنچه که درد حلق را درمان می‌کند؛
  • فصل: آنچه که سردی معده و تپش قلب را درمان می‌کند؛
  • فصل: آنچه که درد طحال را درمان می‌نماید؛
  • فصل: آنچه که درد کلیه را درمان می‌سازد؛
  • فصل: آنچه که شکم درد را درمان می‌کند؛
  • فصل: آنچه که دردهای بدن و غلبه حرارت را درمان می‌سازد؛
  • فصل: آنچه که دل‌پیچه را درمان می‌نماید؛
  • فصل: آنچه که درد قلب را درمان می‌نماید؛
  • فصل: آنچه که بواسیر و باد را درمان می‌سازد؛
  • فصل: شیر شتر درمان هر بیماری است؛
  • فصل: آنچه که برص و جذام و بیماری خبیث را درمان می‌سازد؛
  • فصل: آنچه که ترس را درمان می‌سازد؛
  • فصل: آنچه که جنون و صرع را درمان می‌نماید؛
  • فصل: آنچه که به وسیله‌ی داروی شافیه درمان می‌گردد، و این دارو درمان بسیاری از بیماری‌هاست؛
  • فصل: آنچه که تمام بیماری‌ها را درمان می‌سازد؛
  • فصل: آنچه که زودانزالی را درمان و موجب کثرت منی می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با بادمجان درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که زخم را درمان می‌سازد؛
  • فصل: آنچه که با نماز شب درمان می‎گردد؛
  • فصل: آنچه که با مسافرت خصوصا سفر حج و عمره درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با روزه درمان می‌گردد؛
  • فصل: سخنانی در توصیف بدن‌ها؛
  • فصل: آنچه که زن مستحاضه بدان درمان می‌گردد؛

نوادر الكليات

  • باب: جملة من أصناف الناس الذين لا ينجب منهم أحد و لا يفعلون الخير إلا نادرا؛
  • باب: ان لكل اهل بيت حجة يحتج به عليهم يوم القيامة؛
  • باب: نبذة من الخصال التى لا يخلو منها احد إلا نادرا؛
  • باب: انه ما من خلق الا و قد امر عليه آخر يغلبه ؛
  • باب: انه لا يكون البرق إلّا وقت المطر و لو كان في مكان آخر؛
  • باب: انه لا يدعو احد الى ضلال الا وجد من يتابعه؛
  • باب: انه ما من قطرة تنزل من السماء الا و معها ملك ؛
  • باب: ان المطر ينزل فى كل يوم في مكان ما؛
  • باب: انه ما خرجت ريح قط الا بمكيال الّا ريح عاد و ما نزل مطر قط الّا بوزن الا زمن نوح(ع)؛
  • باب: انه ليس من سنة اقل مطرا من سنة؛
  • باب: ان كل مولود يولد على الفطرة؛
  • باب: ان ذكر اللّه حسن على كل حال؛
  • باب: وجوه الرؤيا؛
  • باب: ان كل ريح موكل بها ملك، و كلّ ريح لها اسم؛
  • باب: اول ما خلق اللّه؛
  • باب: انه لا عدوى و لا طيرة و نحوهما؛
  • باب: استحباب التسمية عند كل فعل؛
  • باب: انه لا اسراف فيما يصلح البدن؛
  • باب: استحباب التمشط عند كل صلوة فرض أو نفل؛
  • باب: استحباب الادهان بدهن البنفسج و اختياره على سائر الادهان؛
  • باب: ان انفع الادهان للبدن الرازقي و هو الزنبق؛
  • باب: استحباب اختيار الآس و الورد على انواع الريحان؛
  • باب: ان العرب كانت اقرب الى الدين الحنيفى من المجوس في جميع الأشياء؛
  • باب: انه لا يبغض عليا و الأئمة إلّا منافق أو ولد زنا أو من حملت به أمه في الحيض؛
  • باب: انه يكتب للمريض كل ما كان يعمله في صحته من الحسنات لا من السيئات ان كان مؤمنا ؛
  • باب: ان المرض كفارة لذنوب المؤمن ؛
  • باب: عدم جواز الشكوى الى أحد من أهل الخلاف و جوازها إلى المؤمنين؛
  • باب: ان من فعل شيئا من أفعال الخير عن الميت كالصلوة و الصوم و الحج و غيرها، ضوعف الثواب للحي و الميت؛
  • باب: ان كل من حضره الموت، يوكل به ابليس شيطانا يضله؛
  • باب: ان كل مؤمن لا يخرج عن الدنيا إلا برضا منه؛
  • باب: انه ينبغى لمن عمل عملا ان يحكمه؛
  • باب: كراهة كتم موت ميت مات فى غيبته؛
  • باب: استحباب احتساب موت الاولاد و الصبر عليه؛
  • باب: استحباب الاسترجاع عند كل مصيبة و كلما تذكر مصيبة؛
  • باب: وجوب الرضا بالقضاء مطلقا ؛
  • باب: انه ينبغى الصبر على المصائب و البلايا؛
  • باب: ان اشد الناس بلاء الأنبياء ثم الأوصياء ثم الأماثل؛
  • باب: انه ما من اهل بيت الّا و ملك الموت يتصفحهم كل يوم خمس مرات؛
  • باب: انه لا بأس بلبس جميع الجلود إلا ما استثنى ؛
  • باب: كراهة لبس الثياب السواد إلّا ما استثنى؛
  • باب: انه ينبغى للشيعة ان يتزينوا بما قدروا عليه ؛
  • باب: ان خير لباس كل زمان، لباس اهله؛
  • باب: كراهة الشهرة فى الملابس و المراكب و غيرها؛
  • باب: انه لا ينبغى التختم بغير الفضة؛
  • باب: جواز لبس كل لون من الثياب؛
  • باب: ما ينبغى أن يقال عند تلاوة أنواع من الآيات؛
  • باب: جواز القرائة بالقراءات المشهورة بين العامة لا بالقراءات المروية، في زمن الغيبة ؛
  • باب: استحباب تعلّم الناس القران و تعليمه الناس عينا و وجوبه كفاية؛
  • باب: استحباب قرائة القرآن على كل حال إلا ما استثنى؛
  • باب: استحباب كثرة تلاوة القرآن، و ان كل حرف منه، له ثواب؛
  • باب: وجوب سجود التلاوة على القارئ، كلما قرأ عزيمة و على المستمع، كلما استمع؛
  • باب: انه يستحب للانسان ان يسجد كلما ذكر نعمة لله عليه او يضع خده على التراب او على القربوس ان كان راكبا و يسجد كلما تجددت نعمة للّه عليه؛
  • باب: ان كل دعاء مشروع يدعو به مؤمن فهو مستجاب او موجب للثواب او دفع العقاب؛
  • باب: استحباب اختيار الدعاء على سائر العبادات المستحبة؛
  • باب: انه يستحب للانسان ان يطلب كلما يحتاج اليه من اللّه صغيرا كان أو كبيرا؛
  • باب: ان الدعاء يرد انواع البلاء؛
  • باب: ان كل عين باكية يوم القيامة الا ثلاث؛
  • باب: ان كل شيء له حد الا الذكر فينبغي الاكثار منه و لا حد له في الكثرة؛
  • باب: ان كل نعمة، يجزي في شكرها الاعتراف بها و قول: الحمد لله؛
  • باب: استحباب ذكر اللّه و النبى(ص) و الائمة(ع) في كل مجلس؛
  • باب: وجوب الصلوة على محمد و آله كلما ذكر؛
  • باب: استحباب تقديم الصلوة على محمد و آله كلما ذكر احد من الانبياء و اراد ان يصلي عليه؛
  • باب: استحباب التهليل و اختياره على سائر الأذكار؛
  • باب: ان لكل شىء زكاة؛
  • باب: ان اللّه ما امر ملائكته بالدعاء لاحد إلا استجاب لهم فيه؛
  • باب: ما لا ينبغى السفر الا لأجله؛
  • باب: ان الطيرة على ما تجعل و انه لا ينبغى الالتفات إليها؛
  • باب: انه لا يجوز تعلم احكام النجوم و احوالها إلا ما يهتدى به في بر أو بحر و انه لا يجوز الحكم بها؛
  • باب: جملة ممن لا يجوز العمل بقولهم؛
  • باب: ان من تصدق فليسافر أى يوم شاء و لو في ايام المكروهة؛
  • باب: ان على ذروة كل جسر شيطانا فينبغى التسمية عنده؛
  • باب: ان لكل شىء ذروة؛
  • باب: انه لا ينبغى الاسراف في شىء الا في الحج و العمرة؛
  • باب: انه ينبغى لمن اراد سفرا ان يعلم اخوانه و ينبغي لهم اذا قدم أن يأتوه؛
  • باب: حقوق الدواب على اربابها؛
  • باب: كراهة ضرب وجوه الدواب و كل ذي روح؛
  • باب: ان كل لهو باطل الا ثلاثة؛
  • باب: كراهة المغالات في قيمة البهائم؛
  • باب: جواز تزويج الذكران من الطير و البهائم، بابنته و أمه؛
  • باب: كراهة اخصاء الدواب و التحريش بينها إلا الكلاب؛
  • باب: انه ينبغى معاشرة الناس حتى العامة بأداء الامانة و اقامة الشهادة و عيادة المرضى و تشييع الجنائز و حسن الجوار و الصلوة في المساجد؛
  • باب: استحباب تعظيم الأصحاب و توقيرهم؛
  • باب: استحباب استفادة الاخوان و الاصدقاء و اجتناب عداوة الناس؛
  • باب: استحباب التحبب الى الناس و التودد اليهم؛
  • باب: جملة من الأصناف الذين لا ينبغى ابتداؤهم بالسلام؛
  • باب: ان كل مؤمن له جار يؤذيه؛
  • باب: استحباب استثناء مشية اللّه في الكتاب في كل موضع يناسب؛
  • باب: استحباب حسن الخلق مع الناس ؛
  • باب: من ينبغى تقبيل يده و فمه و رأسه؛
  • باب: تحريم كل كذب الا ما استثنى؛
  • باب: استحباب النظر الى جميع صلحاء ذرية النبي(ص)؛
  • باب: انه لا يجوز اخذ شيء من تراب الكعبة فمن فعل وجب ان يرده؛
  • باب: عدم جواز اخذ شىء من تراب المسجد و حصاه؛
  • باب: ان لكل امام عهدا في عنق اوليائه و ان عليهم ان يزوروه؛
  • باب: افضل البقاع؛
  • باب: خير المال؛
  • باب: ان اللّه ما خلق خلقا اكثر من الملائكة و الشياطين؛
  • باب: ان زيارة الحسين عليه السلام أفضل الاعمال؛
  • باب: عدم استحباب السفر الى زيارة شىء من القبور إلا قبور الأنبياء و الأئمة(ع)؛
  • باب: اعظم البر و اعظم العقوق؛
  • باب: انه ينبغى للانسان ان يعتبر بكل ما يراه و يتفكر فيه؛
  • باب: ان كل معروف صدقة؛
  • باب: انه ينبغي فعل المعروف مع كل احد؛
  • باب: استحباب فعل المعروف مع العلويين و السادات؛
  • باب: استحباب نفع المؤمنين؛
  • باب: استحباب ادخال السرور على المؤمنين؛
  • باب: ان اللّه قسم الأرزاق حلالا، لا حراما، فمن تناول حراما نقص عليه من الحلال بقدره؛
  • باب: ان الارزاق قسمان، موقوف على الطلب و غير موقوف عليه؛
  • باب: استحباب مباشرة كبار الامور و الاستنابة فيما سواها؛
  • باب: انه ينبغى اختيار معالى الامور و ترك حقيرها؛
  • باب: انه لم يبق شىء من آثار رسول اللّه (ص) لم يغير الا ثلاثة؛
  • باب: ان اهل الجاهلية ضيعوا كل شىء من دين ابراهيم(ع) إلا ثلاثة؛
  • باب: ألذ اللذات؛
  • باب: أعظم الفتن؛
  • باب: أغلب الاعداء؛
  • باب: أول ما عصى اللّه به؛
  • باب: خير النساء؛
  • باب: شر النساء؛
  • باب: ما يجمع خير الدنيا و الآخرة ؛
  • باب: ان في كل شىء اسرافا الا النساء؛
  • باب: ان اللّه أهلك امة باللواط و لم يهلك أحدا بالزنا؛
  • باب: ان من ألح في اللواط دعى الناس الى نفسه؛
  • باب: انه ليس شىء احب الى اللّه من ان يطاع و لا يعصى؛
  • باب: ما تعرفه جميع الحيوانات؛
  • باب: افضل العبادات؛
  • باب: ان اللّه ما نهى عن شىء الا و قد عصى فيه؛
  • باب: ان كل رمانة، فيها حبة من الجنة؛
  • باب: انه ينبغى المشاركة في كل طعام إلا الرمان؛
  • باب: ان كل ما احل اللّه، فيه صلاح العباد و كل ما حرم، فيه الفساد؛
  • باب: ان كل ورقه من الهندبا، عليها قطرة من الجنة و على الكراث، قطرات؛
  • باب: خير ماء على وجه الارض و شرماء على وجه الأرض؛
  • باب: اصناف القضاة؛
  • باب: اصناف الناس؛
  • باب: ان اللّه، ما صرف العذاب عن قوم و قد اظلهم إلا قوم يونس ؛
  • باب: اول من يدخل الجنة؛
  • باب: ان يوم عاشوراء اعظم الايام مصيبة؛
  • باب: ان كل جزع و بكاء مكروه الا ما استثنى؛
  • باب: ان كل شىء بكى على الحسين الا ما استثنى؛
  • الفهرس.[۲]

دربارهٔ پدیدآورنده

 
محمد حر عاملی (پدیدآورنده)

شیخ محمد حر عاملی (متولد ۱۰۳۳ ق، لبنان)، تحصیلات حوزوی خود را نزد اساتیدی همچون حضرات آیات: حسن حر عاملی، محمد حُرّ ، سید حسن حسینی عاملی، علامه مجلسی، ملا محسن فیض کاشانی، سید هاشم بحرانی، مولا محمد کاشانی به اتمام رساند.

او علاوه بر تدریس، به تألیف مقالات و کتب علمی و دینی پرداخته است. «جواهر السنیّه»، «صحیفه ثانیه»، «الایقاظ من الهجعه برهان علی الرجعه»، «خلق الکافر»، «وسائل الشیعه»، «هدایه الاُمّه»، «اثبات الهداه»، «بدایه الهدایه» برخی از این آثار است[۳]

پانویس

کتاب‌های وابسته

دریافت متن

پیوند به بیرون