اختراع در کلام اسلامی

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط HeydariBot (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۲۰ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مقدمه

  • "اختراع" چیزی است که مسبوق به ماده نیست؛ ولی مسبوق به مدت است[۱]. اختراع، یعنی آفرینش ابتدایی و مقصود از آفرینش ابتدایی، خلقت غیر تقلیدی است. کار خدا "فطر"، یعنی اختراع است؛ ولی کار بشر معمولاً تقلید است؛ حتی در اختراعات بشر نیز عناصر تقلید وجود دارد؛ زیرا کارهای بشر اصولاً تقلید از طبیعت است، یعنی کارهای خود را بر اساس طبیعتی که وجود دارد و الگوبرداری کرده است، قرار می‌‌دهد و بر اساس آن، نقاشی و مجسمه‌سازی و سایر مصادیق هنری خود را بنا می‌‌کند[۲].
  • بشر احیاناً اختراع و ابتکار هم می‌‌کند و قدرت آن را هم دارد، ولی مایه‌های اصلی اختراع و ابتکار بشر نیز خود طبیعت است. اما خدا از صنع و از دستاورد دیگری تقلید نکرده، چون همه هستی، ساخته و ابتکار اوست و مقدم بر صنع او چیزی نیست. کلمه "فطرت" با ابتداء و اختراع مساوی است، یعنی عملی که از روی چیزی دیگری تقلید نشده است[۳]. به دو اصطلاح ابداع و فطرت رجوع شود[۴].

منابع

پانویس

  1. سبزواری، شرح منظومه، ص۱۸۶.
  2. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۳.
  3. مطهری، فطرت، ص۲۱ - ۲۰.
  4. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۴.