نفی مکان در کلام اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط HeydariBot (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۰۳ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مقدمه

  • خداوند موجودی غیر مادی و نامتناهی است و از این رو، ممکن نیست جا و مکانی- مانند آسمان- را اشغال کند. مکان داشتن از ویژگی‌های جسم است و خداوند جسم نیست. اینکه خداوند در همه مکان‌ها حضور دارد، به معنای برتری او از مکان است. سعه وجودی و قیومیت خداوند گواه است بر اینکه بر همه مکان‌ها محیط است و جایی نیست که از او خالی باشد[۱]. هر آیه یا روایتی که خبر از جای گرفتن خداوند در مکان یا فضایی داده است، معنایی غیر از ظاهر دارد؛ مثلًا مراد از "استوا" ی خداوند بر عرش، استیلای او بر عرش است و مراد از "کسی که در آسمان است" سلطه و قدرت و تدبیر و اوامر و نواهی او است[۲][۳].

منابع

پانویس

  1. ﴿أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ مَا يَكُونُ مِن نَّجْوَى ثَلاثَةٍ إِلاَّ هُوَ رَابِعُهُمْ وَلا خَمْسَةٍ إِلاَّ هُوَ سَادِسُهُمْ وَلا أَدْنَى مِن ذَلِكَ وَلا أَكْثَرَ إِلاَّ هُوَ مَعَهُمْ أَيْنَ مَا كَانُوا ثُمَّ يُنَبِّئُهُم بِمَا عَمِلُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ؛ سوره مجادله، آیه ۷. ؛ ﴿اللَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِندَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ يَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ ؛ سوره بقره، آیه ۲۵۵ و ﴿ وَلِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَيْنَمَا تُوَلُّواْ فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ؛ سوره بقره، آیه ۱۱۵.
  2. ﴿ أَأَمِنتُم مَّن فِي السَّمَاء أَن يَخْسِفَ بِكُمُ الأَرْضَ فَإِذَا هِيَ تَمُورُ أَمْ أَمِنتُم مَّن فِي السَّمَاء أَن يُرْسِلَ عَلَيْكُمْ حَاصِبًا فَسَتَعْلَمُونَ كَيْفَ نَذِيرِ ؛ سوره ملک، آیه ۱۶ و ۱۷؛ قواعد المرام فی علم الکلام‌، ۷۳- ۷۱؛ مناهج الیقین‌، ۲۰۴؛ مجمع البیان، ۹- ۱۰/ ۳۲۷.
  3. فرهنگ شیعه، ص 451-452.