حجت
- اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل حجت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
حجت دلیل و برهانی که با آن مدّعا اثبات میشود و آورنده آن بر شخص دیگر احتجاج میکند[۱].
واژهشناسی لغوی
- حجّت در لغت بهمعنای دلیل و برهان است و علّت نامگذاری آن به حجّت، این است که از ریشه "حجّ" بهمعنای قصد گرفته شده و دلیلی که با آن مدّعا اثبات میشود، مقصود شخص احتجاجکننده است[۲]. یا به واسطه دلیل، اثبات مدّعا قصد میشود[۳]. یا آنکه دلیل، خود قصد اثبات مدّعا را دارد[۴]. به گفته برخی، حجّت، دلالت روشن برای اثبات مقصد حق و درست است[۵]. و براساس نقل برخی دیگر، حجّت، چیزی است که بر صحّت ادّعا دلالت میکند[۶][۷]. این کلمه در قرآن مجید در موارد مختلفی به کار رفته است؛ از جمله:﴿﴿ لِئَلاَّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا﴾﴾[۸] و نیز: ﴿﴿ قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ فَلَوْ شَاء لَهَدَاكُمْ أَجْمَعِينَ ﴾﴾[۹][۱۰].
حجت ادبیات شیعه
- مفهومی وصفی و عام که درباره هر دلیل و برهان الهی چون پیامبران و امامان(ع) یا عقل به کار برده میشود و این دلیل همواره در زمین بر انسان آشکار است؛ ازاین رو در روایت امام کاظم(ع) آمده است که فرمود: خداوند سبحانه و تعالی را بر مردم دو حجّت است: یکی ظاهر که آن عبارت است از پیامبران و رهبران دینی و دیگری باطن که آن عقول مردم است[۱۲]. پیامبران و اوصیای آنان(ع) به این دلیل حجّت نامیده شدهاند که خداوند سبحانه و تعالی به وجود ایشان، بر بندگان خود احتجاج کند. آنان همچنین دلیل بر وجود خدا هستند و گفتار و کردارشان دلیل بر نیاز مردم به قانون آسمانی است. بر اساس روایات فراوانی، زمین هرگز از حجّت خالی نیست؛ چنان که از امام رضا(ع) پرسیده شد: آیا زمین از حجّت خالی میماند؟ حضرت فرمود: "اگر زمین از حجّت خالی باشد، اهلش را فرو میبرد"[۱۳][۱۴].
- مفهوم وصفی خاصی که از نگاه شیعه، حضرت مهدی(ع) آخرین حجّت الهی است؛ ازاین رو به حجة بن الحسن العسکری(ع) شهرت دارد[۱۵]. داود بن قاسم گوید: از امام دهم(ع) شنیدم که فرمود: "جانشین من، پسرم حسن است. شما نسبت به جانشین پس از جانشین من چه حالی خواهید داشت؟ عرض کردم: خداوند سبحانه و تعالی مرا قربانت کند؛ چرا؟ فرمود: برای آن که شخص او را نمیتوانید ببینید و ذکر او به نام مخصوصش روا نیست. عرض کردم: پس چطور او را یاد کنیم؟ فرمود: بگویید حجّت از خاندان محمد(ص)"[۱۶]. در بیشتر روایات، این لقب به صورت الحجّة من آل محمّد به کار رفته است[۱۷][۱۸].
احتجاج در قرآن
حقیقت احتجاج
اقسام احتجاج
نخست: احتجاج قولی
دوم: احتجاج عملی
اهداف احتجاج
نخست: اثبات ربوبیت خداوند
دوم: اثبات جهان آخرت و نفی استبعاد منکران معاد
سوم: اثبات رسالت پیامبران
منابع
- آقازاده، فتاح، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲؛
- محدثی، جواد، فرهنگ غدیر.
- سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت.
پانویس
- ↑ آقازاده، فتاح، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۲، ص: ۲۰۴ - ۲۱۵.
- ↑ لسانالعرب، ج۳، ص۵۲، تاجالعروس، ج۳، ص۳۱۴، حجج.
- ↑ تفسیر آسان، ج۵، ص۱۱۶.
- ↑ منهج الصادقین، ج۳، ص۴۶۵.
- ↑ مفردات، ص۲۱۹، «حجّ»؛ مجمعالبیان، ج۲، ص۷۶۸.
- ↑ التعریفات، ص۱۱۲؛ التحریروالتنویر، ج۸، ص۱۵۱.
- ↑ آقازاده، فتاح، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۲، ص: ۲۰۴ - ۲۱۵.
- ↑ تا اینکه برای مردم، پس از فرستادن پیامبران، در مقابل خدا بهانه و حجّتی نباشد و خدا توانا و حکیم است؛ سوره نساء، آیه: ۱۶۵.
- ↑ بگو برهان رسا (حجّت) ویژه خداوند سبحانه و تعالی است و اگر او میخواست، قطعا همه شما را هدایت میکرد؛ سوره انعام، آیه: ۱۴۹.
- ↑ سلیمیان، خدامراد،فرهنگنامه مهدویت، ص:۱۶۳ - ۱۶۵.
- ↑ سلیمیان، خدامراد،فرهنگنامه مهدویت، ص:۱۶۳ - ۱۶۵.
- ↑ " إِنَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حُجَّتَيْنِ حُجَّةً ظَاهِرَةً وَ حُجَّةً بَاطِنَةً فَأَمَّا الظَّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ الْأَنْبِيَاءُ وَ الْأَئِمَّةُ (ع) وَ أَمَّا الْبَاطِنَةُ فَالْعُقُولُ "، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۱۵
- ↑ " لَوْ بَقِيَتْ بِغَيْرِ إِمَامٍ لَسَاخَتْ"، شیخ صدوق، علل الشرایع، ج ۱، ص ۱۹۸
- ↑ سلیمیان، خدامراد،فرهنگنامه مهدویت، ص:۱۶۳ - ۱۶۵.
- ↑ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۲۵، ح ۶ و ج ۹۷، ص ۳۴۳
- ↑ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۲۰۲، ح ۱۶۹؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۲۸، ح ۱۳
- ↑ ر.ک: شیخ صدوق، علل الشرایع، ج ۱، ص ۲۴۵؛ همو، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۴۸
- ↑ سلیمیان، خدامراد،فرهنگنامه مهدویت، ص:۱۶۳ - ۱۶۵.