بنی کعب بن ربیعه

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۹ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۵۸ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

آشنایی اجمالی

بنی کعب بن ربیعه از شاخه‌های قبیله بنی حارث بن کعب اند که نسب از کعب بن ربیعة بن کعب بن حارث بن کعب می‌برند[۱]. کعب که از او با نام یا صفت «الأرتّ» هم یاد شده است[۲]، از مادری به نام رهم بنت مالک بن نخع زاده شد[۳]. او فرزندانی به نام ربیعه (معقل) و دُهنیّ داشت که هر یک بعد از او، سر شاخه طوایفی به همین نام یعنی بنی معقل و بنی دهنیّ شدند[۴]. معقل از مادری به نام هند بنت معاویة بن حارث بن معاویة بن ثور بن مرتع از قبیله کنده تولد یافت[۵]. او فرزندانی به نام‌های سلمه[۶] و کعب[۷] داشت. از کعب، صلاءه متولد شد[۸] و از سلمه هم، مرثد و مریثد معروف به «المراثد» متولد شدند[۹]. از بنی معقل، شاخه‌ها و تیره‌هایی منشعب شدند که از جمله آنها می‌توان علاوه بر بنی مراثد[۱۰]، از سه خاندان ذوی عبید، ذوی منصور، ذوی حسان[۱۱] و بنی عبدیغوث بن حارث بن وقاص بن معاویة بن صلاءة بن کعب بن معقل[۱۲] یاد کرد.[۱۳]

منابع

پانویس

  1. هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج‌۱، ص۲۷۱.
  2. هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج‌۱، ص۲۷۱.
  3. هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج‌۱، ص۲۷۱.
  4. هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج‌۱، ص۲۷۸.
  5. هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج‌۱، ص۲۷۸.
  6. ر.ک: هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۲۷۸.
  7. ر.ک: هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۲۷۹؛ ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۴۱۷.
  8. ر.ک: هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۲۷۹؛ ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۴۱۷.
  9. هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج‌۱، ص۲۷۸؛ ابن اثیر، اللباب فی تهذیب الانساب، ج۳، ص۲۳۵.
  10. بلاذری، فتوح البلدان، ص۲۸۹؛ عمر رضا کحاله، معجم قبائل العرب، ج۳، ص۱۰۶۵.
  11. عمر رضا کحاله، معجم قبائل العرب، ج۳، ص۱۱۲۳.
  12. احمدی میانجی، مکاتیب الرسول، ج۳، ص۲۶۷.
  13. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.