زهره در قرآن
مقدمه
خداوند به ستاره زهره برای تأکید بر مأموریت جبرئیل، در ابلاغ قرآن به پیامبر، سلامت عقلانی و صحت گفتار پیامبر سوگند یاد میکند: فَلَا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ * الْجَوَارِ الْكُنَّسِ * وَاللَّيْلِ إِذَا عَسْعَسَ * وَالصُّبْحِ إِذَا تَنَفَّسَ * إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ * ذِي قُوَّةٍ عِنْدَ ذِي الْعَرْشِ مَكِينٍ * مُطَاعٍ ثَمَّ أَمِينٍ * وَمَا صَاحِبُكُمْ بِمَجْنُونٍ[۱].
نکات
از تفسیر المیزان - فَلَا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ[۲]الْجَوَارِ الْكُنَّسِ[۳] " کلمه" خنس "جمع خانس است، هم چنان که کلمه" طلب "جمع طالب است، و مصدر آن" خنوس "است، که به معنای گرفتگی و تاخر و استتار میآید، و کلمه" جواری "جمع جاریة است، و مصدر" جری "به معنای سیر سریع است، که معنایی است استعاره از جریان آب، و کلمه" کنس "جمع کانس است، و مصدر" کنوس "به معنای داخل شدن وحشیهایی از قبیل آهو و طیور به درون لانهاش است، لانهای که برای خود اتخاذ کرده و در آن جایگزین شده است. و اینکه به دنبال جمله فَلَا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ[۴].»... جمله" وَاللَّيْلِ إِذَا عَسْعَسَ[۵]وَالصُّبْحِ إِذَا تَنَفَّسَ[۶] را آورده، این احتمال را تأیید میکند که منظور از "خنس و جوار کنس" ستارگان است، یا همه آنها و یا بعضی از آنها، چیزی که هست چون ستارگان بعضی سیار و بعضی ثابتند، آنهایی که سیار هستند با صفاتی که در این آیات برای "مقسم بها" آن چیزهایی که با آن سوگند خورده آمده، مناسبت بیشتری دارد، چون از جمله صفات مقسم بها، صفت خنوس و جری و کنوس را آورده، و این صفات با وضع پنج سیاره سرگردان یعنی زحل، مشتری، مریخ، زهره و عطارد، منطبق است، زیرا اینها در حرکتشان بر حسب آنچه ما میبینیم استقامت و رجعت و اقامت دارند، استقامت دارند برای اینکه حرکتشان از نظر زمان شبیه هم است، و رجعت دارند چون انقباض و تاخر و خنوس زمانی دارند، و اقامت دارند، چون در حرکت استقامتی و رجعتی خود زمانی توقف دارند، گویی آهوی وحشیاند که زمانی در آشیانه خود اقامت میکند»[۷].[۸]
منابع
پانویس
- ↑ «نه، سوگند به اختران فراگرد، * و به سیّارگان پنهاننورد،» * و به شب چون پشت کند (و باز رود)، * و به بامداد چون بردمد، * که این (قرآن) بازخوانده فرستادهای گرامی است * توانمندی که نزد آن دارنده اورنگ (فرمانفرمایی جهان)، جایگاهی بلند دارد، * آنجا فرمانگزاری امین است؛ * و همنشین شما، دیوانه نیست» سوره تکویر، آیه ۱۵-۲۲.
- ↑ «نه، سوگند به اختران فراگرد،» سوره تکویر، آیه ۱۵.
- ↑ «و به سیّارگان پنهاننورد،» سوره تکویر، آیه ۱۶.
- ↑ «نه، سوگند به اختران فراگرد،» سوره تکویر، آیه ۱۵.
- ↑ «و به شب چون پشت کند (و باز رود)،» سوره تکویر، آیه ۱۷.
- ↑ «و به بامداد چون بردمد،» سوره تکویر، آیه ۱۸.
- ↑ ترجمه تفسیر المیزان ج ۲۰ ص ۳۵۶.
- ↑ سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱، ص ۶۷۳.