بحث:علائم و نشانههای حتمی ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
پاسخ اجمالی
علائم و نشانههای حتمی ظهور امام مهدی چیست؟
چیستی علائم حتمی ظهور
- نشانههای قطعی و حتمی ظهور، نشانههایی است که بدون تردید هنگام ظهور امام زمان(علیه السلام) رخ میدهد[۱] و به هیچ قید و شرطی مقید و مشروط نیست.[۲] زمان دقیق پیدایش این علائم، اندکی پیش از ظهور و اوایل قیام حضرت است.[۳] لذا با توجه به اینکه برخی از نشانه ها همزمان و برخی پس از ظهور اتفاق می افتد مناسب آن است که گفته شود نشانه های حتمی قیام، چه آنکه در روایتی آمده است:[۴] «خَمْسٌ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ»[۵]
روایات مربوط به علائم حتمی ظهور
- محققان، بر اساس روایات و آنچه مشهور است پنج نشانه را از نشانه های قطعی میدانند: قیام مرد یمنی، قیام سفیانی، ندای آسمانی، فرو رفتن سفیانی در سرزمین بیداء و قتل نفس زکیه.[۶] البته برخی روایات موارد دیگری را هم جزء علائم حتمیه نام برده اند منتها آنچه مشهور است که از نشانه های حتمی است همین پنج مورد است.
- روایات فراوانی در این زمینه وجود دارد، برخی از آنها عبارتند از:
- امام صادق(علیه السلام) فرمودند:[۷] «پیش از ظهور قائم(علیه السلام) پنج نشانه حتمی است: خروج یمانی و سفیانی و صیحۀ آسمانی، قتل نفس زکیه و فرو رفتن در بیابان.[۸]
- ایشان در روایتی دیگر فرمودند:[۹] «ندای سهمگین آسمانی از نشانههای قطعی است و سفیانی در شمار علائم حتمی جای دارد و قیام مردی از یمن و کشته شدن نفس زکیه تردیدناپذیر است.»[۱۰] و ... .[۱۱]
خروج سفیانی
- در ذیل به بررسی مختصر علائم حتمیه پرداخته می شود:
- خروج سفیانی: در روایات آمده است پیش از قیام حضرت مهدی(علیه السلام)، مردی از نسل ابوسفیان در منطقه شام خروج میکند و با تظاهر به دینداری، گروه زیادی از مسلمانان را فریب میدهد و بخش گستردهای از سرزمینهای اسلامی را به تصرف خود در میآورد. او بر مناطق پنجگانۀ ـ شام، حمص، فلسطین، اردن، قنسرین و منطقه عراق ـ سیطره مییابد و در کوفه و نجف، به قتل عام شیعیان میپردازد و برای کشتن و یافتن آنان جایزه تعیین میکند[۱۲] مدت حکومت او نه ماه است[۱۳] وی آنگاه که از ظهور حضرت حجت(علیه السلام) آگاه میگردد، با سپاهی عظیم به جنگ وی میرود و در منطقۀ "بیداء" بین مکه و مدینه با سپاه امام برخورد میکند و به امر خدا، همۀ لشکریان وی ـ به جز چند نفر ـ در زمین فرو میروند و هلاک میشوند[۱۴].[۱۵]
فرو رفتن سفیانی در بیداء
- خسف به بیداء: از روایات نشانه های ظهور استفاده میشود: فرو برده شدن در سرزمین بیداء ـ که از آن به "خسف به بیداء" یاد شده است ـ از نشانههای حتمی ظهور امام مهدی(علیه السلام) شمرده شده است. این نشانه در احادیثی که دربارۀ سفیانی سخن گفتهاند، فراوان ذکر شده است[۱۶].[۱۷] خسف به بیداء آن است که سفیانی با لشکری عظیم به قصد جنگ با حضرت مهدی(علیه السلام) عازم مکه میشود؛ اما در بین مکه و مدینه ـ در محلی که به سرزمین "بیداء" معروف است ـ به گونهای معجزه آسا، به امر خداوند، در دل زمین فرو میروند[۱۸].[۱۹]
خروج یمانی
- خروج یمانی: یکی دیگر از نشانههای حتمی ظهور حضرت مهدی(علیه السلام)، خروج سرداری از اهل یمن است که مردم را به حق و عدل دعوت میکند.[۲۰] روایات فراوانی در این باره وجود دارد مانند اینکه امام باقر(علیه السلام) فرمودند:[۲۱] «خروج سفیانی و یمانی و خراسانی در یک سال و یک ماه و یک روز واقع خواهد شد؛ با نظام و ترتیبی همچون نظام یک رشته که به بند کشیده شده است. (...) در میان پرچمها راهنماتر از پرچم یمانی نباشد که آن پرچم هدایت است؛ (...) چون یمانی خروج کرد، به سوی او بشتاب که همانا پرچم او پرچم هدایت است. هیچ مسلمانی را روا نباشد که با آن پرچم مقابله کند. پس هر کس چنین کند او از اهل آتش است؛ زیرا او به سوی حق و راه مستقیم فرا میخواند.»[۲۲]
قتل نفس زکیه
- قتل نفس زکیه: از روایات استفاده میشود در آستانه ظهور حضرت مهدی(علیه السلام) در گیر و دار مبارزات زمینهساز انقلاب مهدی(علیه السلام)، فردی پاک باخته و مخلص، در راه امام(علیه السلام) میکوشد و مظلومانه کشته میشود. این رخداد عظیم، طبق بیان روایات بین رکن و مقام ـ در بهترین مکانهای زمین ـ اتفاق میافتد. فرد یادشده از اولاد امام حسن مجتبی(علیه السلام) است[۲۳].[۲۴]
صیحۀ آسمانی
- ندای آسمانی: "ندا" در لغت به معنای بلند شدن صدا و ظهور آن است و گاهی فقط به صدا اطلاق میشود.[۲۵] در اینجا منظور از ندای آسمانی، صدایی است که در آستانۀ ظهور امام مهدی(علیه السلام) از آسمان شنیده میشود و همه مردم، آن را میشنوند.[۲۶] امام باقر(علیه السلام) در این باره میفرماید:[۲۷] «ندا کنندهای از آسمان، نام قائم را ندا میکند، پس هر که در شرق و غرب است، آنرا میشنود، از وحشت این صدا، خوابیدهها بیدار، ایستادگان نشسته و نشستگان بر دو پای خویش میایستند. رحمت خدا بر کسی که از این صدا عبرت گیرد و آنرا اجابت کند؛ زیرا صدای نخست، صدای جبرئیل روح الامین است.[۲۸]
- نکته:
- قسمتی از بحث آقای سلیمیان مربوط به دجال است که مربوط به سؤال نیست.
پاسخ تفصیلی
چیستی علائم حتمی ظهور
- نشانههای قطعی و حتمی ظهور، نشانههایی است که بدون تردید هنگام ظهور امام زمان(علیه السلام) رخ میدهد[۲۹] و به هیچ قید و شرطی مقید و مشروط نیست.[۳۰] زمان دقیق پیدایش این علائم، اندکی پیش از ظهور و اوایل قیام حضرت است.[۳۱] لذا با توجه به اینکه برخی از نشانه ها همزمان و برخی پس از ظهور اتفاق می افتد مناسب آن است که گفته شود نشانه های حتمی قیام، چه آنکه در روایتی آمده است:[۳۲] «خَمْسٌ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ»[۳۳]
روایات مربوط به علائم حتمی ظهور
- محققان، بر اساس روایات و آنچه مشهور است پنج نشانه را از نشانه های قطعی میدانند: قیام مرد یمنی، قیام سفیانی، ندای آسمانی، فرو رفتن سفیانی در سرزمین بیداء و قتل نفس زکیه. این نشانهها، نوید دهنده خیرها و برکت های الهیاند و پیاپی تحقق مییابند.[۳۴] البته برخی روایات، موارد دیگری را هم جزء علائم حتمیه نام برده اند منتها آنچه مشهور است که از نشانه های حتمی است همین پنج مورد است.
- روایات فراوانی در این زمینه وجود دارد، برخی از آنها عبارتند از:
- امام صادق(علیه السلام) فرمودند:[۳۵] «پیش از ظهور قائم(علیه السلام) پنج نشانه حتمی است: خروج یمانی و سفیانی و صیحۀ آسمانی، قتل نفس زکیه و فرو رفتن در بیابان.»[۳۶]
- ایشان در روایتی دیگر می فرمایند:[۳۷] «وقوع صدایی مهیب و خروج سفیانی و خروج یمانی و کشته شدن نفس زکیه و برآمدن دستی از آسمان، همه از امور حتمیۀ ظهور است. و وحشتی در ماه رمضان است که خفته را بیدار میکند و انسانهای بیدار را به وحشت میاندازد و دوشیزگان پردهنشین را از پرده بیرون میآورد.»[۳۸]
- همچنین فرمودند:[۳۹] «ندای سهمگین آسمانی از نشانههای قطعی است و سفیانی در شمار علائم حتمی جای دارد و قیام مردی از یمن و کشته شدن نفس زکیه تردیدناپذیر است.» [۴۰]
- و نیز می فرمایند:[۴۱] «خَمْسٌ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ(علیه السلام): خروجُ الْیَمَانِیِّ وَ السُّفْیَانِیِّ وَ الْمُنَادِی یُنَادِی مِنَ السَّمَاءِ وَ خَسْفُ الْبَیْدَاءِ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّکِیَّةِ»[۴۲]
- حمران بن اعین از امام صادق(علیه السلام) نقل میکند که حضرت ابراز داشتند:[۴۳] «اموری که پیش از قیام قائم(علیه السلام) قطعاً به وقوع میپیوندد، عبارت است از: خروج سفیانی، فرو رفتن زمین در منطقه البیداء، قتل نفس زکیه و ندای آسمانی.»[۴۴]
خروج سفیانی
- در ذیل به بررسی مختصر علائم حتمیه پرداخته می شود:
- خروج سفیانی: در روایات آمده است پیش از قیام حضرت مهدی(علیه السلام)، مردی از نسل ابوسفیان در منطقه شام خروج میکند و با تظاهر به دینداری، گروه زیادی از مسلمانان را فریب میدهد و بخش گستردهای از سرزمینهای اسلامی را به تصرف خود در میآورد. او بر مناطق پنجگانۀ ـ شام، حمص، فلسطین، اردن، قنسرین و منطقه عراق ـ سیطره مییابد و در کوفه و نجف، به قتل عام شیعیان میپردازد و برای کشتن و یافتن آنان جایزه تعیین میکند[۴۵] مدت حکومت او نه ماه است[۴۶] وی آنگاه که از ظهور حضرت حجت(علیه السلام) آگاه میگردد، با سپاهی عظیم به جنگ وی میرود و در منطقۀ "بیداء" بین مکه و مدینه با سپاه امام برخورد میکند و به امر خدا، همۀ لشکریان وی ـ به جز چند نفر ـ در زمین فرو میروند و هلاک میشوند[۴۷].[۴۸] پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) میفرماید:[۴۹] «خروج و قیام امام عصر(علیه السلام) در پی درگیری شدید بین حکم رانان عرب و عجم تحقق مییابد. این اختلاف پایان نمیپذیرد تا وقتی که مردی از فرزندان ابوسفیان، قدرت را در دست گیرد.[۵۰] امام صادق(علیه السلام) فرمود:[۵۱] «اگر سفیانی را ببینی، پلیدترین مردم را دیدهای.»[۵۲]
- دربارۀ اینکه سفیانی کیست؟ و چه ویژگیهایی دارد؟ و چگونه خروج میکند؟ چندان سخن روشنی در دست نیست. عده ایی بر این باورند، سفیانی فرد مشخصی نیست؛ بلکه فردی است با ویژگیهای ابوسفیان که در آستانۀ ظهور به طرفداری از باطل، خروج میکند و مسلمانان را به انحراف میکشاند. بنابراین، در حقیقت سفیانی یک جریان است، نه یک شخص. سفیانی جریان باطل در بستر تاریخ است، و بر فرض هم که سفیانی را از نسل ابوسفیان بدانیم، اشکالی پدید نمیآید و واپسین مهره این زنجیره، همان سفیانی است که در آستانه ظهور قائم(علیه السلام) خروج میکند.[۵۳]
فرو رفتن سفیانی در بیداء
- خسف به بیداء: از روایاتِ نشانه های ظهور استفاده میشود: فرو برده شدن در سرزمین بیداء ـ که از آن به "خسف به بیداء" یاد شده است ـ از نشانههای حتمی ظهور امام مهدی(علیه السلام) شمرده شده است. این نشانه در احادیثی که دربارۀ سفیانی سخن گفتهاند، فراوان ذکر شده است[۵۴].[۵۵] "خسف" در لغت به معنای فرو رفتن و پنهان شدن است و "بیداء نام سرزمینی بین مکه و مدینه است[۵۶].[۵۷] خسف به بیداء آن است که سفیانی با لشکری عظیم به قصد جنگ با حضرت مهدی(علیه السلام) عازم مکه میشود؛ اما در بین مکه و مدینه ـ در محلی که به سرزمین "بیداء" معروف است ـ به گونهای معجزه آسا، به امر خداوند، در دل زمین فرو میروند[۵۸].[۵۹]
- امام باقر(علیه السلام) در بخشی از یک روایت مفصل فرمود:[۶۰] «... و سفیانی گروهی را به مدینه روانه کند و مهدی(علیه السلام) از آنجا به مکه رخت بربندد و خبر به فرمانده سپاه سفیانی رسد که مهدی(علیه السلام) به سوی مکه بیرون شده است، پس او لشکری از پی آن حضرت روانه کند ولی او را نیابد تا اینکه مهدی(علیه السلام) با حالت ترس و نگرانی بدان سنّت که موسی بن عمران داشت داخل مکه شود.» آنگاه آن حضرت در ادامه فرمود: «فرمانده سپاه سفیانی در صحرا فرود میآید، پس آواز دهندهای از آسمان ندا میکند که ای دشت آن قوم را نابود ساز پس آن نیز ایشان را به درون خود میبرد و هیچ یک از آنان نجات نمییابد مگر سه نفر.»[۶۱]
خروج یمانی
- خروج یمانی: یکی دیگر از نشانههای حتمی ظهور حضرت مهدی(علیه السلام)، خروج سرداری از اهل یمن است که مردم را به حق و عدل دعوت میکند.[۶۲] روایات فراوانی در این باره وجود دارد به گونهای که برخی[۶۳] آنها را مستفیض دانستهاند.[۶۴] مانند اینکه امام باقر(علیه السلام) فرمودند:[۶۵] «خروج سفیانی و یمانی و خراسانی در یک سال و یک ماه و یک روز واقع خواهد شد؛ با نظام و ترتیبی همچون نظام یک رشته که به بند کشیده شده است. هریک از پی دیگری میآید و جنگ قدرت و هیبت از هر سوی فراگیر میشود. وای بر کسی که با آنان دشمنی و ستیز کند! در میان پرچمها راهنماتر از پرچم یمانی نباشد که آن پرچم هدایت است؛ زیرا دعوت به صاحب شما میکند و هنگامی که یمانی خروج کند، خرید و فروش سلاح برای مردم و هر مسلمانی ممنوع است. چون یمانی خروج کرد، به سوی او بشتاب که همانا پرچم او پرچم هدایت است. هیچ مسلمانی را روا نباشد که با آن پرچم مقابله کند. پس هر کس چنین کند او از اهل آتش است؛ زیرا او به سوی حق و راه مستقیم فرا میخواند.»[۶۶] پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) میفرماید:[۶۷] «خالصترین نهضتی که در راه حق ایجاد میشود، خیزش مردی از یمن است»[۶۸] اگرچه به جزئیات و چگونگی قیام و خروج یمانی، اشاره نشده است امّا از نشانههای حتمی ظهور به شمار آمده است.[۶۹]
قتل نفس زکیه
- قتل نفس زکیه: "نفس زکیه" یعنی، فرد بیگناه، پاک، کسی که قتلی انجام نداده است و جرمی ندارد. از روایات استفاده میشود در آستانه ظهور حضرت مهدی(علیه السلام) در گیر و دار مبارزات زمینهساز انقلاب مهدی(علیه السلام)، فردی پاک باخته و مخلص، در راه امام(علیه السلام) میکوشد و مظلومانه کشته میشود. این رخداد عظیم، طبق بیان روایات بین رکن و مقام ـ در بهترین مکانهای زمین ـ اتفاق میافتد. فرد یادشده از اولاد امام حسن مجتبی(علیه السلام) است[۷۰].[۷۱] شهادت نفس زکیه از علائم قطعی ظهور شمرده شده است.[۷۲] امام باقر(علیه السلام) در حدیثی طولانی نقل فرمودهاند:[۷۳] «قائم(علیه السلام) به اصحاب خود میفرماید: "ای قوم! اهل مکه مرا نمیخواهند؛ ولی من کسی را به سوی آنها میفرستم تا حجت را بر ایشان تمام کنم... پس مردی از اصحاب خود را میخواند و به او میفرماید: به سوی اهل مکه برو و بگو: ای اهل مکه! من فرستادۀ مهدی هستم. او خطاب به شما میگوید: ما اهل بیت رحمت و معدن رسالت و خلافت هستیم و ما فرزندان محمد(صلی الله علیه و آله) و سلالۀ پیامبرانیم و به راستی که مورد ظلم و ستم قرار گرفتیم و از زمانی که پیامبر از دنیا رفت، تا امروز، حق ما گرفته نشده است. پس اکنون ما شما را به یاری میخوانیم؛ ما را یاری کنید. چون آن جوان این سخن را بگوید مردم، او را بین رکن و مقام میکشند. او نفس زکیّه است.»[۷۴] برابر بعضی از روایات بین کشته شدن نفس زکیه و قیام قائم آل محمد(صلی الله علیه و آله) تنها پانزده شب فاصله خواهد بود.[۷۵]
صیحۀ آسمانی
- ندای آسمانی: "ندا" در لغت به معنای بلند شدن صدا و ظهور آن است و گاهی فقط به صدا اطلاق میشود.[۷۶] در اینجا منظور از ندای آسمانی، صدایی است که در آستانۀ ظهور امام مهدی(علیه السلام) از آسمان شنیده میشود و همه مردم، آن را میشنوند.[۷۷] امام باقر(علیه السلام) در این باره میفرماید:[۷۸] «ندا کنندهای از آسمان، نام قائم را ندا میکند، پس هر که در شرق و غرب است، آنرا میشنود، از وحشت این صدا، خوابیدهها بیدار، ایستادگان نشسته و نشستگان بر دو پای خویش میایستند. رحمت خدا بر کسی که از این صدا عبرت گیرد و آنرا اجابت کند؛ زیرا صدای نخست، صدای جبرئیل روح الامین است. محتوای این پیام آسمانی، دعوت به حق و حمایت و بیعت با حضرت مهدی(علیه السلام) است[۷۹].[۸۰] طبق بعضی از روایات پس از شنیده شده ندای آسمانی، از زمین نیز صدایی بلند میشود. این ندا از شیطان است که مردم را به گمراهی فرا میخواند و میکوشد تا مردم را از پیروی ندای آسمانی و بیعت با امام زمان باز دارد. بنابراین جبرئیل، مردم را به امام حق فرا میخواند و شیطان به سوی باطل و گمراهی. بدیهی است آنها که در زمان غیبت، به امام غایب معتقد بوده و به دنبال رضایت اویند، در آن روز نیز به ندای حق لبیک گفته و بدون هیچ تردیدی از امام خود پیروی خواهند کرد.[۸۱]
پانویس
- ↑ ر.ک. علی پور، مهدی، ظهور، ص 252 ـ 262
- ↑ ر.ک. موسوی نسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج 2، ص 43 ـ 45
- ↑ ر.ک. علی پور، مهدی، ظهور، ص 252 ـ 262
- ↑ ابن بابویه، محمد بن علی، الخصال، ج 1، ص 303
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص 226 ـ 229
- ↑ ر.ک. علی پور، مهدی، ظهور، ص 252 ـ 262
- ↑ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ص ۶۵۰
- ↑ ر.ک. موسوی نسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج 2، ص 43 ـ 45
- ↑ محمد بن ابراهيم نعمانی، الغیبه، ص ۲۵۲ و ۲۵۷
- ↑ ر.ک. علی پور، مهدی، ظهور، ص 252 ـ 262
- ↑ ر.ک. موسوی نسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج 2، ص 43 ـ 45؛ علی زداه؛ مهدی، نشانههای یار و چکامه انتظار، ص 33؛ علی پور، مهدی، ظهور، ص 252 ـ 262
- ↑ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۵۱
- ↑ کتاب الغیبة، ص ۴۴۹
- ↑ الغیبة، ص ۲۷۹، ح ۶۷؛ همچنین ر. ک: کتاب الفتن، ص ۱۶۸
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص 226 ـ 229؛ علی پور، مهدی، ظهور، ص 252 ـ 262؛ پژوهشگران مؤسسۀ آیندۀ روشن، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص 384؛ بالادستان، محمد امین، حائری پور، محمد مهدی، یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج 1، ص 173 ـ 177
- ↑ محمد بن ابراهيم نعمانی، الغیبة، ص ۳۰۴، ح ۱۴
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص 226 ـ 229
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۸، ص ۳۱۰، ح ۴۸۳؛ شیخ صدوق، خصال، ج ۱، ص ۳۰۳، ح ۸۲؛ نعمانی، الغیبة، ص ۲۵۷، ح ۱۵
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص 226 ـ 229؛ علی پور، مهدی، ظهور، ص 252 ـ 262؛ پژوهشگران مؤسسۀ آیندۀ روشن، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص 384؛ بالادستان، محمد امین، حائری پور، محمد مهدی، یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج 1، ص 173 ـ 177
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص 226 ـ 229؛ علی پور، مهدی، ظهور، ص 252 ـ 262؛ پژوهشگران مؤسسۀ آیندۀ روشن، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص 384؛ بالادستان، محمد امین، حائری پور، محمد مهدی، یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج 1، ص 173 ـ 177
- ↑ محمد بن ابراهيم نعمانی، الغیبة، ص ۳۶۹، باب ۱۳، ح ۱۳
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص 226 ـ 229
- ↑ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۳۰، ح ۱۶
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص 226 ـ 229؛ علی پور، مهدی، ظهور، ص 252 ـ 262؛ پژوهشگران مؤسسۀ آیندۀ روشن، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص 384؛ بالادستان، محمد امین، حائری پور، محمد مهدی، یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج 1، ص 173 ـ 177
- ↑ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات، ماده ندا
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص 226 ـ 229؛ علی پور، مهدی، ظهور، ص 252 ـ 262؛ پژوهشگران مؤسسۀ آیندۀ روشن، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص 384؛ بالادستان، محمد امین، حائری پور، محمد مهدی، یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج 1، ص 173 ـ 177
- ↑ محمد بن ابراهيم نعمانی، الغیبة، ص ۲۳۵، ح ۱۳
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص 226 ـ 229
- ↑ ر.ک. علی پور، مهدی، ظهور، ص 252 ـ 262
- ↑ ر.ک. موسوی نسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج 2، ص 43 ـ 45
- ↑ ر.ک. علی پور، مهدی، ظهور، ص 252 ـ 262
- ↑ ابن بابویه، محمد بن علی، الخصال، ج 1، ص 303
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص 226 ـ 229
- ↑ ر.ک. علی پور، مهدی، ظهور، ص 252 ـ 262
- ↑ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ص ۶۵۰
- ↑ ر.ک. موسوی نسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج 2، ص 43 ـ 45؛ علی زداه؛ مهدی، نشانههای یار و چکامه انتظار، ص 33
- ↑ محمد بن ابراهيم نعمانی، غیبت، باب ۱۴، ص ۳۶۵
- ↑ ر.ک. موسوی نسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج 2، ص 43 ـ 45
- ↑ محمد بن ابراهيم نعمانی، الغیبه، ص ۲۵۲ و ۲۵۷
- ↑ ر.ک. علی پور، مهدی، ظهور، ص 252 ـ 262
- ↑ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمه، ص ۶۴۹ و شیخ طوسی، الغیبه، ص ۲۶۷
- ↑ ر.ک. علی پور، مهدی، ظهور، ص 252 ـ 262
- ↑ محمد بن ابراهيم نعمانی، الغیبة، نعمانی، ص ۱۷۶
- ↑ ر.ک. علی زداه؛ مهدی، نشانههای یار و چکامه انتظار، ص 33
- ↑ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۵۱
- ↑ کتاب الغیبة، ص ۴۴۹
- ↑ الغیبة، ص ۲۷۹، ح ۶۷؛ همچنین کتاب الفتن، ص ۱۶۸.
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص 226 ـ 229؛ علی پور، مهدی، ظهور، ص 252 ـ 262؛ پژوهشگران مؤسسۀ آیندۀ روشن، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص 384؛ بالادستان، محمد امین، حائری پور، محمد مهدی، یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج 1، ص 173 ـ 177
- ↑ على محمد علی دخیل، الامام المهدی(علیه السلام)، ص 230
- ↑ ر.ک. علی پور، مهدی، ظهور، ص 252 ـ 262
- ↑ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۵۷، ح ۱۰، ص ۵۵۷
- ↑ پژوهشگران مؤسسۀ آیندۀ روشن، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص 384؛ بالادستان، محمد امین، حائری پور، محمد مهدی، یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج 1، ص 173 ـ 177
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص 226 ـ 229
- ↑ محمد بن ابراهيم نعمانی، الغیبة، ص ۳۰۴، ح ۱۴
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص 226 ـ 229
- ↑ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ماده خسف و بیداء
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص 226 ـ 229؛ بالادستان، محمد امین، حائری پور، محمد مهدی، یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج 1، ص 173 ـ 177
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۸، ص ۳۱۰، ح ۴۸۳؛ شیخ صدوق، خصال، ج ۱، ص ۳۰۳، ح ۸۲؛ نعمانی، الغیبة، ص ۲۵۷، ح ۱۵
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص 226 ـ 229؛ علی پور، مهدی، ظهور، ص 252 ـ 262؛ پژوهشگران مؤسسۀ آیندۀ روشن، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص 384؛ بالادستان، محمد امین، حائری پور، محمد مهدی، یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج 1، ص 173 ـ 177
- ↑ محمد بن ابراهيم نعمانی، الغیبة، ص ۲۷۹، باب ۱۴، ح ۶۷
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص 226 ـ 229
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص 226 ـ 229؛ علی پور، مهدی، ظهور، ص 252 ـ 262؛ پژوهشگران مؤسسۀ آیندۀ روشن، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص 384؛ بالادستان، محمد امین، حائری پور، محمد مهدی، یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج 1، ص 173 ـ 177.
- ↑ ر. ک: سید محمّد صدر، تاریخ غیبت کبرا، ص ۵۲۵
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص 226 ـ 229
- ↑ محمد بن ابراهيم نعمانی، الغیبة، ص ۳۶۹، باب ۱۳، ح ۱۳
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص 226 ـ 229؛ پژوهشگران مؤسسۀ آیندۀ روشن، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص 384
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، ص ۳۷۵و بحارالانوار، ج ۵، ص ۲۱۰
- ↑ ر.ک. علی پور، مهدی، ظهور، ص 252 ـ 262
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص 226 ـ 229
- ↑ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۳۰، ح ۱۶
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص 226 ـ 229؛ علی پور، مهدی، ظهور، ص 252 ـ 262؛ پژوهشگران مؤسسۀ آیندۀ روشن، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص 384؛ بالادستان، محمد امین، حائری پور، محمد مهدی، یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج 1، ص 173 ـ 177
- ↑ ر.ک. علی پور، مهدی، ظهور، ص 252 ـ 262
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۷، ص ۸۱
- ↑ ر.ک. بالادستان، محمد امین، حائری پور، محمد مهدی، یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج 1، ص 173 ـ 177
- ↑ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۵۷، ح ۲، ص ۵۵۴
- ↑ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات، ماده ندا
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص 226 ـ 229؛ علی پور، مهدی، ظهور، ص 252 ـ 262؛ پژوهشگران مؤسسۀ آیندۀ روشن، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص 384؛ بالادستان، محمد امین، حائری پور، محمد مهدی، یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج 1، ص 173 ـ 177
- ↑ محمد بن ابراهيم نعمانی، الغیبة، ص ۲۳۵، ح ۱۳
- ↑ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۴۳۵؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۵۲، ح ۱۴
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص 226 ـ 229
- ↑ ر.ک. بالادستان، محمد امین، حائری پور، محمد مهدی، یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج 1، ص 173 ـ 177