افضلیت امام از دیدگاه زیدیه
مقدمه
زیدیه حکایتی عجیب دارند. چرا؟ چون از سویی ارباب ملل و نحل، معمولاً زیدیه را یکی از فرقههای اصلی شیعه به شمار میآورند[۱]؛ از سوی دیگر پیشوای آنها یعنی زید بن علی را نمیتوانیم یک شیعه بدانیم! تعجب نکنید؛ زیرا اگر شاخصه اصلی تشیع را اعتقاد به امامت بلافصل امام علی(ع)، از طریق وصایت و نص بدانیم، بر اساس گزارشهای تاریخی، زید بن علی کسی بود که با تن دادن به جواز امامت مفضول، امامت ابوبکر و عمر را پذیرفت[۲]. زیدیه کسانی هستند که پس از امام حسین(ع) به امامت زید بن علی (۱۲۲ق) معتقد شدند. آنها خود به فرقههایی همچون جارودیه، سلیمانیه و بتریه منشعب شدند[۳].
امروزه تنها نام و نشانی از فرقههای یادشده در کتب باقی است. امروزه شیعیان زیدی حضوری فعال در کشور یمن دارند. البته این نکته را نیز بیفزایم که در نوع انتساب آنها به زیدبن علی سخن فراوان است: آیا یک انتساب سیاسی است یا انتساب عقیدتی و علمی و... [۴].[۵]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۱۷۹-۱۸۰.
- ↑ محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۱۸۱-۱۸۲.
- ↑ ر.ک: ابوالحسن علی بن اسماعیل اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۶۷-۷۰؛ محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۱۸۳؛ ابوسعید بن نشوان حمیری، الحور العین، ص۱۵۵-۱۵۷.
- ↑ عبدالله بن محمد بن اسماعیل حمیدالدین، الزیدیة، ص۱ و ۲. گفتنی است علی بن عبدالکریم فضیل شرفالدین در کتابی که مورد تأیید جمعی از دانشمندان زیدی در یمن قرار گرفته، تصریح میکند که زیدیه نه در اصول و نه در فروع از زید بن علی تقلید نمیکنند، و اساساً بر طبق یک نظر، کاربرد عنوان «زیدی» از سوی حاکمان اموی بوده و آنها این عنوان را برای هر کسی که علیه آنها قیام میکرد، به کار میبردند. بنابراین نامگذاری زیدیه به این عنوان یک نامگذاری سیاسی است (ر.ک: علی بن عبدالکریم فضیل شرفالدین، الزیدیه نظریة و تطبیق، ص۱۱-۱۳. نیز، ر.ک: مصطفی سلطانی، تاریخ و عقاید زیدیه، ص۲۱۔ ۲۶). گاهی نیز گفته میشود که زیدیه در فروعات فقهی پیرو مذهب حنفی هستند، اما این دیدگاه نیز از سوی زیدیان مورد خدشه قرار گرفته و تأکید کردهاند که در این باره آنها حتی از زید بن علی هم تقلید نمیکنند، بلکه معتقد به وجوب اجتهاد هستند (عبدالله بن محمد بن اسماعیل حمیدالدین، الزیدیة، ص۱۹ و ۲۰).
- ↑ فاریاب، محمد حسین، افضلیت امام از منظر عقل و نقل، ص ۳۶.