مکتب تفسیری
این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
مکتب تفسیری در قرآن - مکتب تفسیری در حدیث - مکتب تفسیری در نهج البلاغه - مکتب تفسیری در کلام اسلامی - مکتب تفسیری در اخلاق اسلامی - مکتب تفسیری در اصول فقه
در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل مکتب تفسیری (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مکاتب تفسیری به معنای شیوههای مختلف تفسیر، یا مجموعه آرای تفسیری مفسّرِ اثرگذار پس از خود است.
مقدمه
- در تألیفات و آثار علوم قرآنی از واژههایی همچون: مکاتب تفسیری، روشهای تفسیری، مناهج تفسیر، مدارس تفسیر، اتجاهات تفسیر و الوان تفسیر استفاده شده است. از آنجا که مرز میان مفاهیم این واژهها به دلیل قرابت معنایی، کاملاً مشخص نشده و هر یک برای معنای اصطلاحیِ متمایز از دیگر واژهها تعین پیدا نکرده است، میتوانند منشأ اجمال و اشتباه و مغالطه شوند؛ از این رو، دقّت در مراد و مقصود استعمال کنندگان این واژهها در مقام مقایسه و تطبیق آرا و افکار، امری لازم است.
- برخی از نویسندگان با اعتراف به عدم استقرار معنای اصطلاحی ثابت و معیّن برای هر یک از این واژگان، کوشیدهاند با توجه به معنای لغوی کلمات و مفرداتِ استعمال شده در هر مورد، مناسب ترین معنای اصطلاحی این عناوین را عرضه کنند.
- مکاتب تفسیری میتواند در موارد ذیل استعمال شود:
- نظریههای مختلفی که در باره چگونه تفسیر قرآن ابراز شده و شیوع یافته است.
- روشهای مختلف مفسّران در بیان معنای آیات قرآن.
- مجموعه آرای تفسیری یک مفسر در معانی آیات قرآن که مورد پذیرش جمعی از مفسّرانِ پس از او قرار گرفته است.
- عمده اختلاف روشهای مفسّران، از اختلاف نظریه آنان در چگونگی تفسیر قرآن نشأت میگیرد؛ مثلاً روش کسی که معتقد است قرآن تنها با روایات معصومان(ع) قابل تفسیر است، با کسی که میگوید قرآن به چیزی جز خودش نیاز ندارد و آیات قرآن تنها باید با دیگر آیات تفسیر شود، قهراً مختلف خواهد بود[۱]
منابع
پانویس
- ↑ مکاتب تفسیری، ج۱، ص۱۳-۱۵