احاطه امام بر علوم و معارف تفسیر قرآن
بررسی روایات نشان میدهد که تفسیر قرآن کریم از مهمترین وظایف ائمه(ع) است. در برخی سخنان اصحاب ائمه(ع)، ضرورت امامت، با توجه به نیاز قرآن به مفسری که کلام او تفسیر قطعی و خطاناپذیر باشد، تبیین شده است. ائمه(ع) در روایات مختلف بر جایگاه خود به عنوان مفسران واقعی قرآن کریم تأکید کردهاند. در روایات متعددی از امام باقر و امام صادق(ع) نقل شده است که علم تمام قرآن نزد هیچ کس جز ائمه(ع) نیست. در روایتی از امیرالمؤمنین(ع) نقل شده است که «خداوند ما را پاکیزه گردانده و ما را (از لغزش و گناه) دور نگه داشته است. ما را گواهان بر مردم و حجت خود در زمین قرار داده است. ما را با قرآن و قرآن را با ما قرار داده است که ما از آن جدا نمیشویم و او از ما جدا نمیشود». بنابر این روایات، علم تفسیر قرآن و احکام آن از جمله علومی معرفی شده است که به ائمه(ع) داده شده است. روایات تفسیری ائمه(ع) بهترین شاهد بر جایگاه ممتاز آنان به عنوان مفسران قرآن کریم است.
دانش تفسیر قرآن امام علی (ع)
به نظر میرسد دانش تفسیر قرآن، بخشی از علومی است که امیرالمؤمنین(ع) بدون واسطه از پیامبر اکرم(ص) آموخت و از ایشان، نسل به نسل به امامان بعدی منتقل شده است. در روایتی از امیرالمؤمنین(ع)، رابطه ویژه علمی پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) این گونه گزارش شده است: «تمام اصحاب رسول خدا(ص) اینگونه نبودند که از او درباره چیزی بپرسند تا بفهمند؛ برخی از آنان میپرسیدند؛ اما قصد فهمیدن (دقیق) نداشتند. تا جایی که دوست داشتند که بادیهنشین یا فردی از راه رسیده بیاید و از رسول خدا(ص) بپرسد تا آنان بشنوند؛ در حالی که من هر روز بر رسول خدا(ص) وارد میشدم؛ یک بار هنگام روز و یکبار در شب. در آن اوقات، (پیامبر(ص)) با من خلوت میکرد. (در مباحث) میگردیدم هرجا که ایشان میگشت. اصحاب پیامبر(ص) میدانند که ایشان این کار را با هیچ کسی غیر از من انجام نمیداد. گاهی در خانه بودم و ایشان به خانهام میآمد. اکثر (این جلسات) در خانه من بود. گاهی که من در بعضی از خانههای ایشان بر ایشان وارد میشدم، با من خلوت میکرد و زنانش را خارج میساخت. پس نزد او غیر از من کسی نمیماند. و زمانی که برای خلوت با من به منزلم میآمد، فاطمه و نه هیچ کدام از فرزندانم از نزد من برنمیخواستند. هنگامی که از او سؤال میکردم، پاسخم را میداد و هنگامی که ساکت میشدم و سؤالاتم تمام میشد، خود شروع به سخن گفتن برایم میکرد».
آن حضرت در ادامه به نتایج این آموزش اشاره فرمودند: «بنابراین هیچ آیهای از قرآن بر ایشان نازل نشد، مگر آن که آن آیه را برایم قرائت فرمود و بر من املا کرد و من با خط خود آن را نوشتم و به من تأویل و تفسیر آن، ناسخ و منسوخش، محکم و متشابه و خاص و عام آن را آموخت و از خداوند خواست که فهم و حفظ آن را به من عطا کند. به همین جهت پس از آن دعا، هیچ آیهای از کتاب خدا یا علمی را که به من املا کرد و من نوشتم، فراموش نکردم...». حتی رسول خدا(ص) تأکید داشت که آیاتی که در نبود امیرالمؤمنین، علی(ع) بر آن حضرت نازل شده بود، بر ایشان خوانده و ظاهر و تأویل آن را به او تعلیم دهد.
با توجه به چنین رابطه ویژهای، طبیعی است که از رسول خدا(ص) نقل شده باشد که: «داناترین امت من به کتاب خدا، علی بن ابی طالب است». در واقع این همان نکته است که در حدیث ثقلین بدان اشاره شده است. در روایت متواتر ثقلین، اهل بیت(ع) همتای قرآن معرفی شدهاند که از یکدیگر جدایی ندارند. نقل مستفیض دیگری که مؤید این روایات است، این حدیث مشهور نبوی است که «عَلِی مَعَ الْقُرْآنِ وَ الْقُرْآنُ مَعَ عَلِی».
نقل شده است که امیرالمؤمنین(ع) در جواب برخی شایعات منافقان درباره عدم آگاهی کافی آن حضرت از قرآن فرمود: «وای بر آنان! به درستی که من ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه، فصل و وصل و حروف و معانی آن (قرآن) را میشناسم. به خدا قسم که حرفی بر پیامبر(ص) نازل نشده است، مگر آن که من میدانم درباره چه کسی در چه روزی و در کدام مکان نازل شده است».
علم امام به باطن قرآن
نکته دیگری که در این روایات قابل توجه و تأمل است، تأکید بر این نکته است که ائمه(ع) افزون بر ظاهر قرآن به باطن قرآن نیز علم دارند و از طریق باطن قرآن به علوم مختلفی دسترسی دارند. علوم مربوط به ظاهر قرآن، برای همه افرادی که زمینههای بهرهمندی علمی از قرآن کریم را برای خود فراهم کرده باشند، قابل استفاده است. مفسران با تدبر در ظاهر قرآن به تفسیر آن میپردازند. اما باطن قرآن، در دسترس عموم مردم نیست. گویا این حدیث «إِنَّمَا یعْرِفُ الْقُرْآنَ مَنْ خُوطِبَ بِه» به همین باطن اشاره دارد. زیرا ظاهر آن برای همه مردم است: «وَ لَقَدْ یسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکر».
بنابر روایتی که در فصل پیشین به آن اشاره شد، امام باقر(ع)، قرآن را دارای ظاهر و باطن معرفی کردند که ظاهر آن، همان مطالبی است که نازل شده و باطنش، تأویل آن است. بخشی از این تأویل محقق شده و بخشی همچنان جاری است. همان گونه که خورشید و ماه جاری میباشند. از تأویل قرآن کسی جز خداوند و راسخان در علم آگاه نیست و ائمه(ع) راسخان در علم و آگاه به تأویل قرآن میباشند. در روایات متعدد دیگری نیز از امام باقر و امام صادق(ع)، ائمه(ع) به عنوان راسخان در علم، صاحب علم تأویل قرآن معرفی شدهاند. در یکی از این روایات در تفسیر آیه «وَ ما یعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ» آمده است: «رسول خدا(ص) برترین راسخان در علم بود. خداوند عزوجل تمام آن چه از تنزیل (ظاهر قرآن) و تأویل (باطن آن) نازل کرده بود به او آموخت. روا نیست خداوند بر او چیزی را نازل کند که تأویل آن را به او نیاموخته باشد. اوصیای او پس از آن حضرت، تمام آن (علوم) را میدانند... قرآن خاص و عام، محکم و متشابه و ناسخ و منسوخ دارد که راسخان در علم از آن آگاهند».
بنابراین از مجموع روایات یاد شده میتوان نتیجه گرفت که ائمه(ع) به عنوان حجتهای خداوند و جانشنیان پیامبر اکرم(ص)، مفسران اصلی قرآن کریم بودهاند که تفسیرشان بر علم الهی آنان مبتنی بوده است. آنان افزون بر آگاهی از جزئیات دقیق مباحث تفسیری، مانند عام و خاص، محکم و متشابه، ناسخ و منسوخ و... از باطن قرآن نیز آگاه بودهاند و از طریق آن به قلمرو گستردهای از علوم دسترسی داشتهاند که برای دیگران دسترسی به آن ممکن نیست.
مجموعه این روایات نشان میدهد که علم امام به معارف دینی کامل است.
منبعشناسی جامع احاطه امام بر علوم و معارف تفسیر قرآن
- کتابشناسی احاطه امام بر علوم و معارف تفسیر قرآن؛
- مقالهشناسی احاطه امام بر علوم و معارف تفسیر قرآن؛
- پایاننامهشناسی احاطه امام بر علوم و معارف تفسیر قرآن.
جستارهای وابسته
- جامعیت علم امام؛
- احاطه امام بر علوم و معارف تربیتی؛
- احاطه امام بر علوم و معارف تربیت دینی:
- احاطه امام بر علوم و معارف تربیت عقلانی؛
- احاطه امام بر علوم و معارف تربیت عاطفی؛
- احاطه امام بر علوم و معارف تربیت خانوادگی:
- احاطه امام بر علوم و معارف تربیت اجتماعی؛
- احاطه امام بر علوم و معارف تربیت سیاسی؛
- احاطه امام بر علوم و معارف تربیت شغلی؛
- احاطه امام بر علوم و معارف تربیت بدنی؛
- احاطه امام بر علوم و معارف زیستمحیطی.
جستارهای مصداقی
- علم دینی امام؛
- علم دینی پیامبر؛
- علم دینی پیامبر خاتم؛
- علم دینی ولی؛
- علم دینی وصی؛
- علم دینی اهل بیت(ع)؛
- علم دینی فاطمه زهرا(س).