بحثی کوتاه درباره علم امام (مقاله)
بحثی کوتاه درباره علم امام(ع) عنوان مقالهای است که به بررسی علم امام و آگاهی وی به غیب میپردازد.این مقاله توسط سید محمد حسین طباطبایی به زبان فارسی نوشته شده و در مجله نور علم بهمن و اسفند ۱۳۷۱ (شماره ۴۹) در ۲۸ صفحه منتشر شده است[۱]. و در کتاب علم امام (مجموعه مقالات) با گردآورى محمد حسن نادم بازنشر شده است.[۲]
بحثی کوتاه درباره علم امام(ع) | |
---|---|
رتبه علمی | (نامعلوم) |
زبان | فارسی |
نویسنده | سید محمد حسین طباطبایی |
مذهب | شیعه |
منتشر شده در | مجله نور علم |
وابسته به | جامعه مدرسین حوزه علمیه قم |
محل نشر | قم، ایران |
تاریخ نشر | بهمن و اسفند ۱۳۷۱ |
شماره | ۴۹ |
ناشر الکترونیک | پرتال جامع علوم انسانی |
این مقاله در واقع رسالهای در پاسخ به «کتاب شهید جاوید» میباشد و شامل موارد ذیل نیز می شود:
- «پاسخ به استاد علامه طباطبایی پیرامون رسالۀ بحثی کوتاه دربارۀ علم امام(ع)»، نگاشتۀ عبدالله صالحی نجف آبادی؛
- «نقد و پاسخ»، نگاشتۀ سید محمد حسین طباطبایی.
چکیده مقاله
این رساله را علامه طباطبایی در پاسخ به پرسشی نوشته است که به دنبال انتشار کتاب شهید جاوید، گروهی از روحانیان، درباره علم امام حسین(ع) به شهادت خویش از ایشان پرسیدهاند، در این پاسخ کوتاه و در عین حال متقن، میگوید: علم امام به حوادث و وقایع بر دو قسم و از دو راه است: نخست علم غیر عادی امام به همه حقایق هستی در هر شرایطی به اذن الهی، دوم علم عادی امام. علم نخست ذاتی و استقلالی نیست، بلکه به تعلیم الهی و از لوازم مقام نورانیت است. لایتغیر و تخلف ناپذیر است و ارتباطی با تکلیف ندارد، اما علم دوم متعلق تکلیف است. آنگاه به اوضاع زمان سید الشهداء(ع) اشاره کرده و وظیفه و تکلیف ایشان را بر اساس علم عادی حضرت، قیام بر ضد حکومت یزید و خودداری از بیعت با او دانسته است»[۳].
فهرست مقاله
- قسم اول از علم امام(ع)؛
- راه اثبات علم امام(ع)؛
- این علم تاثیری در عمل و ارتباطی با تکلیف ندارد؛
- قسم دوم از علم امام(ع): علم عادی؛
- نهضت سیدالشهدا(ع) و هدف آن؛
- درگذشت معاویه و خلافت یزید؛
- امام(ع) و بیعت با یزید؛
- اثر امتناع از بیعت؛
- ترجیح مرگ بر زندگی؛
- اشارههای مختلف امام(ع) به وظیفه خود؛
- اختلاف روش امام(ع) در خلال مدت قیام خود؛
- بخش دوم: نقد و پاسخ.
درباره پدیدآورنده
آیتالله سید محمد حسین طباطبایی مشهور به علامه طباطبایی (متولد ۱۲۸۲ ش، تبریز و متوفای ١٣۶٠ ش)، تحصیلات حوزوی خود را نزد اساتیدی همچون حضرات آیات: سید علی قاضی، مرتضی طالقانی، سید حسین بادکوبهای، سید ابوالقاسم خوانساری، محمد حسین غروی اصفهانی، حسین نائینی و سید محمد حجت کوهکمرهای به اتمام رساند. اهتمام جدی به تبیین و تدریس تفسیر قرآن کریم و مباحث فلسفی و حکمی و نیز تربیت شاگردان برجسته از جمله فعالیتهای وی است.[۴]
او احیاکنندهٔ دروس تفسیر قرآن و فلسفه و حکمت در حوزههای علمیه بوده و آثار تأثیرگذاری در موضوعات مختلف علوم عقلی و نقلی تألیف کرده است. «تفسیر المیزان»، «کتاب توحید»، «رسالة النبوة و الإمامة»، «رسالة الولایة»، «سنن النبی»، «علی و فلسفهٔ الهی»، «قرآن در اسلام»، «شیعه در اسلام»، «اصول فلسفه و روش رئالیسم»، «بدایة الحکمة» و «نهایة الحکمة» برخی از این آثار است.[۴]