بحث:رابطه علم لدنی با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۶ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۴۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

گل‌افشان پارسانسب

در پایان نامه: پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا

علمی که رسول باید در آن داناتر از همه باشد علم به احکام شریعت و اداء تکلیف است و علم خضر علم به باطن امور و اصطلاح بعضی از مفاسد و اموری بود غیر از ادای تکلیف و ارشاد به طریق عبودیت که در آن وقت مخصوص به موسی (ع) بوده و با هم منافات ندارند. موسی مأمور به احکام ظاهر بود و خضر مأمور به اصلاحات امور باطنی بنابراین مؤکداً به موسی (ع) گفت تو هرگز قدرت تحمل آنرا نداری که با من باشی زیرا تو از حکمت باطن اموری که من مأمور بر انجامشان هستم خبر نداری و بعد از رخ دادن ماجراهایی و صبر نکردن موسی بر آنها و پرسش از آنها بر خلاف وعده‌ای که داده بود که صبر داشته باشد خضر به موسی می‌گوید: «هذا فراقُ بینی و بینُک سانبوک بتأویل ما لم تستطع علیه صبراً»: خضر به موسی گفت آن شرط این جدایی است بین من و تو بایستی از هم جدا گردیم و بزودی خبردار می‌کنم تو را به تأویل و حکمت آنچه را که توانا نبودی بر آن صبر بنمایی.(بانو امین اصفهانی، سیده نصرت، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، بی‌چا، نشر نهضت زنان: تهران 1361 ش، ج 14، ص 156.)

- «و انزل الله علیک الکتاب و الحکمةَو علَّمَکَ ما لم تکن تعلمُ و کان فضل الله علیک عظیما» که گفته شده شاید مقصود از حکمت همان علم لدّنی باشد یعنی تو را به حقیقت هر چیزی آگاه گردانیدیم و تو را به آنچه قبلاً نمی‌دانستی مطلع و دانا کردیم که در تمام امور به حق حکم نمایی و فضل خدا بر تو خیلی بزرگ است.(همان، ج 4، ص 160.)

ص32

محمد زمان رستمی و طاهره آل‌بویه

در کتاب: علم امام

علوم اهل بیت(ع) بر درس و تکرار متوقف نیست و از روی قیاس و فکر و حدس به دست نمی‌آید، چرا که ایشان پرسش‌های دشوار را پیش از تأمل پاسخ می‌دهند و هیچ مستفید و ممتحن و هیچ منکری، امری از امور دین را از ایشان نپرسیده است مگر آن‌که بی‌توقف و تأمل پاسخ گفته‌اند، معارف و علوم ایشان از ادراک دیگران به دور است، مناقب و مدایح ایشان، مثل ظهور نور شمس و قمر است، در شرافت بر همه سابق‌اند و در عرصه یقین بر همه فایق، عجز و قصور بر ایشان راه ندارد و نقص و فتور، گِرد ایشان نمی‌گردد و در جمیع صفات غالبند.@اربلی، کشف الغمه، ج2، ص225.@ بنابراین، علم امام لدنّی است و هر کس علمش مستفاد از کتب و معلمین باشد، او ورثه انبیا در علم ایشان نیست. علوم انبیا تنها از سوی خداوند متعال قابل دست‌یابی است، چنان‌که قرآن می‌فرماید: «اقْرَأْ وَرَبُّكَ الأَكْرَمُ * الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ * عَلَّمَ الإِنسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ»@علق، آیات 3-5.@؛ پروردگار تو کریم‌تر است کسی که به انسان آنچه را نمی‌دانست به توسط قلم@علم واقعی که تنها برای انبیا و اوصیاست از سوی قلم (یا عقل اول) نازل شده است که در سرسلسله مقامات و فرشتگان ملکوت است و بر همه عالم سلطه دارد.@ آموخت. و نباید گمان کرد که تعلیم خداوند، تنها مختص انبیا(ع) است، زیرا خداوند می‌فرماید: «وَاتَّقُواْ اللَّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ»@بقره، آیه282.@ یعنی هر کس که در سلوک خود به حقیقت تقوا نایل شود، خداوند آنچه را نمی‌داند به او تعلیم می‌نماید.@عین القضاه همدانی، زبدة الحقایق، ص۶۸.@ علم لدنی از راه وحی و الهام به دست می‌آید الهام درجات خفیفه‌ای از وحی است و در تمام زمان‌ها و برای تمام افراد امکان پذیر است و هر قدر روح فرد به اعتدال نزدیک‌تر شود، الهامات وارد شده فزونی و شدت می‌یابد، و این از برکات و رحمات الهی است که وقتی باب نبوت و وحی منسد می‌گردد، باب الهام گشوده می‌شود.


ص124

در بحث بماند

  • در بسیاری از روایات و داستانها می‌شنویم که ائمه از برخی حوادث آینده خبر می‌دادند. یا برخی علوم را که در آن روزگار کسی نمی‌دانست می دانستند، و یا به مقتضای هر سوالی بدون مطالعه و تحقیق فی‌المجلس جواب را می‌دانستند به طوری که عالم‌ترین عالمان بودند. پس آیا این علم به واسطه ی عالم بودن آنها به علم غیب بوده است؟ بخشی از این سوال همان است که در بالا پاسخ دادیم که گه گاه طومار علم غیب در مقابل ائمه باز می‌شده است و آنها به برخی از مسائل آینده آگاه می‌شده‌اند. با این حال در قطعی بودن این حوادث که در آن زمان به ائمه نشان می‌دادند هنوز می‌توان تردید کرد. زیرا ممکن بود این حوادث تغییر کند به همین دلیل نیز ائمه سعی می‌کردند با ادعیه یا سفارشات یا حرکت‌های خود و آگاه کردن دوستان خود این حوادث را تغییر دهند. اما چرا اگر ایشان صاحب علم غیب نبودند، بر بسیاری از علومی که دیگران در آن زمان خبر نداشتند بدون مطالعه و تحقیق مشرف بودند.
  • پاسخ؛ وجود علم لدنی در نفس ائمه و پیامبران است. پیامبر و ائمه به واسطه ی وظیفه خود که رهبری مادی و معنوی بشر و تزکیه و تعلیم آنها بوده است باید به برخی علوم مسلط باشند. به عنوان مثال اگر عالَم را به یک مدرسه ی بزرگ تشبیه کنیم که کاملاً مجهز به دوربین‌ها و بایگانی الکترونیکی چندرسانه ای قوی می‌باشد، مدیر مدرسه حتماً با ابزار خود می‌تواند از تمامی جزئیات و تمامی قسمتهای مدرسه در تمامی زمانهای گذشته آگاه شود. فقط کافی است بخواهد و پشت نمایشگر خود بنشیند و کنترل اطلاعات را بدست بگیرد. این مدیر اگر بخواهد به خوبی دانش‌آموزان را هدایت کند و تعلیم دهد و از انحراف آنها جلوگیری کند باید به این ابزار مجهز باشد تا بداند که کدام شاگردش حرکت رو به جلو و موفقی داشته و کدام شاگرد رو به عقب حرکت می‌کند. ضمناً چون مدیر مدرسه وقت کافی برای دیدن جزئیات رفتار هرکدام از هزاران دانش آموز خود را ندارد از طریق ابزاری برای او نمودارها و اطلاعات کاملی تهیه می‌کنند و با توجه به علوم روانشناسی، پزشکی، رفتاری و سایر علوم، این داده‌ها را تحلیل می‌کنند ودر اختیار او می‌گذارند تا بتواند مدیریت مدرسه را درست به عهده بگیرد و حرکت دهد. گرچه این مثال از برخی ابعاد ما را از مطلب دور می‌کند اما در برخی ابعاد که مربوط به دامنه وسیع علم و آگاهی ائمه و لزوم آن برای هدایت اجتماع بشری در کلان و خرد می‌باشد، ما را به مطلب نزدیک می‌کند. اگر امامی مانند امام موسی کاظم(ع) که سالها در زندانهای مخوف عباسی روزگار می‌گذرانند به این ابزار مسلط نباشد چگونه می‌تواند هدایت مادی و معنوی جامعه را به دوش بگیرد و حرکت‌هایی در جهت تنظیم آن ایجاد کند؛ یا اگر امام حسین(ع) براساس داده‌های تحلیل شده در دسترس خود به نتیجه قطعی نرسیده بود که یک قیام خونین نیاز است تا جامعه تنظیم شود، به آن خوبی و به آن زیبایی نمی‌توانست در موقع مناسب و با شکل مناسب جامعه را برای قرنها تنظیم کند.
  • ابوعبدالله صادق(ع) گفت: ذات الله را دو گونه علم است: گونه‌ای پنهان شده در خزانه ی غیب که جز الله بر آن واقف نباشد. تغییر در سرنوشتها براساس همین علم پنهان رخ می‌دهد. گونه ی دوم علمی است که در اختیار فرشتگان و رسولان الهی قرار داده است ما نیز از گونه دوم باخبریم (گزیده کافی حدیث 58)
  • ابوعبدالله صادق (ع) گفت: همانا خداوند تبارک و تعالی یکتا است. و یکتایی ویژه ی اوست در فرمانروایی خود یکی وتنها است از آنها پس جمعی را آفریده و بر فرمان خود گماشت. ما از آن جمع هستیم. ماییم حجت خدا در میان بندگانش ماییم گنجواران خدا بردانشش.(گزیده‌ کافی حدیث 82)
  • ابوجعفر باقر (ع) فرمود: حتماً‌که خدا را دو گونه علم است: علمی منتشر و علمی پنهان. علم منتشر در اختیار فرشتگان و رسول است و آنچه فرشتگان و رسولان می‌دانند ما نیز می‌دانیم و علم پنهان همان علمی است که تنها در نزد خداست و مادر (یعنی سرچشمه) همه ی علوم است که چون بر صفحه ی دفتر آفرینش ثبت و ظاهر شود و به وسیله ی فرشتگان و رسولان جامه ی عمل می‌پوشد (گزیده کافی حدیث 90)
  • استاد بهبودی در شرح این احادیث می‌فرماید: حقیقت علم، همان نوامیس طبیعت است این نوامیس و این عوامل برخی برای فرشتگان و رسولان، و شمه‌ای برای افراد بشر مکشوف شده است که آن را علم منتشر می‌خوانیم و آن قسمت که برای هیچ کس مکشوف نشده و در نزد الله است علم پنهان می‌خوانیم.
  • پس علومی که نزد ائمه است همگی از جنس علم غیب نیست زیرا علم غیب الهی چنانچه به دست یکی از افراد بشر برسد دیگر علم غیب نیست. اما محققاً ائمه از علوم دیگری بهره‌مندند که دیگر افراد بشر به آن دسترسی ندارند که این به مقتضای مقام ولایت و امامت آنها است و آن را علم لدنی می‌نامیم. البته بعید نیست که با پیشرفت دانش بشری بسیاری از این علوم به دست بشر برسد. چنانکه بسیاری از علومی که ائمه از آن برخودار بودند و در اختیار شاگردان خاص خود گذاشته بودند اکنون با پیشرفت علم به دست تمامی اقشار بشر رسیده است اما در آن زمان منحصراًَ در اختیار ائمه بوده است.
  • لازم به ذکر است که از علم لدنی هم تعبیرات متفاوتی شده است. از جمله صوفیان آن را به علومی که از راه تصرف و ریاضت بدست می‌آورند اطلاق می‌کنند که البته این معنا مدنظر نویسنده نیست. این علوم همان علومی است که پیامبران و امامان نیاز دارند تا از طریق آنها بتوانند به مدیریت جوامع بپردازند و هدایت الهی را در تشریح و تکوین پیاده سازی نمایند و مردم را تعلیم و تزکیه دهند. که البته نمی‌توان همه آنها را از راه تعلیم و تعلم، تجربه، کشف و شهود و... بدست آورد و آنها منحصر در وجود مقدس ایشان بوده است. همان طور که در مثال مدیر مدرسه ذکر شد. مدیر مدرسه می‌تواند از طریق ابزار و وسایلی که در اختیار دارد از جزئیات عملکرد تمامی دانش‌آموزان آگاه شود و یا در مجموع از روند پیشرفت تحصیلی آنان مطلع گردد. البته به دلیل محدودیت وقت و قوای ذهنی مدیر مدرسه ایشان نمی‌تواند هر هفته تمامی پرونده‌های دانش‌آموزان را برای تمامی اعمال و رفتارشان بازبینی کند اما می‌تواند گزارش‌های تحلیلی را براساس کلاس، رده سنی، پیشرفت‌های علمی و... از طریق کارکنان مدرسه در اختیار او قرار می گیرد را ملاحظه کند و تحلیل درستی از اعمال دانش آموزان خود داشته باشد و در نتیجه می‌تواند برنامه ریزی درستی برای امور مدرسه داشته باشد.

http://quranpapers.persianblog.ir/post/12/

بازگشت به صفحهٔ «رابطه علم لدنی با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)».