بحث:آیا علم غیب غیر خدا امکان دارد؟ (پرسش)

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۲ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۳۶ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

حسن مهدی‌فر

در پایان نامه: علوم اهل بيت ويژگي ها، ابعاد و مبادي آن

ادله عقلي:

1- وجود مقتضي وعدم مانع:

از نظر عقل هيچ دليل وبرهاني مبني بر امتناع چنين علمي براي انسان وجود ندارد. هيچ محذور عقلي وجود ندارد که انسانها بتوانند بر امور غيبي آگاهي داشته باشند. ازطرف ديگر در باره انسانهاي بر گزيده مقتضي نيز موجود است زيرا شايستگي انسانهاي پاک مانند پيامبران وائمه معصومين() از يک سو وفياضيت خداوندکه مبرا از عجز وبخل است از سوي ديگر، در امکان آگاهي‌هاي غيبي آنان ترديدي باقي نمي گذارد

2ـ وقوع :

بهترين دليل بر امکان يک چيزي وقوع آن است، تحقق چنين آگاهي هايي براي برخي انسانها و انبياء واهل بيت(ع) که از طريق آيات و روايات فراوان، تاريخ، سيره و تراجم اثبات شده است. بهترين شاهد بر امکان آن مي‌باشد. از سوي ديگر با وجود مقامات عاليه وفضائل بس بزرگي که پيامبر اسلام و ائمه(ع) دارند، وقوع علم غيب براي آنان امري سهل و آسان خواهد بود. پيامبري که:

«عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهى؛ عِنْدَها جَنّةُ الْمَأْوى» (سوره نجم:53،  آيه 14 و 15)

نزد سدرة المنتهي که جنت الماوي درآنجاست.

ب) ادله نقلي:

1) آيات ورواياتي که امکان چنين علمي را بطور عام براي انسانها گوشزد مي‌کند مانند:

1-آيه شريفه:

« أَوَلَمْ يَنْظُرُوا في مَلَكُوتِ السّماواتِ وَاْلأَرْضِ» (سوره اعراف:7،آيه 185)

(آيا در ملکوت آسمانها وزمين وآنچه خدا آفريده نظر نمي کنند. . . ) در اين آيه شريفه قرآن کساني را که خود را از مشاهده ملکوت هستي محروم مي‌نمايند توبيخ مي‌کند. واگر مشاهده ملکوت هستي که بخشي از آگاهي‌هاي غيبي است امکان پذير نبود توبيخ معناي معقولي نمي توانست داشته باشد.

2- آيه شريفه: «كَلاّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقينِ؛ لَتَرَوُنّ الْجَحيمَ؛ ثُمّ لَتَرَوُنّها عَيْنَ الْيَقينِ» (سوره تکاثر:،آيه 6)

چنين نيست؛ اگر شما علم اليقين(به آخرت) داشتيد قطعا شما جهنم را خواهيد ديد سپس(با ورود در آن) آنرا با عين اليقين خواهيد ديد. مفسرين از اين آيه استفاده مي‌کنند که: دو تا رؤيت وجود دارد رؤيت اول در اين دنياست و رؤيت دوم(لترونها عين اليقين ) در قيامت است (الميزان في تفسير القرآن» ج،20،ص352)

بنابر اين مفاد آيه اين است که اگر علم يقيني براي انسانها حاصل شود جهنم را خواهند ديد و اين ديدن در اين دنيا است والا در قيامت همه، چه مومن وچه کافر آن را خواهند ديد وآن مقيد به علم هم نيست. لذا نيازي به علم يقين هم نيست اما ديدن در دنيا را معلل به علم يقيني کرده است پس ديدن جهنم که گوشه اي از آگاهي‌هاي غيبي است به شرط حصول علم يقيني نه تنها انبيا واهل بيت(ع) بلکه براي همه انسانها امکان دارد چون آيه آن را اختصاص به افراد خاص نکرده است، بلکه بطور کلي فرموده است.

3ـ رواياتي از اهل بيت(ع) وجود دارد مبني براين که اگر ساير انسان ها نيز موانع را برطرف مي‌کردندتوانائي ارتباط با ملکوت و غيب را پيدا مي‌کردند مانند:

رسول خدا(ص) فرمود: لولا ان الشياطين يحومون حول قلوب بني آدم لنظروا الي ملکوت السموات (بحارالانوار» ج56،ص163وج،60 ص322 و ج67،ص59 )

اگر نبود که شياطين گرد دلهاي بني آدم گردش مي‌کنند و غبار و تاريکي ايجاد مي‌کنند بني آدم مي‌توانست با چشم دل ملکوت آسمانها را ببيند

مشابه اين حديث در منابع اهل سنت نيز آمده است که جبرئيل به پيامبر اکرم() گفت: الشياطين يحومون على أعين بني آدم أن لا يتفكروا في ملكوت السموات والأرض ولولا ذلك لرأت العجائب(مسند أحمد بن حنبل»، ج 2، ص 353 و 363)

شياطين اطراف چشم ودل بني آدم مي‌چرخند تا انسانها در ملکوت آسمانها وزمين تفکر نکنند واگر اين نبود بسياري از عجائب را مي‌ديدند.

و نيزآن حضرت فرمود: لولا تمريغ قلوبكم أو تزيدكم في الحديث لسمعتم ما أسمع اگر دلهايتان لغزش پيدا نمي کردو به ترديد نمي افتادواگر پر حرفي شما نبود، مي‌توانستيد هر چه را مي‌بينيم، ببينيد و هر چه را مي‌شنوم بشنويد. (همان، ج8،ص 303،ح 22355 و «العلم والحکمه في الکتاب والسنه»،ص120 )

ب) آياتي که از آگاهي‌هاي غيبي برخي ازافراد مانند خضر همنشين موسي(سوره کهف:18،آيه65 )ونيزآصف بن برخيا همنشين سليمان (سوره نمل:27، آيه40 ) و حضرت مريم ومادر موسي(سوره قصص:27،آيه 7 ) خبر مي‌دهد. اين افراد در عين حال که پيامبر نبودند امااين علوم را از راههاي عادي نيزکسب نکرده بودند بلکه از طريق الهام وافاضه خداوند بوده است. بنا براين وقوع موارد فوق، خوددليل برامکان است.




فایل ورد ص33

فعلا در بحث بماند

[[]]

آقای [[]] در پایان‌نامه کارشناسی خود با عنوان علم غیب در روایات در پاسخ به این پرسش آورده است:

«از نظر تاریخی هم وقتی به زندگی پیشوایان دینی و ائمه(ع) نظری بیاندازیم می‌بینیم که این بزرگواران بدون هیچ‌گونه سابقه شاگردی کردن در محضر استادی، و یا تحقیقات و مطالعات شخصی، در زمینه پاسخ دادن به سؤلاات علمی بی‌نظیر بوده‌اند، بدون اینکه پاسخ سؤالی را موکول به مراجعه بعدی و یا تفکر و تأمل نموده باشند پاسخ داده‌اند. این درحالی است که هیچ عالم و دانشمندی را نمی‌توان یافت که بی استاد تعلیم یافته و تربیت شده باشد. در شرح حال هر عالمی می‌خوانیم که یک دوره شاگردی کرده‌اند استاد دیده‌اند و علوم را از اساتید فراگرفته‌اند. با این همه باز هم در مسائل دچار تردید شده‌اند و این شیوه ای است که انسان‌ها در همهْ اعصار و دوره ها در سراسر جهان زندگی کرده و رشد یافته‌اند. این مسئله خود گواه روشن بر امکان علم غیب در غیر خداوند می‌باشد».[۱]