سریه طفیل بن عمرو دوسی
مقدمه
چون رسول خدا(ص) حنین را گشود، قصد فتح طائف فرمود و طفیل را برای ویران ساختن بت و بتکده ذی الکفین که بت قبیله عمرو بن حمصه در آن بود، فرستاد و دستور داد که او به قوم خود یاری دهد و سپس در طائف نزد آن حضرت برگردد. طفیل گفت: ای رسول خدا، به من نصیحتی بفرما". پیامبر(ص) فرمود: "به مردم سلام بده و آنها را اطعام کن و از خداوند حیا کن، چنان که هر کس از بستگان محترم خویش حیا میکند و هرگاه کری کردار للذاکرین زشتی و کردی؛ همانا، با کارهای نیکی جبران نیک، گناهان کن، که ﴿إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ ذَلِكَ ذِكْرَى لِلذَّاكِرِينَ﴾[۱][۲].
پس طفیل شتابان به سوی قوم خود رفت و بت و بتخانه ذوالکفین را ویران ساخت و وقتی در دهان آن بت، آتش میریخت، چنین میگفت: ای ذوالکفین من از پرستندگان تو نیستم و میلاد ما قدیمتر از میلاد تو بوده است. من در دهان تو آتش میافکنم[۳].
چهارصد نفر از قوم او هم با او با شتاب راه افتادند و چهار روز پس از این که پیامبر(ص) در طائف اقامت داشتند، به آنجا رسیدند و منجنیق و ارابه ای هم با خود آورده بودند. پیامبر(ص) به آنان فرمود: "ای گروه از د، چه کسی باید پرچم تان را به دست گیرد؟" طفیل گفت: "همان کسی که در جاهلیت به دست میگرفت". پیامبر(ص) فرمود: "درست میگویید" و آن شخص، نعمان بن زرافه لهبی بود[۴].[۵]
- ↑ "و نماز را در دو سوی روز و ساعتی از آغاز شب بپا دار؛ بیگمان نیکیها بدیها را میزدایند؛ این یادکردی برای یادآوران است" سوره هود، آیه ۱۱۴.
- ↑ المغازی، واقدی، ج۳، ص۹۲۲-۹۲۳.
- ↑ یا ذوالکفین لست من عبادکا میلادنا أقدم من میلادکا انی حشوت النار فی فؤادکا؛السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۳۸۵؛ المغازی، واقدی، ج۳، ص۹۲۳.
- ↑ المغازی، واقدی، ج۳، ص۹۲۳؛ الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۲، ص۱۱۹؛ السیرة الحلبیه، حلبی، ج۳، ص۲۱۵.
- ↑ علیزاده، فرهاد، مقاله «طفیل بن عمرو دوسی»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۵، ص:۵۱۵-۵۱۶.