مقام اهل حق
سید احمد خاتمی
در کتاب: در آستان امامان معصوم جلد دوم
فراز «وَ أَنْتُمْ أَهْلُهُ وَ مَعْدِنُهُ»
اهل حق بودن امامان معصوم عم «وَ أَنْتُمْ أَهْلُهُ»؛ «شما اهل حق هستید». همانطور که گفتیم، زمانی چیزی یا کسی را «اهل دیگری» میشمارند که اُنس، همراه با تعلّق قلبی و وابستگی میانشان برقرار باشد، مانند: اهل کتاب، اهل ذکر، اهل تقوا و... «اهل حق» بودن؛ یعنی اینکه: «شما اُنس و تعلّق خاصّ قلبی با حق دارید، شما فانی در خداوندی هستید که حق است»: ««بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ...»».@حجّ: ۶۲.@ و خاستگاه حق نیز اوست: ««الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ...».@بقره: ۱۴۷.@ این ««مِن»» نشویّه است؛ یعنی: «حق، برخاسته از ربّ است». براین اساس است که فقط موضع شما (امامان معصوم عم) موضع حق است و بس و هر راهی و هر موضعی غیر موضع شما باطل است. ممکن است کسی بگوید که امامان معصوم عم نیز شخص هستند، پس چگونه میتوانند محور باشند؟ پاسخ این است که: با امضای خداوند عزّوجلّ و امضای پیامبر اکرم صل پای مواضع آنان، دیگر نباید آنان را یک شخص معمولی دید بلکه باید آنان را نماینده حضرت حق دید، آنان خلیفه خداوند در زمین هستند و مواضعشان مواضع خدایی است. آنان اهل حقاند و رهجویان راه حقاند و موضعی جز موضع حق ندارند. امروز هم که جان جانان بقيّة الله الاعظم در پس ابر غیبت، نورافشانی میکند، نایب عام آن حضرت، حجّت الهی است؛ آن نایب، ولىّ فقیه است و موضع او حجّت شرعی همگان است. حضرت ولیّ عصر -ارواحنا فداه- در توقيع اسحاق بن يعقوب، به صراحت، «ولیّ فقیه» را حجّت شرعی معرّفی کرده است، آنجا که مینویسد: «...وامّا الحوادث الواقعة، فارجعوا فيها إلى رواة حديثنا فانّهم حجّتی علیکم وانا حجّة الله عليهم».@کمال الدین و تمام النعمه: ۲ - ۱ / ۴۸۴ / ح ۴.@ در نقل دیگر آمده: «وانا حجّة الله عليكم».@الغيبه: ۱۷۷.@ در حوادثی که پیش میآید، به راویان حديث ما رجوع کنید که آنان حجّت من بر شما و من حجّت خدا بر شما هستم». پر واضح است که مقصود از «روات حديث» ناقلان الفاظ حدیث همانند ضبط صوت نیستند؛ زیرا اینگونه افراد، در شأن آن نیستند که امام ع مردم را در حوادث واقعه، به آنان ارجاع و آنان را حجّت خود قرار دهد بلکه مراد فقیهانی هستند که از روايات عترت عم استنباط میکنند و با الهام از روایات، میتوانند نیازهای عصر خود را از روایات معصومین عم برطرف کنند. بنابراین، آنان که در پی حقاند و بر آنند تا در فضاهای تاریک فتنه به بیراهه نروند و از مسیر حق جدا نشوند، نورافکن آنان در این مسیر حق، موضع «ولیّ فقیه» است و این همان است که امام خمینی در سخن ماندگارشان فرمود: «پشتیبان ولایت فقیه باشید تا کشور آسیب نبیند». این جمله دو معنا دارد: 1- راز اینکه کشور تاکنون آسیب ندیده، رهروی مردم از ولایت فقیه است. بحمدالله مردم بصیر ما راه خود را یافتهاند؛ تجلّی بصیرت مردم ما در نهم دی ماه سال ۸۸ بود که با حماسه تاریخی حضور در صحنه، ولایتمداری خود را فریاد زده و از فتنهگران بزرگ و کوچک -که در پی شکستن قداست ولایت فقیه بودند و میخواستند به نظام ولایی آسیب برسانند- به ابراز برائت و تنفّر کردند. ۲- معنای دوم این جمله این است که: اگر خدای ناکرده، این پشتیبانی کمرنگ شود، کشور آسیب خواهد دید؛ چرا که ستون فقرات نظام اسلامی، ولیّ فقیه است. اگر موادّ مربوط به «ولایت فقیه» از قانون اساسی حذف شود، نظام، یک نظام طاغوتی خواهد شد. بنابراین، امروز هم «اهل حق»، اهل بیت عصمت و طهارت عماند، امروز تجلّی حق حضرت بقيّة الله الأعظم (عج) است که نایب عامّش با حکم کلّی او، مشروعیّت دارد و مشروعیّت ارکان نظام اسلامی هم به «ولایت فقیه» است. معدن حق بودن امامان معصوم عم «وَمَعْدِنُهُ»؛ «شما امامان، معدن حق هستید». باید زندگینامه و سیره و سنّت اهل بیت عصمت و طهارت عم متن درسی حوزههای علمیّه و دانشگاههای ما باشد که معنای «معدن» بودن اهل بیت عم همین است. معدن طلا، معدن نقره، معدن مس و... این ویژگی را دارند که باید کوهها را کاوید تا به آنها رسید و البتّه که لازمه این کاوش، سختی و رنج هم هست اما باید در این مسیر، این رنجها را به جان خرید که: نابرده رنج گنج میسّر نمیشود مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد سلام و درود خدا بر عالمانی که عمر خود را در عرصه کاوش این معادن، صرف کردند. سلام و درود خداوند بر میر حامد حسین هندی، صاحب «عبقات الانوار»، سلام و درود خداوند بر علّامه امینی، مؤلّف اثر ارزشمند «الغدیر»، سلام و درود خداوند بر علّامه شرف الدين، مؤلّف کتاب ارزشمند «المراجعات» و «النصّ والاجتهاد» و سلام و درود خداوند بر همه عالمانی که عمر خویش را وقف کاویدن این معادن کردند. فقیهان بزرگ، مفسّران عالیقدر و مؤلّفان ارزشمند الهی.
ص476