ایمان به پیامبر
- اين مدخل از زیرشاخههای بحث ایمان است. "ایمان به پیامبر" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل ایمان به پیامبر (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
ایمان به پیامبر به معنای تصدیق تنها یا همراه با التزام عملی به پیامبری از پیامبران الهی است[۱]. ایمان، از مفاهیم کانونی ادیان الهی از جمله اسلام میباشد که نقش تعیین کنندهای در سعادت انسان دارد[۲].
واژهشناسی لغوی
- «ایمان» - به معنای «تصدیق» و «تأیید»[۳] - عبارت است از جایگیر شدن اعتقاد در قلب[۴]، که علاوه بر گفتار، در عمل شخص نیز ظاهر میگردد[۵]. و «غیب» هر چیزی است که در دایرۀ محسوسات نباشد[۶] و برخی هم غیب را به معنای حقایق وجودی دور از دسترس حس و اشاره دانستهاند[۷]. ایمان به غیب که در آیۀ ﴿﴿الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ﴾﴾ [۸] آمده، اعتقاد قلبی است به حقایق فراحسی[۹] و التزام عملی به آن[۱۰]؛ اعتقادی که ایجاد آن از اساسیترین کارهای انبیا بوده[۱۱] و مرز دینداری و بیایمانی است[۱۲]. در قرآن کریم ایمان به غیب از نشانههای متقیان شمرده شده است: ﴿﴿هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ * الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ﴾﴾ [۱۳]. البته از طریق عقل باید ایمان به غیب آورد، اگر کسی بگوید هر چه نمیبینم نیست، چگونه به خدا اعتقاد داشته باشم؟ اساس کار انبیا برای هدایت مردم این است که به آنها بفهمانند که همه چیز دیدنی و حسکردنی نیست، چیزهای دیگری هم هست که در حس ما نمیگنجد؛ ولی خداوند به ما عقل داده است تا وجود آنها را بفهمیم و بعد از اینکه دانستیم ایمان بیاوریم و به لوازمش ملتزم باشیم[۱۴]. در آیۀ مذکور، غیب به صورت مطلق مطلق (بدون قیدی که معنای آن را محدود کند) به کار رفته[۱۵]. و دارای مفهوم وسیعی است[۱۶]، اما مصادیق مختلفی دارد[۱۷]؛ بر اساس آیات و روایات برخی از مصادیق آن عبارتاند از: خداوند متعال و آیات کبرای او[۱۸]، قیامت[۱۹]، بهشت و جهنم، عرش و کرسی، ایمان به انبیای گذشته[۲۰]، ایمان به حقیقت ولایت[۲۱] و امام زمان(ع) [۲۲] و غیره[۲۳].
ایمان به پیامبران
- ایمان به پیامبران از چنان اهمیتی در قرآن برخوردار است که در آیات متعددی در پی ایمان به خداوند ذکرشده است: ﴿﴿ فَآمِنُواْ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ﴾﴾ [۲۴]، ﴿﴿ وَإِذْ أَوْحَيْتُ إِلَى الْحَوَارِيِّينَ أَنْ آمِنُواْ بِي وَبِرَسُولِي قَالُواْ آمَنَّا وَاشْهَدْ بِأَنَّنَا مُسْلِمُونَ ﴾﴾ [۲۵] و نیز: ﴿﴿ وَلَوْ كَانُوا يُؤْمِنُونَ بِاللَّه وَالنَّبِيِّ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مَا اتَّخَذُوهُمْ أَوْلِيَاء وَلَكِنَّ كَثِيرًا مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ﴾﴾ [۲۶]؛ ﴿﴿ أَوَلَمْ يَنظُرُواْ فِي مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا خَلَقَ اللَّهُ مِن شَيْءٍ وَأَنْ عَسَى أَن يَكُونَ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُمْ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ ﴾﴾ [۲۷]؛ ﴿﴿ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ آمِنُواْ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِيَ أَنزَلَ مِن قَبْلُ وَمَن يَكْفُرْ بِاللَّهِ وَمَلائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً بَعِيدًا ﴾﴾ [۲۸]؛ ﴿﴿ إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِذَا كَانُوا مَعَهُ عَلَى أَمْرٍ جَامِعٍ لَمْ يَذْهَبُوا حَتَّى يَسْتَأْذِنُوهُ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَأْذِنُونَكَ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ فَإِذَا اسْتَأْذَنُوكَ لِبَعْضِ شَأْنِهِمْ فَأْذَن لِّمَن شِئْتَ مِنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴾﴾ [۲۹] [۳۰].
- پیامبران از دیدگاه قرآنی، واسطههایی بشری میان خدا و انسان هستند که بدون پیروی از آنان، جلب رضایت الهی ممکن نیست: ﴿﴿ قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴾﴾ [۳۱][۳۲].
- بر اساس آیات قرآنی، ایمان به همه پیامبران و کتابهای آسمانی و پرهیز از تجزیه باور به آنان ضروری است: «ءامَنَ الرَّسولُ بِما اُنزِلَ اِلَیهِ مِن رَبِّهِ والمُؤمِنونَ کُلٌّ ءامَنَ بِاللّهِومَلـئِکَتِهِ وکُتُبِهِ و رُسُلِهِ لانُفَرِّقُ بَینَ اَحَد مِنرُسُلِهِ...» . ﴿﴿ آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ وَقَالُواْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ ﴾﴾ [۳۳] در آیات ﴿﴿ قُولُواْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنزِلَ إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَمَا أُوتِيَ النَّبِيُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ﴾﴾ [۳۴]و ﴿﴿ قُلْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنزِلَ عَلَيْنَا وَمَا أُنزِلَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَالنَّبِيُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ﴾﴾ [۳۵] نیز نامهای چند تن از پیامبران و لزوم ایمان به آنچه بر آنان نازل شده آمده است[۳۶].
- اساس پیام الهی در صورتهای متعدد خود، واحد است، ازاینرو در آیات ﴿﴿ وَمَن يَبْتَغِ غَيْرَ الإِسْلامِ دِينًا فَلَن يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ﴾﴾ [۳۷] و ﴿﴿ إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللَّهِ الإِسْلامُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ إِلاَّ مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَمَن يَكْفُرْ بِآيَاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ ﴾﴾ [۳۸] تنها اسلام، دین مقبول خداوند معرفی شده که صرف ایمان به خدا و پذیرش فرمانهای او مراداست؛ نه شریعت رسول اکرم(ص)[۳۹]. تأکید فراوان قرآن بر ایمان به مجموعه پیامبران و کتابهای آسمانی افزون بر اینکه ریشه در وحدت مضمون وحی دارد، نوعی احساس اصالت و اطمینان به سلامت از انحراف نیز در دل آدمی مینهد، زیرا او راهی را میپیماید که انسان درطول تاریخ آن را پیموده و پیامبران همگی بهآن دعوت کردهاند[۴۰].
- ایمان و اقرار به نبوت پیامبران الهی و پیامبر گرامی اسلام(ص) از اصول و ارکان مهمّ اسلام به شمار میآید. و تا این اقرار و ایمان تحقّق پیدا نکند شخص، مسلمان محسوب نمیشود. علاوه بر این، اقرار و ایمان به همه آنچه پیامبر اسلام از طرف آفریدگار آورده و به ضرورت دین اسلام ثابت شده در تحقّق اسلام شخص لازم و ضروری است[۴۱].
- یکی از اموری که به ضرورت دین، بر همه پیامبران الهی به ویژه پیامبر گرامی اسلام نازل شده است، تصدیق و ایمان به پیامبران دیگر الهی و اموری است که بر آنها نازل شده است. خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید:﴿﴿ قُولُواْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنزِلَ إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَمَا أُوتِيَ النَّبِيُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ فَإِنْ آمَنُواْ بِمِثْلِ مَا آمَنتُم بِهِ فَقَدِ اهْتَدَوْا وَّإِن تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا هُمْ فِي شِقَاقٍ فَسَيَكْفِيكَهُمُ اللَّهُ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴾﴾[۴۲][۴۳].
- در آیهای دیگر آمده است:﴿﴿ قُلْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنزِلَ عَلَيْنَا وَمَا أُنزِلَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَالنَّبِيُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ وَمَن يَبْتَغِ غَيْرَ الإِسْلامِ دِينًا فَلَن يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴾﴾[۴۴][۴۵].
- امام صادق(ع) میفرمایند:"اما آنچه از ایمان بر قلب واجب کرده است اقرار و معرفت ... و اینکه محمّد بنده و رسول اوست. و نیز اقرار به تمام اموری است که از سوی خدا آمده است اعم از این که نبی باشد یا کتاب. این است آنچه خدا بر قلب واجب کرده است که عبارت است از اقرار و معرفت که عمل قلب است... و این اصل ایمان است"[۴۶][۴۷].
- امام رضا(ع) نیز در جواب مأمون که از او خواسته بود اسلام را به اختصار بیان کند؛ به خط مبارک خویش مینویسند:"همانا حقیقت اسلام عبارت است از شهادت به اینکه خدایی جز الله نیست، یگانه است و شریکی ندارد ... و اینکه محمد(ص) بنده و رسول و امین اوست ... و اینکه جمیع آنچه محمد بن عبدالله(ص) آورده است حقّ آشکاری است، و تصدیق به او و به همه رسولان خدا و پیامبرانش و حجّتهای او که پیش از پیامبر اسلام آمدهاند [۴۸][۴۹].
- بنابر این اگر کسی نبوت یکی از پیامبران الهی را منکر شود در حقیقت همه پیامبران الهی را منکر شده و یکی از ارکان و اصول مهم اسلام را که پذیرفتن دین همه انبیای الهی است انکار میکند؛ و چنین شخصی را نمیتوان مسلمان به شمار آورد. امام صادق(ع) در این زمینه میفرماید:"بدانید کسی که عیسی بن مریم را انکار کند و به همه رسولان دیگر اقرار کند مؤمن محسوب نمیشود"[۵۰][۵۱].
- در روایتی دیگر محمّد بن تمّام میگوید؛ به امام صادق(ع) عرض کردم:"فلانی که یکی از دوستان و موالیان شماست سلام رساند و گفت که شما شفاعت او را ضمانت کنید. حضرت فرمود: آیا او از دوستان ما است؟ عرض کردم: آری. فرمود: پس امر او خیلی بالاتر از اینهاست"[۵۲][۵۳].
منابع
جستارهای وابسته
منبعشناسی جامع ایمان به پیامبر
پانویس
- ↑ دایره المعارف قرآن کریم؛ ج۵، ص ۱۸۹
- ↑ دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۹۸.
- ↑ ابنمنظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج ۱، ص ۱۰۸.
- ↑ ترجمه تفسیر المیزان، ج۱ ، ص۷۲.
- ↑ فیض کاشانی، ملامحسن، محجة البیضاء، ج ۷، ص ۲۳۹ و سبحانی، جعفر، الإلهیات، ج ۴، ص ۳۱۶.
- ↑ ترجمه تفسیر المیزان، ج۱ ، ص۷۲.، دهخدا، علیاکبر، لغتنامه دهخدا، ج ۱۱، ص ۱۶۸۸۹.
- ↑ پناهی آزاد، مقالۀ معنا و عقلانیت «ایمان به غیب» با توجه به آرای امام خمینی و صدرالمتألهین.
- ↑ همان کسانی که «غیب» را باور میدارند؛ سوره بقره، آیه: ۳.
- ↑ محمد تقی مصباح یزدی، کتاب نظریه حقوقی اسلام، ج ۱، جلسه سیزدهم، پناهی آزاد، مقالۀ معنا و عقلانیت «ایمان به غیب» با توجه به آرای امام خمینی و صدرالمتألهین.
- ↑ محمد تقی مصباح یزدی، عوامل ترقی و انحطاط انسان، جلسه یازدهم.
- ↑ مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج ۲۶، ص ۶۷۳ و محمد تقی مصباح یزدی، کتاب قرآن در آیینه نهجالبلاغه، ص ۹۳.
- ↑ فنایی اشکوری، در مقالۀ «دو ساحت ظاهر و باطن در جهان بینی جلال الدین مولوی».
- ↑ رهنمودی برای پرهیزگاران است * همان کسانی که «غیب» را باور میدارند؛ سوره بقره، آیه: ۳.
- ↑ مصباح یزدی، محمدتقی، عوامل ترقی و انحطاط انسان، جلسه یازدهم.
- ↑ مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج ۲۳، ص ۶۴۶.
- ↑ ناصر مکارم، تفسیر نمونه ج ۱، ص ۱۰۱.
- ↑ محمد علی رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ج ۱، ص ۱۶۴.
- ↑ ترجمه تفسیر المیزان، ج۱ ، ص۷۲. و عبدالله جوادی آملی، تفسیر تسنیم.
- ↑ سید محمد مهدی میرباقری، در جلسۀ اول بررسی صفات متقین.
- ↑ سورۀ بقره، آیۀ ۴.
- ↑ سید محمد مهدی میرباقری، در جلسۀ اول بررسی صفات متقین.
- ↑ پایگاه اطلاعرسانی صافی. و سید عبدالحسین طیب، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج ۱، ص ۱۴۹.
- ↑ روحی، ابوالفضل، دایره المعارف قرآن کریم؛ ج۵، ص ۱۹۷
- ↑ پس به خداوند و پیامبرانش ایمان آورید؛ سوره نساء، آیه: ۱۷۱.
- ↑ و یاد کن که به حواریان وحی کردم که به من و فرستادهام ایمان آورید گفتند: (خداوندا) ایمان آوردیم و گواه باش که ما گردن نهادهایم؛ سوره مائده، آیه: ۱۱۱.
- ↑ و اگر به خداوند و پیامبر و آنچه به سوی او فرو فرستاده شده است ایمان میداشتند آنان را سرور نمیگرفتند اما بسیاری از ایشان نافرمانند؛ سوره مائده، آیه: ۸۱.
- ↑ آیا در گستره آسمانها و زمین و هر چیزی که خداوند آفریده است ننگریستهاند و در اینکه بسا اجلشان نزدیک شده باشد؛ بنابراین بعد از آن (قرآن) به کدام گفتار ایمان میآورند؟؛ سوره اعراف، آیه: ۱۸۵.
- ↑ ای مؤمنان! به خداوند و پیامبر او و کتابی که بر پیامبرش فرو فرستاده و کتابی که پیش از آن فرود آورده است ایمان بیاورید و هر کس به خداوند و فرشتگان او و کتابهای (آسمانی) وی و پیامبران او و به روز بازپسین کفر ورزد بیگمان به گمراهی ژرفی در افتاده است؛ سوره نساء، آیه: ۱۳۶.
- ↑ جز این نیست که مؤمنان آنانند که به خداوند و پیامبرش ایمان دارند و چون در کاری همگانی همراه او باشند تا از او اجازه نگیرند (به راهی دیگر) نمیروند؛ کسانی که از تو اجازه میگیرند همانانند که به خداوند و پیامبرش ایمان دارند پس چون برای کاری از تو اجازه خواستند به هر یک از آنان که خواستی اجازه بده و برای آنها از خداوند آمرزش بخواه که خداوند آمرزندهای بخشاینده است؛ سوره نور، آیه: ۶۲.
- ↑ روحی، ابوالفضل، دایره المعارف قرآن کریم؛ ج۵، ص ۱۹۷
- ↑ بگو اگر خداوند را دوست میدارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد و خداوند آمرزندهای بخشاینده است؛ سوره آل عمران، آیه: ۳۱.
- ↑ روحی، ابوالفضل، دایره المعارف قرآن کریم؛ ج۵، ص ۱۹۷
- ↑ این پیامبر به آنچه از (سوی) پروردگارش به سوی او فرو فرستادهاند، ایمان دارد و همه مؤمنان به خداوند و فرشتگانش و کتابهایش و پیامبرانش، ایمان دارند (و میگویند) میان هیچ یک از پیامبران وی، فرق نمینهیم و میگویند: شنیدیم و فرمان بردیم؛ پروردگارا! آمرزش تو را (میجوییم) و بازگشت (هر چیز) به سوی توست؛ سوره بقره، آیه: ۲۸۵.
- ↑ بگویید: ما به خداوند و به آنچه به سوی ما و به سوی ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و نبیرگان فرو فرستاده شده و به آنچه به موسی و عیسی و آنچه به (دیگر) پیامبران از سوی پروردگارشان داده شده است ایمان آوردهایم؛ میان هیچیک از آنان فرق نمینهیم و ما فرمانبردار اوییم؛ سوره بقره، آیه: ۱۳۶.
- ↑ بگو به خداوند و به آنچه بر ما و بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و نبیرگان فرو فرستاده شده و به آنچه به موسی و عیسی و پیامبران از سوی پروردگارشان داده شده است ایمان داریم، میان هیچیک از ایشان فرق نمیگذاریم و ما فرمانبردار اوییم؛ سوره آل عمران، آیه: ۸۴.
- ↑ روحی، ابوالفضل، دایره المعارف قرآن کریم؛ ج۵، ص ۱۹۷
- ↑ و هر کس جز اسلام دینی گزیند هرگز از او پذیرفته نمیشود و او در جهان واپسین از زیانکاران است؛ سوره آل عمران، آیه: ۸۵.
- ↑ بیگمان دین (راستین) نزد خداوند، اسلام است و اهل کتاب، اختلاف نیافتند مگر پس از آنکه به دانش دست یافتند ، از سر افزونجویی که در میان ایشان بود و هر کس به آیات خداوند کفر ورزد (بداند که) خداوند حسابرس سریع است؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۹.
- ↑ التبیان، ج۱، ص۴۷۱ـ۴۷۲.
- ↑ روحی، ابوالفضل، دایره المعارف قرآن کریم؛ ج۵، ص ۱۹۷
- ↑ محمد بیابانی اسکوئی، نبوت، ص:۱۵۳ - ۱۵۵.
- ↑ بگویید: ما به خداوند و به آنچه به سوی ما و به سوی ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و نبیرگان فرو فرستاده شده و به آنچه به موسی و عیسی و آنچه به (دیگر) پیامبران از سوی پروردگارشان داده شده است ایمان آوردهایم؛ میان هیچیک از آنان فرق نمینهیم و ما فرمانبردار اوییم.بنابراین، اگر (آنان) به مانند آنچه شما بدان ایمان آوردهاید ایمان آوردند، رهیافتهاند و اگر رو برتافتند جز این نیست که در ستیزند و به زودی خداوند تو را در برابر آنان بسنده خواهد بود و او شنوای داناست؛ سوره بقره، آیه: ۱۳۶- ۱۳۷.
- ↑ محمد بیابانی اسکوئی، نبوت، ص:۱۵۳ - ۱۵۵.
- ↑ بگو به خداوند و به آنچه بر ما و بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و نبیرگان فرو فرستاده شده و به آنچه به موسی و عیسی و پیامبران از سوی پروردگارشان داده شده است ایمان داریم، میان هیچیک از ایشان فرق نمیگذاریم و ما فرمانبردار اوییم.و هر کس جز اسلام دینی گزیند هرگز از او پذیرفته نمیشود و او در جهان واپسین از زیانکاران است؛ سوره آل عمران، آیه: ۸۴ - ۸۵.
- ↑ محمد بیابانی اسکوئی، نبوت، ص:۱۵۳ - ۱۵۵.
- ↑ " فَأَمَّا مَا فَرَضَ عَلَى الْقَلْبِ مِنَ الْإِيمَانِ فَالْإِقْرَارُ وَ الْمَعْرِفَةُ ... وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ ص وَ الْإِقْرَارُ بِمَا جَاءَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مِنْ نَبِيٍّ أَوْ كِتَابٍ فَذَلِكَ مَا فَرَضَ اللَّهُ عَلَى الْقَلْبِ مِنَ الْإِقْرَارِ وَ الْمَعْرِفَةِ وَ هُوَ عَمَلُهُ ... وَ هُوَ رَأْسُ الْإِيمَانِ "؛ اصول کافی، ج۲، ص:۳۴.
- ↑ محمد بیابانی اسکوئی، نبوت، ص:۱۵۳ - ۱۵۵.
- ↑ "أَنَّ مَحْضَ الْإِسْلَامِ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ ... وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ أَمِينُهُ ... وَ أَنَّ جَمِيعَ مَا جَاءَ بِهِ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ هُوَ الْحَقُّ الْمُبِينُ وَ التَّصْدِيقُ بِهِ وَ بِجَمِيعِ مَنْ مَضَى قَبْلَهُ مِنْ رُسُلِ اللَّهِ وَ أَنْبِيَائِهِ وَ حُجَجِهِ ..."؛ عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص:۱۲۱.
- ↑ محمد بیابانی اسکوئی، نبوت، ص:۱۵۳ - ۱۵۵.
- ↑ " وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ لَوْ أَنْكَرَ رَجُلٌ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ وَ أَقَرَّ بِمَنْ سِوَاهُ مِنَ الرُّسُلِ لَمْ يُؤْمِنْ "؛ اصول کافی، ج ۱، ص:۱۸۲.
- ↑ محمد بیابانی اسکوئی، نبوت، ص:۱۵۳ - ۱۵۵.
- ↑ " إِنَّهُ رَجُلٌ يُوَالِي عَلِيّاً وَ لَمْ يَعْرِفْ مَنْ بَعْدَهُ مِنَ الْأَوْصِيَاءِ قَالَ ضَالٌّ قُلْتُ أَقَرَّ بِالْأَئِمَّةِ جَمِيعاً وَ جَحَدَ الْآخِرَ قَالَ هُوَ كَمَنْ أَقَرَّ بِعِيسَى وَ جَحَدَ بِمُحَمَّدٍ (ص) أَوْ أَقَرَّ بِمُحَمَّدٍ وَ جَحَدَ بِعِيسَى نَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ جَحْدِ حُجَّةٍ مِنْ حُجَجِه" ؛ کتاب الغیبه نعمانی، ص:۱۱۲.
- ↑ محمد بیابانی اسکوئی، نبوت، ص:۱۵۳ - ۱۵۵.