از صفات خداوند است و از ماده "ابد" برگرفته شده است. "ابد" دارای مفهومی تجزیهناپذیر است؛ بر خلاف زمان، که اجزائی دارد و تجزیه میپذیرد و بدین روی میتوان گفت: "زمان کذا"؛ ولی نمیتوان گفت: "ابد کذا". نظر به تجزیهناپذیری معنای ابد، سزاوار آن بود که این کلمه را جمع نباشد؛ ولی عربزبانان کلمه "آباد" را به عنوان جمع آن به کار بردهاند. از این روی، برخی لغتشناسان، "آباد" را عربی ندانسته، آن را دخیل میدانند و بر این باورند که در عربی اصیل، کلمه "ابد" جمعی ندارد[۱][۲].
هر کس به خداوند واحد ایمان دارد، او را موجودی ازلی و ابدی میداند. این دو صفت از یکدیگر جدایی نمیپذیرند؛ زیرا موجود ازلی به زمان محدود نمیگردد، وگرنه ازلی نخواهد بود. چون موجودی بیمنتها باشد، ابدی نیز خواهد بود. خداوند، واجب الوجود است و روشن است که واجب الوجود، هرگز از هستی جدا نمیشود و عین هستی است. هستی از برون بدو نرسیده است تا از او جدایی پذیرد. بدین روی، چنین موجودی همیشه بوده (ازلیت) و همیشه خواهد بود (ابدیت). این دو صفت را با یکدیگر "سرمدیت" گویند. موجود سرمدی آن است که آغاز و انجام ندارد[۳][۴].
آیات متعددی از قرآن، بر ابدیت خداوند گواهی میدهند[۵]. قرآن از ابدیت و ازلیت خداوند با تعابیر متعددی یاد کرده است؛ از جمله اول، آخِر و باقی.
ازلی و ابدی بودن خداوند بدین معنا نیست که در هر زمانی بوده و هست، بلکه بدین معنا است که خداوند ورای زمان است و جای دادن او در زمان ممکن نیست. بدینسان، مراد از ازلیت و ابدیت، عبارت از قبلیت و بعدیت زمانی نیست[۶][۷].
روایات بسیاری از ازلیت و ابدیت خدا سخن گفتهاند. حضرت علی (ع) میفرماید: "برای اولیت او آغازی و برای ازلیتش پایانی نیست"[۸]. امام صادق (ع) نیز در این باره میفرماید: "او اول است قبل از همه چیز و آخر است؛ زیرا زوال ندارد و صفات و اسمایش دگرگونی ندارند، آن گونه که در دیگران دگرگون میگردند. او همیشه بوده و خواهد بود نه آغازی دارد و نه انجامی"[۹][۱۰].