ابوعطیه وادعی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
ابوعطیه وادعی
تصویر نمادین جنگ جمل
نام کاملابوعطیه وادعی
جنسیتمرد
از قبیلهبنی‌همدان
درگذشتعراق
از اصحابامام علی
حضور در جنگ

مقدمه

وی از قبیلة همدان و کوفی است[۱]، بیشتر تراجم نویسان، نام او را مالک بن عامر و گاه با کنیه عامر، یعنی مالک بن ابی حمزه[۲] گفته‌اند[۳] ولی نام‌های مالک بن عوف[۴]، مالک بن زبید[۵]، مالک بن ابی جندب[۶]، عمرو بن ابی جندب[۷] و عمر بن جندب[۸] نیز گفته شده است. ابن حجر[۹] عمرو بن أبی جندب را غیر از مالک بن عامر دانسته و در تقریب[۱۰] از این دو نفر با کنیه ابوعطیه وادعی نام برده است. بخاری[۱۱]، ابن معین[۱۲] و ابوداوود[۱۳] نیز هر دو نام را برای ابوعطیه وادعی در دو نوبت گفته‌اند و چنانچه تکرار در این‌باره را نپذیریم، بلکه بگوییم با عنایت و توجه بیان شده است، گفته‌های آنان، مؤید نظر ابن حجر خواهد بود. شاید تشابه این دو در کنیه، تیره و قبیله سبب تصور اتحاد آنان شده است. برای تشخیص دقیق ابوعطیه وادعی از اعمش سؤال شد. گفت: نامش مالک بن ابی حمزه، یعنی مالک بن عامر است. سؤال شد: آیا همان که ابن سیرین از او روایت می‌کند؟ گفت: آری. گفتند: برخی تصور می‌کنند آن ابو عطیه‌ای که عمارة بن عمیر از او روایت می‌کند، غیر از آن کسی است که ابن سیرین از او روایت دارد. اعمش این مطلب را به شدت انکار کرد[۱۴]. یحیی بن معین[۱۵] نیز همین مطلب اعمش را بیان کرده است. حتی ابن سیرین، به نام ابوعطیه، یعنی مالک بن عامر یا مالک بن عوف تشریح کرده است[۱۶].

توهم دیگر اینکه ابن عبدالبر[۱۷] و ابن اثیر[۱۸] تنها از ابوعطیه وادعی نام برده و او را با أبوعلیه غیر منسوب یک نفر تصور کرده‌اند. با این تصور، روایت غیر منسوب را به وادعی نسبت داده‌اند، در حالی که چنین نیست. هر چند در برخی از روایات ابوعطیه وادعی، کنیه او به صورت متعلق بیان شده، ولی به دلیل نقل همان روایات با قید وادعی در دیگر منابع، شبهه اختلاف از بین می‌رود[۱۹]. تراجم نویسان نیز بیان نکرده‌اند که خاند بن معدان - راوی ابوعطیه غیر منسوب - از ابوعطیه وادعی روایت کرده است.

ابوعطیه وادعی را از مخضرمین برشمرده‌اند[۲۰]. به تصریح بیشتر تراجم نویسان از جمله ابن سعد[۲۱]، ابن حبان[۲۲]، دولابی[۲۳]، ابوموسی، عسکری و ابوزرعه رازی[۲۴] و ابن حجر[۲۵] او از تابعین شهیر است، به همین دلیل، صحابه‌نگارانی چون طبرانی[۲۶]، ابن ابی عاصم[۲۷] و ابونعیم[۲۸] از ابوعطیه، بدون قید وادعی نام برده‌اند. با این حال، مغلطای[۲۹]، نظر مطین[۳۰]، طبرانی، أبونعیم، ابن منده و باوردی را مبنی بر صحابی بودن ابوعطیه وادعی نقل کرده است. این سخن درباره ابونعیم و طبرانی صحت ندارد و آنان از ابو عطیة غیر منسوب نام برده‌اند. درباره مطین، ابن منده و باوردی، به دلیل نبود کتاب‌های آنان معلوم نیست آیا منظور این افراد، ابوعطیه وادعی بوده یا ابوعطیه غیر منسوب، یا همانند ابن عبدالبر و ابن اثیر بر اساس تصور اتحاد هر دو، او را صحابی دانسته و روایت ابوعطیة غیر منسوب را از رسول خدا (ص) ذیل ابوعطیه وادعی آورده‌اند. در این میان، عسکری ابوالحسن علی بن سعید و مؤلف کتاب الصحابه. ابوعطیه وادعی را از اصحاب برشمرده و روایت او را از رسول خدا (ص) چنین نقل کرده است: «نظر النبي الى نساء في جنازة فقال: ارجعن مأزورات وغير مأجورات»[۳۱]؛ ابن حجر این روایت را مرسل دانسته است. ابوموسی مدینی، این روایت را ذیل عمرو بن جندب با کنیه ابوعطیه وادعی آورده و پس از تصریح به تابعی بودن او، در معرفی‌اش می‌گوید: این همان کسی است که از علی و ابن مسعود روایت دارد[۳۲]. چنانچه نظر ابن حجر را مبنی بر تفاوت این دو (ابوعطیه و عمرو بن جندب) بپذیریم، باید گفت اساساً این روایت ارتباطی به فرد مورد بحث ندارد.

عبدالرزاق[۳۳] به اختصار و بیهقی[۳۴] به تفصیل، روایت دیگری از ابوعطیه وادعی از رسول الله (ص) چنین آورده اند: رسول الله (ص) از کنار مردی عبور می‌کرد که با جامه‌ای باز و شکافته شده نماز می‌خواند. حضرت جامه آن مرد را به دور او پیچاند. بیهقی، این روایت را منقطع وصف کرده و با این کلام، ابو عطیه وادعی را صحابی ندانسته است؛ زیرا از نظر بیهقی، به روایتی منقطع گفته می‌شود که سند آن به یکی از صحابه هستند نباشد[۳۵].

ابوعطیه را از اصحاب ابن مسعود و راوی احادیث او، امیرمؤمنان (ع) و عمر برشمرده‌اند[۳۶]. او در جنگ‌های جمل، صفین و نهروان به همراه امام علی (ع) شرکت داشت[۳۷]. ابوعطیه در زمان امارت مصعب بن زبیر بر عراق درگذشت[۳۸][۳۹]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ابن سعد، ج۶، ص۱۲۱.
  2. تصحیف حمره؛ ر. ک: ابن ماکولا، ج۲، ص۵۰۲.
  3. بخاری، ج۷، ص۳۰۵؛ ابن حبان، ج۵، ص۳۸۴؛ ابن ابی‌حاتم، ج۸، ص۲۱۳؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۷۸.
  4. ابن معین ج۱، ص۳۸۲.
  5. ابن حبان، ج۵، ص۳۸۴؛ ابن ابی‌حاتم، ج۸، ص۲۱۳.
  6. ابن حبان، ج۵، ص۱۷۰.
  7. بخاری، ج۶، ص۳۲۰؛ ابن معین، ج۲، ص۲۲۸؛ ابن حبان، ج۵، ص۱۷۰؛ ابن حجر، الاصابه، ج۶، ص۲۱۵.
  8. ابن حبان، ج۵، ص۱۷۱.
  9. الاصابه، ج۶، ص۲۱۵ و تهذیب، ج۸، ص۱۲.
  10. ابن حجر، ج۲، ص۴۳۷.
  11. بخاری، ج۶، ص۳۲۰ و ج۷، ص۳۰۵.
  12. ابن معین، ج۱، ص۳۱۲ و ج۲، ص۲۲۸.
  13. ابوداوود، ج۱، ص۱۶۸ و ج۱، ص۱۹۹.
  14. مزی، ج۳۴، ص۹۰-۹۱.
  15. مزی، ج۳۴، ص۹۱.
  16. ابن حجر، تهذیب، ج۱۲، ص۱۵۳.
  17. ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۷۸.
  18. ابن اثیر، ج۶، ص۲۱۲.
  19. مقایسه کنید عبدالرزاق صنعانی، ج۷، ص۴۶۳ و طبرانی، المعجم الکبیر، ج۹، ص۹۱ با طیرانی، المعجم الکبیر، ج۹، ص۹۱ و دارقطنی، ج۴، ص۱۰۲؛ عبدالرزاق صنعانی، ج۳، ص۵۸۷ و بیهقی، ج۱، ص۴۴۷ و ج۴، ص۲۳۷ با نسائی، ج۲، ص۷۸ و طبرانی، المعجم الاوسط، ج۲، ص۲۱۷ و بیهقی، ج۴، ص۲۳۷.
  20. ابن اثیر، ج۵، ص۲۶؛ ابن حجر، الاصابه، ج۶، ص۲۱۵.
  21. ابن سعد، ج۶، ص۱۲۱.
  22. ابن حبان، ج۵، ص۱۷۰.
  23. دولابی، ج۲، ص۳۰-۳۱.
  24. ر. ک: مغلطای، ج۲، ص۱۴۰.
  25. الاصابه، ج۶، ص۲۱۵.
  26. المعجم الکبیر، ج۲۲، ص۳۷۸.
  27. ابن ابی عاصم، ج۵، ص۱۹۶.
  28. ابونعیم، ج۵، ص۲۹۷۲.
  29. مغلطای، ج۲، ص۱۴۰.
  30. محمد بن عبدالله حضرمی کوفی، ص۲۰۲-۲۹۷، مؤلف المسند و تاریخ صغیر.
  31. ابن اثیر، ج۴، ص۱۹۶؛ ابن حجر، الاصابه، ج۵، ص۲۲۱.
  32. ابن اثیر، ج۴، ص۱۹۶.
  33. عبدالرزاق، ج۱، ص۳۶۳.
  34. بیهقی، ج۲، ص۲۴۳.
  35. ر. ک: بیهقی، ج۲، ص۳۴۱.
  36. ابن سعد، ج۶، ص۱۲۱؛ مزی، ج۳۴، ص۹۱؛ ذهبی، ج۴، ص۵۵۳.
  37. مزی، ج۳۴، ص۹۱؛ ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۲۵۰.
  38. ابن سعد، ج۶، ص۱۲۱؛ ابن حبان، ج۵، ص۱۷۱.
  39. هدایت‌پناه، محمد رضا، مقاله «ابوعطیه وادعی»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۴۴۴-۴۴۵.