ابوهلال کلبی
مقدمه
نسب وی به تیره "تیماللات" که به آنان "تیمالله" هم گفتهاند[۱] به قبیله کلب میرسد[۲] به همین دلیل، برخی به اعتبار تیره قبیله، نسبت تیمی به او دادهاند[۳]. ابوهلال بعد از هجرت رسول خدا (ص) - با مردان قومش - بر آن حضرت وارد شد و گفت: ما نزد ایشان آمدیم، در حالی که گردن اسیران را در کنار آب قلیل (کم) میزد، تا آنکه خون، آب را فراگرفت[۴]. از طرفی، زمان آمدن آنان نزد رسول خدا (ص) روشن نیست، مگر اینکه احتمال داده شود آنان در سال نهم، یعنی عام الوفود بر آن حضرت وارد شدهاند. از این رو، اینکه اسیران چه کسانی بودند و در چه نبردی اسیر شدهاند، مشخص نیست و این روایت قابل خدشه است.
این روایت را ابن منده و ابونعیم و ابوموسی آوردهاند و ابوموسی گوید ابوزکریا (در طریق سند روایت) "جده" را اضافه کرده[۵] که اگر جده باشد ابوهلال صحابی خواهد بود. راوی این حدیث، علقمة بن هلال است[۶] که هیثمی[۷] گوید علقمه ناشناخته است.[۸]
منابع
پانویس
- ↑ سمعانی، ج۱، ص۴۹۸.
- ↑ سمعانی، ج۵، ص۸۵.
- ↑ طبرانی، ج۲، ص۳۸۰؛ ابونعیم، ج۶، ص۳۰۴۹؛ ابن اثیر، ج۶، ص۳۱۶.
- ↑ طبرانی، ج۲، ص۳۸۰؛ ابونعیم، ج۶، ص۳۰۴۹؛ ابن اثیر، ج۶، ص۳۱۶؛ ابن حجر، ج۷، ص۳۶۲.
- ↑ ابن اثیر، ج۶، ص۳۱۶.
- ↑ طبرانی، ج۲، ص۳۸۰؛ ابونعیم، ج۶، ص۳۰۴۹؛ ابن اثیر، ج۶، ص۳۱۶؛ ابن حجر، ج۷، ص۳۶۲.
- ↑ هیثمی، ج۵، ص۳۳۳.
- ↑ مرادینسب، حسین، مقاله «ابوهلال کلبی»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۵۶۱.