بحث:محدودیت علم معصوم

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

  • محدودیت قلمرو علوم ائمه(ع) به برخی از روایات می‌تواند مستند شود. مهم‌ترین این شواهد روایی عبارت‌اند از:
  1. دریافت علوم: روایات متعددی بر آن دلالت دارند که ائمه(ع) به شیوه‌های گوناگون، علومی را دریافت می‌کردند. اگر علوم ائمه(ع) تام و کامل بود، علم آموزی آنان معنایی نداشت. (...)
  2. افزایش‌پذیری علوم ائمه(ع): برخی روایات به صراحت از افزایش‌پذیری علوم ائمه سخن گفته‌اند. در روایات متعددی از امام باقر و امام صادق نقل شده است: «لَوْ لَا أَنَّا نَزْدَادُ لَأَنْفَدْنَا»؛[۱] اگر بر [علم] ما افزوده نشود، پایان می‌پذیرد. (...) چنان‌که ملاحظه می‌شود، این روایات به صراحت از افزایش‌پذیری و عدم تمامیت علوم ائمه سخن می‌گویند. (...)
  3. تفاضل بین ائمه(ع): در روایاتی از تفاضل علمی بین ائمه(ع) خبر داده شده است که چنین روایاتی، در ضمن این مطلب را اثبات می‌کنند که علوم ائمه(ع) تام و کامل نبوده است. نمونه‌هایی از این روایات را مرور می‌کنیم: در روایتی با سند صحیح از امام صادقS چنین نقل شده است: همه ما در اطاعت و امر [امامت] یک حکم داریم و بعضی از ما از برخی دیگر داناترند.[۲] (...) این‌گونه روایات _ که بیان‌گر برتری علمی برخی از ائمه بر برخی دیگرند _ کامل بودن علوم ایشان را نفی می‌کنند؛ زیرا در فرض کامل بودن علوم آنان، تمایز علمی در کار نخواهد بود. (...)
  4. شواهدی از عدم علم ائمه(ع) در برخی روایات از عدم علم ائمه(ع) به برخی موضوعات خبر داده شده است. این روایات به طور روشن، محدودیت علوم ایشان را نسبت به آن موضوعات اثبات می‌کند. به نمونه‌هایی از این روایات اشاره می‌کنیم:
  • در روایتی از امام باقرS نقل شده است: تمام علم نزد خداوند است؛ اما آن چه چاره‌ای از آن برای بندگان نیست، نزد اوصیاء ‌است.[۳] این روایت بر این مطلب دلالت دارد که تمام علوم فقط نزد خداوند است و تنها مقداری از آن در اختیار ائمه(ع) قرار دارد که برای هدایت و راهنمایی انسان‌ها مورد نیاز است و مقتضای مقام امامت آنان به شمار می‌رود.
  • با سند صحیح نقل شده است که امام باقرS غسل کرد، ولی مقداری از پشت ایشان، خشک ماند. فردی از اصحاب به ایشان این مطلب را خبر داد. امام فرمود:"اگر سکوت می‌کردی، [تکلیفی] بر تو نبود." سپس آن قسمت را با دست مسح کرد.[۴]
  • بنابر روایتی صحیح‌ السند، ابوبصیر از امام صادقS پرسید: "می‌گویند شما تعداد قطره‌های باران، شمار ستارگان، تعداد برگ‌های درختان، وزن آب دریا و شمار [ذرات] خاک را می‌دانید!" امام دستان خود را به آسمان بلند کرد و فرمود: "منزه است خداوند! منزه است خداوند! نه؛ به خدا قسم! این‌ها را جز خداوند نمی‌داند".[۵]
  • در روایتی دیگر با سند موثق آمده است که امام کاظمS یکی از خدمتکاران خود را فرستاد تا تخم مرغ بخرد. آن جوان، یک یا دو تخم مرغ خرید و در بین راه با آن‌ها قمار بازی کرد. سپس به نزد امام آمد. امام آن تخم مرغ را خورد. یکی دیگر از خدمت‌گزاران، از قمار آن فرد خبر داد؛ امام طشتی طلبید و غذای خورده شده را بالا آورد[۶][۷].

دیدگاه اساسی علمای شیعه درباره قلمرو علم معصوم

  • درباره قلمرو علوم ائمه می‌توان دو دیدگاه اساسی را در میان علمای شیعه مشاهده کرد:
  • دیدگاه معتقد به تام بودن علوم ائمه(ع): تام بودن علم امام بدین معناست که هیچ دانشی نیست که برای غیر خداوند ممکن باشد و امام نسبت به آن آگاه نباشد. بنابر این دیدگاه، امام به تمام علوم و جزئیات حوادث جهان و در تمام زمان‌ها در محدوده‌ قابل تصور برای غیر خداوند آگاه است[۸]. برخی دانش‌ها که لازمه مقام خداوند است و جز او کسی به آنها آگاه نیست[۹]. از فرض این بحث خارج است.
  • دیدگاه معتقد به محدودیت علوم ایشان: در مقابل دیدگاه پیشین، صاحبان این دیدگاه معتقدند تام بودن علوم ائمه(ع) موجه نیست و ضرورتی ندارد که امام به همه امور جهان به طور جزئی و تفصیلی آگاه باشد. برخی نیز به صراحت وجود چنین تمامیتی را نفی کرده‌اند[۱۰].
  • ریشه این اختلاف، ظهور متفاوت برخی روایاتی است که در این موضوع نقل شده است. بنابراین اثبات یا نفی تام بودن علوم آنان، بیش از همه به تحلیل و جمع‌بندی روایات این موضوع وابسته است. (...)[۱۱].
  • دلیلی بر کامل بودن علم همه پیامبران نیست و تنها درباره پیامبرa و اهل‌ بیت(ع) می‌توان ادعا کرد که از جامعیت علمی و علم غیب بهره‌مندند؛ نمی‌توان اثبات کرد که حضرت موسی یا انبیاء دیگر علم کامل داشته‌اند؛ ازاین‌رو اگر آیاتی بر محدودیت علم آنان دلالت کند چیزی بعیدی نیست. در موارد کلی‌تر برخی از این موارد به‌ صراحت بیان شده است؛ برای مثال حضرت آدمS نمی‌دانست که شیطان قصد فریب او را دارد یا حضرت موسیS نمی‌دانست با آن ضربه‌ای که به آن مرد می‌زند، خواهد مرد؛ بنابراین از سویی دلیلی بر جامعیت و تام بودن علم انبیاء نیست و از سویی دیگر موارد صریح و قطعی وجود دارد که محدودیت علم انبیاء را می‌رساند. درباره پیامبر a و اهل‌ بیت(ع) روایات صریح و روشنی وجود دارد که آنان از علم کامل بهره‌مندند؛ در کتاب شریف اصول کافی احادیثی وجود دارند که علم « مَا كَانَ‏ وَ يَكُون‏» آنان را تصریح می‌کند یا در کتاب بصائر الدرجات نیز همین عنوان وجود دارد و بسیاری از روایات دیگر که بیانگر علم کامل آنان به حوادث، آینده و ... است[۱۲].

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. شیخ کلینی، الکافی، ج۱، ص۶۳۲؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد، ص۳۹۵.
  2. محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد، ص۴۷۲.
  3. شیخ کلینی، الکافی، ج۱، ص۶۰۳.
  4. همو: ج‏۵، ص۱۴۰؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعة، ج‏۲، ص۲۵۹.
  5. محمد بن عمر كشى، رجال الكشی (إختیار معرفة الرجال)، ص۲۹۹.
  6. شیخ کلینی، الکافی، ج‏۹، ص۶۷۴.
  7. هاشمی، سید علی، علم امام تام یا محدود؟، ص ۵۸ تا ۶۲
  8. سید عبدالحسین لاری؛ معارف السلمانی بمراتب خلفاء الرحمانی.
  9. محمد بن یعقوب بن اسحاق؛ کافی ج۱ ص۵۷۱و۶۳۵.
  10. محمد بن محمد مفید؛ المسائل العكبریة ص۶۹و۷۰؛ محمد بن على کراجی، كنز الفوائد ج۱.
  11. علم امام تام یا محدود؟، فصلنامه مشرق موعود شماره۳۷
  12. مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت