بنی‌زهره

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر از بنی زهره)

مقدمه

نسب آنان با چند واسطه به حضرت اسماعیل (ع) می‌رسد. آمنه مادر پیامبر (ص) نیز از این خاندان است به همین خاطر آنان خود را دایی‌های پیامبر می‌دانستند. در دوران جاهلی آنان بت‌پرست بودند و در کنار خانه خدا سکونت داشتند. درگیری با عبدالدار، شرکت در جنگ‌های فجار، شرکت در حلف الفضول برای حمایت از ستم‌دیدگان و نیز تعمیر خانه خدا از اقدامات قبل از اسلام آنان است.

پس از ظهور اسلام برخی از بنی‌زهره اسلام آوردند و برخی دیگر به آیین قبلی خود ماندند. آنانی که مسلمان شده بودند جزء مهاجرین به حبشه بودند و بعد از هجرت به مدینه در کنار مسجد نبوی و نیز منطقه حره سکونت داده شدند و در برخی از جنگ‌های صدر اسلام شرکت داشتند و در نبرد حنین جزء مؤتلفة قلوبهم بودند. اما آنانی که در آیین خود باقی ماندند، از استهزاءکنندگان پیامبر بودند و در نبرد احد مشرکان را همراهی کردند.

پس از رحلت پیامبر (ص) برخی از آنان با ابی‌بکر در سقیفه بیعت کردند. شمار اندکی هم در زمره پیروان امام علی (ع) باقی ماندند. در دوران خلافت امام علی‌(ع)برخی مانند هاشم بن عتبه در کوفه به صورت غیابی با امام بیعت کرد و در جنگ صفین به شهادت رسید. افرادی مانند سعد بن ابی‌وقاص هم با تخطئه کردن امام راه اعتزال را پیش گرفت.

در عصر امویان عمر بن سعد در ماجرای کربلا فرمانده سپاه یزید بود و امام حسین (ع) و یارانش را به شهادت رساندند. از بنی‌زهره مشاهیر و صاحب منصبان زیادی در تاریخ ثبت شده است.[۱]

نسب‌شناسی

بنی‌زهره فرزندان زهرة بن کِلاب بن مُرَّة بن کعب[۲] هستند که به حضرت اسماعیل (ع) نسب می‌برند و در کلاب، جد پنجم پیامبر (ص) با هم مشترکند.[۳] نسل زهرة بن کلاب از طریق دو پسرش عبدمناف و حارث که مادرشان فاطمه دختر سعد بن سیل و یا خیر بن حماله از طایفه اَزد یمن (شنوءه) بود،[۴] ادامه یافت.[۵] منسوبان به این تیره را زُهری می‌گویند.[۶]

در منابع از خاندان‌هایی دیگر با نام بنی‌زهره یاد شده که جز اینان هستند. خاندانی از سادات حسینی شیعه در حلب که به نام جدشان ابوالحسن زهره، از نوادگان امام صادق (ع) به همین نام خوانده می‌شدند، از آن جمله به شمار می‌روند.[۷]

آمنه مادر پیامبر (ص)، دختر وهب بن عبدمناف بن زهره[۸] از بنی‌زهره بود و از این رو، آنها خود را دایی‌های پیامبر می‌دانستند و به این خویشاوندی افتخار می‌کردند.[۹] نجابت زنان بنی‌زهره را از دلیل‌های ازدواج عبدالله با آمنه دانسته‌اند.[۱۰] پیامبر (ص) از بنی‌زهره در کنار بنی‌قصی به عنوان دو بطن خالص قریش یاد کرده است.[۱۱]

منابع از حکم اخراج بنی‌زهره از مکه به دست سران قریش گزارش داده‌اند که پس از درگیری وهب بن عبدمناف بن زهره با امیة بن عبد شمس روی داد. چشم‌چرانی و مزاحمت امیه برای کنیزان یا همسران زیبا‌روی وهب، موجب درگیری آن دو و جراحت امیه شد. اما اجرای حکم با وساطت برخی از بزرگان قریش منتفی شد و آن روز "یوم عِزّ الرَکب" نام گرفت؛ یعنی روزی که کاروان بنی‌زهره عزیز شد[۱۲][۱۳]

بنی‌زهره در عصر جاهلی

بنی‌زهره همانند بسیاری از مردم حجاز بت‌پرست بودند.[۱۴] هنگامی که قصی، برادر زهره، ریاست مکه را به دست گرفت و تیره‌های قریش را در آن شهر ساکن کرد، فرزندان زهره هم در مجاورت خانه خدا ساکن شدند و از این رو، قریش از بِطاح به شمار رفتند.[۱۵]

بنی‌زهره در دسته‌بندی‌های سیاسی عصر جاهلی با بنی‌عبدمناف همراه بودند. از این رو، در اختلاف فرزندان عبدمناف و عبدالدار بر مناصب مکه که به انعقاد پیمان‌های حلف المطیبین و حلف الاحلاف (لَعقةُ الدَم) انجامید، آنان کنار فرزندان عبدمناف قرار گرفتند.[۱۶] دو طرف ستیزجو بر آن شدند که دو به دو با یکدیگر مبارزه کنند. بر این اساس، بنی‌زهره و بنی‌جُمَح، از تیره‌های قریش، رودرروی هم قرار گرفتند. اما سرانجام جنگی رخ نداد و آنان با تقسیم مناصب میان عبدمناف و عبدالدار صلح کردند.[۱۷] آنان همچنین در برخی از نبردهای فِجار که پیش از بعثت پیامبر در ماه‌های حرام میان قبایل عرب مکه و پیرامون آن رخ داد، [۱۸] به فرماندهی مخرمة بن نوفل شرکت داشتند.[۱۹] بنی‌زهره همراه بنی‌هاشم، بنی‌مطلب، بنی‌اسد و بنی‌تیم در حلف الفضول که با هدف یاری ستمدیدگان بی‌پناه منعقد شد، حضور داشتند. پیامبر (ص) که ۲۰ سال از سنش می‌گذشت، نیز در این پیمان حضور داشت.[۲۰] پس از ویرانی بخشی از خانه کعبه ۵ سال پیش از بعثت[۲۱] و تصمیم قریش به بازسازی آن، ویران ساختن و بازسازی هر یک از چهار دیوار میان تیره‌های گوناگون قریش تقسیم شد. در این میان، تعمیر دیواری که در خانه کعبه در آن قرار داشت، به بنی‌زهره و فرزندان عبدمناف واگذار شد[۲۲][۲۳]

بنی‌زهره در دوران نبوی

بنی‌زهره پس از ظهور اسلام همانند دیگران موضع‌گیری‌های گوناگون در برابر آیین جدید نشان دادند. برخی از آنها مسلمان شدند و بسیاری بر آیین خود ماندند؛ گزارش‌هایی از اسلام آوردن برخی از بنی‌زهره و همراهی آنها با پیامبر در دوران مکی حکایت دارند. عبدالرحمن بن عوف، سعد بن ابی‌وقاص (مالک) و مُطّلب بن اَزهر را از جمله نخستین مسلمانان بنی‌زهره دانسته‌اند.[۲۴]

پس از شدت یافتن آزار مشرکان و تصمیم برخی از مسلمانان برای مهاجرت به حبشه، شماری از بنی‌زهره از مهاجران بودند. عبدالرحمن بن عوف، عبدالله بن شهاب، عبدالجان بن شهاب، عامر بن ابی‌وقاص، طُلَیب و مطلب[۲۵] بن ازهر همراه همسرش رَمله دختر ابی‌عوف را در جمع مهاجران به حبشه برشمرده‌اند.[۲۶] به گزارشی، فرزند رمله، عبدالله، نخستین نوزاد مسلمانی بود که در حبشه زاده شد. آورده‌اند که مطلب در حبشه درگذشت.[۲۷] هنگامی که مشرکان برای بازداشتن ابوطالب از حمایت پیامبر (ص) نزد او رفتند و پیشنهاد فرزندی عمارة بن ولید را به جای رسول خدا به او دادند تا وی را به قتل رسانند، بنی‌زهره به حمایت از ابوطالب برخاستند.[۲۸] همچنین هنگامی که عمر بن خطاب پیش از اسلام آوردنش قصد کشتن پیامبر (ص) را کرده بود، با اخطار یکی از بنی‌زهره که وی را از انتقام بنی‌هاشم و بنی‌زهره برحذر داشت، از تصمیم خود منصرف شد.[۲۹]

از دشمنان پیامبر می‌توان به اسود بن عبد یغوث زهری اشاره کرد که از استهزاء کنندگان او بود. آیات ﴿فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ إِنَّا كَفَيْنَاكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ الَّذِينَ يَجْعَلُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ[۳۰] درباره وی و برخی از مشرکان نازل شده است.[۳۱] خداوند در این آیات پیامبر را به اظهار مأموریت خود و روی بازگرداندن از مشرکان دستور فرموده و به او وعده پاسداری از شرّ استهزاءکنندگان را داده است.[۳۲]

پس از مهاجرت مسلمانان به یثرب، برخی از بنی‌زهره در کوشش‌های مشرکان برای نجات کاروان تجاری قریش شرکت داشتند؛ چنان‌که گزارش‌هایی از حضور مخرمة بن نوفل در میان نگاهبانان کاروان تجاری مکه به سرکردگی ابوسفیان حکایت دارد.[۳۳] بر پایه این گزارش‌ها، بنی‌زهره پس از آگاهی از نجات کاروان، به رغم اصرار ابوجهل به ادامه مسیر برای رویارویی با مسلمانان که به نبرد بدر انجامید، با مشورت اخنس بن شریق ثقفی، از هم‌پیمانان بنی‌زهره، و با توجه به پیوند خویشاوندی با پیامبر (ص) از همراهی با مشرکان خودداری کردند و به مکه بازگشتند.[۳۴]

منابع از همراهی بنی‌زهره با مشرکان در نبرد اُحد[۳۵] گزارش داده‌اند.[۳۶] در این نبرد، عتبة بن ابی‌وقاص زهری دندان مبارک پیامبر (ص) را شکست.[۳۷]

پس از ساخت مسجد نبوی، بخشی از آخر مسجد برای مهاجران بنی‌زهره در نظر گرفته شد.[۳۸] همچنین منطقه‌ای به نام حرّه واقم در مدینه متعلق به بنی‌زهره بود که پیامبر (ص) وقوع رخداد حره را که به سال ۶۳ ق. در آن روی داد، پیش‌بینی کردند.[۳۹]

برخی از مسلمانان بنی‌زهره در سریه‌ها و غزوه‌ها هم‌چون دیگر مسلمانان حضور داشتند. از فرماندهی سعد بن ابی‌وقاص در سریه خرّار (۹ ماه پس از هجرت)[۴۰] و فرماندهی عبدالرحمن بن عوف در سریه دومة الجندل [۴۱] و حضور آنها در غزوه بنی‌قریظه و حدیبیه[۴۲] یاد شده است.

عمیر بن ابی‌وقاص برادر سعد بن ابی‌وقاص، [۴۳] مسعود بن ربیعه[۴۴] و ابوجبیر عبدالرحمن[۴۵] از شهدای بدر، خیبر و حنین بودند؛ حَمنَن بن عوف[۴۶] و‌ هاشم بن عتبة بن ابی‌وقاص (مِرقال)[۴۷] و مخرمة بن نوفل بن اهیب[۴۸] در رویداد فتح مکه اسلام آوردند و پیامبر (ص) سهمی از غنیمت‌های غزوه حنین را به آنان بخشید. از این رو، از مؤلفة قلوبهم به شمار می‌آیند.[۴۹]

بنی‌زهره پس از رحلت پیامبر (ص)

پس از رویداد سقیفه و بیعت مسلمانان با ابوبکر، بنی‌زهره هم با او بیعت کردند. برخی از بنی‌زهره از جمله‌ هاشم بن عتبه[۵۰] و عامر بن ابی‌وقاص در زمره پیروان علی (ع) باقی ماندند.[۵۱] از نقش آنها در نبردهای ردّه گزارشی در دست نیست؛ در فتوحات، برخی از بنی‌زهره حضور داشتند؛ چنان‌که از سعد بن ابی‌وقاص به عنوان فرمانده نبرد قادسیه و جلولاء و فتح مدائن که در برابر ایرانیان صورت گرفت، نام برده‌اند.[۵۲] همچنین به حضور‌ هاشم بن عتبه در فتوحات شام، عراق، قادسیه و جلولاء[۵۳] و نیز شرکت عمرو بن عتبه در جلولاء اشاره شده است.[۵۴] عروه، [۵۵] عبدالله اکبر و سالم فرزندان عبدالرحمن بن عوف در افریقیه؛ و اسماعیل بن سعد بن ابراهیم در روم کشته شدند.[۵۶]

عمر در آستانه مرگ، سعد بن ابی‌وقاص و عبدالرحمن بن عوف را در شورای شش نفره برای تعیین جانشین خود برگزید و به عبدالرحمن که داماد عثمان بن عفان و نیز‌ ام‌کلثوم خواهر رضاعی او[۵۷] بود، حق رأی ویژه داد. نتیجه این شورا انتخاب عثمان به عنوان خلیفه بود که با حمایت عبدالرحمن حاصل شد.

انتخاب دو تن از بنی‌زهره در این شورا با امتیاز ویژه برای عبدالرحمن، بیانگر جایگاه مهم آنها در این دوره است.[۵۸] روابط نیکوی بنی‌زهره با عثمان دیری نپایید و آنها پس از ضرب و شتم عبدالله بن مسعود، هم‌پیمان بنی‌زهره، به دست عثمان به صف ناراضیان او پیوستند. حضور بنی‌زهره میان مخالفان عثمان و محاصره‌کنندگان خانه او، بیانگر عمق شکاف میان این تیره و خلیفه است.[۵۹]

پس از خلافت امام علی (ع)، بنی‌زهره رفتاری یکسان نداشتند. شماری چون‌ هاشم بن عتبة بن ابی‌وقاص، [۶۰] حمایتی چشمگیر از او کردند؛ به گونه‌ای که می‌توان‌ هاشم را نخستین فردی دانست که در کوفه پس از تعلل ابوموسی اشعری در بیعت با امام ضمن توبیخ او با امام غیاباً بیعت کرد[۶۱] و در نبردهای امام از فرماندهان و پرچم‌دارانش بود.[۶۲] او همراه پسرش عبدالله در صفّین حضور داشت. در این نبرد، عبدالله مجروح شد و‌ هاشم به شهادت رسید.[۶۳] اما سعد بن ابی‌وقاص که با توجه به عضویت در شورای خلافت عمر از جایگاهی ویژه برخوردار شده بود، با تخطئه امام علی (ع) همراه شماری دیگر از صحابه چون عبدالله بن عمر و محمد بن مسلمه انصاری راه اعتزال را در پیش گرفت.[۶۴]

بنی‌زهره در جریانات سیاسی و مذهبی عصر امویان حضور داشتند. عمر بن سعد بن ابی‌وقاص کسی بود که در کربلا در نقش فرمانده سپاه، امام حسین (ع) را به شهادت رساند و سرانجام وی و فرزندش حفص به دست مختار کشته شدند.[۶۵] برخی از آنها هم‌چون زید بن عبدالرحمن، ابان بن عبدالله، عیاض بن حسن، حسن بن عوف[۶۶] و مُسَّوَر بن مَخرَمه[۶۷] که همراه با مردم مدینه بر ضد حکومت یزید قیام کرده بودند، در رخداد حرّه کشته شدند.

گزارش‌هایی از نقش بنی‌زهره در دوران عباسیان در دست است؛ چنان‌که از محمد بن عبدالعزیز زهری به عنوان قاضی مدینه در حکومت منصور یاد کرده‌اند. هنگامی که محمد بن عبدالله (نفس زکیه) در مدینه بر ضد منصور قیام کرد، برخی از بنی‌زهره همراه قاضی مدینه در دستگیری قیام کنندگان مشارکت داشتند.[۶۸][۶۹]

مشاهیر و صاحب منصبان

ابوعبدالرحمن بن زید، فقیه مالکی[۷۰] و محمد بن مسلم بن عبیدالله بن عبدالله بن شهاب زهری از سیره‌نگاران مشهور و از مشهورترین تابعان، از بنی‌زهره هستند. همچنین برخی از تاریخ‌نگاران، محمد بن سعد نویسنده کتاب الطبقات الکبری را به قبیله بنی‌زهره منتسب ساخته‌اند؛ اما شماری این نسبت را صحیح نمی‌دانند.[۷۱] مخرمة بن اُهَیب نیز از نسب‌شناسان دانسته شده است.[۷۲]

از دانشوران و محدثان بنی‌زهره که مناصبی را در حرمین شریفین بر عهده داشتند، می‌توان به این کسان اشاره کرد:

  1. طلحة بن عبدالله بن عوف پس از پسرعمویش جابر از سوی ابن‌زبیر حکمران مدینه شد؛
  2. عبدالله بن عبدالرحمن رئیس شرطه‌های مدینه؛
  3. سعد بن ابراهیم بن عبدالرحمن که مادرش دختر سعد بن ابی‌وقاص بود و ریاست شرطه‌های مدینه را بر عهده داشت و چند بار نیز بر منصب قضاوت نشست؛
  4. احمد بن ابی‌بکر بن حارث از فقیهان و دوستان مالک بن انس که منصب قضاوت را در مدینه بر عهده داشت[۷۳]؛
  5. سَلَمة بن ابی‌سلمه قاضی مدینه[۷۴]؛ ‌
  6. هارون بن عبدالله بن محمد بن کثیر که از سوی مهدی، مأمون و معتصم عباسی در بغداد و مصر قاضی بود[۷۵]؛
  7. عبدالرحمن بن‌ هارون که از سوی معتضد عباسی قاضی مکه بود؛
  8. یحیی بن عبدالرحمن که از جانب مقتدر منصب قضاوت مکه را بر عهده داشت[۷۶]؛
  9. عبدالله بن ارقم کارگزار بیت‌المال در دوره عثمان[۷۷]؛
  10. جابر بن اسود بن عوف و طلحة بن عبدالله بن عوف والیان مدینه از سوی ابن‌زبیر[۷۸]؛
  11. مصعب بن عبدالرحمن بن عوف رئیس شرطه مدینه در دوران معاویه از سوی مروان بن حکم؛ مسور بن مخرمه که تا پایان حکومت معاویه، جانشین مصعب شد[۷۹]؛
  12. محمد بن عبدالعزیز بن عمر، قاضی منصور در مدینه[۸۰]؛
  13. اسماعیل بن سعد بن ابراهیم بن عبدالرحمن[۸۱]
  14. اسحق بن عبدالرحمن از نزدیکان مهدی عباسی و جانشینان او؛ یوسف بن یعقوب بن غریر، کارگزار بیت‌المال‌ هارون[۸۲][۸۳]

منابع

پانویس

  1. شریعت‌جو، منیره، مقاله «بنی‌زهره»، دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۴، ص:۳۵۴.
  2. انساب الاشراف، ج۱، ص۵۴.
  3. المنمق، ص۲۰-۲۱؛ جمهرة انساب العرب، ص۱۲-۱۴.
  4. السیرة النبویه، ج۱، ص۱۰۴؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۴۸.
  5. انساب الاشراف، ج۱۰، ص۷؛ جمهرة انساب العرب، ص۱۲۸.
  6. الاکمال، ص۱۹۳؛ شرح مسند ابی حنیفه، ص۲۰۶.
  7. بغیة الطلب، ج۵، ص۲۳۴۹؛ بغیة الطلب، ج۶، ص۲۹۴۶.
  8. نسب قریش، ص۲۶۱.
  9. المعارف، ص۱۲۹.
  10. انساب الاشراف، ج۱۰، ص۷.
  11. تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۳۷.
  12. انساب الاشراف، ج۱۰، ص۲۷۱-۲۷۲؛ المنمق، ص۴۸.
  13. شریعت‌جو، منیره، مقاله «بنی‌زهره»، دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۴، ص:۳۵۴-۳۵۵.
  14. الاصنام، ص۱۲۲-۱۲۹.
  15. الطبقات، ج۱، ص۵۸؛ المنمق، ص۳۱-۳۲؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۵۸.
  16. المغازی، ج۱، ص۶۹؛ السیرة النبویه، ج۱، ص۱۳۰-۱۳۲؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۶۲.
  17. السیرة النبویه، ج۱، ص۱۳۲.
  18. التنبیه و الاشراف، ص۱۷۹.
  19. انساب الاشراف، ج۱، ص۱۱۲-۱۱۳؛ انساب الاشراف، ج۱۱، ص۸۸.
  20. السیرة النبویه، ج۱، ص۱۳۳؛ المحبر، ص۱۶۷؛ المنتظم، ج۲، ص۳۱۱.
  21. انساب الاشراف، ج۱، ص۱۰۸.
  22. السیرة النبویه، ج۱، ص۱۹۵-۱۹۷؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۱۰۸.
  23. شریعت‌جو، منیره، مقاله «بنی‌زهره»، دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۴، ص:۳۵۵-۳۵۶.
  24. السیرة النبویه، ج۱، ص۲۵۱؛ الطبقات، ج۴، ص۹۳.
  25. جمهرة انساب العرب، ص۱۳۰-۱۳۱؛ الاستیعاب، ج۲، ص۷۹۹؛ الاستیعاب، ج۲، ص۸۴۴؛ الاستیعاب، ج۲، ص۹۲۷.
  26. السیرة النبویه، ج۱، ص۳۲۲-۳۲۵؛ اسد الغابه، ج۳، ص۲۸۹؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۲۳۲.
  27. السیرة النبویه، ج۲، ص۳۶۱-۳۶۳؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۲۳۲.
  28. انساب الاشراف، ج۲، ص۲۹۰.
  29. انساب الاشراف، ج۱۰، ص۲۸۹؛ تاریخ المدینه، ج۲، ص۶۵۷؛ تاریخ الاسلام، ج۱، ص۱۷۴.
  30. «از این روی آنچه فرمان می‌یابی آشکار کن و از مشرکان روی بگردان ما تو را در برابر ریشخندکنندگان بسنده‌ایم آنان که با خداوند، خدایی دیگر می‌نهند و به زودی (فرجام این کار را) خواهند دانست» سوره حجر، آیه ۹۴-۹۶.
  31. السیرة النبویه، ج۱، ص۴۰۸-۴۰۹؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۱۴۸؛ جمهرة انساب العرب، ص۱۲۹.
  32. تفسیر سمرقندی، ج۲، ص۲۶۳؛ جامع البیان، ج۱۴، ص۵۱؛ التبیان، ج۶، ص۳۵۵-۳۵۶.
  33. السیرة النبویه، ج۱، ص۶۰۶.
  34. المغازی، ج۱، ص۴۴؛ السیرة النبویه، ج۱، ص۶۱۹.
  35. المعارف، ص۱۵۸.
  36. جمهرة انساب العرب، ص۱۳۰.
  37. انساب الاشراف، ج۱۰، ص۲۶؛ السیرة النبویه، ج۲، ص۷۹-۸۰؛ جمهرة انساب العرب، ص۱۲۹.
  38. الطبقات، ج۳، ص۹۳-۹۴.
  39. الامامة و السیاسه، ج۱، ص۲۴۲؛ المنمق، ص۳۱۷.
  40. المغازی، ج۱، ص۱۱.
  41. المغازی، ج۲، ص۵۶۰؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۴۸۴.
  42. المغازی، ج۲، ص۴۹۸.
  43. جمهرة انساب العرب، ص۱۲۹.
  44. السیرة النبویه، ج۲، ص۳۴۴.
  45. جمهرة انساب العرب، ص۱۳۱.
  46. جمهرة انساب العرب، ص۱۳۱.
  47. الاستیعاب، ج۴، ص۱۵۴۶.
  48. المغازی، ج۲، ص۸۵۵؛ اسد الغابه، ج۴، ص۳۴۹.
  49. شریعت‌جو، منیره، مقاله «بنی‌زهره»، دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۴، ص:۳۵۶-۳۵۸.
  50. جمهرة انساب العرب، ص۱۲۹؛ تاریخ طبری، ج۳، ص۹۰.
  51. نسب قریش، ص۲۶۴.
  52. الاخبار الطوال، ص۱۱۹-۱۲۷؛ نسب قریش، ص۲۶۳؛ الاستیعاب، ج۴، ص۱۵۴۷.
  53. الاستیعاب، ج۴، ص۱۵۴۶.
  54. انساب الاشراف، ج۱۰، ص۱۱.
  55. نسب قریش، ص۲۶۷.
  56. جمهرة انساب العرب، ص۱۳۱-۱۳۳.
  57. الطبقات، ج۸، ص۱۸۲-۱۸۳.
  58. الامامة و السیاسه، ج۱، ص۴۲، ۴۵؛ نسب قریش، ص۲۶۳-۲۶۵.
  59. مروج الذهب، ج۲، ص۳۴۴؛ البدء و التاریخ، ج۵، ص۲۵.
  60. جمهرة انساب العرب، ص۱۲۹.
  61. انساب الاشراف، ج۳، ص۱۴؛ الفتوح، ج۲، ص۴۳۸-۴۳۹.
  62. تاریخ خلیفه، ص۶-۱۱؛ انساب الاشراف، ج۲، ص۳۱؛ الاخبار الطوال، ص۱۷۱.
  63. الاخبار الطوال، ص۱۸۳-۱۸۴؛ الفتوح، ج۳، ص۱۲۴-۱۲۵.
  64. الاخبار الطوال، ص۱۴۱؛ تاریخ طبری، ج۴، ص۴۳۱؛ شرح نهج البلاغه، ج۱۸، ص۱۱۵.
  65. انساب الاشراف، ج۱۰، ص۲۵؛ جمهرة انساب العرب، ص۱۲۹-۱۳۰؛ نسب قریش، ص۲۶۵.
  66. تاریخ خلیفه، ص۱۵۰-۱۵۱.
  67. نسب قریش، ص۲۶۳.
  68. الکامل، ج۵، ص۵۵۳-۵۵۷.
  69. شریعت‌جو، منیره، مقاله «بنی‌زهره»، دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۴، ص:۳۵۸-۳۶۰.
  70. جمهرة انساب العرب، ص۱۳۲.
  71. الطبقات، ج۵، ص۳۴۸.
  72. نسب قریش، ص۲۶۲.
  73. جمهرة انساب العرب، ص۱۳۱-۱۳۳.
  74. جمهرة انساب العرب، ص۱۳۲.
  75. جمهرة انساب العرب، ص۱۳۴-۱۳۵.
  76. جمهرة انساب العرب، ص۱۳۵.
  77. انساب الاشراف، ج۶، ص۱۷۲.
  78. جمهرة انساب العرب، ص۱۳۱.
  79. نسب قریش، ص۲۶۸-۲۶۹.
  80. جمهرة انساب العرب، ص۱۳۴.
  81. نسب قریش، ص۲۷۰.
  82. نسب قریش، ص۲۷۱؛ جمهرة انساب العرب، ص۱۳۳.
  83. شریعت‌جو، منیره، مقاله «بنی‌زهره»، دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۴، ص:۳۶۰.