جهاد نظامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر از جهاد مسلحانه)

جهاد نظامی دو شاخه جهاد ابتدایی و دفاعی دارد. در جهاد ابتدایی نبرد مسلمانان با سران کفر و شرک برای دعوت غیر مسلمان به اسلام و رفع موانع یکتاپرستی و عدالت است؛ درحالی که در جهاد دفاعی نبرد با متجاوزان و مهاجمان برای دفاع از حوزه اسلام و سرزمین‌های آن و حفظ جان، اموال و حیثیت مسلمانان است. هر کدام از این دو نوع دارای احکامی هستند.

مقدمه

جهاد نظامی، به جهاد ابتدایی و دفاعی، تقسیم شده است[۱]. در جهاد ابتدایی نبرد مسلمانان با سران کفر و شرک برای دعوت غیر مسلمان به اسلام و رفع موانع یکتاپرستی و عدالت است[۲]؛ درحالی که در جهاد دفاعی نبرد با متجاوزان و مهاجمان برای دفاع از حوزه اسلام و سرزمین‌های آن و حفظ جان، اموال و حیثیت مسلمانان است[۳]. البته هریک از این دو قسم دارای احکام و شرایط خاصی است. شرایط وجوب جهاد ابتدایی تا نُه شرط ذکر شده است[۴] که مهمترین و بحث برانگیزترین آنها «اذن امام» است؛ یعنی آیا دعوت (اذن) به جهاد، منحصر در شخص امام و نائب خاص اوست یا فقیه جامع الشرایط نیز در زمان غیبت می‌تواند عهده‌دار این امر شود؟ بر اساس فتوای مشهور که برخی آن را اجماعی دانسته‌اند[۵] دعوت امام موضوعیت دارد و در صورت نبود امام، جهاد مشروع نخواهد بود[۶]؛ گر چه این شرط در سده‌های اخیر مورد تردید قرار گرفته است[۷] به طوری که در مشروعیت جهاد، اذن فقیه جامع الشرایط تقویت شده و قائلان به نظریه اخیر رو به افزایش بوده‌اند[۸].

برخی از فقیهان قائل شده‌اند که دایره وجوب دفاع صرفاً در حد به مخاطره افتادن دین اسلام است؛ لذا اگر استیلاء کفار بر بلاد اسلامی، ضرر به اسلامیت نزند، دفاع را واجب ندانسته‌اند[۹]؛ ولی تأمل در عبارات فقهای گذشته و دوره‌های بعد می‌فهماند چنین فتوایی را صحیح نمی‌دانسته‌اند؛ از این‌رو برخی از فقها محدوده دفاع را جامعه اسلامی یا حوزه اسلام دانسته‌اند که ظهور در سرزمین اسلامی دارد[۱۰] و برخی دیگر نیز سرزمین و بلاد اسلامی را موضوع وجوب دفاع شمرده‌اند[۱۱]. از مصادیق بارزی که در عصر حاضر، بر لزوم جهاد دفاعی آن تأکید شده، قضیه فلسطین است[۱۲].[۱۳]

منابع

پانویس

  1. علامه حلی، حسن بن یوسف، منتهی المطلب، ج۱۴، ص۲۵؛ امام خمینی، البیع، ج۲، ص۶۶۴.
  2. منتظری، حسینعلی، دراسات فی ولایة الفقیه، ج۱، ص۱۱۵.
  3. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۱۴؛ منتظری، حسینعلی، دراسات فی ولایة الفقیه، ج۱، ص۱۱۵.
  4. ابن براج طرابلسی، عبدالعزیز، المهذب، ج۱، ص۲۹۳؛ نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۵؛ خوئی، سید ابوالقاسم، منهاج الصالحین، ج۱، ص۳۶۲، ۳۶۶-۳۶۷.
  5. طباطبائی، سید علی، ریاض المسائل، ج۸، ص۱۳-۱۴؛ نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۱۱.
  6. طباطبائی، سید علی، ریاض المسائل، ج۸، ص۱۳؛ نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۱۳.
  7. ر.ک: سبزواری، محمدباقر، کفایة الاحکام (کفایة الفقه)، ج۱، ص۳۶۸؛ نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۱۴.
  8. ر.ک: خوئی، سید ابوالقاسم، منهاج الصالحین، ج۱، ص۳۶۵؛ روحانی، سید محمدصادق، فقه الصادق (ع)، ج۱۳، ص۳۴.
  9. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۴۷؛ سبزواری، سید عبدالأعلی، مهذب الاحکام، ج۱۵، ص۱۱۲.
  10. ابن ادریس حلی، محمد بن منصور، السرائر، ج۲، ص۴؛ امام خمینی، تحریر الوسیلة، ص۳۷۸.
  11. ابوالصلاح حلبی، تقی بن نجم، الکافی فی الفقه، ص۲۴۶؛ کاشف الغطاء، جعفر، کشف الغطاء عن مبهمات الشریعة الغراء، ج۴، ص۲۸۸.
  12. ر.ک: ورعی، سید جواد، «المبادئ التشریعیة النظریة الدفاع فی الفقه الاسلامی»، فقه اهل البیت (ع) (فصلنامه)، قم، مؤسسة دائرة المعارف فقه اسلامی، س ۸، ش۳۲، ۱۴۲۴ق، ص۱۵۹.
  13. ادرکنی، محمد جواد، مقاله «جهاد»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی‌ ص ۴۲۲.