عبدالرحمن بن جزء طائی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

عبدالرحمن بن جزء طایی، کارگزار سجستان

کارگزار سجستان در زمان عثمان، عبدالرحمان بن سمره بود که عبدالله بن عامر وی را در سال ۳۳ هجری اعزام کرد و تا هنگام محاصره عثمان در آنجا بود وی با صاحب زرنج مصالحه کرد[۱]. بعد از محاصره عثمان وی به بصره و با اموال آنجا نزد معاویه رفت[۲].

در تاریخ سیستان می‌نویسد: چون علی شنید که وی به سوی معاویه رفته است. عبدالرحمان بن جرو طایی را به سیستان فرستاد و در هنگام جنگ صفین معاویه عبدالرحمان بن سمره را به سیستان فرستاد و عبدالرحمان طایی به سوی علی رفت[۳].

این سخن درست نیست؛ زیرا وقتی عبدالرحمان بن سمره نزد معاویه رفت با او بود و معاویه وی را همراه با عبدالله بن عامر در هنگام صلح امام حسن نزد حضرت فرستاد[۴]. آنگاه که عبدالله بن عامر از سوی معاویه حاکم بصره شد، ابن عامر در سال ۴۲ عبدالرحمان را به کارگزاری سیستان اعزام کرد[۵].

ابن اثیر در کامل، درباره علت اعزام ابن جرو طایی و سپس ربعی بن کأس می‌نویسد: در سال سی و شش پس از پایان جنگ جمل، حسکة بن خطبی و عمران بن فضیل برجمی با عده‌ای از اعراب پراکنده، فقیر و راهزن شورش کرده، از اطاعت علی(ع) خارج شدند[۶].

آنها به حرکت خود ادامه دادند تا این که به محل زالک در سیستان رسیدند. مردم آن دیار، نقض عهد اسلام کرده بودند. شورشیان بر آنها حمله کرده و اموال بسیاری به دست آوردند. از آنجا به محل زرنگ رفتند. مرزبان آن سامان از آنها ترسید و ناگزیر تن به صلح داد و بدون درگیری با مسالمت وارد آن محل شدند. شاعر رجز سرای آنها گفت:

بشر سجستان بجوع و حرببابن الفضيل و صعاليك العرب[۷]
لافضة تغنيهم و لا ذهب
مردم سیستان را به گرسنگی و سختی و به آمدن فرزند فضیل و راهزنان عرب خبر ده. آنان افرادی هستند که نه نقره و نه طلا، آن‎ها را بی‌نیاز نمی‌کند.

علی(ع) برای سرکوب آنها عبدالرحمان بن جزء (جزو) طائی را فرستاد که حسکه در درگیری، او را کشت. علی(ع) به عبدالله بن عباس، امیر بصره نوشت که سیستان را به یکی از رجال واگذار کند (چون در آن زمان، مناطق ایران تحت کنترل استانداری بصره بود) و او را با چهار هزار سپاهی روانه کند. ابن عباس هم ربعی بن کأس را به همراهی و یاری حصین بن ابی حر عنبری روانه کرد. چون وارد سیستان شدند با حسکه روبه‎رو شدند. در درگیری و جنگ، حسکه کشته شد و ربعی سراسر بلاد را تصرف و اداره کرد[۸].[۹]

منابع

پانویس

  1. ذهبی، تاریخ الاسلام (عهد خلفا)، ص۴۱۵؛ تاریخ خلیفة بن خیاط، ص۱۰۷.
  2. الإستیعاب، ج۲، ص۸۳۵؛ ابن حجر، الإصابه، ج۴، ص۲۶۳.
  3. تاریخ سیستان، ص۸۵.
  4. الإصابه، ج۲، ص۶۴.
  5. ابن حجر، الإصابه، ج۴، ص۲۶۳؛ تاریخ خلیفة بن خیاط، ص۱۲۵؛ ذهبی، تاریخ الاسلام، ج۴، ص۹.
  6. خروج حسکه را به عنوان اولین شورش خوارج در دوران حضرت امیر(ع) معرفی کرده‌اند.
  7. صعالیک جمع صعلوک به معنای فقیر و ندار است و به افراد بی‌سر و پا اطلاق می‌شود که هیچ آهی در بساط ندارند و در نتیجه به چیزی پایبند نیستند.
  8. ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۲۶۳ و مترجم، ج۴، ص۱۹.
  9. ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین، ج۱، ص 535-537.