مرج البحرین
مقدمه
- ﴿وَهُوَ الَّذِي مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ هَذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ وَهَذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ وَجَعَلَ بَيْنَهُمَا بَرْزَخًا...﴾[۱].
- ﴿مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ * بَيْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَا يَبْغِيَانِ﴾[۲].
در آیه نوزدهم سوره رحمن و پنجاه و سوم سوره فرقان به نقطهای جغرافیایی در روی زمین اشاره شده است. برخی بزرگان مینویسند: مرج در اینجا به معنای ارسال است. وقتی عرب اسبی یا گاوی را به مرتع میبرد و در چراگاه رهایش میکند میگوید ارسله یا مرجه؛ یعنی آن حیوان را رها کرده است و اینها با اینکه به یک دیگر میرسند و تماس پیدا میکنند مخلوط نمیشوند و گویا یک مرزی بین آن دو وجود دارد»[۳]. برخی از علما مینویسند: ماده «مرج» (بر وزن فلج) به معنی مخلوط کردن و یا فرستادن و رها نمودن است[۴]. برخی از علما و بزرگان آوردهاند: کلمه (مرج) با سکون راء که مصدر فعل ماضی (مرج) با سه فتحه است به معنای مخلوط کردن و نیز به معنای رها و روانه کردن است، هم موقعی که میخواهی به طرف بفهمانی فلان چیز را رها و یا روانه کرد، میگویی (مرجه). ولی در آیه مورد بحث معنای اول روشنتر به ذهن میرسد[۵]. همین نویسنده در تفسیر آیه ۵۳ سوره فرقان هم آورده است: کلمه (مرج) به معنای مخلوط کردن است و ﴿أَمْرٍ مَرِيجٍ﴾[۶] که در قرآن آمده به معنای امری مختلط است[۷].[۸]
نظر مفسران
مفسران (از جمله میبدی، ابوالفتوح و طبرسی) برای بحر وجوه یعنی مصادیق متعدد یاد کردهاند: ۱) آسمان و زمین ۲) دریای روم و هند ۳) دنیا و عقبی ۴) زندگی و مرگ ۵) دریای فارس و دریای روم ۶) کفر و ایمان ۷) دریای شیرین و دریای شور[۹]. در این که این دو دریای شیرین و شور، کجاست که بر یکدیگر غلبه نمیکنند؟ و این برزخی که میان آن دو قرار دارد چیست؟ در میان مفسران گفتگو بسیار است... گفتهاند: منظور از این دو دریا و «دریای فارس» و دریای روم است، در حالی که میدانیم این هر دو دریا، آب شور دارد و برزخی میان آن دو نیست، یا این که گفتهاند: منظور «دریای آسمان» است و «دریای زمین» که اولی «شیرین» و «شور» است، در حالی که میدانیم دریایی در آسمان وجود ندارد جز ابرها و بخاراتی که از اقیانوسهای زمین بر میخیزد. یا اینکه گفتهاند: منظور از دریای شیرین «آبهای زیر زمینی است که با آبهای دریاها مخلوط نمیشود»[۱۰]. چنانچه ملاحظه میشود احتمالات متعددی درباره مرج البحرین مطرح است. چنانچه آیتالله موسوی اردبیلی مینویسد: بعضی گفتهاند برای تفسیر این آیه، ما باید ببینیم، عربهای آن زمان چه دریاهایی را میشناختهاند که به یکدیگر متصل باشند و در عین حال آب یکی شیرین و آب دیگری شور باشد. سپس به این نتیجه رسیدهاند که منظور آب رودخانه فرات و دریای خلیج فارس است که در بصره به هم دیگر میرسند. در زبان عربی به رودهای بزرگ و آرام نیز دریا گفته میشود و از این جهت اشکالی ندارد که یکی رود است و دیگری دریا. عدهای نیز گفتهاند منظور، دریای احمر و دریای عمان است و باب المندب نیز برزخ بین آنها است. عدهای نیز بر اساس فرضیههای علمی جدید گفتهاند که منظور، جریانهای مختلف آبهای گرم و سردی است که در اقیانوسهای جهان در جریان است. آبهای گرم از مناطق استوایی به سمت مناطق قطبی حرکت میکنند و آبهای سرد مناطق قطبی را به سمت مناطق استوایی منتقل میکنند. یکی از این جریانها که مانند رودی عظیم در وسط اقیانوسها در حرکت است به جریان «گلف استریم» موسوم است. آبهای این رود عظیم دریایی که به سمت قطب شمال در حرکت است حدود ۱۵ درجه گرمتر از آبهای مجاور است و با آبهای مجاور مخلوط نمیشود[۱۱].
جمعبندی
در یک جمعبندی کلی از مسائل و مطالب مطروحه بالا به دست میآید که نشان دادن محل قرارگیری دقیق مرج البحرین مشکل است ولی این حدس و گمان به قوت خود باقی است که دو دریایی که در کنار هم باشند و مانعی بین آنها نباشد نزد اعراب صدر اسلام قابل شناخت و شناسایی بوده و برای شناساندن کنونی آنها باید منتظر تحقیقات دانشمندان و محققان ماند. «در این اواخر که هیأت علمی (سرجون امری) به اتفاق هیأت اکتشافی مصر برای تحقیق در اعماق بحر احمر و اقیانوس هند به جنوب عدن رهسپار شدند و با وسائل علمی معلوم داشتند که میان خلیج عقبه و بحر احمر حاجزی وجود دارد که ارتفاعش از هزار متر متجاوز است و نیز معلوم نمودند که خواص طبیعی و شیمیایی آبهای خلیج مزبور با دریای احمر متفاوت است و نتیجه تحقیقات علمی دو هیأت یادداشت شده و هم اکنون در دو دانشگاه مصر و کامبریج مضبوط است. آیه اخیر که فقط اسم کلمه است مشتمل بر دو معجزه علمی است:
منابع
پانویس
- ↑ «و اوست که دو دریا را در هم آمیخت، این خوش و گواراست و آن شور و تلخ و میان آن دو حائلی و پردهای جداساز نهاد» سوره فرقان، آیه ۵۳.
- ↑ «دو دریای به هم رسیده را در هم آمیخت * میان آنها برزخی است تا به هم تجاوز نکنند» سوره الرحمن، آیه ۱۹-۲۰.
- ↑ آیتالله العظمی موسوی اردبیلی، پرتو وحی، ج۲، ص۳۲۲.
- ↑ آیت الله مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۱۳۵.
- ↑ علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۹۸.
- ↑ «بلکه، حقّ را چون نزدشان آمد دروغ انگاشتند پس، در کاری پیچ در پیچ افتادند» سوره ق، آیه ۵.
- ↑ تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۳۲۸.
- ↑ فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۷۴۱.
- ↑ دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی، ج۲، ص۲۰۲۶.
- ↑ تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۱۳۵.
- ↑ پرتو وحی، ج۲، ص۳۲۳.
- ↑ تفسیر نوین، ص۶۷.
- ↑ فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۷۴۳.