بحث:مقام حجت الهی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
==سید علی حسینی میلانی== | |||
در کتاب: با پیشوایان هدایتگر جلد 4 | |||
وَ حُجَجُ الجَبّارِ؛ | |||
شما حجتهای خدای جبّار هستید. | |||
منزلت دیگر ائمه اطهار {{عم}} این است که آنان حجّتهای جبار هستند. واژۀ «حجج» جمع حجت است. احتجاج یعنی چه؟ | |||
یعنی چیزی را حجت قرار دادن. وقتی انسان میخواهد دیگری را به مطلبی ملزم بکند و او را قانع سازد، باید حجت، دلیل و برهان اقامه کند؛ برهانی که برای او قانع کننده باشد و ملزِم او باشد. ائمه اطهار {{عم}} حجت، برهان و دلیل خداوند متعال هستند. | |||
در توضیح این مطلب میگوییم: در حوزۀ علمیه از القابی که برای اهل علم دارند، یکی لقب «حجة الاسلام» است. این لقب یعنی چه؟ | |||
یعنی کسی که اسلام در جامعه به وجود او احتجاج میکند، او داعی و مروّج اسلام در آن جامعه میشود. برای آن حجت است که اگر اسلام از آن مردم سؤال کند که چرا به سوی خدا و دین نیامدید و آن را نپذیرفتید و به احکام اسلام عمل نکردید؟ بگویند: ما نمیدانستیم، کسی نبود به ما بگوید. | |||
در پاسخ میگویند: مگر فلان آقا آن جا نبود؟ با وجود فلان آقا در جامعه، شهر، قبیله و فامیل شما، عذرتان پذیرفته نیست، شما مورد مؤاخذ هستید. | |||
خداوند متعال به ائمه اطهار {{عم}} احتجاج میکند. احتجاج خداوند متعال به آن بزرگواران هم نسبت به اهل اطاعت و هم نسبت به اهل عصیان خواهد بود. امام معصوم در هر زمان و مکانی برای خداوند متعال حجّت است که اگر مردم عذرتراشی کنند که نمیدانستیم، کسی به ما نگفت، کسی نبود تا از او یاد بگیریم وجود امام {{ع}} حجّت است. در این زمینه خدای متعال در قرآن کریم چنین میفرماید: | |||
«وَقَالُوا لَوْلَا يَأْتِينَا بِآيَةٍ مِّن رَّبِّهِ ۚ أَوَلَمْ تَأْتِهِم بَيِّنَةُ مَا فِي الصُّحُفِ الْأُولَىٰ * وَلَوْ أَنَّا أَهْلَكْنَاهُم بِعَذَابٍ مِّن قَبْلِهِ لَقَالُوا رَبَّنَا لَوْلَا أَرْسَلْتَ إِلَيْنَا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آيَاتِكَ مِن قَبْلِ أَن نَّذِلَّ وَنَخْزَىٰ * قُلْ كُلٌّ مُّتَرَبِّصٌ فَتَرَبَّصُوا ۖ فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِيِّ وَمَنِ اهْتَدَىٰ»؛@سورۀ طه (20): آیههای 133-135.& | |||
گفتند: «چرا پیامبر معجزه و نشانهای از سوی پروردگارش برای ما نمیآورد؟!» (بگو:) آیا خبرهای روشنی که در کتابهای آسمانی نخستین بوده، برای آنها نیامد؟! اگر ما آنان را پیش از نزول آن (قرآن) با عذابی هلاک میکردیم، (در قیامت) میگفتند: «پروردگارا! چرا پیامبری برای ما نفرستادی تا از آیات تو پیروی کنیم، پیش از آن که ذلیل و رسوا شویم». بگو: «همه در انتظاریم... پس شما انتظار بکشید. اما به زودی خواهید دانست چه کسی از اصحاب صراط مستقیم و چه کسی هدایت یافته است. | |||
در دعای ندبه نیز در این باره سخن به میان آمده، آن جا که میخوانیم: | |||
... وکلّا (کل خ ل) شرعت له شریعة، ونهجت له منهاجاً، و تخیرت له أوصیاء، مستحفظاً بعد مستحفظ، من مدّة إلی مدة، إقامة لدینک، وحجّة علی عبادک، ولئلا یزول الحق عن مقرّه، و یغلب الباطل علی أهله، ولایقول أحد لولا أرسلت إلینا رسولا منذراً فنتبع آیاتک من قبل أن نذلّ ونخزی...@المزار (محمد بن المشهدی): 575، إقبال الأعمال: 1 / 505، بحار الأنوار: 99 / 105.& | |||
... و برای همه آن پیامبران شریعت و راه و آیینی عطا کردی و برای آنان جانشینانی برگزیدی؛ برای اینکه یکی پس از دیگری از مدّتی تا مدّت دیگر نگهبان دین و آیین تو بر بندگانت باشند، تا آنکه حق از جایگاه خود بیرون نرود و باطلگرایان بر حق مداران چیره نشوند و تا هیچ کسی نگوید: چرا برای ما فرستادهای نفرستادی تا که از جانب تو ما را بیم دهد و ما پیش از آنکه گمراه شویم و رسوا گردیم از نشانههای تو پیروی کنیم... | |||
این امر از ناحیۀ خداوند متعال باید تمام بشود. از جهتی بنابر قاعده لطف باید خدا در بین امت امام نصب کند و آنگاه است که خدای سبحان به این شخص منصوب از جانب خود، احتجاج میکند. | |||
و برای همین است که خدای متعال میفرماید: | |||
«وَمَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّىٰ نَبْعَثَ رَسُولًا»؛@سورۀ اسراء (17): آیۀ 15.& | |||
و ما هیچ قومی را مجازات نخواهیم کرد، مگر آنکه پیامبری برای آنان مبعوث کنیم. | |||
بزرگان در کتابهای علمی گفتهاند: مقصود از «رسول» در اینجا همان «حجّت» است.@ر.ک: بحارالأنوار: 5 / 183 و 296.& | |||
اگر حضرت موسی بن جعفر {{عم}} سالها در زندان بودند، حجّت خداوند متعال هستند و حضرت باریتعالی از این امت سؤال خواهد کرد. | |||
اگر دیگر ائمه {{عم}} نیز مورد احترام نبودند و مردم از وجودشان –کما هو حقه- استفاده نکردند، به طرف دیگران رفتند، امامت دیگران را پذیرفتند، به فقه و به تعلیمات دیگران عمل کردند، خداوند متعال در روز قیامت احتجاج خواهد کدر. | |||
اگر ما در این زمان نسبت به حضرت ولی عصر {{ع}} مقصر هستیم و غیبت آن حضرت مستند به تقصیر ماست، ما مورد مؤاخذه خواهیم بود. | |||
البته در هر زمان، همین طور است و ائمه اطهار {{عم}} حجّتهای خدا بر مطلق خلق هستند. | |||
آری، چون از طرفی کلمه «حجج» به کلمه «الجبّار» اضافه شده است و احتجاج نیز اقامۀ برهان با نحوی از قهر و قدرت است؛ بنابراین میشود که کلمۀ «جبّار»را به این معنا گرفت. | |||
این احتجاج بر عاصیان –یا دست کم در درجۀ اول- است؛ به ویژه این که بعد از جملۀ «نور الأخبار و هداة الأبرار»، جملۀ «حجج الجبّار» آمده است؛ یعنی «حجج الجبّار» برای کسانی که اخیار و ابرار نیستند. از این رو خداوند متعال با قدرت، به وسیله ائمه اطهار {{عم}} علیه آنان احتجاج خواهد کرد و آنها ملزم خواهند بود، چرا که قرآن کریم میفرماید: | |||
«فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ»؛@سورۀ انعام (6): آیۀ 149.& | |||
دلیل رسا و قاطع برای خداست. | |||
آری در روز قیامت هیچ عذری پذیرفته نخواهد بود. | |||
بنابراین، از منزلتهای ائمه اطهار {{عم}} این است که آن بزرگواران حجّتهای خدا هستند و خداوند متعال جز به معصوم احتجاج نمیکند؛ کسی که افعال، تروک، اقوال و اعمال او حجّت است. از این روست که به نظر میرسد که تعبیر «حجة الله» بر غیر معصوم ممنوع است. | |||
پرواضح است که اگر در جامعۀ اسلامی برای خداوند متعال به او یا به آنها احتجاج میکرد. همان طوری که ما نیز وقتی با خداوند متعال کار داریم، در پی حاجت و نیازی هستیم، به ائمه اطهار {{عم}} توسل میکنیم و آنها را شفیع قرار میدهیم. اگر کسی –یا کسانی- موجّهتر، عزیزتر و نزدیکتر به خداوند متعال وجود داشت –که وجود ندارد- به سراغ آنها میرفتیم. | |||
ص158 تا 162 | |||
==سید علی حسینی میلانی== | ==سید علی حسینی میلانی== | ||
در کتاب: با پیشوایان هدایتگر جلد 2 | در کتاب: با پیشوایان هدایتگر جلد 2 |