پرش به محتوا

چهاردهم ذی حجه: تفاوت میان نسخه‌ها

۹٬۳۶۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۲
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{امامت}} {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = ذی حجه | عنوان مدخل = چهاردهم ذی حجه | مداخل مرتبط = چهاردهم ذی حجه در حدیث - چهاردهم ذی حجه در تاریخ اسلامی | پرسش مرتبط = }} ==اعطای فدک به فاطمه{{س}}== علامه مجلسی به نقل از شیخ طوسی، روز چهاردهم ذیحج...» ایجاد کرد)
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۲۳: خط ۲۳:
فاطمه{{س}} نیز با طرح مسأله فدک به عنوان نشانه‌ای از غصب و [[زور]] [[غاصبان خلافت]] می‌کوشید تا حکومت آنان را محکوم کند و پافشاری آن [[حضرت]] از این‌رو بود، نه به خاطر [[ارزش]] اقتصادی آن<ref>فرهنگ غدیر، ص۴۵۵.</ref>.
فاطمه{{س}} نیز با طرح مسأله فدک به عنوان نشانه‌ای از غصب و [[زور]] [[غاصبان خلافت]] می‌کوشید تا حکومت آنان را محکوم کند و پافشاری آن [[حضرت]] از این‌رو بود، نه به خاطر [[ارزش]] اقتصادی آن<ref>فرهنگ غدیر، ص۴۵۵.</ref>.
بنابراین، فدک برای [[شیعیان]] تنها یادآور یک [[نزاع مالی]] نیست، بلکه نمادی از [[مظلومیت حضرت فاطمه]]{{س}} و [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} است که با نام آنان گره خورده و ارزش [[اعتقادی]] یافته است.<ref>[[حبیب‌الله فرحزاد|فرحزاد، حبیب‌الله]]، [[غدیر برترین پیام آسمانی (کتاب)|غدیر برترین پیام آسمانی]]، ص ۲۰۰.</ref>
بنابراین، فدک برای [[شیعیان]] تنها یادآور یک [[نزاع مالی]] نیست، بلکه نمادی از [[مظلومیت حضرت فاطمه]]{{س}} و [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} است که با نام آنان گره خورده و ارزش [[اعتقادی]] یافته است.<ref>[[حبیب‌الله فرحزاد|فرحزاد، حبیب‌الله]]، [[غدیر برترین پیام آسمانی (کتاب)|غدیر برترین پیام آسمانی]]، ص ۲۰۰.</ref>
==[[فدک]] در گذر [[تاریخ]]==
بعد از [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} [[معاویه]]، فدک را به [[مروان بن حکم]] داد؛ اما بعدها آن را پس گرفت. با روی کار آمدن مروان بن حکم، فدک دوباره به [[تصرف]] او در آمد و آن را به پسرش [[عبدالعزیز]] بخشید و از او به پسرش عمربن عبدالعزیز رسید که با توجه به اوضاع [[سیاسی]] دوران خود، فدک را به [[اولاد فاطمه]]{{س}} برگرداند؛ اما پس از وی [[پادشاهان]] [[اموی]]، فدک را پس گرفتند.
[[سفاح]]، [[خلیفه عباسی]]، فدک را به [[فرزندان فاطمه]]{{س}} داد؛ اما منصور، آن را پس گرفت. در [[روزگار]] [[مأمون]]، گروهی از [[سادات]] به وی [[شکایت]] بردند که فدک را [[پیامبر]]{{صل}} به فاطمه‌{{س}} بخشید، مأمون با توجه به نظر [[فقها]] فدک را به اولاد فاطمه{{س}} داد؛ اما [[حاکمان]] بعد از او، فدک را به تصرف خود در آوردند<ref>فرهنگ شیعه، ص۳۵۷.</ref>.
فدک در حال حاضر به نام «الحائط» در مرز شرقی [[خیبر]] قرار دارد و شامل تعدادی روستا و دارای بیش از یازده هزار سکنه و سرزمینی پوشیده از نخلستان و برخوردار از امکانات [[کشاورزی]] است<ref>فرهنگ غدیر، ص۴۵۵.</ref>.<ref>[[حبیب‌الله فرحزاد|فرحزاد، حبیب‌الله]]، [[غدیر برترین پیام آسمانی (کتاب)|غدیر برترین پیام آسمانی]]، ص ۲۰۰.</ref>
==[[شق القمر]]==
شب چهاردهم [[ذیحجه]]، [[مشرکان مکه]]، یا بنا به روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} چهارده تن از [[اصحاب عقبه]]، از آن [[حضرت]] درخواست [[معجزه]] کردند و گفتند: هر [[پیامبری]] دارای معجزه است، معجزه شما در این شب چه می‌تواند باشد؟
پیامبر{{صل}} فرمود: شما از من چه معجزه‌ای می‌خواهید؟ آنان گفتند: اگر [[خدا]] با توست و تو در نزد او قدر و منزلتی داری، از او بخواه که قرص [[قمر]] ماه را دو قطعه کند و آن دو را از هم جدا نماید.
پیامبر{{صل}} درباره پیشنهاد آنان می‌اندیشید که [[جبرئیل امین]] بر او نازل شد و عرض کرد: ای محمد! [[خدای سبحان]] به تو [[سلام]] می‌رساند و می‌فرماید: هر چیزی در این عالم را به [[فرمان]] تو درآوردم، هر چه از من بخواهی [[اجابت]] کنم. آن‌گاه، آن حضرت سرش را به سوی [[آسمان]] بلند کرد و به ماه دستور داد که به دو نیم شود. در همان حال، ماه به دو نیمه شد و [[معجزه الهی]] به وقوع پیوست.
[[پیامبر]]{{صل}} و [[پیروان]] او به [[سجده]] رفته و خدای [[قادر]] و سبحان را [[شکر]] نمودند. آن‌گاه، به آن [[حضرت]] گفتند: آیا امکان دارد که دو نیمه ماه به هم بپیوندد و همانند سابق شود؟ پیامبر{{صل}} اشاره‌ای به دو پاره ماه کرد و دستور داد که به هم بپیوندند. [[مشرکان مکه]] و یا [[اصحاب عقبه]] بار دیگر از آن حضرت درخواست کردند که وی [[معجزه]] کرده و بالای ماه را بشکافد.
آن حضرت برای [[اتمام حجت]] بر آنان، بار دیگر اشاره به ماه کرد و [[فرمان]] داد که در بالایش شکافی پدید آید. در همان لحظه انشقاقی پدید آمد و بالای ماه شکافته شد و معجزه «[[شق القمر]]» به وقوع پیوست. پیامبر{{صل}} و پیروانش [[سجده شکر]] کرده و [[خدای سبحان]] را که چنین معجزه‌ای به پیامبرش [[عنایت]] کرد، [[سپاس]] گفتند. آن‌گاه پیامبر{{صل}} به ماه اشاره کرد که به حال سابقش برگردد.
[[مشرکان]] و [[کافران]] که با چشم خود [[شاهد]] این معجزه الهی بودند، به عهدشان [[وفا]] نکرده و برای [[ایمان آوردن]] به پیامبر{{صل}} بهانه آوردند و گفتند: ما [[منتظر]] بازگشت مسافرانمان از [[شام]] و [[یمن]] می‌مانیم، اگر آنان نیز این معجزه را دیده باشند به تو [[ایمان]] می‌آوریم و در غیر این صورت معلوم می‌شود که بر ما [[سحر]] و [[جادو]] کردی و [[دشمنی]] ما نسبت به تو افزون می‌گردد.
به هر حال، مشرکان با این بهانه از زیر بار [[عهد]] و پیمانشان شانه خالی کرده و به آن حضرت ایمان نیاوردند و گفتند: کار محمد{{صل}} سحر و جادو بود.
اکثر قریب به اتفاق [[علما]]، [[مفسران]] و [[مورخان]] [[اسلامی]] معجزه [[شق‌القمر]] را [[تأیید]] کرده و [[شأن نزول آیه]] ۵۴ [[سوره قمر]] را در همین رابطه می‌دانند<ref>تفسیر القمی، ج۲، ص۳۴۱؛ بحار الأنوار، ج۱۷، ص۳۵۲.</ref>؛ آنجا که می‌فرماید:
{{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ * اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانْشَقَّ الْقَمَرُ * وَإِنْ يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَيَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ}}<ref>«رستخیز بسی نزدیک شد و ماه از میان شکافت * و چون معجزه‌ای ببینند روی می‌گردانند و می‌گویند: جادویی همیشگی است» سوره قمر، آیه ۱-۲.</ref>.
به طوری که در بعضی از [[روایات]] آمده است، [[معجزه]] [[شق القمر]] در اوائل شب چهاردهم [[ذیحجه]] [[سال ششم بعثت]]، یعنی پنج سال [[قبل از هجرت]] اتفاق افتاده است<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۹، ص۶۲.</ref>.<ref>[[حبیب‌الله فرحزاد|فرحزاد، حبیب‌الله]]، [[غدیر برترین پیام آسمانی (کتاب)|غدیر برترین پیام آسمانی]]، ص ۲۰۱.</ref>
==معجزه نشانه‌ای از [[خداوند]]==
معجزه چنان که از لفظش پیداست، یعنی عاجز کننده و آن، کار خارق‌العاده‌ای است که نوع [[بشر]]، حتی نوابغ در تمام زمان‌ها از آوردن آن عاجز باشند، و اساساً معجزه فراتر از نیروی بشر است و [[پیامبران]] به [[اراده]] و [[مشیت]] [[خدا]]، برای [[اثبات]] [[درستی]] ادعای [[رسالت]] خویش انجام می‌دهند و [[دعوت]] به مقابله نیز می‌نمایند؛ چنان‌که [[امام صادق]]{{ع}} در تعریف معجزه می‌فرماید:
{{متن حدیث|وَ الْمُعْجِزَةُ عَلَامَةٌ لِلَّهِ لَا يُعْطِيهَا إِلَّا أَنْبِيَاءَهُ وَ رُسُلَهُ وَ حُجَجَهُ لِيُعْرَفَ بِهِ صِدْقُ الصَّادِقِ مِنْ كَذِبِ الْكَاذِبِ}}<ref>علل الشرائع، ج۱، ص۱۲۲.</ref>؛ معجزه نشانه‌ای از خداوند است که آن را جز به پیامبران و فرستادگان وحجت‌های خود نمی‌دهد، تا به وسیله آن، [[راستگویی]] (مدعیان [[ارتباط با خدا]]) از [[دروغگویی]] ([[مدعیان دروغین]]) شناخته شود.
بنابراین، معجزه [[شق‌القمر]]، همانند [[معجزات]] دیگر پیامبران، مثل معجزه [[عصای حضرت موسی]]{{ع}} و [[زنده شدن مردگان]] توسط [[حضرت عیسی]]{{ع}} که در [[قرآن]] به آنها تصریح شده است، هرچند امری محال نیست، ولی [[خارق عادت]] و فوق [[طاقت]] و توان بشر است و امری است [[الهی]] و در معادلات و محاسبات [[علمی]] ما نمی‌گنجد.
البته انسان‌های معاند هر معجزه‌ای ببینند، زیر بار نخواهند رفت و بر [[انکار]] خودشان پافشاری می‌کنند، چنان‌که در معجزه شق‌القمر این چنین بود، ولی کسانی که در [[جست‌وجوی حقیقت]] هستند آن را با [[جان]] و [[دل]] می‌پذیرند.<ref>[[حبیب‌الله فرحزاد|فرحزاد، حبیب‌الله]]، [[غدیر برترین پیام آسمانی (کتاب)|غدیر برترین پیام آسمانی]]، ص ۲۰۳.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۷۲٬۲۶۷

ویرایش