پرش به محتوا

خداشناسی: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۹ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:
}}
}}
== مقدمه ==
== مقدمه ==
[[خداشناسی]] از مهم‌ترین مسائلی است که در طول [[تاریخ]]، [[اندیشه]] [[بشر]] را به خود مشغول داشته و بیشترین آثار و نوشته‌های [[اندیشمندان]] را به خود اختصاص داده است. اهمیت خداشناسی از آن روست که هر نوع [[داوری]] در این باره نگاه [[انسان]] را به [[جهان هستی]] و آغاز و فرجام آن تحت تأثیر قرار می‌دهد و از نظر عملی نیز، [[شیوه]] و روش خاصی از [[زندگی]] را ایجاب می‌نماید. [[باور]] به وجود خدای دانای فرزانه که با [[قدرت]] مطلقه خویش جهان هستی را از سر [[لطف]] و [[مهرورزی]]، با [[هدف]] خاصی [[آفریده]] و انسان را در مسیر دست‌یابی به کمال خویش و [[فلسفه آفرینش]] رهنمون شده است، به زندگی انسان معنا می‌بخشد و [[آدمی]] را از سردرگمی، [[پوچی]]، درجا زدن، به قهقرا برگشتن و بی‌برنامه بودن و باری به هر جهت زندگی کردن، باز می‌دارد. از این رو، در [[کلام]] [[رسول خدا]]{{صل}} از خداشناسی، به عنوان سرآمد همه معرفت‌ها یاد شده است<ref>بحارالانوار، ج۳، ص۱۴.</ref> و [[علی]]{{ع}} [[معرفت]] کسی را کامل می‌داند که به [[شناخت خدا]] [[دست]] یافته باشد<ref>غررالحکم، ح۷۹۹۹.</ref>.<ref>[[علی باقری‌فر|باقری‌فر، علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «خداشناسی»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۱۹۳.</ref>
خداشناسی از مهم‌ترین مسائلی است که در طول [[تاریخ]]، [[اندیشه]] [[بشر]] را به خود مشغول داشته و بیشترین آثار و نوشته‌های [[اندیشمندان]] را به خود اختصاص داده است. اهمیت خداشناسی از آن روست که هر نوع [[داوری]] در این باره نگاه [[انسان]] را به [[جهان هستی]] و آغاز و فرجام آن تحت تأثیر قرار می‌دهد و از نظر عملی نیز، [[شیوه]] و روش خاصی از [[زندگی]] را ایجاب می‌نماید. [[باور]] به وجود خدای دانای فرزانه که با [[قدرت]] مطلقه خویش جهان هستی را از سر [[لطف]] و [[مهرورزی]]، با [[هدف]] خاصی [[آفریده]] و انسان را در مسیر دست‌یابی به کمال خویش و [[فلسفه آفرینش]] رهنمون شده است، به زندگی انسان معنا می‌بخشد و [[آدمی]] را از سردرگمی، [[پوچی]]، درجا زدن، به قهقرا برگشتن و بی‌برنامه بودن و باری به هر جهت زندگی کردن، باز می‌دارد. از این رو، در [[کلام]] [[رسول خدا]]{{صل}} از خداشناسی، به عنوان سرآمد همه معرفت‌ها یاد شده است<ref>بحارالانوار، ج۳، ص۱۴.</ref> و [[علی]]{{ع}} [[معرفت]] کسی را کامل می‌داند که به [[شناخت خدا]] [[دست]] یافته باشد<ref>غررالحکم، ح۷۹۹۹.</ref>.<ref>[[علی باقری‌فر|باقری‌فر، علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «خداشناسی»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۱۹۳.</ref>


== انگیزه‌های خداشناسی ==
== انگیزه‌های خداشناسی ==
[[شناخت]] [[خدا]] برخاسته از انگیزه‌هایی است‌ که عبارت‌اند از:
[[شناخت]] [[خدا]] برخاسته از انگیزه‌هایی است‌ که عبارت‌اند از:
#'''حقیقت‌طلبی:''' [[خداوند]] [[انسان]] را چنان آفریده است که او همواره در پی راه یافتن به [[حقیقت]] است و جز از این گذر ارضا نمی‌شود و بخشی از [[پیشرفت]] [[دانش]] انسانی وامدار این انگیزه است. حقیقت‌طلبی را "غریزه کنجکاوی" نیز می‌گویند که [[انسان]] را به [[شناخت]] [[آفریدگار]] [[جهان]] وامی‌دارد. [[قرآن]] نیز بر وجود این انگیزه در [[انسان]] اشارت برده و از آن برای [[هدایت]] او بهره می‌برد<ref>{{متن قرآن| الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَلاَ تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ}}؛ سوره بقره، آیه ۱۴۷ و {{متن قرآن|كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ }}، آیه ۲۱۳؛ {{متن قرآن| وَإِذَا سَمِعُواْ مَا أُنزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرَى أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُواْ مِنَ الْحَقِّ يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ }}؛ سوره مائده، آیه ۸۳.</ref>.
#'''حقیقت‌طلبی:''' [[خداوند]] [[انسان]] را چنان آفریده است که او همواره در پی راه یافتن به [[حقیقت]] است و جز از این گذر ارضا نمی‌شود و بخشی از [[پیشرفت]] [[دانش]] انسانی وامدار این انگیزه است. حقیقت‌طلبی را "غریزه کنجکاوی" نیز می‌گویند که [[انسان]] را به [[شناخت]] [[آفریدگار]] [[جهان]] وامی‌دارد. [[قرآن]] نیز بر وجود این انگیزه در [[انسان]] اشارت برده و از آن برای [[هدایت]] او بهره می‌برد<ref>{{متن قرآن| الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَلاَ تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ}}؛ سوره بقره، آیه ۱۴۷ و {{متن قرآن|كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ }}، آیه ۲۱۳؛ {{متن قرآن| وَإِذَا سَمِعُواْ مَا أُنزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرَى أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُواْ مِنَ الْحَقِّ يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ }}؛ سوره مائده، آیه ۸۳.</ref>.
#'''حب ذات:''' [[انسان]] در نیل به کمال و [[فضیلت]]، از حب ذات نیرو می‌گیرد. [[کرامت]] و [[منزلت]] انسانی آن‌گاه محفوظ می‌ماند که [[انسان]] بر پایه [[خردمندی]] و [[رفتار]] [[عقلانی]] زیست کند. این گرایش، [[انسان]] را وامی‌دارد تا از [[خدا]] و هستی درکی درست به دست آورد و در پی آن [[رفتاری]] [[شایسته]] از خویش نشان دهد. [[قرآن]] از این گذر می‌خواهد [[انسان]] را وادارد تا [[اندیشه]] خویش را به کار بَرَد و به [[شناخت]] [[خدا]] و [[ایمان]] دست یابد<ref>{{متن قرآن| أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلاَّ كَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلا }}؛ سوره فرقان، آیه ۴۴.</ref>.
#'''حب ذات:''' [[انسان]] در نیل به کمال و [[فضیلت]]، از حب ذات نیرو می‌گیرد. [[کرامت]] و [[منزلت]] انسانی آن‌گاه محفوظ می‌ماند که [[انسان]] بر پایه [[خردمندی]] و [[رفتار]] [[عقلانی]] زیست کند. این گرایش، [[انسان]] را وامی‌دارد تا از [[خدا]] و هستی درکی درست به دست آورد و در پی آن [[رفتاری]] [[شایسته]] از خویش نشان دهد. [[قرآن]] از این گذر می‌خواهد [[انسان]] را وادارد تا [[اندیشه]] خویش را به کار بَرَد و به [[شناخت]] [[خدا]] و [[ایمان]] دست یابد<ref>{{متن قرآن| أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلاَّ كَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلا }}؛ سوره فرقان، آیه ۴۴.</ref>.
خط ۲۳: خط ۲۳:
  [[سرشت انسان]] [[تمایل]] دارد که حلقه‌های مجهول و ناشناخته در برابر خود را یکی پس از دیگری [[کشف]] کند و بازگشایی نماید. لذا [[انسان]] هر چیزی را که [[مشاهده]] می‌کند، از نحوه [[آفرینش]] و علت آن کنجکاوی می‌کند، این [[حس]] علت‌یابی در [[علوم تجربی]] موجب شده است که انسان به [[تسخیر]] [[طبیعت]] بپردازد و [[روز]] به روز از آن استفاده کامل و بهینه‌ای نماید. در قلمرو [[علوم انسانی]] و مابعدالطبیعه نیز انسان از [[جهان]] و نحوه [[خلقت]] آن سؤالات و دغدغه‌هایی را در اندرون [[خلوت]] خویش حس می‌کند. آیا جهان [[ازلی]] و بدون [[آفریدگار]] است یا اینکه آفریدگاری دارد؟ [[آفریدگار جهان]] کیست و چه صفاتی دارد؟ انسان می‌پرسد: از کجا آمده‌ام بهر چه بود؟
  [[سرشت انسان]] [[تمایل]] دارد که حلقه‌های مجهول و ناشناخته در برابر خود را یکی پس از دیگری [[کشف]] کند و بازگشایی نماید. لذا [[انسان]] هر چیزی را که [[مشاهده]] می‌کند، از نحوه [[آفرینش]] و علت آن کنجکاوی می‌کند، این [[حس]] علت‌یابی در [[علوم تجربی]] موجب شده است که انسان به [[تسخیر]] [[طبیعت]] بپردازد و [[روز]] به روز از آن استفاده کامل و بهینه‌ای نماید. در قلمرو [[علوم انسانی]] و مابعدالطبیعه نیز انسان از [[جهان]] و نحوه [[خلقت]] آن سؤالات و دغدغه‌هایی را در اندرون [[خلوت]] خویش حس می‌کند. آیا جهان [[ازلی]] و بدون [[آفریدگار]] است یا اینکه آفریدگاری دارد؟ [[آفریدگار جهان]] کیست و چه صفاتی دارد؟ انسان می‌پرسد: از کجا آمده‌ام بهر چه بود؟


حس غریزی و به تعبیری [[فطرت]] دانش‌پژوهی و فزون‌جویی انسان [[حکم]] می‌کند که پاسخ سؤال‌ها را دریابد و این با تعقیب مباحث [[خداشناسی]] میسور می‌شود که جایگاه آن نیز در [[علم کلام]]، [[فلسفه]] و [[عرفان]] است.
حس غریزی و به تعبیری [[فطرت]] دانش‌پژوهی و فزون‌جویی انسان [[حکم]] می‌کند که پاسخ سؤال‌ها را دریابد و این با تعقیب مباحث خداشناسی میسور می‌شود که جایگاه آن نیز در [[علم کلام]]، [[فلسفه]] و [[عرفان]] است.


=== [[لزوم شکر منعم]] ===
=== [[لزوم شکر منعم]] ===
خط ۶۱: خط ۶۱:
#قلبی و شهودی.
#قلبی و شهودی.


[[شناخت عقلی]]، به گونه کلی است و از گذر مفاهیم ذهنی می‌آید و از استدلال‌های ابتدایی تا [[براهین]] سنگین [[فلسفی]] را می‌پوشاند. [[شناخت قلبی]]، حضوری و بی‌وساطت مفاهیم است. این گونه [[شناخت]] در عرصه [[تعلیم و تعلم]] نمی‌گنجد؛ زیرا [[تعلیم و تعلم]] تنها از رهگذر الفاظ و مفاهیم تحقق می‌پذیرد. با این حال، هر دو گونه [[شناخت]]، در نهاد [[بشر]] ریشه دارند و با مجاهدات [[علمی]] و عملی می‌بالند و تعالی می‌یابند. در [[خداشناسی]] [[عقلی]] فطری، [[انسان]] با [[عقل]] فطری بی‌آنکه به تلاش و اکتساب [[نیازمند]] شود، به وجود [[خدا]] پی می‌برد؛ اما در [[خداشناسی]] قلبی فطری، [[انسان]]، توجه خویش را از [[دنیا]] می‌بُرد و دلبستگی‌اش را می‌گسلد و گاه در حال [[اضطرار]] چنین می‌شود و تعلقات خویش را رها می‌کند و در [[جان]] خود، [[خدا]] را می‌یابد. این گونه [[شناخت]] کما بیش در همه [[انسان‌ها]] نهفته است و از گذر ذکر و فرمانبرداری [[خدا]] یا پیشامدهایی ویژه، عمق می‌گیرد و گسترش پیدا می‌کند<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۳۱۳-۳۱۴.</ref>.
[[شناخت عقلی]]، به گونه کلی است و از گذر مفاهیم ذهنی می‌آید و از استدلال‌های ابتدایی تا [[براهین]] سنگین [[فلسفی]] را می‌پوشاند. [[شناخت قلبی]]، حضوری و بی‌وساطت مفاهیم است. این گونه [[شناخت]] در عرصه [[تعلیم و تعلم]] نمی‌گنجد؛ زیرا [[تعلیم و تعلم]] تنها از رهگذر الفاظ و مفاهیم تحقق می‌پذیرد. با این حال، هر دو گونه [[شناخت]]، در نهاد [[بشر]] ریشه دارند و با مجاهدات [[علمی]] و عملی می‌بالند و تعالی می‌یابند. در خداشناسی [[عقلی]] فطری، [[انسان]] با [[عقل]] فطری بی‌آنکه به تلاش و اکتساب [[نیازمند]] شود، به وجود [[خدا]] پی می‌برد؛ اما در خداشناسی قلبی فطری، [[انسان]]، توجه خویش را از [[دنیا]] می‌بُرد و دلبستگی‌اش را می‌گسلد و گاه در حال [[اضطرار]] چنین می‌شود و تعلقات خویش را رها می‌کند و در [[جان]] خود، [[خدا]] را می‌یابد. این گونه [[شناخت]] کما بیش در همه [[انسان‌ها]] نهفته است و از گذر ذکر و فرمانبرداری [[خدا]] یا پیشامدهایی ویژه، عمق می‌گیرد و گسترش پیدا می‌کند<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۳۱۳-۳۱۴.</ref>.


== راه‌های شناخت خدا ==
== راه‌های شناخت خدا ==
آرای مختلفی درباره راه‌های [[شناخت]] وجود دارد. برخی از جمله عرفا معتقدند شمارش راه‌های رسیدن به [[خدا]] به شمارش نفس‌های [[انسانی]] است. نکته قابل [[تذکر]] اینکه تعدد رویکردهای [[خداشناسی]] به حسب [[اختلاف]] استعدادهای انسان‌هاست که در [[قرآن کریم]] نیز مورد تأکید قرار گرفته است<ref>امام خمینی، تقریرات فلسفه، ج۲، ص۱۹۱، ۴۹.</ref>.
آرای مختلفی درباره راه‌های [[شناخت]] وجود دارد. برخی از جمله عرفا معتقدند شمارش راه‌های رسیدن به [[خدا]] به شمارش نفس‌های [[انسانی]] است. نکته قابل [[تذکر]] اینکه تعدد رویکردهای خداشناسی به حسب [[اختلاف]] استعدادهای انسان‌هاست که در [[قرآن کریم]] نیز مورد تأکید قرار گرفته است<ref>امام خمینی، تقریرات فلسفه، ج۲، ص۱۹۱، ۴۹.</ref>.


=== راه [[عقلی]] ===
=== راه [[عقلی]] ===
خط ۷۲: خط ۷۲:


=== راه طبیعی ===
=== راه طبیعی ===
برخی از علاقه‌مندان به [[علوم تجربی]] و طبیعی، معتقدند [[خداشناسی]] [[حقیقی]] می‌بایست با مطالعه در [[طبیعت]] و [[علوم]] مختلف [[تجربی]] و [[حسی]] به‌دست آید. [[عقل]] و براهین فلسفی صرف مفاهیم انتزاعی و [[ذهنی]] است که توان نیل [[انسان]] به [[معرفت حقیقی]] [[خدا]] را ندارند. آنان بر این باورند که [[ایمان]] یک دانشمند تجربی که از [[اسرار]] و [[نظم]] عالم ماده با خبر است، از ایمان [[فقیه]] یا [[فیلسوف]] بیشتر است.
برخی از علاقه‌مندان به [[علوم تجربی]] و طبیعی، معتقدند خداشناسی [[حقیقی]] می‌بایست با مطالعه در [[طبیعت]] و [[علوم]] مختلف [[تجربی]] و [[حسی]] به‌دست آید. [[عقل]] و براهین فلسفی صرف مفاهیم انتزاعی و [[ذهنی]] است که توان نیل [[انسان]] به [[معرفت حقیقی]] [[خدا]] را ندارند. آنان بر این باورند که [[ایمان]] یک دانشمند تجربی که از [[اسرار]] و [[نظم]] عالم ماده با خبر است، از ایمان [[فقیه]] یا [[فیلسوف]] بیشتر است.


نکته قابل ذکر اینکه موضوعات برخی از [[براهین عقلی]]، مثل [[برهان حرکت]] حکمای طبیعی و [[برهان نظم]] و [[برهان حدوث]] [[متکلمان]] از [[حس]] و [[طبیعت]] گرفته شده است که آنها به نوعی [[برهان عقلی]] محسوب می‌شوند.
نکته قابل ذکر اینکه موضوعات برخی از [[براهین عقلی]]، مثل [[برهان حرکت]] حکمای طبیعی و [[برهان نظم]] و [[برهان حدوث]] [[متکلمان]] از [[حس]] و [[طبیعت]] گرفته شده است که آنها به نوعی [[برهان عقلی]] محسوب می‌شوند.
خط ۱۱۲: خط ۱۱۲:
=== برهان پنجم: نفس ===
=== برهان پنجم: نفس ===
{{اصلی|برهان نفس}}
{{اصلی|برهان نفس}}
یکی از راه‌های [[خداشناسی]]، برهان نفس است، به این معنی که انسان با [[تأمل]] و کنجکاوی در نفس خویش می‌تواند به خداشناسی دست یابد. این برهان، هم‌سنگ دیگر [[براهین عقلی]] و [[فلسفی]] در [[فلسفه]] و [[کلام]] مطرح نشده، اما در [[نصوص دینی]] به وفور به این مسأله تأکید شده و [[آیات]] و [[روایات]] متعدد به این نکته تأکید دارند که برای [[شناخت خداوند]] و [[ایمان]] به [[مبدأ و معاد]] باید به نفس خود [[رجوع]] کرد و آن را به جدّ مورد [[تأمل]] و مطالعه قرار داد<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[خداشناسی توحیدی (مقاله)| مقاله «خداشناسی توحیدی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص۱۳۹ ـ ۱۴۰.</ref>.
یکی از راه‌های خداشناسی، برهان نفس است، به این معنی که انسان با [[تأمل]] و کنجکاوی در نفس خویش می‌تواند به خداشناسی دست یابد. این برهان، هم‌سنگ دیگر [[براهین عقلی]] و [[فلسفی]] در [[فلسفه]] و [[کلام]] مطرح نشده، اما در [[نصوص دینی]] به وفور به این مسأله تأکید شده و [[آیات]] و [[روایات]] متعدد به این نکته تأکید دارند که برای [[شناخت خداوند]] و [[ایمان]] به [[مبدأ و معاد]] باید به نفس خود [[رجوع]] کرد و آن را به جدّ مورد [[تأمل]] و مطالعه قرار داد<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[خداشناسی توحیدی (مقاله)| مقاله «خداشناسی توحیدی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص۱۳۹ ـ ۱۴۰.</ref>.


=== برهان ششم: حرکت ===
=== برهان ششم: حرکت ===
۱۱۴٬۵۸۰

ویرایش