خداشناسی فطری: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
(←مقدمه) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{امامت}} | |||
{{مدخل مرتبط | |||
| موضوع مرتبط = خداشناسی فطری | |||
| عنوان مدخل = خداشناسی فطری | |||
| مداخل مرتبط = [[خداشناسی فطری در حدیث]] - [[خداشناسی فطری در کلام اسلامی]] | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
==فطرت خداشناس== | ==فطرت خداشناس== | ||
{{اصلی|فطرت}} | {{اصلی|فطرت}} | ||
خط ۴: | خط ۱۲: | ||
[[شناخت خدا]] برخاسته از انگیزههایی است که عبارتاند: | [[شناخت خدا]] برخاسته از انگیزههایی است که عبارتاند: | ||
#'''[[حقیقتطلبی]]:''' خداوند انسان را چنان [[آفریده]] است که او همواره در پی راه یافتن به [[حقیقت]] است و جز از این گذر ارضا نمیشود و بخشی از [[پیشرفت]] [[دانش]] [[انسانی]] وامدار این [[انگیزه]] است. حقیقتطلبی را «[[غریزه کنجکاوی]]» نیز میگویند که انسان را به شناخت [[آفریدگار جهان]] وامیدارد. [[قرآن]] نیز بر وجود این انگیزه در انسان اشارت برده و از آن برای [[هدایت]] او بهره میبرد<ref>{{متن قرآن| الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَلاَ تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ}}؛سوره بقره، آیه ۱۴۷ و {{متن قرآن|كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ}}،آیه ۲۱۳؛ {{متن قرآن| وَإِذَا سَمِعُواْ مَا أُنزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرَى أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُواْ مِنَ الْحَقِّ يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ}}؛ سوره مائده، آیه ۸۳.</ref><ref>فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ | #'''[[حقیقتطلبی]]:''' خداوند انسان را چنان [[آفریده]] است که او همواره در پی راه یافتن به [[حقیقت]] است و جز از این گذر ارضا نمیشود و بخشی از [[پیشرفت]] [[دانش]] [[انسانی]] وامدار این [[انگیزه]] است. حقیقتطلبی را «[[غریزه کنجکاوی]]» نیز میگویند که انسان را به شناخت [[آفریدگار جهان]] وامیدارد. [[قرآن]] نیز بر وجود این انگیزه در انسان اشارت برده و از آن برای [[هدایت]] او بهره میبرد<ref>{{متن قرآن| الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَلاَ تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ}}؛سوره بقره، آیه ۱۴۷ و {{متن قرآن|كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ}}،آیه ۲۱۳؛ {{متن قرآن| وَإِذَا سَمِعُواْ مَا أُنزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرَى أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُواْ مِنَ الْحَقِّ يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ}}؛ سوره مائده، آیه ۸۳.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۳۰۹.</ref>. | ||
#'''[[حب ذات]]:'''انسان در نیل به کمال و [[فضیلت]]، از حب ذات نیرو میگیرد. در دیدگاه [[فلسفه]] و [[علم]] النفس، یکی از آثار حب ذات این است انسان در پی [[حفظ]] [[انسانیت]] خویش است و میخواهد با حیوانات تفاوت یابد و این را «کرامتخواهی» نامیدهاند. [[کرامت]] و [[منزلت]] انسانی آنگاه محفوظ میماند که انسان بر پایه [[خردمندی]] و [[رفتار]] [[عقلانی]] زیست کند. این [[گرایش]]، انسان را وامیدارد تا از [[خدا]] و هستی درکی درست به دست آورد و در پی آن [[رفتاری]] [[شایسته]] از خویش نشان دهد. [[قرآن کریم]] از همین رو است که برخی [[انسانها]] را از [[حیوان]] [[پستتر]] میشمارد. این گروه، آناناند که از [[قوای ادراکی]] خویش بهره نمیگیرند <ref>{{متن قرآن|وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّ يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لاَّ يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَّ يَسْمَعُونَ بِهَا أُوْلَئِكَ كَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ}}؛ سوره اعراف، آیه ۱۷۹؛ {{متن قرآن|إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِندَ اللَّهِ الَّذِينَ كَفَرُواْ فَهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ}}؛ سوره انفال، آیه ۵۵ و {{متن قرآن| إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِندَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لاَ يَعْقِلُونَ}}، آیه ۲۲.</ref>. [[قرآن]] از این گذر میخواهد [[انسان]] را وادارد تا [[اندیشه]] خویش را به کار بَرَد و به [[شناخت خدا]] و [[ایمان]] دست یابد<ref>{{متن قرآن| أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلاَّ كَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلا}}؛ سوره فرقان، آیه ۴۴.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۳۰۹.</ref>. | #'''[[حب ذات]]:'''انسان در نیل به کمال و [[فضیلت]]، از حب ذات نیرو میگیرد. در دیدگاه [[فلسفه]] و [[علم]] النفس، یکی از آثار حب ذات این است انسان در پی [[حفظ]] [[انسانیت]] خویش است و میخواهد با حیوانات تفاوت یابد و این را «کرامتخواهی» نامیدهاند. [[کرامت]] و [[منزلت]] انسانی آنگاه محفوظ میماند که انسان بر پایه [[خردمندی]] و [[رفتار]] [[عقلانی]] زیست کند. این [[گرایش]]، انسان را وامیدارد تا از [[خدا]] و هستی درکی درست به دست آورد و در پی آن [[رفتاری]] [[شایسته]] از خویش نشان دهد. [[قرآن کریم]] از همین رو است که برخی [[انسانها]] را از [[حیوان]] [[پستتر]] میشمارد. این گروه، آناناند که از [[قوای ادراکی]] خویش بهره نمیگیرند <ref>{{متن قرآن|وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّ يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لاَّ يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَّ يَسْمَعُونَ بِهَا أُوْلَئِكَ كَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ}}؛ سوره اعراف، آیه ۱۷۹؛ {{متن قرآن|إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِندَ اللَّهِ الَّذِينَ كَفَرُواْ فَهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ}}؛ سوره انفال، آیه ۵۵ و {{متن قرآن| إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِندَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لاَ يَعْقِلُونَ}}، آیه ۲۲.</ref>. [[قرآن]] از این گذر میخواهد [[انسان]] را وادارد تا [[اندیشه]] خویش را به کار بَرَد و به [[شناخت خدا]] و [[ایمان]] دست یابد<ref>{{متن قرآن| أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلاَّ كَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلا}}؛ سوره فرقان، آیه ۴۴.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۳۰۹.</ref>. | ||
#'''[[حقسپاسی]] و [[شکر مُنعم]]:'''انسان ذاتاً مایل است هر کس را که بدو [[احسان]] میکند، [[سپاس]] بگزارد و [[نعمت]] را شکر کند. این [[انگیزه]] از انگیزههای [[توانمندی]] است که انسان را مجبور میسازد تا ولینعمت خویش را بازشناسد. [[متکلمان]] [[مسلمان]] نیز از دیرباز «[[شکر منعم]]» را از انگیزههای اصلی شناخت خدا دانستهاند<ref>قواعد المرام فی علم الکلام، ۲۸؛ پیام قرآن، ۲/ ۳۵.</ref>. آیاتی از قرآن که [[نعمتهای الهی]] را برمیشمارند، در [[حقیقت]] میخواهند این خواسته درونی انسان را بیدار سازند<ref>{{متن قرآن| وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ لَيَقُولُنَّ خَلَقَهُنَّ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الأَرْضَ مَهْدًا وَجَعَلَ لَكُمْ فِيهَا سُبُلا لَّعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ وَالَّذِي نَزَّلَ مِنَ السَّمَاء مَاء بِقَدَرٍ فَأَنشَرْنَا بِهِ بَلْدَةً مَّيْتًا كَذَلِكَ تُخْرَجُونَ وَالَّذِي خَلَقَ الأَزْوَاجَ كُلَّهَا وَجَعَلَ لَكُم مِّنَ الْفُلْكِ وَالأَنْعَامِ مَا تَرْكَبُونَ لِتَسْتَوُوا عَلَى ظُهُورِهِ ثُمَّ تَذْكُرُوا نِعْمَةَ رَبِّكُمْ إِذَا اسْتَوَيْتُمْ عَلَيْهِ وَتَقُولُوا سُبْحَانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَمَا كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ وَإِنَّا إِلَى رَبِّنَا لَمُنقَلِبُونَ}}؛ سوره زخرف، آیه ۱۴- ۹.</ref>. از [[امام صادق]]{{ع}} نقل کردهاند: «چه [[زشت]] است که از [[عمر انسان]] هفتاد یا هشتاد سال بگذرد و در ملک [[الهی]] [[زندگی]] کند و از نعمتهایش بهره بَرَد؛ [[ولی خدا]] را، آن سان که میشاید، نشناسد. [[برترین]] [[فریضه]] [[انسان]] این است که [[خدا]] را بشناسد و به بندگیاش [[اقرار]] کند»<ref>بحارالانوار، ۴/ ۵۴.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۳۰۹-۳۱۰.</ref>. | #'''[[حقسپاسی]] و [[شکر مُنعم]]:'''انسان ذاتاً مایل است هر کس را که بدو [[احسان]] میکند، [[سپاس]] بگزارد و [[نعمت]] را شکر کند. این [[انگیزه]] از انگیزههای [[توانمندی]] است که انسان را مجبور میسازد تا ولینعمت خویش را بازشناسد. [[متکلمان]] [[مسلمان]] نیز از دیرباز «[[شکر منعم]]» را از انگیزههای اصلی شناخت خدا دانستهاند<ref>قواعد المرام فی علم الکلام، ۲۸؛ پیام قرآن، ۲/ ۳۵.</ref>. آیاتی از قرآن که [[نعمتهای الهی]] را برمیشمارند، در [[حقیقت]] میخواهند این خواسته درونی انسان را بیدار سازند<ref>{{متن قرآن| وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ لَيَقُولُنَّ خَلَقَهُنَّ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الأَرْضَ مَهْدًا وَجَعَلَ لَكُمْ فِيهَا سُبُلا لَّعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ وَالَّذِي نَزَّلَ مِنَ السَّمَاء مَاء بِقَدَرٍ فَأَنشَرْنَا بِهِ بَلْدَةً مَّيْتًا كَذَلِكَ تُخْرَجُونَ وَالَّذِي خَلَقَ الأَزْوَاجَ كُلَّهَا وَجَعَلَ لَكُم مِّنَ الْفُلْكِ وَالأَنْعَامِ مَا تَرْكَبُونَ لِتَسْتَوُوا عَلَى ظُهُورِهِ ثُمَّ تَذْكُرُوا نِعْمَةَ رَبِّكُمْ إِذَا اسْتَوَيْتُمْ عَلَيْهِ وَتَقُولُوا سُبْحَانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَمَا كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ وَإِنَّا إِلَى رَبِّنَا لَمُنقَلِبُونَ}}؛ سوره زخرف، آیه ۱۴- ۹.</ref>. از [[امام صادق]]{{ع}} نقل کردهاند: «چه [[زشت]] است که از [[عمر انسان]] هفتاد یا هشتاد سال بگذرد و در ملک [[الهی]] [[زندگی]] کند و از نعمتهایش بهره بَرَد؛ [[ولی خدا]] را، آن سان که میشاید، نشناسد. [[برترین]] [[فریضه]] [[انسان]] این است که [[خدا]] را بشناسد و به بندگیاش [[اقرار]] کند»<ref>بحارالانوار، ۴/ ۵۴.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۳۰۹-۳۱۰.</ref>. | ||
#'''[[کمالطلبی]]:''' میلی در انسان نهفته است که همواره او را به سوی تعالی و کمال میکشاند و این موجب شده است که او پیوسته بکوشد تا خویش را به خدا نزدیک کند؛ زیرا [[خداوند]]، کمال و [[متعال]] مطلق است<ref>فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ | #'''[[کمالطلبی]]:''' میلی در انسان نهفته است که همواره او را به سوی تعالی و کمال میکشاند و این موجب شده است که او پیوسته بکوشد تا خویش را به خدا نزدیک کند؛ زیرا [[خداوند]]، کمال و [[متعال]] مطلق است<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۳۱۰.</ref>. | ||
#'''[[جلب منفعت]] و [[دفع ضرر]]:''' از طبیعیترین نیروهای درونی انسان این است که او همواره در پی جلب منفعت و دفع ضرر است. بیشتر [[مردم]] در [[رفتار]] و [[کردار]] خویش تحت تأثیر این نیرویند و همین که در نشناختن خداوند برای آنان احتمال زیان به میان آید، کافی است تا آنان را به سوی [[شناخت خدا]] سوق دهد. انسان از این گذر میخواهد [[پروردگار]] و [[صاحب اختیار]] [[جهان]] را بازشناسد و از او [[فرمان]] برد و زیان را از خود برهاند و به [[منفعت]] دست یابد. [[قرآن کریم]] نیز- چون [[انگیزه]] جلب منفعت و دفع ضرر در بیشتر [[انسانها]] [[توانمند]] است- از آن در مسیر [[تربیت]] آنان [[سود]] برده است و به ویژه در عرصه [[تربیت اجتماعی]] از انگیزه دفع ضرر بهره گرفته است<ref>{{متن قرآن| الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ وَلا تَأْخُذْكُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ}}؛ سوره نور، آیه ۲؛ {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لِسَبَإٍ فِي مَسْكَنِهِمْ آيَةٌ جَنَّتَانِ عَن يَمِينٍ وَشِمَالٍ كُلُوا مِن رِّزْقِ رَبِّكُمْ وَاشْكُرُوا لَهُ بَلْدَةٌ طَيِّبَةٌ وَرَبٌّ غَفُورٌ}}؛ سوره سبأ، آیه ۱۵ و {{متن قرآن|ذَلِكَ جَزَيْنَاهُم بِمَا كَفَرُوا وَهَلْ نُجَازِي إِلاَّ الْكَفُورَ}}، آیه ۱۷؛ {{متن قرآن| وَلاَ تَدْعُ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لاَ يَنفَعُكَ وَلاَ يَضُرُّكَ فَإِن فَعَلْتَ فَإِنَّكَ إِذًا مِّنَ الظَّالِمِينَ وَإِن يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلاَ كَاشِفَ لَهُ إِلاَّ هُوَ وَإِن يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلاَ رَادَّ لِفَضْلِهِ يُصِيبُ بِهِ مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ}}؛ سوره یونس، ۱۰۶ و ۱۰۷؛ {{متن قرآن|الَّذِي خَلَقَنِي فَهُوَ يَهْدِينِ وَالَّذِي هُوَ يُطْعِمُنِي وَيَسْقِينِ وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ وَالَّذِي يُمِيتُنِي ثُمَّ يُحْيِينِ وَالَّذِي أَطْمَعُ أَن يَغْفِرَ لِي خَطِيئَتِي يَوْمَ الدِّينِ}}؛ سوره شعراء، آیه ۸۲- ۷۸؛ پیام قرآن، ۲/ ۲۴.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۳۱۰.</ref>. | #'''[[جلب منفعت]] و [[دفع ضرر]]:''' از طبیعیترین نیروهای درونی انسان این است که او همواره در پی جلب منفعت و دفع ضرر است. بیشتر [[مردم]] در [[رفتار]] و [[کردار]] خویش تحت تأثیر این نیرویند و همین که در نشناختن خداوند برای آنان احتمال زیان به میان آید، کافی است تا آنان را به سوی [[شناخت خدا]] سوق دهد. انسان از این گذر میخواهد [[پروردگار]] و [[صاحب اختیار]] [[جهان]] را بازشناسد و از او [[فرمان]] برد و زیان را از خود برهاند و به [[منفعت]] دست یابد. [[قرآن کریم]] نیز- چون [[انگیزه]] جلب منفعت و دفع ضرر در بیشتر [[انسانها]] [[توانمند]] است- از آن در مسیر [[تربیت]] آنان [[سود]] برده است و به ویژه در عرصه [[تربیت اجتماعی]] از انگیزه دفع ضرر بهره گرفته است<ref>{{متن قرآن| الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ وَلا تَأْخُذْكُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ}}؛ سوره نور، آیه ۲؛ {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لِسَبَإٍ فِي مَسْكَنِهِمْ آيَةٌ جَنَّتَانِ عَن يَمِينٍ وَشِمَالٍ كُلُوا مِن رِّزْقِ رَبِّكُمْ وَاشْكُرُوا لَهُ بَلْدَةٌ طَيِّبَةٌ وَرَبٌّ غَفُورٌ}}؛ سوره سبأ، آیه ۱۵ و {{متن قرآن|ذَلِكَ جَزَيْنَاهُم بِمَا كَفَرُوا وَهَلْ نُجَازِي إِلاَّ الْكَفُورَ}}، آیه ۱۷؛ {{متن قرآن| وَلاَ تَدْعُ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لاَ يَنفَعُكَ وَلاَ يَضُرُّكَ فَإِن فَعَلْتَ فَإِنَّكَ إِذًا مِّنَ الظَّالِمِينَ وَإِن يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلاَ كَاشِفَ لَهُ إِلاَّ هُوَ وَإِن يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلاَ رَادَّ لِفَضْلِهِ يُصِيبُ بِهِ مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ}}؛ سوره یونس، ۱۰۶ و ۱۰۷؛ {{متن قرآن|الَّذِي خَلَقَنِي فَهُوَ يَهْدِينِ وَالَّذِي هُوَ يُطْعِمُنِي وَيَسْقِينِ وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ وَالَّذِي يُمِيتُنِي ثُمَّ يُحْيِينِ وَالَّذِي أَطْمَعُ أَن يَغْفِرَ لِي خَطِيئَتِي يَوْمَ الدِّينِ}}؛ سوره شعراء، آیه ۸۲- ۷۸؛ پیام قرآن، ۲/ ۲۴.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۳۱۰.</ref>. | ||
#'''[[آرامشطلبی]]:'''[[انسان]] برای آرام یافتن و رسیدن به [[احساس امنیت]] در برابر خطرهای [[زندگی]] [[دنیایی]]، به [[سختی]] خویش را محتاج آن میبیند که تکیهگاهی [[استوار]] بیابد و به او [[پناه]] برد<ref>{{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِ اللَّهِ أَلاَ بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ}}؛ سوره رعد، آیه ۲۸؛ اخلاق در قرآن، ۱/ ۲۹۹- ۲۸۰.</ref>. | #'''[[آرامشطلبی]]:'''[[انسان]] برای آرام یافتن و رسیدن به [[احساس امنیت]] در برابر خطرهای [[زندگی]] [[دنیایی]]، به [[سختی]] خویش را محتاج آن میبیند که تکیهگاهی [[استوار]] بیابد و به او [[پناه]] برد<ref>{{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِ اللَّهِ أَلاَ بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ}}؛ سوره رعد، آیه ۲۸؛ اخلاق در قرآن، ۱/ ۲۹۹- ۲۸۰.</ref>. | ||
خط ۱۹: | خط ۲۷: | ||
#'''شواهد شخصی:''' [[انسانها]]، هنگام مواجهه با [[سختیها]] و [[خطرها]] و [[ترس]] و [[هراس]] آنگاه که از اسباب ظاهری [[قطع امید]] میکنند، نیرویی در وجودشان [[جان]] میگیرد و به کسی توجه میکنند که مبدأ همه چیز است و در هر هنگام و مکانی میتواند [[بیچارگان]] را [[پناه]] دهد و دستشان را بگیرد. همۀ انسانها هر چند به ظاهر، وجود خدا را نپذیرند وقتی به [[سختی]] میافتند و در تنگناها گرفتار میآیند به درون خویش باز میگردند و [[احساس]] میکنند که هنوز امیدی هست. وجود [[امید]]، بدون [[باور]] به وجود امید دهنده امکانپذیر نیست و این نشان میدهد که انسان به گونۀ [[فطری]] [[خداجو]] و [[خداشناس]] است<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۳۶۲ـ۳۶۳.</ref>. | #'''شواهد شخصی:''' [[انسانها]]، هنگام مواجهه با [[سختیها]] و [[خطرها]] و [[ترس]] و [[هراس]] آنگاه که از اسباب ظاهری [[قطع امید]] میکنند، نیرویی در وجودشان [[جان]] میگیرد و به کسی توجه میکنند که مبدأ همه چیز است و در هر هنگام و مکانی میتواند [[بیچارگان]] را [[پناه]] دهد و دستشان را بگیرد. همۀ انسانها هر چند به ظاهر، وجود خدا را نپذیرند وقتی به [[سختی]] میافتند و در تنگناها گرفتار میآیند به درون خویش باز میگردند و [[احساس]] میکنند که هنوز امیدی هست. وجود [[امید]]، بدون [[باور]] به وجود امید دهنده امکانپذیر نیست و این نشان میدهد که انسان به گونۀ [[فطری]] [[خداجو]] و [[خداشناس]] است<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۳۶۲ـ۳۶۳.</ref>. | ||
#'''گواهی [[دانشمندان]]:''' [[فطرت]]، [[حقیقت]] غیر اکتسابی است که در وجود هر [[انسانی]] به [[ودیعه]] نهاده شده است. براساس همین فطرت یا [[سرشت]] است که انسان به صورت [[تکوینی]] به وجود و [[وحدت]] [[الهی]] معترف است. از مسئلۀ فطرت به امالمسائل<ref>مطهری، مقدمهای بر جهانبینی اسلامی، ج۱، ص۶۱.</ref> و یا اصل [[مادر]]<ref>مطهری، مقدمهای بر جهانبینی اسلامی، ج۵، ص۱۰۵.</ref> تعبیر شده است. بسیاری از [[دانشمندان]] [[جهان]] معترفاند [[خداشناسی]] از [[نهان]] بر میخیزد: «سرچشمۀ [[زندگی]] مذهبی، [[دل]] است و فرمولها و دستورالعملهای [[فلسفی]]، مانند مطلب ترجمه شدهای است که متن اصلی آن به زبان دیگری است»<ref>رک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص۱۵۸؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۳۶۳.</ref>. | #'''گواهی [[دانشمندان]]:''' [[فطرت]]، [[حقیقت]] غیر اکتسابی است که در وجود هر [[انسانی]] به [[ودیعه]] نهاده شده است. براساس همین فطرت یا [[سرشت]] است که انسان به صورت [[تکوینی]] به وجود و [[وحدت]] [[الهی]] معترف است. از مسئلۀ فطرت به امالمسائل<ref>مطهری، مقدمهای بر جهانبینی اسلامی، ج۱، ص۶۱.</ref> و یا اصل [[مادر]]<ref>مطهری، مقدمهای بر جهانبینی اسلامی، ج۵، ص۱۰۵.</ref> تعبیر شده است. بسیاری از [[دانشمندان]] [[جهان]] معترفاند [[خداشناسی]] از [[نهان]] بر میخیزد: «سرچشمۀ [[زندگی]] مذهبی، [[دل]] است و فرمولها و دستورالعملهای [[فلسفی]]، مانند مطلب ترجمه شدهای است که متن اصلی آن به زبان دیگری است»<ref>رک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص۱۵۸؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۳۶۳.</ref>. | ||
== منابع == | |||
{{منابع}} | |||
# [[پرونده:10119661.jpg|22px]] [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات علم کلام''']] | |||
# [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|پژوهشکده علوم اسلامی امام صادق (ع)، '''فرهنگ شیعه''']] | |||
{{پایان منابع}} | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} | |||
[[رده:خداشناسی فطری]] | |||
[[رده:مدخل]] |