اکمال دین در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'غالب' به 'غالب'
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۲) |
جز (جایگزینی متن - 'غالب' به 'غالب') |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
اکمال به معنای تمامیت و تحقق همه اجزای یک شیء است، بهگونهای که آنچه غرض از شیء در آن است حاصل شود و '''اکمال دین'''، کامل کردن آن با افزودن فریضهای به آن است. موضوع اکمال دین، در [[آیه ۳ سوره مائده]] و بعد از آنکه [[پیامبر خاتم]]{{صل}}، [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} را به [[جانشین]] معرفی کردند نازل شد و نتیجه آن [[ناامیدی]] [[کافران]] و [[ایمنی]] [[مؤمنان]] از آنان و [[راضی شدن]] [[خدا]] از [[دین]] بودن [[اسلام]] بود. | اکمال به معنای تمامیت و تحقق همه اجزای یک شیء است، بهگونهای که آنچه غرض از شیء در آن است حاصل شود و '''اکمال دین'''، کامل کردن آن با افزودن فریضهای به آن است. موضوع اکمال دین، در [[آیه ۳ سوره مائده]] و بعد از آنکه [[پیامبر خاتم]]{{صل}}، [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} را به [[جانشین]] معرفی کردند نازل شد و نتیجه آن [[ناامیدی]] [[کافران]] و [[ایمنی]] [[مؤمنان]] از آنان و [[راضی شدن]] [[خدا]] از [[دین]] بودن [[اسلام]] بود. | ||
== مقدمه == اکمال" مصدر باب [[افعال]] و از ریشه "ک ـ م ـ ل" است. کمال در لغت به معنای تمامیت و تحقق همه اجزای یک شیء<ref>المصباح، ص ۵۴۱، "کمل".</ref> است، بهگونهای که آنچه غرض از شیء در آن است حاصل شود<ref>مفردات، ص ۷۲۶، "کمل".</ref>. همچنین به معنای آراسته شدن به صفات در حدّ خود و رسا شدن<ref>نثر طوبی، ج ۲، ص ۳۴۶.</ref> دانسته شده است. | == مقدمه == اکمال" مصدر باب [[افعال]] و از ریشه "ک ـ م ـ ل" است. کمال در لغت به معنای تمامیت و تحقق همه اجزای یک شیء<ref>المصباح، ص ۵۴۱، "کمل".</ref> است، بهگونهای که آنچه غرض از شیء در آن است حاصل شود<ref>مفردات، ص ۷۲۶، "کمل".</ref>. همچنین به معنای آراسته شدن به صفات در حدّ خود و رسا شدن<ref>نثر طوبی، ج ۲، ص ۳۴۶.</ref> دانسته شده است. غالب لغویان کمال را به معنای تمام دانستهاند<ref> لسان العرب، ج ۱۲، ص ۱۵۷؛ مقاییس اللغه، ج ۵، ص ۱۳۹؛ تاج العروس، ج ۱۵، ص ۶۶۷، "کمل".</ref>، ولی میتوان گفت گرچه معنای کمال و تمام به هم نزدیک و هر دو به معنای تحقق همه اجزای چیزی هستند؛ اما تمام در جایی بهکار میرود که اجزای شیء به [[تنهایی]] اثری نداشته و اثر بر مجموع اجزای مترتب است؛ مانند یک [[روز]] [[روزه]] که اجزای آن همه یک روز را فرامیگیرد و اگر یک جزء آن مفقود شود یعنی شخص در بخشی از روز مرتکب مفطرات گردد، کل روزه [[باطل]] شده و بخشهای دیگر آن نیز بیاثر میشود و کمال در جایی بهکار میرود که هر یک از اجزا اثر خود را دارند و مجموع اجزا نیز اثر خود را دارد؛ مانند روزههای [[ماه رمضان]] که هریک از آنها و همچنین مجموع آنها، هر یک اثر ویژه خود را دارد<ref> المیزان، ج ۵، ص ۱۷۹ ـ ۱۸۰؛ نثر طوبی، ج ۲، ص ۳۴۶.</ref>. | ||
برخی گفتهاند: [[اختلاف]] کمال و تمام با یکدیگر [[اختلاف]] کیفی و کمی است، زیرا تمام مربوط به کمیت و کمال مربوط به کیفیت است<ref>مجموعه آثار، ج ۴، ص ۸۸۹ ـ ۸۹۰، "امامت".</ref> و ابتدا شیء با فراهم شدن اجزائش تمام شده و سپس با افزوده شدن خصوصیات و محسنات دیگری کامل میشود، بنابراین، کمال مرتبهای پس از مرتبه تمامیت اجزاء است<ref>التحقیق، ج ۱۰، ص ۱۱۲ ـ ۱۱۳، "کمل".</ref>. برخی نیز گفتهاند: کمال شیء این است که مقصود از آن حاصل شود و تمام شیء این است که به چیزی خارج از خودش نیاز نداشته باشد<ref>نثر طوبی، ج ۲، ص ۳۴۶؛ مفردات، ص ۱۶۸، ۷۲۶، "تمّ" و "کمل".</ref>. | برخی گفتهاند: [[اختلاف]] کمال و تمام با یکدیگر [[اختلاف]] کیفی و کمی است، زیرا تمام مربوط به کمیت و کمال مربوط به کیفیت است<ref>مجموعه آثار، ج ۴، ص ۸۸۹ ـ ۸۹۰، "امامت".</ref> و ابتدا شیء با فراهم شدن اجزائش تمام شده و سپس با افزوده شدن خصوصیات و محسنات دیگری کامل میشود، بنابراین، کمال مرتبهای پس از مرتبه تمامیت اجزاء است<ref>التحقیق، ج ۱۰، ص ۱۱۲ ـ ۱۱۳، "کمل".</ref>. برخی نیز گفتهاند: کمال شیء این است که مقصود از آن حاصل شود و تمام شیء این است که به چیزی خارج از خودش نیاز نداشته باشد<ref>نثر طوبی، ج ۲، ص ۳۴۶؛ مفردات، ص ۱۶۸، ۷۲۶، "تمّ" و "کمل".</ref>. |