پرش به محتوا

ابان بن تغلب: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'غالب' به 'غالب'
جز (جایگزینی متن - 'غالب' به 'غالب')
خط ۱۱: خط ۱۱:
[[ابان]] علاوه بر سه [[امام]] مذکور از [[انس بن مالک]]، [[سلیمان بن مهران اعمش]]، [[محمد بن منکدر]]، [[سماک بن حرب]]، [[عطیه عوفی]]، [[ابواسحاق سبیعی]]، منهال، [[فضیل بن عمرو]]، [[عکرمه مولی ابن عباس]] و دیگران [[دانش]] آموخت.<ref>تهذیب الکمال ۲/۷.</ref> همچنین [[علم]] قرائت را از [[عاصم]]، [[طلحة بن مصرف]]، [[ابوعمرو شیبانی]] و [[اعمش]] آموخت و یکی از سه نفری است که قرائت کل [[قرآن]] را نزد اعمش به پایان برد<ref>غایة النهایه ۱/۴.</ref> و خود یکی از بزرگان و [[امامان]] این فن شد. [[نجاشی]] می‌‌گوید: ابان در [[علوم قرآن]]، [[حدیث]]، [[فقه]]، [[ادب]]، لغت و نحو برترینِ [[زمان]] بود و در [[قرائت قرآن]] شیوه‌ای ویژه و منحصر به فرد داشت که نزد [[قاریان]] معروف و مشهور بود.<ref>رجال النجاشی ۱/۷۹.</ref> وی اول کسی است که در این دانش، کتاب نوشته است.<ref>الذریعه ۱۷/۵۳.</ref> [[عظمت]] [[علمی]] وی تا آنجا بود که وقتی به [[مدینه]] می‌‌رفت، طالبان علم و دانش گروه گروه به او روی آورده و در [[مسجد النبی]]، کنار ستون [[پیامبر]]{{صل}} برای او جا در نظر می‌‌گرفتند.<ref>رجال النجاشی ۱/۷۹.</ref>  
[[ابان]] علاوه بر سه [[امام]] مذکور از [[انس بن مالک]]، [[سلیمان بن مهران اعمش]]، [[محمد بن منکدر]]، [[سماک بن حرب]]، [[عطیه عوفی]]، [[ابواسحاق سبیعی]]، منهال، [[فضیل بن عمرو]]، [[عکرمه مولی ابن عباس]] و دیگران [[دانش]] آموخت.<ref>تهذیب الکمال ۲/۷.</ref> همچنین [[علم]] قرائت را از [[عاصم]]، [[طلحة بن مصرف]]، [[ابوعمرو شیبانی]] و [[اعمش]] آموخت و یکی از سه نفری است که قرائت کل [[قرآن]] را نزد اعمش به پایان برد<ref>غایة النهایه ۱/۴.</ref> و خود یکی از بزرگان و [[امامان]] این فن شد. [[نجاشی]] می‌‌گوید: ابان در [[علوم قرآن]]، [[حدیث]]، [[فقه]]، [[ادب]]، لغت و نحو برترینِ [[زمان]] بود و در [[قرائت قرآن]] شیوه‌ای ویژه و منحصر به فرد داشت که نزد [[قاریان]] معروف و مشهور بود.<ref>رجال النجاشی ۱/۷۹.</ref> وی اول کسی است که در این دانش، کتاب نوشته است.<ref>الذریعه ۱۷/۵۳.</ref> [[عظمت]] [[علمی]] وی تا آنجا بود که وقتی به [[مدینه]] می‌‌رفت، طالبان علم و دانش گروه گروه به او روی آورده و در [[مسجد النبی]]، کنار ستون [[پیامبر]]{{صل}} برای او جا در نظر می‌‌گرفتند.<ref>رجال النجاشی ۱/۷۹.</ref>  


[[عالمان شیعه]] و [[غالب]] [[اهل سنت]]، ابان را [[موثق]] و [[راستگو]] می‌‌دانند. بزرگانی همانند [[احمد بن حنبل]]، [[یحیی بن معین]]، [[ابوحاتم]] و [[نسائی]] او را توثیق کرده‌اند و در مقابل، [[سعدی جوزجانی]] وی را [[منحرف]] و مجاهر توصیف می‌‌کند، اما [[ذهبی]] به [[دفاع]] از ابان برخاسته و این نسبت‌های [[ناپسند]] را به معانی دیگری توجیه و [[تفسیر]] می‌‌نماید تا [[وثاقت]] ایشان خدشه دار نشود.<ref>میزان الاعتدال ۱/۵ تهذیب الکمال ۲/۷.</ref>
[[عالمان شیعه]] و غالب [[اهل سنت]]، ابان را [[موثق]] و [[راستگو]] می‌‌دانند. بزرگانی همانند [[احمد بن حنبل]]، [[یحیی بن معین]]، [[ابوحاتم]] و [[نسائی]] او را توثیق کرده‌اند و در مقابل، [[سعدی جوزجانی]] وی را [[منحرف]] و مجاهر توصیف می‌‌کند، اما [[ذهبی]] به [[دفاع]] از ابان برخاسته و این نسبت‌های [[ناپسند]] را به معانی دیگری توجیه و [[تفسیر]] می‌‌نماید تا [[وثاقت]] ایشان خدشه دار نشود.<ref>میزان الاعتدال ۱/۵ تهذیب الکمال ۲/۷.</ref>


[[محدثان]] بسیاری از [[شیعه]] و [[سنی]] چون [[محمد بن ابی عمیر]]، [[عبدالرحمان بن ابی نجران]]، [[ابان بن عثمان احمر]]، [[ابان بن عبدالله بجلی]]، [[جمیل بن درّاج]]، [[سفیان بن عیینه]]، [[سیف بن عمیره]]، [[شعبة بن حجاج]] و [[مخلد بن خداش]] از او [[روایت]] کرده‌اند.<ref>معجم رجال الحدیث ۱/۱۳۷ تهذیب الکمال ۲/۷.</ref> برخی شمار آنان را [[حدود]] پنجاه نفر دانسته‌اند.<ref>تنقیح المقال ۱/۴.</ref>
[[محدثان]] بسیاری از [[شیعه]] و [[سنی]] چون [[محمد بن ابی عمیر]]، [[عبدالرحمان بن ابی نجران]]، [[ابان بن عثمان احمر]]، [[ابان بن عبدالله بجلی]]، [[جمیل بن درّاج]]، [[سفیان بن عیینه]]، [[سیف بن عمیره]]، [[شعبة بن حجاج]] و [[مخلد بن خداش]] از او [[روایت]] کرده‌اند.<ref>معجم رجال الحدیث ۱/۱۳۷ تهذیب الکمال ۲/۷.</ref> برخی شمار آنان را [[حدود]] پنجاه نفر دانسته‌اند.<ref>تنقیح المقال ۱/۴.</ref>
۲۱۸٬۸۵۹

ویرایش