عصمت در لغت و اصطلاح به چه معناست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
عصمت در لغت و اصطلاح به چه معناست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۲۶
، ۲۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۲جایگزینی متن - 'حسین فاریاب، محمد' به 'فاریاب، محمد حسین'
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
جز (جایگزینی متن - 'حسین فاریاب، محمد' به 'فاریاب، محمد حسین') |
||
خط ۱۶۹: | خط ۱۶۹: | ||
پس از آنکه [[شیخ مفید]] عصمت را لطف تعریف کرد- که میتوان درحقیقت آن را متأثر از متون لغوی و [[روایی]] دانست - و دیگران آن را پذیرفتند، مرحوم [[خواجه نصیرالدین طوسی]] آن را به نقل از [[فلاسفه]]، [[ملکه]] نامید. وی در این باره مینویسد: {{عربی|انها ملكة لا يصدر عن صاحبها معها المعاصي و هذا على رأي الحكماء}}<ref>خواجه نصیرالدین طوسی، تلخیص المحصل، ص۳۶۹. عضدالدین ایجی نیز این تعریف را به حکما نسبت میدهد (عضدالدین ایجی، شرح المواقف، ج۸ ص۲۸۰). البته مرحوم خواجه طوسی در موارد دیگری عصمت را لطف نیز تعریف کرده است (ر.ک: خواجه نصیر الدین طوسی، تلخیص المحصل، ص۵۲۵.).</ref>؛ «[[عصمت]] ملکهای است که با وجود آن، از صاحبش [[گناهان]] صادر نمیشود، و این بنا بر [[اندیشه]] حکماست». | پس از آنکه [[شیخ مفید]] عصمت را لطف تعریف کرد- که میتوان درحقیقت آن را متأثر از متون لغوی و [[روایی]] دانست - و دیگران آن را پذیرفتند، مرحوم [[خواجه نصیرالدین طوسی]] آن را به نقل از [[فلاسفه]]، [[ملکه]] نامید. وی در این باره مینویسد: {{عربی|انها ملكة لا يصدر عن صاحبها معها المعاصي و هذا على رأي الحكماء}}<ref>خواجه نصیرالدین طوسی، تلخیص المحصل، ص۳۶۹. عضدالدین ایجی نیز این تعریف را به حکما نسبت میدهد (عضدالدین ایجی، شرح المواقف، ج۸ ص۲۸۰). البته مرحوم خواجه طوسی در موارد دیگری عصمت را لطف نیز تعریف کرده است (ر.ک: خواجه نصیر الدین طوسی، تلخیص المحصل، ص۵۲۵.).</ref>؛ «[[عصمت]] ملکهای است که با وجود آن، از صاحبش [[گناهان]] صادر نمیشود، و این بنا بر [[اندیشه]] حکماست». | ||
پس از خواجه، برخی از [[متکلمان]] معاصر و متأخر از خواجه نیز این تعریف را در کتابهای خود ارائه کردند<ref>میثم بن علی ابن میثم بحرانی، النجاة فی یوم القیامة، ص۵۵؛ حسن بن یوسف علامه حلی، کشف المراد، تصحیح حسن حسن زاده آملی، ص۴۹۴.</ref>. با وجود این، باید توجه داشت که اگر چه معنای لغوی عصمت - مانند [[حفظ]] - به نوعی در این تعریف نیز به چشم میخورد، «معصومیت [[الهی]]» در آن به نوعی، تبدیل به «مصونیت» شده است. به دیگر بیان، بر اساس این تعریف، فاعل «عصم» همان فاعل «اعتصم» نیز است، و به بیان دقیقتر، در این تعریف، جایگاه فعل الهی برجسته نمیشود تا بر اساس آن مطاوعهای برای «عصم» [[تصور]] شود»<ref>[[محمد حسین فاریاب| | پس از خواجه، برخی از [[متکلمان]] معاصر و متأخر از خواجه نیز این تعریف را در کتابهای خود ارائه کردند<ref>میثم بن علی ابن میثم بحرانی، النجاة فی یوم القیامة، ص۵۵؛ حسن بن یوسف علامه حلی، کشف المراد، تصحیح حسن حسن زاده آملی، ص۴۹۴.</ref>. با وجود این، باید توجه داشت که اگر چه معنای لغوی عصمت - مانند [[حفظ]] - به نوعی در این تعریف نیز به چشم میخورد، «معصومیت [[الهی]]» در آن به نوعی، تبدیل به «مصونیت» شده است. به دیگر بیان، بر اساس این تعریف، فاعل «عصم» همان فاعل «اعتصم» نیز است، و به بیان دقیقتر، در این تعریف، جایگاه فعل الهی برجسته نمیشود تا بر اساس آن مطاوعهای برای «عصم» [[تصور]] شود»<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۳۰.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش |