پرش به محتوا

عصمت پیامبران در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۲
جز
جز (جایگزینی متن - 'حسین فاریاب، محمد' به 'فاریاب، محمد حسین')
خط ۶۵: خط ۶۵:
همچنین خداوند متعالی پس از آنکه ماجرای [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} با [[بت‌پرستان]] را به تصویر می‌کشد، در [[وصف]] آن [[حضرت]] می‌فرماید: {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ}}<ref>«آنان که ایمان آورده‌اند و ایمانشان را به هیچ ستمی نیالوده‌اند، امن (و آرامش) دارند و رهیافته‌اند» سوره انعام، آیه ۸۲.</ref>.
همچنین خداوند متعالی پس از آنکه ماجرای [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} با [[بت‌پرستان]] را به تصویر می‌کشد، در [[وصف]] آن [[حضرت]] می‌فرماید: {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ}}<ref>«آنان که ایمان آورده‌اند و ایمانشان را به هیچ ستمی نیالوده‌اند، امن (و آرامش) دارند و رهیافته‌اند» سوره انعام، آیه ۸۲.</ref>.
بر اساس این [[آیه]] «مهتدون» کسانی هستند که [[ایمان]] آنها هرگز با [[ظلم]] همراه نشده است. آنها در جایگاهی [[امن]] قرار دارند و در مسیر هدایت به سر می‌برند.
بر اساس این [[آیه]] «مهتدون» کسانی هستند که [[ایمان]] آنها هرگز با [[ظلم]] همراه نشده است. آنها در جایگاهی [[امن]] قرار دارند و در مسیر هدایت به سر می‌برند.
روشن است که [[گناهکار]] نمی‌تواند خود را در حاشیه [[امنیت]] ببیند، افزون بر آنکه در این [[آیه]] واژه «[[ظلم]]» نکره و در [[سیاق]] فعل [[نفی]] آمده است و به لحاظ ادبی بر مطلق [[نفی ظلم]] دلالت می‌کند. از این‌رو، [[ایمان]] «مهتدون» به هیچ ظلم و گناهی [[آلوده]] نیست.<ref>[[محمد حسین فاریاب|حسین فاریاب، محمد]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۵۷.</ref>
روشن است که [[گناهکار]] نمی‌تواند خود را در حاشیه [[امنیت]] ببیند، افزون بر آنکه در این [[آیه]] واژه «[[ظلم]]» نکره و در [[سیاق]] فعل [[نفی]] آمده است و به لحاظ ادبی بر مطلق [[نفی ظلم]] دلالت می‌کند. از این‌رو، [[ایمان]] «مهتدون» به هیچ ظلم و گناهی [[آلوده]] نیست.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۵۷.</ref>


===[[رضایت]] کامل [[خداوند]] از [[پیامبران]]===
===[[رضایت]] کامل [[خداوند]] از [[پیامبران]]===
خط ۷۱: خط ۷۱:


دلالت این آیه بر [[عصمت]] [[حضرت اسماعیل]]{{ع}} بسیار روشن است؛ زیرا [[ارتکاب معصیت]] از این [[پیامبر]] با رضایت کامل خداوند از او، ناسازگار است. به دیگر بیان، وقتی کسی پسندیده تمام عیار خداوند قرار می‌گیرد که همه [[دستورات]] او را انجام داده و از همه نواهی‌اش اجتناب کرده باشد.
دلالت این آیه بر [[عصمت]] [[حضرت اسماعیل]]{{ع}} بسیار روشن است؛ زیرا [[ارتکاب معصیت]] از این [[پیامبر]] با رضایت کامل خداوند از او، ناسازگار است. به دیگر بیان، وقتی کسی پسندیده تمام عیار خداوند قرار می‌گیرد که همه [[دستورات]] او را انجام داده و از همه نواهی‌اش اجتناب کرده باشد.
کلمات نقل شده از نخستین [[مفسران]] درباره این [[آیات]] به ما چندان کمکی برای دستیابی به [[فهم]] [[مسلمانان]] نخستین از این آیات نمی‌کنند، اما بسیاری از [[مفسران شیعه]] و [[سنی]] که به بحث درباره این آیه پرداخته‌اند، به این [[باور]] رسیده‌اند که این آیه بر صادر نشدن [[فعل قبیح]] از این [[پیامبر الهی]] دلالت دارد<ref>طبری در این باره می‌نویسد: {{عربی|محمودا فيما كلفه و به غير مقصر في طاعته}} (محمد بن جریر طبری، جامع البیان، ج۱۹، ص۱۲۰). بخش دوم عبارت طبری در برخی دیگر از تفاسیر اهل سنت نیز هست. (برای نمونه ر.ک: وهبة بن مصطفی زحیلی، تفسیر الوسیط، ج۲، ص۱۴۸۶؛ احمد بن مصطفی مراغی، تفسیر المراغی، ج۱۶، ص۶۳). از نظر فخر رازی نیز مرضی عندالله کسی است که موفق به انجام دادن همه طاعات در بالاترین درجه شده است (ر.ک: محمد بن عمر فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۲۱، ص۱۹۹. از مفسران شیعی نیز، ر.ک: محمد بن حسن طوسی، التبیان، ج۷، ص۱۳۳؛ فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۶، ص۸۰۰؛ سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۴، ص۲۱۲).</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|حسین فاریاب، محمد]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۵۹.</ref>
کلمات نقل شده از نخستین [[مفسران]] درباره این [[آیات]] به ما چندان کمکی برای دستیابی به [[فهم]] [[مسلمانان]] نخستین از این آیات نمی‌کنند، اما بسیاری از [[مفسران شیعه]] و [[سنی]] که به بحث درباره این آیه پرداخته‌اند، به این [[باور]] رسیده‌اند که این آیه بر صادر نشدن [[فعل قبیح]] از این [[پیامبر الهی]] دلالت دارد<ref>طبری در این باره می‌نویسد: {{عربی|محمودا فيما كلفه و به غير مقصر في طاعته}} (محمد بن جریر طبری، جامع البیان، ج۱۹، ص۱۲۰). بخش دوم عبارت طبری در برخی دیگر از تفاسیر اهل سنت نیز هست. (برای نمونه ر.ک: وهبة بن مصطفی زحیلی، تفسیر الوسیط، ج۲، ص۱۴۸۶؛ احمد بن مصطفی مراغی، تفسیر المراغی، ج۱۶، ص۶۳). از نظر فخر رازی نیز مرضی عندالله کسی است که موفق به انجام دادن همه طاعات در بالاترین درجه شده است (ر.ک: محمد بن عمر فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۲۱، ص۱۹۹. از مفسران شیعی نیز، ر.ک: محمد بن حسن طوسی، التبیان، ج۷، ص۱۳۳؛ فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۶، ص۸۰۰؛ سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۴، ص۲۱۲).</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۵۹.</ref>


===دور کردن [[سوء]] و [[فحشا]] از [[پیامبران]]===
===دور کردن [[سوء]] و [[فحشا]] از [[پیامبران]]===
خط ۸۰: خط ۸۰:
صرف نظر از [[درستی]] یا نادرستی چنین نظریاتی، توجه به این نکته لازم است که نقل چنین دیدگاه‌هایی از مفسران [[صدر اسلام]]، می‌تواند دلیلی بر وجود آموزه بازدارندگی پیامبران از گناه، به وسیله لطف و عنایت خداوند در آن دوران باشد.
صرف نظر از [[درستی]] یا نادرستی چنین نظریاتی، توجه به این نکته لازم است که نقل چنین دیدگاه‌هایی از مفسران [[صدر اسلام]]، می‌تواند دلیلی بر وجود آموزه بازدارندگی پیامبران از گناه، به وسیله لطف و عنایت خداوند در آن دوران باشد.
افزون بر آن، دیگر [[مفسران شیعه]] و [[سنی]] در دوره‌های بعد نیز بر دلالت این آیه بر [[عصمت]] و بازدارندگی پیامبران از گناه تأکید کرده‌اند<ref> ر.ک: محمد بن حسن طوسی، التبیان، ج۶، ص۱۲۱-۱۲۲؛ فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۳۴۴؛ ابوالفتوح حسین بن علی رازی، روض الجنان، ج۱۱، ص۵۰؛ محمود بن عمر زمخشری، الکشاف، ج۲، ص۴۵۸؛ محمد بن عمر فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۱۸، ص۴۴۰.</ref>.
افزون بر آن، دیگر [[مفسران شیعه]] و [[سنی]] در دوره‌های بعد نیز بر دلالت این آیه بر [[عصمت]] و بازدارندگی پیامبران از گناه تأکید کرده‌اند<ref> ر.ک: محمد بن حسن طوسی، التبیان، ج۶، ص۱۲۱-۱۲۲؛ فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۳۴۴؛ ابوالفتوح حسین بن علی رازی، روض الجنان، ج۱۱، ص۵۰؛ محمود بن عمر زمخشری، الکشاف، ج۲، ص۴۵۸؛ محمد بن عمر فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۱۸، ص۴۴۰.</ref>.
از مجموع آنچه گذشت، می‌توان به این نتیجه رسید که [[پیامبران الهی]] در پی [[امداد]] [[خداوند]] متعالی از [[گناهان]] دورند، و چنین نتیجه‌ای با [[عصمت]] آنها ملازم است.<ref>[[محمد حسین فاریاب|حسین فاریاب، محمد]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۵۹.</ref>
از مجموع آنچه گذشت، می‌توان به این نتیجه رسید که [[پیامبران الهی]] در پی [[امداد]] [[خداوند]] متعالی از [[گناهان]] دورند، و چنین نتیجه‌ای با [[عصمت]] آنها ملازم است.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۵۹.</ref>


===[[مخلَص]] بودن [[پیامبران]]===
===[[مخلَص]] بودن [[پیامبران]]===
خط ۸۹: خط ۸۹:
نخستین [[مفسران]] [[اسلام]] درباره این سنخ [[آیات]] اظهار نظر ویژه‌ای نکرده‌اند، اما واژه «مخلَص» به روشنی بر عصمت دلالت دارد؛ بدین معنا که خداوند، فرد مخلَص را [[خالص]] گردانیده است، و هرگز نمی‌توان [[معصیت‌کار]] را مخلَص دانست. بسیاری از [[مفسران شیعه]] و [[سنی]] دلالت این [[آیه]] بر عصمت را پذیرفته‌اند<ref>محمد بن حسن طوسی، التبیان، ج۷، ص۱۳۲؛ فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۳۴۵؛ محمد بن عمر فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۱۸، ص۹۲-۹۷؛ محمود بن عمر زمخشری، الکشاف، ج۲، ص۴۵۸؛ سهل بن عبدالله تستری، تفسیر التستری، ج۱، ص۸۱؛ اسماعیل بن عمرو بن کثیر قرشی دمشقی، تفسیر القرآن العظیم، ج۴، ص۳۲۸. </ref>.
نخستین [[مفسران]] [[اسلام]] درباره این سنخ [[آیات]] اظهار نظر ویژه‌ای نکرده‌اند، اما واژه «مخلَص» به روشنی بر عصمت دلالت دارد؛ بدین معنا که خداوند، فرد مخلَص را [[خالص]] گردانیده است، و هرگز نمی‌توان [[معصیت‌کار]] را مخلَص دانست. بسیاری از [[مفسران شیعه]] و [[سنی]] دلالت این [[آیه]] بر عصمت را پذیرفته‌اند<ref>محمد بن حسن طوسی، التبیان، ج۷، ص۱۳۲؛ فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۳۴۵؛ محمد بن عمر فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۱۸، ص۹۲-۹۷؛ محمود بن عمر زمخشری، الکشاف، ج۲، ص۴۵۸؛ سهل بن عبدالله تستری، تفسیر التستری، ج۱، ص۸۱؛ اسماعیل بن عمرو بن کثیر قرشی دمشقی، تفسیر القرآن العظیم، ج۴، ص۳۲۸. </ref>.
خداوند متعالی در آیات دیگری از [[قرآن کریم]]، از پیامبرانی همچون [[ابراهیم]]، [[اسحاق]] و [[یعقوب]]{{عم}} نام می‌برد و آنها را کسانی معرفی می‌کند که به وسیله خداوند خالص شده‌اند: {{متن قرآن|وَاذْكُرْ عِبَادَنَا إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ أُولِي الْأَيْدِي وَالْأَبْصَارِ * إِنَّا أَخْلَصْنَاهُمْ بِخَالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّارِ}}<ref>«و از بندگان توانمند و روشن‌بین ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب، یاد کن * و ما آنان را به ویژگی‌یی که یادکرد رستخیز است، ویژه ساختیم» سوره ص، آیه ۴۵-۴۶.</ref>.
خداوند متعالی در آیات دیگری از [[قرآن کریم]]، از پیامبرانی همچون [[ابراهیم]]، [[اسحاق]] و [[یعقوب]]{{عم}} نام می‌برد و آنها را کسانی معرفی می‌کند که به وسیله خداوند خالص شده‌اند: {{متن قرآن|وَاذْكُرْ عِبَادَنَا إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ أُولِي الْأَيْدِي وَالْأَبْصَارِ * إِنَّا أَخْلَصْنَاهُمْ بِخَالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّارِ}}<ref>«و از بندگان توانمند و روشن‌بین ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب، یاد کن * و ما آنان را به ویژگی‌یی که یادکرد رستخیز است، ویژه ساختیم» سوره ص، آیه ۴۵-۴۶.</ref>.
به طور کلی از آنجا که از [[مفسران]] نخستین [[اسلام]] نظریه ویژه‌ای را به دست نیاوردیم، نمی‌توان به [[فهم]] [[مسلمانان]] معاصر [[پیامبر]] از این [[آیه]] دست یافت؛ اما با توجه به معنای [[عرفی]] این آیه که فهم مفسران نیز مؤید آن است، می‌توان دست‌کم به این [[واقعیت]] رسید که [[خداوند]] متعالی در صدد القای آموزه [[عصمت پیامبران]] به وسیله این سنخ [[آیات]] بوده است. از این‌رو، می‌توان گفت که [[نخستین مسلمانان]] نیز می‌توانسته‌اند چنین فهمی را داشته باشند.<ref>[[محمد حسین فاریاب|حسین فاریاب، محمد]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۶۰.</ref>
به طور کلی از آنجا که از [[مفسران]] نخستین [[اسلام]] نظریه ویژه‌ای را به دست نیاوردیم، نمی‌توان به [[فهم]] [[مسلمانان]] معاصر [[پیامبر]] از این [[آیه]] دست یافت؛ اما با توجه به معنای [[عرفی]] این آیه که فهم مفسران نیز مؤید آن است، می‌توان دست‌کم به این [[واقعیت]] رسید که [[خداوند]] متعالی در صدد القای آموزه [[عصمت پیامبران]] به وسیله این سنخ [[آیات]] بوده است. از این‌رو، می‌توان گفت که [[نخستین مسلمانان]] نیز می‌توانسته‌اند چنین فهمی را داشته باشند.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۶۰.</ref>


===[[مصطفی]] و خیر بودن [[پیامبران]]===
===[[مصطفی]] و خیر بودن [[پیامبران]]===
خط ۹۶: خط ۹۶:


بسیاری از [[مفسران شیعه]] و [[سنی]]، آیات مزبور را دلیلی دیگر بر عصمت پیامبران دانسته‌اند<ref>احمد بن مصطفی مراغی، تفسیر المراغی، ج۲۳، ص۱۲۸؛ محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج۱۶، ص۲۱۸؛ عبدالرحمان بن علی بن جوزی، زاد المسیر فی علم التفسیر، ج۳، ص۵۷۸.</ref>؛ چنان که مرحوم [[شیخ طوسی]] «[[اصطفاء]]» را به معنای درآوردن امر [[خالص]] از یک شیء دانسته است. از این‌رو، پیامبران انسان‌هایی برگزیده و خالص‌اند، و دیگران کدر<ref>محمد بن حسن طوسی، التبیان، ج۸، ص۵۷۱-۵۷۲. نیز ر.ک: محمود بن عمر زمخشری، الکشاف، ج۴، ص۹۹؛ احمد بن ابی اسعد رشیدالدین میبدی، کشف الاسرار، ج۸، ص۳۵۶.</ref>.
بسیاری از [[مفسران شیعه]] و [[سنی]]، آیات مزبور را دلیلی دیگر بر عصمت پیامبران دانسته‌اند<ref>احمد بن مصطفی مراغی، تفسیر المراغی، ج۲۳، ص۱۲۸؛ محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج۱۶، ص۲۱۸؛ عبدالرحمان بن علی بن جوزی، زاد المسیر فی علم التفسیر، ج۳، ص۵۷۸.</ref>؛ چنان که مرحوم [[شیخ طوسی]] «[[اصطفاء]]» را به معنای درآوردن امر [[خالص]] از یک شیء دانسته است. از این‌رو، پیامبران انسان‌هایی برگزیده و خالص‌اند، و دیگران کدر<ref>محمد بن حسن طوسی، التبیان، ج۸، ص۵۷۱-۵۷۲. نیز ر.ک: محمود بن عمر زمخشری، الکشاف، ج۴، ص۹۹؛ احمد بن ابی اسعد رشیدالدین میبدی، کشف الاسرار، ج۸، ص۳۵۶.</ref>.
از سوی دیگر [[فخر رازی]] نقل می‌کند که [[علما]] از این [[آیه]] [[عصمت انبیا]] را ثابت کرده‌اند و در [[مقام]] [[استدلال]] به این آیه، به این [[باور]] رسیده‌اند که واژه «خیر» به طور مطلق بر خیر و خوب بودن [[پیامبران]] دلالت می‌کند، و چنین اطلاقی دلیل بر [[عصمت پیامبران]] است<ref> {{عربی|لانه تعالى حكم عليهم بكونهم اخيارا على الاطلاق و هذا يعم حصول الخيرية في جميع الافعال والصفات بدليل صحة الاستثناء و بدليل دفع الاجمال}}؛ (محمد بن عمر فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۲۶، ص۱۸۹).</ref>. اینکه فخر رازی این استدلال را به علما نسبت می‌دهد، خود نشان جایگاه محکم این آیه در [[اثبات عصمت پیامبران]] است. همین نکته سبب می‌شود تا بتوان مدعی شد که اگرچه از [[مفسران]] نخستین [[اسلام]] که معاصر [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بوده‌اند، [[تفسیری]] از این آیه در [[اختیار]] ما نیست، معنای لغوی و [[عرفی]] آن قرینه‌ای است که نشان می‌دهد [[مسلمانان]] نخستین نیز چنین برداشتی داشته‌اند.<ref>[[محمد حسین فاریاب|حسین فاریاب، محمد]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۶۲.</ref>
از سوی دیگر [[فخر رازی]] نقل می‌کند که [[علما]] از این [[آیه]] [[عصمت انبیا]] را ثابت کرده‌اند و در [[مقام]] [[استدلال]] به این آیه، به این [[باور]] رسیده‌اند که واژه «خیر» به طور مطلق بر خیر و خوب بودن [[پیامبران]] دلالت می‌کند، و چنین اطلاقی دلیل بر [[عصمت پیامبران]] است<ref> {{عربی|لانه تعالى حكم عليهم بكونهم اخيارا على الاطلاق و هذا يعم حصول الخيرية في جميع الافعال والصفات بدليل صحة الاستثناء و بدليل دفع الاجمال}}؛ (محمد بن عمر فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۲۶، ص۱۸۹).</ref>. اینکه فخر رازی این استدلال را به علما نسبت می‌دهد، خود نشان جایگاه محکم این آیه در [[اثبات عصمت پیامبران]] است. همین نکته سبب می‌شود تا بتوان مدعی شد که اگرچه از [[مفسران]] نخستین [[اسلام]] که معاصر [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بوده‌اند، [[تفسیری]] از این آیه در [[اختیار]] ما نیست، معنای لغوی و [[عرفی]] آن قرینه‌ای است که نشان می‌دهد [[مسلمانان]] نخستین نیز چنین برداشتی داشته‌اند.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۶۲.</ref>


== پرسش مستقیم ==
== پرسش مستقیم ==
خط ۱۴۴: خط ۱۴۴:
# [[پرونده:426310763.jpg|22px]] [[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی ج۲ (کتاب)|'''کلام نوین اسلامی ج۲''']]
# [[پرونده:426310763.jpg|22px]] [[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی ج۲ (کتاب)|'''کلام نوین اسلامی ج۲''']]
# [[پرونده:53960800.jpg|22px]] [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|'''پژوهشی در عصمت معصومان''']]
# [[پرونده:53960800.jpg|22px]] [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|'''پژوهشی در عصمت معصومان''']]
# [[پرونده:1100767.jpg|22px]] [[محمد حسین فاریاب|حسین فاریاب، محمد]]، [[عصمت امام (کتاب)|'''عصمت امام''']]
# [[پرونده:1100767.jpg|22px]] [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|'''عصمت امام''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


۷۳٬۳۶۴

ویرایش