|
|
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{خرد}} | | {{خرد}} |
| {{علم معصوم}} | | {{امامت}} |
| <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | | <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> |
| : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div> | | : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div> |
خط ۱۴: |
خط ۱۴: |
|
| |
|
| ==واژه شناسی لغوی == | | ==واژه شناسی لغوی == |
| *امداد غیبی تعبیری مرکب از دو واژه "امداد" و "غیب" است<ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۲۹۹]</ref>. | | *امداد غیبی تعبیری مرکب از دو واژه "امداد" و "غیب" است<ref>[[محمد حسن ناصحی|ناصحی، محمد حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۴، ص ۲۹۹ - ۳۲۴.</ref>. |
| *ریشه "امداد" کلمه «م ـ د ـ د» است که معنای انبساط و امتداد دارد<ref>التحقیق، ج ۱۱، ص ۵۲، «مدّ».</ref>. «مدّت» نیز که برای زمان مستمر بهکار میرود از همین باب است <ref>مفردات، ص ۷۶۳، «مدّ».</ref>. این واژه بر زیاد شدن هم دلالت دارد، چنانکه زمان مدّ آب رودخانه، بر آب آن افزوده میشود <ref>النهایه،ج۴،ص۳۰۷؛ لسانالعرب، ج۱۳، ص۵۰ـ۵۱، «مدد»؛ قاموس قرآن، ج ۶، ص ۲۴۲.</ref>. «امداد» یاری کردن دیگری است، و بیشتر در موارد دوستداشتنی بهکار میرود، بر خلاف «مدّ» که در موارد ناپسند استعمال میشود<ref>مفردات، ص ۷۶۳، «مدّ».</ref>. امداد منحصر به چیزهای مادی نیست و در معنویات هم بهکار میرود <ref>التحقیق، ج ۱۱، ص ۵۲ ، «مدّ».</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۲۹۹]</ref>. | | *ریشه "امداد" کلمه «م ـ د ـ د» است که معنای انبساط و امتداد دارد<ref>التحقیق، ج ۱۱، ص ۵۲، «مدّ».</ref>. «مدّت» نیز که برای زمان مستمر بهکار میرود از همین باب است <ref>مفردات، ص ۷۶۳، «مدّ».</ref>. این واژه بر زیاد شدن هم دلالت دارد، چنانکه زمان مدّ آب رودخانه، بر آب آن افزوده میشود <ref>النهایه،ج۴،ص۳۰۷؛ لسانالعرب، ج۱۳، ص۵۰ـ۵۱، «مدد»؛ قاموس قرآن، ج ۶، ص ۲۴۲.</ref>. «امداد» یاری کردن دیگری است، و بیشتر در موارد دوستداشتنی بهکار میرود، بر خلاف «مدّ» که در موارد ناپسند استعمال میشود<ref>مفردات، ص ۷۶۳، «مدّ».</ref>. امداد منحصر به چیزهای مادی نیست و در معنویات هم بهکار میرود <ref>التحقیق، ج ۱۱، ص ۵۲ ، «مدّ».</ref><ref>[[محمد حسن ناصحی|ناصحی، محمد حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۴، ص ۲۹۹ - ۳۲۴.</ref>. |
| *"غیب" چیزی است که از انسان پوشیده و مخفی است، گرچه به معنای شک نیز بهکار رفته است <ref>لسان العرب، ج ۱۰، ص ۱۵۱، «غیب».</ref>، زیرا شک معمولا در امر مخفی حاصل میشود. برخی واژهپژوهان آن را به معنای پوشیده از چشم گرفتهاند <ref>مقائیس اللغه، ج ۴، ص ۴۰۳، «غیب».</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۲۹۹]</ref>. | | *"غیب" چیزی است که از انسان پوشیده و مخفی است، گرچه به معنای شک نیز بهکار رفته است <ref>لسان العرب، ج ۱۰، ص ۱۵۱، «غیب».</ref>، زیرا شک معمولا در امر مخفی حاصل میشود. برخی واژهپژوهان آن را به معنای پوشیده از چشم گرفتهاند <ref>مقائیس اللغه، ج ۴، ص ۴۰۳، «غیب».</ref><ref>[[محمد حسن ناصحی|ناصحی، محمد حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۴، ص ۲۹۹ - ۳۲۴.</ref>. |
| *با توجه به معنای امداد و غیب معلوم میشود که امدادهای غیبی به معنای مددهایی است که از غیب سرچشمه میگیرد، هر چند با عنایت به معنای لغوی واژه مزبور میتوان جهان و نظم، حیات و نشاط و همه نعمتهای موجود در آن را مدد گرفته از عالم غیب و از مصادیق امدادهای غیبی دانست <ref>مجموعه آثار، ج ۳، ص ۳۴۴، «امدادهای غیبی در زندگی بشر».</ref>، چنانکه قرآن، اموال و فرزندان را از امدادهای الهی دانسته است <ref>(وَأَمْدَدْنَاكُم بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ)</ref>؛ ولی این ترکیب اصطلاحاً به معنای مددهای غیبی ویژه در زندگی بشر است<ref>مجموعه آثار، ج ۳، ص ۳۴۴، «امدادهای غیبی در زندگی بشر».</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۲۹۹]</ref>. | | *با توجه به معنای امداد و غیب معلوم میشود که امدادهای غیبی به معنای مددهایی است که از غیب سرچشمه میگیرد، هر چند با عنایت به معنای لغوی واژه مزبور میتوان جهان و نظم، حیات و نشاط و همه نعمتهای موجود در آن را مدد گرفته از عالم غیب و از مصادیق امدادهای غیبی دانست <ref>مجموعه آثار، ج ۳، ص ۳۴۴، «امدادهای غیبی در زندگی بشر».</ref>، چنانکه قرآن، اموال و فرزندان را از امدادهای الهی دانسته است <ref>(وَأَمْدَدْنَاكُم بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ)</ref>؛ ولی این ترکیب اصطلاحاً به معنای مددهای غیبی ویژه در زندگی بشر است<ref>مجموعه آثار، ج ۳، ص ۳۴۴، «امدادهای غیبی در زندگی بشر».</ref><ref>[[محمد حسن ناصحی|ناصحی، محمد حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۴، ص ۲۹۹ - ۳۲۴.</ref>. |
| *با توجه به اینکه کمکهای ویژه الهی بهرغم غیر عادی بودن، به اسباب طبیعی مستند است و از سوی دیگر معجزات و کرامات نیز مستند به سببهای طبیعی غیر عادی است <ref>المیزان، ج ۱، ص ۸۲.</ref> مناسب است تفاوت آنها روشن شود. به نظر میرسد مهمترین ویژگیِ جداکننده معجزات پیغمبران و کرامات اولیا از امدادهای غیبی این است که گرچه هردو به اذن خدا و وساطت نیروهای غیبی و اسباب طبیعی غیر عادی انجام میگیرد؛ ولی در معجزه و کرامت خود شخص نقش اصلی دارد؛ اما در امداد غیبی شخص چنین نقشی ندارد و در حالی که امیدش از همهجا قطع شده مدد الهی از او دستگیری میکند<ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۲۹۹]</ref>. | | *با توجه به اینکه کمکهای ویژه الهی بهرغم غیر عادی بودن، به اسباب طبیعی مستند است و از سوی دیگر معجزات و کرامات نیز مستند به سببهای طبیعی غیر عادی است <ref>المیزان، ج ۱، ص ۸۲.</ref> مناسب است تفاوت آنها روشن شود. به نظر میرسد مهمترین ویژگیِ جداکننده معجزات پیغمبران و کرامات اولیا از امدادهای غیبی این است که گرچه هردو به اذن خدا و وساطت نیروهای غیبی و اسباب طبیعی غیر عادی انجام میگیرد؛ ولی در معجزه و کرامت خود شخص نقش اصلی دارد؛ اما در امداد غیبی شخص چنین نقشی ندارد و در حالی که امیدش از همهجا قطع شده مدد الهی از او دستگیری میکند<ref>[[محمد حسن ناصحی|ناصحی، محمد حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۴، ص ۲۹۹ - ۳۲۴.</ref>. |
| | |
| ==امداد غیبی در قرآن== | | ==امداد غیبی در قرآن== |
| *تعبیر "امداد غیبی" در قرآن بهکار نرفته؛ ولی آیات متعددی به امدادهای غیبی الهی اشاره کرده است؛ مانند: فرستادن سپاه نامرئی {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَاءَتْكُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا وَجُنُودًا لَمْ تَرَوْهَا ۚ وَكَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرًا}}﴾}}<ref> ای مؤمنان! نعمت خداوند را بر خویش به یاد آورید هنگامی که سپاهیانی بر شما تاختند و ما بر سر آنان بادی و نیز سپاهیانی را که آنان را نمیدیدید فرستادیم و خداوند به آنچه انجام میدهید بیناست؛ سوره احزاب، آیه ۹.</ref>، یاری با [[فرشتگان]] {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنِينَ أَلَنْ يَكْفِيَكُمْ أَنْ يُمِدَّكُمْ رَبُّكُمْ بِثَلَاثَةِ آلَافٍ مِنَ الْمَلَائِكَةِ مُنْزَلِينَ بَلَى إِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا وَيَأْتُوكُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هَذَا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُمْ بِخَمْسَةِ آلَافٍ مِنَ الْمَلَائِكَةِ مُسَوِّمِينَ }}﴾}}<ref> یاد کن آنگاه را که به مؤمنان میگفتی: آیا بسندهتان نیست که خداوند با سه هزار فرشته فرو فرستاده از سوی خود شما را یاری رساند؟ چرا؛ بیگمان بسنده است و اگر شکیبایی کنید و پرهیزگاری ورزید و آنان چنین شتابان به سوی شما آیند خداوند شما را با پنج هزار فرشته نشانگذار یاری خواهد رساند؛ سوره آل عمران، آیه ۱۲۴ - ۱۲۵.</ref>، ایجاد آرامش در دلهای مؤمنان {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَکٰ رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَنْزَلَ جُنُودًا لَمْ تَرَوْهَا وَعَذَّبَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَذَٰلِكَ جَزَاءُ الْكَافِرِينَ}}﴾}}<ref> آنگاه خداوند آرامش خویش را بر پیامبر خود و بر مؤمنان فرو فرستاد و سپاهیانی را که آنان را نمیدیدید؛ فرود آورد و کافران را به عذاب افکند و آن، کیفر کافران است؛ سوره توبه، آیه ۲۶.</ref>، ایجاد هراس در دلهای دشمنان {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| سَنُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ بِمَا أَشْرَكُوا بِاللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَمَأْوَاهُمُ النَّارُ وَبِئْسَ مَثْوَى الظَّالِمِينَ}}﴾}}<ref> به زودی در دل کافران بیم خواهیم افکند زیرا برای خداوند چیزی را شریک قرار میدهند که خداوند حجّتی بر آن فرو نفرستاده است و سرای آنان دوزخ است و سرای ستمکاران، بد جایگاهی است؛ سوره آل عمران، آیه ۱۵۱.</ref>، فرستادن بادهای ویرانگر {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَاءَتْكُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا وَجُنُودًا لَمْ تَرَوْهَا وَكَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرًا}}﴾}}<ref> ای مؤمنان! نعمت خداوند را بر خویش به یاد آورید هنگامی که سپاهیانی بر شما تاختند و ما بر سر آنان بادی و نیز سپاهیانی را که آنان را نمیدیدید فرستادیم و خداوند به آنچه انجام میدهید بیناست؛ سوره احزاب، آیه ۹.</ref>، کم جلوه دادن لشکر دشمن {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَإِذْ يُرِيكُمُوهُمْ إِذِ الْتَقَيْتُمْ فِي أَعْيُنِكُمْ قَلِيلًا وَيُقَلِّلُكُمْ فِي أَعْيُنِهِمْ لِيَقْضِيَ اللَّهُ أَمْرًا كَانَ مَفْعُولًا ۗ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ}}﴾}}<ref> و آنگاه را یاد کن که آنان را- چون رویاروی شدید- به چشمتان اندک نمود و شما را نیز در چشم آنان، اندک نشان داد تا خداوند کاری انجام یافتنی را به پایان برد و کارها به خداوند باز گردانده میشود؛ سوره انفال، آیه ۴۴.</ref>، فرستادن لشکر پرندگان {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَأَرْسَلَ عَلَيْهِمْ طَيْرًا أَبَابِيلَ}}﴾}}<ref> و بر سر ایشان پرندگانی دستهدسته فرستاد؛ سوره فیل، آیه ۳.</ref>، برهم زدن نقشههای دشمنان {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| ذَٰلِكُمْ وَأَنَّ اللَّهَ مُوهِنُ كَيْدِ الْكَافِرِينَ}}﴾}}<ref> چنین است؛ و خداوند نیرنگ کافران را بیرنگ میکند؛ سوره انفال، آیه ۱۸.</ref> و ... <ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۲۹۹]</ref>.
| |
| *از مهمترین مصداقهای امداد غیبی کمکهای ویژه پنهانی است که از طرف خدا در جنگهای صدر اسلام به [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} و مؤمنان رسیده است، به طوری که ۴۰ آیه بدان اختصاص یافته است <ref>[[جهاد]] در قرآن، ص ۱۲۹.</ref> آیات دیگری نیز این کمکها را در قالب «هدایتبخشی»، «حکمتافکنی»، «توفیقیابی»، «حفظ و نگهداری از گناه» و غیر آنها مطرح کرده است<ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۲۹۹]</ref>.
| |
|
| |
|
| ==سنت بودن امداد غیبی== | | ==سنت بودن امداد غیبی== |
| *گروهی از آیات قرآن که به کمکهای ویژه خدا اشاره کرده است به عنوان وعده تخلفناپذیر الهی بر وقوع حتمی آنها تأکید میکند<ref>مجمعالبیان، ج ۸ ، ص ۴۸۴؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۴، ص ۴۳؛ نمونه، ج ۱۶، ص ۴۶۷ ـ ۴۶۸.</ref>{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَكَانَ حَقًّا عَلَيْنَا نَصْرُ الْمُؤْمِنِينَ }}﴾}}<ref> و یاری مؤمنان بر ما واجب است؛ سوره روم، آیه ۴۷.</ref>. برخی گفتهاند: ظاهر آیه، یاری شدن مؤمنان در دنیاست؛ ولی این گفته صحیح نیست، زیرا: اولاً چیزی ظاهر آیه را مقید نمیسازد. و ثانیاً برخی از روایات عمومیت آن را نسبت به دنیا و آخرت تأیید میکند <ref>روح المعانی، مج ۱۲، ج ۲۱، ص ۷۹.</ref> آیه ۵۱ غافر از حمایت مؤکد خدا از پیامبران خویش و پیروان آنها سخن میگوید: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنَّا لَنَنصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ يَقُومُ الأَشْهَادُ}}﴾}}<ref> ما پیامبران خویش و مؤمنان را در زندگی این جهان و در روزی که گواهان (به گواهی) برخیزند یاری میکنیم؛ سوره غافر، آیه ۵۱.</ref> و خداوند در سوره صافّات یاری کردن رسولان از جانب خودش را قطعی دانسته: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَلَقَدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنَا لِعِبَادِنَا الْمُرْسَلِينَ ِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنصُورُونَ}}﴾}}<ref> و درباره بندگانی که فرستادهایم، از سوی ما از پیش سخن رفته است که آنان یاری شدهاند؛ سوره صافات، آیه ۱۷۱-۱۷۲.</ref> و آن را به صورتهای گوناگون تأکید کرده است؛ مانند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِي}}﴾}}<ref> خداوند مقرّر فرموده است که من و فرستادگانم پیروز خواهیم شد؛ سوره مجادله، آیه ۲۱.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۰]</ref>.
| |
| *در اثبات امدادهای غیبی و سنت بودن آن و پیروزی پیامبران توجه به انواع عذابهایی که خدا بر مکذبان رسولانش در گذشته فرو فرستاده، کفایت میکند <ref>المیزان، ج ۱۵، ص ۳۴.</ref> :{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| ثُمَّ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا تَتْرَا کُلَّ مَا جَاءَ أُمَّةً رَّسُولُهَا كَذَّبُوهُ فَأَتْبَعْنَا بَعْضَهُم بَعْضًا وَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِيثَ فَبُعْدًا لِّقَوْمٍ لّا يُؤْمِنُونَ}}﴾}}<ref> سپس پیامبران خویش را پیدرپی فرستادیم، هر گاه که پیامبری برای امتی آمد او را دروغگو شمردند آنگاه آنان را در پی یکدیگر به هلاکت آوردیم و با نابود کردنشان آنها را موضوع افسانهها گرداندیم پس بر گروهی که [[ایمان]] نمیآورند نفرین باد!؛ سوره مومنون، آیه ۴۴.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۰]</ref>.
| |
| *تقاضای پیامبران الهی نسبت به اینگونه امدادها هم بر اهمیت تأثیر کمکهای ویژه خدا گواهی میدهد، و هم بر وجود آنها دلالت دارد. قرآن این درخواست را از زبان [[نوح]]{{ع}}،[[لوط]]{{ع}} [[طالوت]] و یارانش و همچنین [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]]{{صل}} و مؤمنان نقل میکند. در سوره انفال، درخواست کمک از سوی پیامبر و مسلمانان در جنگ بدر را نقل میکند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِذْ تَسْتَغِيثُونَ رَبَّكُمْ فَاسْتَجَابَ لَكُمْ أَنِّي مُمِدُّكُم بِأَلْفٍ مِّنَ الْمَلائِكَةِ مُرْدِفِينَ}}﴾}}<ref> یاد کن آنگاه را که از پروردگارتان فریادخواهی میکردید و به شما پاسخ داد که من با هزار فرشته پیاپی امدادگر شما خواهم بود؛ سوره انفال، آیه ۹.</ref> در پارهای از روایات آمده است که [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} نیز با مسلمانان در یاری خواستن از خدا همصدا بود و میگفت: پروردگارا! وعدهای را که به من دادهای تحقق بخش. خدایا، اگر این گروه مؤمنان نابود شوند، پرستش تو از زمین برچیده خواهد شد <ref>مجمع البیان، ج ۴، ص ۸۰۷ ؛ نمونه، ج ۷، ص ۱۰۳.</ref>. در بقره این درخواست را روش مستمر تاریخی پیغمبران الهی و امتهای آنان میشناساند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُواْ الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُم مَّثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلِكُم مَّسَّتْهُمُ الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء وَزُلْزِلُواْ حَتَّى يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللَّهِ أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ}}﴾}}<ref> آیا گمان میکنید به بهشت در خواهید آمد با آنکه هنوز داستان کسانی که پیش از شما در گذشتند بر سر شما نیامده است؟ به آنان سختی و رنج رسید و لرزانده شدند تا جایی که پیامبر و مؤمنان همراه وی میگفتند: یاری خداوند کی در میرسد؟ آگاه باشید که یاری خداوند نزدیک است؛ سوره بقره، آیه ۲۱۴.</ref> گویا این یک سنت الهی و رمز تربیت و تکامل است که همه امتها باید در کوره سخت حوادث قرار گرفته و آبدیده شوند و همچون فولاد از کوره به درآیند، و برای حوادث مهمتر و دشوارتر آماده شوند <ref>نمونه، ج ۲، ص ۱۰۲. </ref>مشکلات، چنان امتهای پیامبران پیشین را احاطه میکرده که پیامبران با آنها همصدا شده، میگفتند: پس یاری خدا کجاست؟!<ref>نمونه، ج ۲، ص ۱۰۲. </ref>. جمله {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ}}﴾}} سخن خدا <ref>نمونه، ج ۲، ص ۱۰۱. </ref>و بدین معناست که خدا به وعدهاش جامه عمل میپوشاند و آنها را از کمکهای ویژه خویش بهرهمند میسازد، چنانکه خواسته [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} و مسلمانان را در جنگ بدر اجابت کرد و [[فرشتگان]] امدادگر را به یاریشان فرستاد<ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۰ - ۳۰۱]</ref>.
| |
| *گفتنی است که گرچه امدادهای غیبی سنتی الهی است، ولی سنّت دیگر خدا بر جریان داشتن کارها براساس علل و اسباب طبیعی عادی است: {{عربی|اندازه=150%|«أَبَى اللَّهُ أَنْ يُجْرِيَ الْأَشْيَاءَ إِلَّا بِالْأَسْبَاب»}}؛ همچنین سنّت خدا بر این قرار گرفته که جز در موارد استثنایی و خاص، عوامل غیر عادی را جایگزین اسباب عادی نکند. مؤمنان رزمنده بدون بهرهمندی از تجهیزات نظامی و بدون جنگیدن در میدان نبرد پیروز نمیشوند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ}}﴾}}<ref> و آنچه در توان دارید از نیرو و اسبان آماده در برابر آنان فراهم سازید؛ سوره انفال، آیه ۶۰.</ref>؛ ولی در عین حال ممکن است عوامل مادی و عادی نتواند چنان که باید کارساز شود، یا به تنهایی برای شکست جبهه باطل کافی نباشند، و پیروزی دشمن هم برای دین و مسلمانان خطرات جدّی و فراوان داشته باشد. در چنین مواردی معمولاً امدادهای غیبی بهره آدمیان میشود<ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۱]</ref>.
| |
| *بر اساس آیه ۲۱۴ سوره بقره جمعی میپنداشتند عامل اصلیِ ورود به بهشت فقط اظهار [[ایمان]] به خداست، آن هم بدون رنج و ناراحتی و دشمنان را هم خدا نابود خواهد ساخت: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُواْ الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُم مَّثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلِكُم مَّسَّتْهُمُ الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء وَزُلْزِلُواْ حَتَّى يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللَّهِ أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ}}﴾}}<ref> آیا گمان میکنید به بهشت در خواهید آمد با آنکه هنوز داستان کسانی که پیش از شما در گذشتند بر سر شما نیامده است؟ به آنان سختی و رنج رسید و لرزانده شدند تا جایی که پیامبر و مؤمنان همراه وی میگفتند: یاری خداوند کی در میرسد؟ آگاه باشید که یاری خداوند نزدیک است؛ سوره بقره، آیه ۲۱۴.</ref> قرآن در برابر این پندار باطل به سنّت دائمی خدا اشاره کرده است که پیشینیان نیز به سختیهای فراوانی دچار شدند، به طوری که پیامبر و آنها که بدو گرویده بودند گفتند: پس یاری خدا کی خواهد رسید؟ جمله {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| مَتَى نَصْرُ اللَّهِ }}﴾}} از سوی پیامبران و گروندگان به آنها زمانی گفته میشد که سختیها به آخرین درجه میرسید، و به معنای اعتراض یا تردید درباره کمک الهی نیست، بلکه تقاضا و انتظار است، ازاینرو به دنبال آن خداوند به آنها بشارت میداد که: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ}}﴾}}<ref>نمونه، ج ۲، ص ۱۰۱.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۱ - ۳۰۲]</ref>.
| |
| *افزون بر این، معمولا هنگامِ هجوم سختیها و یورش دشمنان است که مؤمنان آزموده میشوند. "[[خباب بن ارت]]" گوید: از آزار مشرکان به پیامبر شکایت بردم. فرمود: امّتهایی که پیش از شما بودند، در فشار انواع گرفتاریها قرار میگرفتند، تا آنجا که بعضی از آنها را با ارّه دو نیم میکردند؛ ولی این فشارها هرگز آنها را از دین خدا منصرف نمیکرد<ref>التفسیر الکبیر، ج ۶ ، ص ۲۰؛ الدر المنثور، ج ۱، ص ۵۸۴ ؛ نمونه، ج ۲، ص ۱۰۲.</ref>
| |
| براساس آیهای دیگر آنقدر گروههای سرکش مخالفت خود با پیامبرانشان را ادامه میدادند که از [[ایمان]] آوردن آنها نومید میگشتند، حتی گمان میکردند که گروه اندک مؤمنان نیز به آنها دروغ گفتهاند، و چنین احساسی بدانها دست میداد که در مسیر دعوتشان تنها هستند<ref> نمونه، ج ۱۰، ص ۹۸.</ref>: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| حَتَّى إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّواْ أَنَّهُمْ قَدْ كُذِبُواْ جَاءَهُمْ نَصْرُنَا فَنُجِّيَ مَن نَّشَاء وَلاَ يُرَدُّ بَأْسُنَا عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ}}﴾}}<ref> تا آنجا که پیامبران به آستانه نومیدی رسیدند و پنداشتند که مردم در وعده پشتیبانی به آنان دروغ گفتهاند، ناگهان یاری ما به آنان رسید و هر کس را که میخواستیم رهایی یافت و عذاب ما از گروه گنهکاران بازگردانده نمیشود؛ سوره یوسف، آیه ۱۱۰.</ref> در این هنگام که امیدشان از همه جا بریده میشد یاری خدا و پیروزی فرا میرسید<ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۲]</ref>.
| |
|
| |
|
| ==مصادیق امداد غیبی== | | ==مصادیق امداد غیبی== |
| *بسیاری از آیات قرآن بیانگر این مطلب است که امدادهای غیبی بیشتر در جنگ ظهور و تجلی کرده است. در قرآن به مصادیق گوناگونی از امداد غیبی اشاره شده است<ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۲]</ref>:
| | |
| ===فرستادن سپاه دیده نشدنی=== | | ===فرستادن سپاه دیده نشدنی=== |
| *قرآن در سه مورد از فرستادن لشکرهایی نامرئی یاد میکند و آنها را یاری دهندگان سپاه توحید میداند{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَأَنزَلَ جُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا}}﴾}}<ref> و سپاهیانی را که آنان را نمیدیدید؛ فرود آورد؛ سوره توبه، آیه ۲۶ و ۴۰؛ سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref> <ref>المعجم الاحصائی، ج ۱، ص ۳۳۹.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۲]</ref>.
| |
| *تعبیر قرآن در دو مورد {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|جُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا}}﴾}}و در یک مورد {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|بِجُنُودٍ لَّمْ تَرَوْهَا }}﴾}} است. جنود جمع "جند" به معنای "گروه و جمع فشرده و سخت" است، که از "جَنَد" به معنای زمین سختِ دارای سنگ گرفته شده و سپاه را به سبب فشرده بودن "جُند" گفتهاند <ref>مفردات، ص ۲۰۷؛ التحقیق، ج ۲، ص ۱۲۰، "جند".</ref>. برخی هم گفتهاند که بر تجمّع و یاری دلالت دارد <ref>مقائیس اللغه، ج ۱، ص ۴۸۵، «جند».</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۲]</ref>.
| |
| *آیه ۴۰ توبه به وضع مخاطرهآمیز پیامبر در غار ثور که دشمن در یک قدمی او بود اشاره کرده و یاری وی را با سپاه دیده نشدنی یادآور شده است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِلاَّ تَنصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُواْ ثَانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ لاَ تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا فَأَنزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ وَأَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَّمْ تَرَوْهَا }}﴾}}<ref> اگر او را یاری ندهید بیگمان خداوند یاریش کرده است هنگامی که کافران او را که یکی از دو نفر بود (از مکّه) بیرون راندند، آنگاه که آن دو در غار بودند همان هنگام که به همراهش میگفت: مهراس که خداوند با ماست و خداوند آرامش خود را بر او فرو فرستاد و وی را با سپاهی که آنان را نمیدیدید پشتیبانی کرد؛ فرود آورد؛ سوره توبه، آیه ۴۰.</ref> برخی از مفسران سپاه دیده نشدنی را در این آیه "[[فرشتگان]]" دانستهاند <ref>جامع البیان، مج ۶ ، ج ۱۰، ص ۱۷۷؛ تفسر قرطبی، ج ۸ ، ص ۹۵.</ref>؛ ولی در تعیین مصداق [[فرشتگان]] بین آنها اختلاف است؛ برخی آنها را [[فرشتگان]] مأمور نگهداری از آن حضرت در سفر هجرت دانستهاند <ref>روح المعانی، مج ۶ ، ج ۱۰، ص ۱۴۲.</ref> . برخی دیگر گفتهاند: منظور [[فرشتگان]] یاری دهنده پیامبر و مسلمانان در جنگهای پس از هجرت است <ref>نمونه، ج ۷، ص ۴۲۰.</ref> طبرسی نیز از بعضی نقل کرده که آنها، [[فرشتگان]]ِ مأمور به دعا برای حضرت بودهاند <ref>مجمع البیان، ج ۵ ، ص ۴۹.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۲ - ۳۰۳]</ref>.
| |
| *بعضی سپاه دیده نشدنی را شامل غیر [[فرشتگان]] نیز دانسته، و نیروهایی را که از حسّ بشر بیرون است به آن افزودهاند <ref>من وحی القرآن، ج ۱۱، ص ۱۱۸.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۳]</ref>.
| |
| *در روایتی آمده است: به فرمان خداوند درختی در دهانه غار رویید، به طوری که چهره [[پیامبر خاتم|رسولاکرم]]{{صل}} را پوشانید. عنکبوتی نیز مأمور شد تا در جلو دَرِ غار تارهایی بدواند و سرانجام، کبوترانی وحشی بر تخم گذاردن در قسمت جلوی غار مأمور شدند<ref>المیزان، ج ۹، ص ۲۹۲.</ref>. مجموع این عوامل، دشمن را که در یک قدمی دستگیری حضرت بود، از ورود به غار منصرف کرد، با آنکه مطمئن بودند که تا آنجا آمده و به جای دیگری نرفته است<ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۳]</ref>.
| |
| *در جنگ احزاب دشمنان اسلام اعم از مشرکان، یهود و سایر نیروها یک ماه شهر مدینه را محاصره کردند، به طوری که مسلمانان ناچار به ماندن در شهر و کندن خندق در اطراف آن شدند. تعبیر قرآن از این موقعیّت خطرناک و آزمون دشوار ابتلا و تزلزل شدید است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| هُنَالِكَ ابْتُلِيَ الْمُؤْمِنُونَ وَزُلْزِلُوا زِلْزَالا شَدِيدًا}}﴾}}<ref> در آنجا مؤمنان را آزمودند و سخت لرزاندند؛ سوره احزاب، آیه ۱۱.</ref> در چنین حالی که چشمهای رزمندگان مسلمان خیره و جانشان به گلوگاه رسیده و گمانهای خاصی درباره خدا پیدا کرده بودند، [[پیامبر خاتم|رسولاکرم]]{{صل}} از خداوند کمک خواست <ref>نورالثقلین، ج ۴، ص ۲۵۴.</ref> در پی آن امدادهای غیبی به یاری آنان آمد که از مهمترین آنها لشکرهای نامرئی بود: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا وَجُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا}}﴾}}<ref> و ما بر سر آنان بادی و نیز سپاهیانی را که آنان را نمیدیدید فرستادیم؛ سوره احزاب، آیه ۹.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۳]</ref>.
| |
| *در جنگ حنین دشمن به پیروزی موقّت رسیده و مسلمانان جنگجو از گرد پیامبر پراکنده شدند، و نزدیک بود که دستاوردهای چند ساله [[پیامبر خاتم|نبی اکرم]]{{صل}} و مسلمانان بر باد رود؛ لیکن باز هم امدادهای غیبی و از جمله آنها سپاه نامرئی، آنان را نجات بخشید <ref>تفسیر ابن کثیر، ج ۲، ص ۳۵۷.</ref>: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| ثُمَّ أَنزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَنزَلَ جُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا وَعَذَّبَ الَّذِينَ كَفَرُواْ وَذَلِكَ جَزَاء الْكَافِرِينَ }}﴾}}<ref> آنگاه خداوند آرامش خویش را بر پیامبر خود و بر مؤمنان فرو فرستاد و سپاهیانی را که آنان را نمیدیدید؛ فرود آورد و کافران را به عذاب افکند و آن، کیفر کافران است؛ سوره توبه، آیه ۲۶.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۳ - ۳۰۴]</ref>.
| |
|
| |
|
| ===یاری با [[فرشتگان]]=== | | ===یاری با [[فرشتگان]]=== |
| *روشنترین و مهمترین مصداق کمکهای ویژه الهی آمدن [[فرشتگان]] امدادگر به یاری پیامبر و مسلمانان در جنگهای صدر اسلام است. گرچه خدا در جنگهای فراوانی مسلمانان را یاری کرد: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ فِي مَوَاطِنَ كَثِيرَةٍ }}﴾}}<ref> بیگمان خداوند در نبردهایی بسیار و در روز جنگ شما را یاری کرده است ؛ سوره توبه، آیه ۲۵.</ref>؛ ولی در آیاتی به حضور [[فرشتگان]] امدادگر تصریح کرده است و اگر در مورد عبارت {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|جُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا}}﴾}} جای تفسیر آن به همه نیروهای پنهان هستی باشد؛ لیکن مراد از {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|الْمَلائِكَةِ}}﴾}} بیتردید فقط [[فرشتگان]] است. به گفته بیشتر مفسران، یاری [[فرشتگان]] که در آیات آمده، مربوط به بدر و اُحُد است؛ لیکن اگر آیات مربوط به لشکرهای نامرئی را هم به آنها بیفزاییم، نبردهای احزاب، حنین و جنگ با یهود بنیقریظه را نیز در برمیگیرد<ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۴]</ref>.
| |
| *آیات ۱۲۳ ـ ۱۲۵ آلعمران به نصرت سپاهیان اسلام در نبرد بدر به وسیله [[فرشتگان]] تصریح کرده است:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَلَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَأَنتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تَشکرُونَ إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنِينَ أَلَن يَكْفِيَكُمْ أَن يُمِدَّكُمْ رَبُّكُم بِثَلاثَةِ آلافٍ مِّنَ الْمَلائِكَةِ مُنزَلِينَ بَلَى إِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ وَيَأْتُوكُم مِّن فَوْرِهِمْ هَذَا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُم بِخَمْسَةِ آلافٍ مِّنَ الْمَلائِكَةِ مُسَوِّمِينَ}}﴾}}<ref>و بیگمان خداوند در بدر شما را با آنکه ناتوان بودید یاری کرد پس، از خداوند پروا کنید، باشد که سپاس گزارید یاد کن آنگاه را که به مؤمنان میگفتی: آیا بسندهتان نیست که خداوند با سه هزار فرشته فرو فرستاده از سوی خود شما را یاری رساند؟ چرا؛ بیگمان بسنده است و اگر شکیبایی کنید و پرهیزگاری ورزید و آنان چنین شتابان به سوی شما آیند خداوند شما را با پنج هزار فرشته نشانگذار یاری خواهد رساند؛ سوره آل عمران، آیه ۱۲۳- ۱۲۵.</ref> این آیات پس از شکستِ مسلمانان در اُحُد نازل شد. آنجا که دشمن مشرک خواست با تهاجمی دوباره اساس حکومت [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} در مدینه را ویران کند <ref>نمونه، ج ۳، ص ۷۸.</ref>. در آن لحظات سخت با نزول آیات فوق و ابتکار بینظیر رسول اکرم{{صل}}«فرمان عمومی به آماده شدن همه نیروها حتی مجروحان برای پیکار با دشمن و حرکت از مدینه» <ref>فروغ ابدیت، ج ۲، ص ۷۷؛ تاریخ پیامبر اسلام، ص ۳۱۸؛ نبردهای محمد۹، ص ۱۳۴.</ref> مسلمانان روحیه و نیرویی تازه گرفته و مجدّداً آماده پیکار با مشرکان شدند. دشمنان نیز با مشاهده این حرکت به وحشت افتاده و به تصور اینکه لشکری تازهنفس از مدینه عازم جنگ شده وادار به عقبنشینی و بازگشت به شهر خود شدند<ref> نمونه، ج ۳، ص ۷۸.</ref>. آیات سوره آلعمران اصل ماجرا را بیان کرده؛ لیکن چگونگی و شرح فرود آمدن [[فرشتگان]] یاریبخش را آیات ۷ ـ ۱۵ سوره انفال عهدهدار است. آیه نهم این سوره استغاثه به خداوند و اجابت آن را از سوی خدا به صورت امداد [[فرشتگان]] در جنگ بدر یادآور شده است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِذْ تَسْتَغِيثُونَ رَبَّكُمْ فَاسْتَجَابَ لَكُمْ أَنِّي مُمِدُّكُم بِأَلْفٍ مِّنَ الْمَلائِكَةِ مُرْدِفِينَ}}﴾}}<ref> یاد کن آنگاه را که از پروردگارتان فریادخواهی میکردید و به شما پاسخ داد که من با هزار فرشته پیاپی امدادگر شما خواهم بود؛ سوره انفال، آیه ۹.</ref> این درگیری، اولین درگیری مسلمانان با کافران بود و به سبب عواملی مانند عدم توازن نیروها و چند برابر بودن دشمن، اصرار آنان بر نجات، اموالی که در کاروان ابوسفیان داشتند و کینههای عمیق آنان نسبت به پیامبر و اسلام، مرحله سختی پیش آمده بود، ازاینرو در آیه بالا لفظ «استغاثه» بهکار رفته است . این واژه معمولا در جایی بهکار میرود که خطرِ گرفتار شدن در چنگ دشمن احساس شود. پیامبر دست به دعا برداشت و گفت: خدایا اگر مسلمانان کشته شوند کسی که در زمین تو را بندگی کند نخواهد ماند <ref>المیزان، ج ۹، ص ۲۳؛ نمونه، ج ۷، ص ۹۸.</ref>.
| |
| *در این هنگام خداوند دعای آن حضرت را مستجاب کرده و فرمود: شما را به ۱۰۰۰ فرشته یاری میکنم؛ فرشتگانی که به وصف "مُرْدِف" از آنها یاد میکند. آنها فرشتگانی بودند که [[فرشتگان]] دیگر را در ردیف خویش سوار کرده بودند <ref>روح المعانی، مج۶، ج۹، ص۲۵۱.</ref>. برای این وصف معانی دیگری نیز در تفاسیر آمده است: فرشتههایی که پی در پی به یاری مسلمانان شتافتند <ref>المیزان، ج۹،ص۲۰ـ۲۱؛ نمونه، ج۷، ص۱۰۳ـ۱۰۴.</ref> یا فرشتگانی که فرمانده و فرمانبر بودند که فرماندهان را «مُرْدِف» و فرمانبرداران را «مُرْدَف» گویند. البته ظاهر لفظ «مردف» همان معنای نخست است که بسیاری از مفسران<ref> جوامع الجامع، ج ۲، ص ۶ ؛ المیزان، ج ۹، ص ۲۰؛ راهنما، ج ۶ ، ص ۴۲۸.</ref> و نیز اهل لغت آوردهاند <ref>مفردات، ص ۳۴۹، «ردف».</ref> و براساس آن، به این پرسش نیز پاسخ داده میشود که چرا در سوره آلعمران شمار [[فرشتگان]] امدادگر ۳۰۰۰ ولی در این آیات ۱۰۰۰ نفر آمده است، زیرا مردِفین ۱۰۰۰ نفر بودند و ۲۰۰۰ فرشته دیگر پشت سر آنان قرار داشتند<ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۳ - ۳۰۵]</ref>.
| |
| *برخی معتقدند که این [[فرشتگان]] همراه پیامبر در جنگ شرکت داشتهاند <ref>تفسیر قرطبی، ج ۴، ص ۱۲۴.</ref>؛ ولی به نظر میرسد که آنان فقط برای تقویت روحی مسلمانان و تضعیف مشرکان آمده بودند <ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص ۱۳۰؛ پرتوی از قرآن، ج ۳، ص ۳۲۵؛ نمونه، ج ۳، ص ۸۰ .</ref>، زیرا اولا از آیات قرآن نیز همین نظر استفاده میشود: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَمَا جَعَلَهُ اللَّهُ إِلاَّ بُشْرَى لَكُمْ وَلِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُكُم بِهِ}}﴾}}<ref> و خداوند آن را جز مژدهای برای شما قرار نداد و آنان را فرستاد تا دلهاتان بدان آرام یابد؛ سوره آل عمران، آیه ۱۲۶ و سوره انفال آیه ۱۰.</ref> ثانیاً اگر [[فرشتگان]]، جنگاوران دشمن را کشته باشند فضیلتی برای لشکر اسلام در این باره نمیماند. ثالثاً کتب تاریخی شمار کشتههای بدر و کشندگان آنها را ثبت کرده و هیچ نامی از کشنده ناشناختهای نیامده است. این حقیقت وقتی آشکارتر میگردد که به قدرت فرشتهها نیز توجه کنیم و بدانیم که یکی از آنان برای نابود کردن دنیا کفایت میکند، چنانکه جبرئیل{{ع}} با پری از بالهای خویش شهرهای قوم لوط را نابود کرد <ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص ۱۳۰.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۵]</ref>.
| |
|
| |
|
| ===آرام کردن دلهای مؤمنان=== | | ===آرام کردن دلهای مؤمنان=== |
| *واژه "سکینه" در آرامش قلب بهکار می رود و بر عدم اضطراب و تشویشِ انسان در کارها و ایستادگی در برابر حوادث پیچیده و مشکل دلالت دارد<ref>المیزان، ج ۲، ص ۲۸۹.</ref> سکینه یک حالت فوق العاده روحی و موهبتی الهی است، که انسان در پرتو آن مشکلترین حوادث را هضم، و با وجود مشکلات، در خود احساس آرامش میکند. این آرامش ممکن است جنبه عقیدتی داشته و تزلزل اعتقاد را برطرف سازد یا جنبه عملی داشته باشد و به انسان شکیبایی و ثبات قدم بخشد<ref> نمونه، ج ۲۲، ص ۲۷.</ref>. خداوند در لحظات حساس جنگ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| ثُمَّ أَنزَلَ اللَّهُ سَكينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَنزَلَ جُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا وَعَذَّبَ الَّذِينَ كَفَرُواْ وَذَلِكَ جَزَاء الْكَافِرِينَ}}﴾}}<ref> آنگاه خداوند آرامش خویش را بر پیامبر خود و بر مؤمنان فرو فرستاد و سپاهیانی را که آنان را نمیدیدید؛ فرود آورد و کافران را به عذاب افکند و آن، کیفر کافران است؛ سوره توبه، آیه ۲۶.</ref> یا زمان مخفی شدن [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]]{{صل}} در غار و احتمال برخورد وی با دشمنانی که به قصد کشتن وی آمده و تا مرز دستگیری او پیش رفته بودند و بدین جهت نیز همراه یا همراهان وی به شدّت دچار هراس شده بودند، با ایجاد آرامش کامل در قلب آن حضرت، او را یاری کرد. نه تنها پیامبر اسلام، بلکه همه پیغمبران خدا از این موهبت الهی برخوردار بودهاند <ref>البرهان، ج ۲، ص ۷۵۶.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۵ - ۳۰۶]</ref>.
| |
| *مؤمنان نیز، به لحاظ بهرهمندی از گوهر [[ایمان]] در میدانهای پرخطری همچون صحنههای کارزار بدان یاری میشدند {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِيبًا}}﴾}}<ref> به راستی خداوند از مؤمنان خشنود شد هنگامی که با تو در زیر آن درخت بیعت میکردند پس آنچه در دل داشتند معلوم داشت، از این رو آرامش را بر آنها فرو فرستاد و به پیروزی زودرسی پاداششان داد؛ سوره فتح، آیه ۱۸.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| ثُمَّ أَنزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَنزَلَ جُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا وَعَذَّبَ الَّذِينَ كَفَرُواْ وَذَلِكَ جَزَاء الْكَافِرِينَ}}﴾}}<ref> آنگاه خداوند آرامش خویش را بر پیامبر خود و بر مؤمنان فرو فرستاد و سپاهیانی را که آنان را نمیدیدید؛ فرود آورد و کافران را به عذاب افکند و آن، کیفر کافران است؛ سوره توبه، آیه ۲۶.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ فَأَنزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْوَى وَكَانُوا أَحَقَّ بِهَا وَأَهْلَهَا وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا}}﴾}}<ref> یاد کن آنگاه را که کافران به ننگ دل نهادند و خداوند، آرامش خود را بر پیامبرش و بر مؤمنان فرو فرستاد و آنان را به فرمان پرهیزگاری پایبند کرد و آنان بدان سزاوارتر و شایسته آن بودند و خداوند به هر چیزی داناست؛ سوره فتح، آیه ۲۶.</ref> و بالاتر اینکه قرآن سبب پیروزی اهل [[ایمان]] و شکست دشمنان را فرستادن آرامش بر قلب آنها دانسته است <ref>[[جهاد]] در قرآن، ص ۱۴۵ ـ ۱۴۶.</ref>، چنانکه در بنیاسرائیل تابوت را وسیله سکینه و آرامش آنها قرار داده و همراه داشتن آن را در جنگها سبب غلبه آنان بر دشمنانشان دانسته است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنَّ آيَةَ مُلْکه أَن يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ}}﴾}}<ref> نشانه پادشاهی او این است که تابوت عهد نزدتان خواهد آمد که در آن آرامشی از سوی پروردگارتان نهفته است ؛ سوره بقره، آیه ۲۴۸.</ref><ref>جامع البیان، مج ۲، ج ۲، ص ۸۲۲ ؛ مجمع البیان، ج ۲، ص ۱۴۴؛ زادالمسیر، ج ۱، ص ۲۵۸.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۶]</ref>.
| |
| *از مهمترین میدانهای کارزار که مسلمانان در آن تا آستانه شکست پیش رفتند و خطر بزرگی متوجه آنان شد، جنگ حنین بود که جز اندکی سایر مجاهدان از گِرد آن حضرت پراکنده شدند و از میدان گریختند. در این برهه خطرناک بود که خداوند با ایجاد آرامش در قلب پیامبر و مؤمنان، بدانان روحیهای دوباره بخشید و آنان را نجات داد: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| ثُمَّ أَنزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَنزَلَ جُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا وَعَذَّبَ الَّذِينَ كَفَرُواْ وَذَلِكَ جَزَاء الْكَافِرِينَ}}﴾}}<ref> آنگاه خداوند آرامش خویش را بر پیامبر خود و بر مؤمنان فرو فرستاد و سپاهیانی را که آنان را نمیدیدید؛ فرود آورد و کافران را به عذاب افکند و آن، کیفر کافران است؛ سوره توبه، آیه ۲۶.</ref> <ref>نمونه، ج ۷، ص ۳۴۶ ـ ۳۴۷.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۶]</ref>.
| |
|
| |
|
| ===خواب کوتاه و سبک=== | | ===خواب کوتاه و سبک=== |
| *برخی از آیات قرآن امدادهای غیبی الهی را در قالب خوابهای کوتاهمدت و سبک بیان میکند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِذْ يُغَشِّيكُمُ النُّعَاسَ أَمَنَةً مِّنْهُ}}﴾}}<ref> یاد کن آنگاه را که خداوند خوابی سبک را بر شما فرا میپوشاند تا از سوی او آرامشی برای شما باشد؛ سوره انفال، آیه ۱۱.</ref> برخی مفسران گفتهاند: قرآن کریم ضمن بیان اینگونه امدادها آن را سبب امن و آسایش و از بین رفتن ترس مسلمانان میداند، زیرا تا هنگامی که در خواب هستند اثر ترس از ایشان منتفی است و چون بیدار شوند شادابی و نشاطی دارند که به صاحبش شجاعت بخشیده و فکر ترس را از سر وی بیرون میکند. آیه مذکور بیانگر این امداد الهی در جنگ بدر است که شامل حال همه مسلمانان شده است <ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص۱۳۲؛ التحریر والتنویر، ج۹، ص ۲۷۸؛ تفسیر المنار، ج ۹، ص ۶۱۰ .</ref> همین امداد در جنگ احد نیز درباره برخی از یاران [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} آمده است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| ثُمَّ أَنزَلَ عَلَيْكُم مِّن بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُّعَاسًا يَغْشَى طَائِفَةً مِّنكُمْ}}﴾}}<ref> آنگاه، خداوند پس از آن اندوه با خوابی سبک آرامشی بر شما فرو فرستاد که گروهی از شما را فرا گرفت و گروهی دیگر که در اندیشه جان خود بودند؛ سوره آل عمران، آیه ۱۵۴.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۶]</ref>.
| |
| *برخی گفتهاند: گرچه هر خوابی از جانب خداست؛ ولی تفاوت این خواب و تأکید بر آن بدین جهت است که از یک سو مسلمانان از جهات گوناگونی از جمله کمی شمار آنان و فراوانی دشمن، ابزار و ادوات جنگی گسترده مشرکان، تشنگی زیاد و ... دچار ترس شده بودند و از سویی دیگر هرگز خواب به چشمان انسان هراسناک نمیآید؛ ولی اگر بخوابد ترس او از بین میرود، بنابراین، خداوند این خواب را بر مسلمانان غالب کرد تا ترس آنان از بین رفته و اطمینان قلب یابند، به ویژه اینکه این خواب یکباره و برای همه مسلمانان حاصل شده که نشان خارق العاده بودن آن است و همین از عوامل پیروزی مسلمانان در جنگ بدر شد <ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص ۱۳۲.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۷]</ref>.
| |
|
| |
|
| ===نزول باران=== | | ===نزول باران=== |
| *از دیگر امدادهای غیبی الهی که در جنگ بدر به یاری مسلمانان آمد نزول باران بود: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَيُنَزِّلُ عَلَيْكُم مِّن السَّمَاء مَاء لِّيُطَهِّرَكُم بِهِ وَيُذْهِبَ عَنكُمْ رِجْزَ الشَّيْطَانِ وَلِيَرْبِطَ عَلَى قُلُوبِكُمْ وَيُثَبِّتَ بِهِ الأَقْدَامَ}}﴾}}<ref> و از آسمان آبی فرو میباراند تا شما را بدان پاکیزه گرداند و پلیدی شیطان را از شما بزداید و دلهایتان را نیرومند سازد و گامهایتان را بدان استوار دارد؛ سوره انفال، آیه ۱۱.</ref> به گفته مفسران در جنگ بدر لشکر قریش قبل از مسلمانان به چاههای بدر رسیده، آنجا را تصرف کردند، به طوری که مسلمانان ناگزیر شدند در سرزمینی خشک فرود آیند که شنهای روان مانع از حرکت آنان میشد. در چنین حالی از یک سو ترس از کثرت دشمنان و فراوانی ادوات و تجهیزات جنگی آنان و از سوی دیگر مشکلات حرکت در چنین سرزمینی همراه با گرد و غبارهایی که ازآن ایجاد میشد و نیز تشنگی باعث شده بود که مسلمانان در تنگنا قرار بگیرند. شیطان نیز در فرصت پیش آمده به وسوسه آنان پرداخته، آنان را بیم نابودی داد. در این هنگام امدادهای الهی به سراغشان آمد و با نزول باران راه نفوذ وسوسههای شیطان بسته شد. از برکات باران این بود که شنهای روان در زیر پای آنان محکم شده و برکههای آب پدید آمد که با آن رفع تشنگی و تطهیر کردند. از دیگر برکاتش این بود که دلهای مؤمنان را به همدیگر پیوند داد و آنها را به یکدیگر نزدیک ساخت و ثابت قدم گردانید<ref>التحریر والتنویر، ج ۹، ص ۲۸۰.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۷]</ref>.
| |
|
| |
|
| ===ایجاد هراس در دلهای دشمنان=== | | ===ایجاد هراس در دلهای دشمنان=== |
| *ایجاد هراس و رعب در دل دشمنان از کمکهای ویژه خداست که ۴ بار در قرآن از آن یاد شده است و همه آنها درباره شرایط دشوار جنگ و [[جهاد]] است. منظور از رعب این است که بر اثر شدت ترس، انسان ناامید شود و احساس کند که راه رهایی از گرفتاری که به آن دچار گشته وجود ندارد <ref>مفردات، ص ۳۵۶، «رعب»؛ قاموس قرآن، ج ۳، ص ۱۰۵.</ref>. برخی نیز رعب را حالتی دانستهاند که بر اثر آن آرامش به طور کلّی از انسان گرفته میشود <ref>التحقیق، ج ۴، ص ۱۳۸، «رعب».</ref> قرآن در بیان نجات معجزهگونه مسلمانان پس از شکست آنها در احد از افکندن رعب در دل کافران خبر داده است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| سَنُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُواْ الرُّعْبَ بِمَا أَشْرَكُواْ بِاللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَمَأْوَاهُمُ النَّارُ وَبِئْسَ مَثْوَى الظَّالِمِينَ}}﴾}}<ref> به زودی در دل کافران بیم خواهیم افکند زیرا برای خداوند چیزی را شریک قرار میدهند که (خداوند) حجّتی بر آن فرو نفرستاده است و سرای آنان دوزخ است و سرای ستمکاران، بد (جایگاهی) است؛ سوره آل عمران، آیه ۱۵۱.</ref> اگر در آن شرایط دشوار این هراس بر دل دشمنان افکنده نمیشد، آنها به مدینه هجوم آورده، نظام اسلامی را با خطری جدّی روبهرو میکردند؛ لیکن در حالی که چنین تصمیمی داشتند، ناگهان هراس عجیبی در دلهایشان افتاد که باعث شد به صورت لشکری شکست خورده به مکه باز گردند <ref>نمونه، ج ۳، ص ۱۲۵.</ref>. به عقیده برخی مفاد این آیه وعدهای نیکو از جانب خداست به اینکه مسلمانان را با لشکر ترس یاری میکند<ref>المیزان، ج ۴، ص ۴۳.</ref> و خدا این وعده را قطعی ساخته، بدان جامه عمل پوشانید <ref>تفسیر المنار، ج ۴، ص ۱۷۸.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۷ - ۳۰۸]</ref>.
| |
| *در جنگ بدر نیز خداوند براساس وعده خویش سپاه ترس را یک باره و ناگهانی بر قلب دشمن چیره ساخت <ref>تفسیر المنار،، ج ۹، ص ۶۱۲ .</ref>:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| سَأُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُواْ الرُّعْبَ فَاضْرِبُواْ فَوْقَ الأَعْنَاقِ وَاضْرِبُواْ مِنْهُمْ كُلَّ بَنَانٍ}}﴾}}<ref> من در دل کافران بیم خواهم افکند بنابراین، با شمشیر بر فراز گردنهاشان بزنید و دستشان را کوتاه کنید؛ سوره انفال، آیه ۱۲.</ref>، بهگونهای که ارتش انبوه و نیرومند قریش روحیه خویش را باخته و گروهی از آنان از درگیری با مسلمانان وحشت داشتند. بیتردید این هراسافکنی در دل دشمن از اسباب مهم پیروزی سپاه اسلام بود<ref>نمونه، ج ۷، ص ۱۰۷. </ref>. همین امر در جنگ با یهود بنیقریظه نیز باعث تسلیم و شکست آنها شد: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَقَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ }}﴾}}<ref> و در دلهاشان هراس افکند؛ سوره احزاب، آیه ۲۶.</ref> <ref>البصائر، ج ۳۲، ص ۲۸۴.</ref> در جنگ با یهود بنینضیر نیز خداوند چنان ترسی بر قلبهای دشمنان افکند که فرصت هرگونه حرکت را از آنان گرفت و خانههای خود را با دست خود ویران میکردند <ref>نمونه، ج ۲۳، ص ۴۸۹ ـ ۴۹۰.</ref>: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَقَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُم بِأَيْدِيهِمْ وَأَيْدِي الْمُؤْمِنِينَ فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الأَبْصَارِ}}﴾}}<ref> و در دلهایشان هراس افکند؛ به دست خویش و به دست مؤمنان خانههای خویش را ویران میکردند؛ پس ای دیدهوران پند بگیرید!؛ سوره حشر، آیه ۲.</ref> آنان از رسول اکرم{{صل}} میخواستند که به دور ساختن آنها از وطن اکتفا کند و آنان را نکشد. بدون شک این، امدادی الهی برای پیامبر و مؤمنان رزمنده بود <ref>الفرقان، ج ۲۷، ص ۲۳۰.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۸]</ref>.
| |
| *در روایاتی [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} برای خود چند ویژگی برشمرده که از جمله آنها یاری شدن به وسیله هراسافکنی خدا در دل دشمنان است <ref>الامالی، ص ۲۸۵؛ بحار الانوار، ج ۸ ، ص ۳۸؛ ج ۱۶، ص ۳۱۳.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۸]</ref>.
| |
|
| |
|
| ===فرستادن بادهای ویرانگر=== | | ===فرستادن بادهای ویرانگر=== |
| *برخی از آیات قرآن به بادهایی اشاره دارد که در بعضی جنگها، مؤمنان به آن یاری شده و در شکست دشمنان مؤثر افتاده است. آیه ۹ سوره احزاب ضمن برشمردن باد به عنوان امدادگر ویژه غیبی، به مؤمنان فرمان میدهد که به یاد نعمتهای خدا باشند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَاءَتْكُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا وَجُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا وَكَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرًا}}﴾}}<ref> ای مؤمنان! نعمت خداوند را بر خویش به یاد آورید هنگامی که سپاهیانی بر شما تاختند و ما بر سر آنان بادی و نیز سپاهیانی را که آنان را نمیدیدید فرستادیم و خداوند به آنچه انجام میدهید بیناست؛ سوره احزاب، آیه ۹.</ref> این آیه درباره برهه حسّاس جنگ خندق است که طوفانی سهمگین و ناگهانی به یاری مسلمانان شتافت و خیمه و خرگاه دشمن را درهم ریخت <ref>نمونه، ج ۷، ص ۲۱۶ ـ ۲۲۲.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۹]</ref>.
| |
| *سرعت این باد به اندازهای بود که دیگهای غذایشان را سرنگون و طنابهای خیمهها را پاره میکرد. برخی مفسران از این باد ویرانگر که خدا به کمک لشکر اسلام فرستاد، به "باد صبا" تعبیر کردهاند<ref>جامع البیان، مج ۱۱، ج ۲۱، ص ۱۵۴.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۹]</ref>.
| |
| *به نقلی پیامبر فرمودند: " نُصِرت بالصبا ..."<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۴، ص ۹۵.</ref>. نکتهای که به خوبی ثابت میکند که وزیدن این باد مانند بادهای عادی نبوده، بلکه امداد غیبی محسوب میشود، این است که در محل وزیدن آن لشکر اسلام نیز حضور داشت، و بین آنها و لشکر دشمن به جز یک خندق فاصلهای نبود، با این حال، طوفان فقط به لشکر احزاب لطمه وارد ساخت و کمترین آسیبی به مسلمانان وارد نشد. شدّت و سرعت باد به قدری بود که ترس بر دشمن چیره شد و وادار به فرار شدند <ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۴، ص ۹۵.</ref>. پس از وزش این باد سرکرده مشرکان، ابوسفیان به آنها گفت: این باد هیچ چیزی را برای ما نمیگذارد <ref>مجمع البیان، ج ۸ ، ص ۵۴۰ .</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۹]</ref>.
| |
| *طوفانی که در جنگ احزاب به یاری مسلمانان آمد، هم تند بود و هم سرد، آن هم در شبی سرد و هوایی زمستانی، و بدین جهت نه اسباب جنگ آنها باقی ماند، و نه خود میتوانستند در آنجا بمانند<ref> من وحی القرآن، ج ۱۸، ص ۲۷۱.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۹]</ref>.
| |
| *برخی گفتهاند که بادهای ویرانگری که در این آیه آمده، قسمتی از لشکر خداست که دیده میشود، چنانکه لشکرهایی نیز دارد که دیده نمیشود و ازاینرو در آیه، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| جُنودًا لَم تَرَوها}}﴾}} را بر جمله {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَاَرسَلنا عَلَيهِم ريحـًا}}﴾}} عطف کرده است <ref>غزوة الاحزاب فی ضوء القرآن، ص ۱۶۳.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۹]</ref>.
| |
|
| |
|
| ===کم جلوه دادن لشکر دشمن=== | | ===کم جلوه دادن لشکر دشمن=== |
| *از چیزهایی که در تقویت روحی جنگجویان در میدان جنگ اثر به سزایی دارد، احساس کمشمار بودن نیروی دشمن است. در اولین [[جهاد]] تهاجمی مسلمانان در جنگ بدر همین عامل، به یاری مسلمانان آمد و آنها که شمارشان فقط ۳۱۳ نفر بود و از ابزار و آلات جنگی محدودی برخوردار بودند، توانستند با روحیهای بالا بر دشمن انبوه خویش بتازند و آنان را شکست دهند. آیات ۴۳ ـ ۴۴ سوره انفال به این مهم پرداخته و از این کمک ویژه الهی خبر میدهد. در آغاز خداوند در عالم رؤیا دشمنان را به [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} کم نشان داد: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِذْ يُرِيکهمُ اللَّهُ فِي مَنَامِكَ قَلِيلاً وَلَوْ أَرَاکهمْ كَثِيرًا لَّفَشِلْتُمْ وَلَتَنَازَعْتُمْ فِي الأَمْرِ وَلَكِنَّ اللَّهَ سَلَّمَ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ وَإِذْ يُرِيكُمُوهُمْ إِذِ الْتَقَيْتُمْ فِي أَعْيُنِكُمْ قَلِيلاً وَيُقَلِّلُكُمْ فِي أَعْيُنِهِمْ لِيَقْضِيَ اللَّهُ أَمْرًا كَانَ مَفْعُولاً وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الأُمُورُ}}﴾}}<ref> یاد کن آنگاه را که خداوند آنان را به تو در خوابت اندک نشان داد و اگر آنان را بسیار نشان داده بود سست میشدید و در کار جنگ اختلاف مییافتید ولی خداوند شما را در امان داشت که او به اندیشهها داناست و آنگاه را یاد کن که آنان را چون رویاروی شدید به چشمتان اندک نمود و شما را نیز در چشم آنان، اندک نشان داد تا خداوند کاری انجام یافتنی را به پایان برد و کارها به خداوند باز گردانده میشود؛ سوره انفال، آیه ۴۳ - ۴۴.</ref>بهگونهای که اگر آنها را با همان شمار فراوان برای آن حضرت جلوهگر میساخت، سپاه اسلام به سستی و سپس اختلاف میگرایید: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَلَوْ أَرَاکهمْ كَثِيرًا لَّفَشِلْتُمْ وَلَتَنَازَعْتُمْ فِي الأَمْرِ وَلَكِنَّ اللَّهَ سَلَّمَ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ }}﴾}} پیامبر اسلام این رؤیا را برای لشکر باز گفت و این کار باعث بالا رفتن روحیه آنها شد <ref>نمونه، ج ۷، ص ۱۸۹ ـ ۱۹۰.</ref> این رؤیا نعمتی الهی بود تا هراس مسلمانان را بزداید و آنان را در برابر دشمن شجاع گرداند <ref>جامع البیان، مج ۶ ، ج ۱۰، ص ۱۸؛ روح المعانی، مج ۶ ، ج ۱۰، ص ۱۲.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۹]</ref>.
| |
| *برخی بر این اعتقادند که نه در خواب بلکه در بیداری دشمن را در دیدگاه پیامبر کم نشان داد؛ ولی حق آن است که هم در خواب و هم در بیداری آنان را کم جلوهگر ساخت <ref>جامع البیان، مج ۶ ، ج ۱۰، ص ۱۸؛ المیزان، ج ۹، ص ۹۳.</ref>، زیرا آیه بعد به کم جلوه دادن به هنگام درگیری تصریح کرده است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَإِذْ يُرِيكُمُوهُمْ إِذِ الْتَقَيْتُمْ فِي أَعْيُنِكُمْ قَلِيلاً}}﴾}} و این مسئله سبب تجدید روحیه مسلمانان و آمادگی بیشتر آنها برای کارزار شد<ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۰]</ref>.
| |
| *نشانههایی وجود دارد که دستکم گروهی از مسلمانان، اگر از کم و کیف واقعی دشمن باخبر بودند، تن به درگیری نمیدادند؛ ولی چون خدا اراده کرده بود تا این [[جهاد]] رقم بخورد و مسلمانان به پیروزی رسند، دشمن را در خواب و بیداری به [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]]{{صل}} و مسلمانان کم نشان داد <ref>نمونه، ج ۷، ص ۱۸۹.</ref> از سوی دیگر، دشمن که با تصرف خداوند، مسلمانان را کمشمار میدید و از روحیه بالا و [[ایمان]] آنان آگاه نبود لشکر اسلام را دستکم گرفت، چنانکه ابوجهل میگفت: یاران [[پیامبر خاتم|محمد]]{{صل}} به اندازه خوراک یک شترند، بدین جهت نه از مکه کمک خواستند و نه از همه نیروی خویش برای رویارویی با مسلمانان بهره بردند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَيُقَلِّلُكُمْ فِي أَعْيُنِهِمْ لِيَقْضِيَ اللَّهُ أَمْرًا كَانَ مَفْعُولاً }}﴾}} پایان این ماجرا نیز جز پیروزی مسلمانان و شکست و فرار مشرکان نبود <ref>روح المعانی، مج ۶ ، ج ۱۰، ص ۱۳؛ نمونه، ج ۷، ص ۱۹۱.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۹]</ref>.
| |
|
| |
|
| ===فرستادن لشکر پرندگان=== | | ===فرستادن لشکر پرندگان=== |
| *قصه اصحاب فیل که در قرآن سورهای را به خود اختصاص داده، بیانگر مصداق دیگری از کمکهای ویژه الهی در قالب لشکری از پرندگان است که با سنگریزههایی که با خود حمل میکردند سپاه بزرگ [[ابرهه]] را نابود ساختند. آنگاه که ارتش ابرهه با فیل سواران خود، به قصد نابودی کعبه به مکه آمدند، [[عبدالمطلب]] دست در حلقه خانه کعبه برد و از خدای خانه در برابر هجوم آنان یاری طلبید و در حالی که مردم مکه از ترس به کوهها پناه برده بودند ناگهان فرزندش به وی نزدیک شده و گفت: ابری سیاه از سوی دریای سرخ به سوی مکه میآید. [[عبدالمطلب]] با خرسندی گفت: ای قریشیان، به خانههای خویش باز گردید که یاری خدا بهره شما شده است. در این هنگام پرندگانی همانند پرستو به طرف مکه آمده و با سنگریزهها لشکر بزرگ ابرهه را نابود ساختند و خانه خدا از آسیب آنها در امان ماند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَأَرْسَلَ عَلَيْهِمْ طَيْرًا أَبَابِيلَ تَرْمِيهِم بِحِجَارَةٍ مِّن سِجِّيلٍ فَجَعَلَهُمْ كَعَصْفٍ مَّأْكُولٍ}}﴾}}<ref> و بر سر ایشان پرندگانی دستهدسته فرستاد که بر آنان سنگریزههایی از گلسنگ فرو میافکندند پس خداوند آنها را چون کاهبرگی نیم جویده کرد؛ سوره فیل، آیه ۳ - ۵.</ref> بر اثر اهمیت این حادثه سال وقوع آن را "سال فیل" نامیدند و سرآغازِ تاریخ عرب شناخته شد<ref> السیرة النبویه، ج ۱، ص ۳۸ ـ ۶۲ ؛ بحارالانوار، ج ۱۵، ص۱۳۰.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۹]</ref>.
| |
|
| |
|
| ===بازداشتن از گناه=== | | ===بازداشتن از گناه=== |
| امداد غیبی خدا گاهی به شکل نجات انسان از ورطه گناه، محقق میشود، آن هم در لحظات حساسی که همه زمینهها و اسباب <ref>المیزان، ج ۱۱، ص ۱۲۶ ـ ۱۳۰.</ref> برای گرفتار آمدن در دام گناه فراهم شده است، چنانکه این امداد درباره [[حضرت یوسف]]{{ع}} تحقق یافت: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلا أَن رَّأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ }}﴾}}<ref> و بیگمان آن زن آهنگ وی کرد و وی نیز اگر برهان پروردگار خویش را نمیدید آهنگ او میکرد ؛ سوره یوسف، آیه ۲۴.</ref> برهان رب در آیه چندگونه تفسیر شده است؛ از جمله اینکه مقصود از آن یک نوع کمک خدایی بود که در پاسخ به شایستگیهای آن حضرت بهره وی شد و او را از گناه رهایی بخشید <ref>فی ظلال القرآن، ج ۴، ص ۱۹۸۱؛ المیزان، ج ۱۱، ص ۱۲۶ ـ ۱۳۰.</ref>. پس از این آیه باز هم خداوند نجات [[یوسف]]{{ع}} را از گناهکاری، به خویش نسبت میدهد: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاء إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ}}﴾}}<ref> بدین گونه بر آن بودیم تا از او زشتی و پلیدکاری را بگردانیم؛ سوره یوسف، آیه ۲۴.</ref> عبارت {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ}}﴾}}<ref> او از بندگان ناب ما بود ؛ سوره یوسف، آیه ۲۴.</ref> بیانگر این است که اینگونه کمکهای ویژه الهی که در لحظات طوفانی گناه بهره انسانها میشود، ویژه [[یوسف]]{{ع}} نیست و هرکس که در زمره بندگان خالص خدا قرار گیرد شایسته چنین لطف و موهبتی خواهد بود <ref>نمونه، ج ۹، ص ۳۷۳ ـ ۳۷۸.</ref>
| | |
| <ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۱]</ref>.
| |
| ===تقویت دل=== | | ===تقویت دل=== |
| *هنگامی که جاسوسان فرعون در پی یافتن نوزاد مادر [[موسی]]{{ع}} و کشتن او بودند، و او مأموریت یافت تا آن طفل شیرخوار را به امواج نیل سپارد، در بحرانی روحی هر لحظه بیم آن میرفت که فریادی زند، و آنان را از وجود [[موسی]]{{ع}} خبردارسازد، لیکن خداوند دل وی را محکم ساخت: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| لَوْلا أَن رَّبَطْنَا عَلَى قَلْبِهَا لِتَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ}}﴾}}<ref> اگر دلش را استوار نمیداشتیم تا از باورکنندگان باشد به راستی نزدیک بود که آن راز را فاش کند؛ سوره قصص، آیه ۱۰.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۱.</ref>.
| |
| *منظور از ربط قلب در این آیه، تقویت دل مادر [[موسی]]{{ع}}است تا به وحی الهی [[ایمان]] داشته و این حادثه بزرگ را تحمل کند، و بداند که وعده خدا در زمینه نگهداری و بازگرداندن [[موسی]]{{ع}} به وی حق است <ref>نمونه، ج ۱۶، ص ۳۲ ـ ۳۳.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۱]</ref>.
| |
| *این تعبیر درباره اصحاب کهف نیز آمده است. آنان در جامعهای میزیستند که بر ابراز عقاید توحیدی خود قادر نبودند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَرَبَطْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ}}﴾}}<ref> و دلهایشان را استوار داشتیم؛ سوره کهف، آیه ۱۴.</ref> خداوند دلهایشان را استحکام بخشید، و در نتیجه با قدرت و شهامت برپا خاستند و ندای توحید سر دادند. <ref>نمونه، ج ۱۶، ص ۳۲ ـ ۳۳.</ref> در شرایط دشوار جنگ بدر نیز خداوند با فرستادن باران در زمانی که لشکر اسلام سخت به آن نیاز داشت، دلهای آنان را محکم ساخت: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَيُنَزِّلُ عَلَيْكُم مِّن السَّمَاء مَاء لِّيُطَهِّرَكُم بِهِ وَيُذْهِبَ عَنكُمْ رِجْزَ الشَّيْطَانِ وَلِيَرْبِطَ عَلَى قُلُوبِكُمْ وَيُثَبِّتَ بِهِ الأَقْدَامَ}}﴾}}<ref> و از آسمان آبی فرو میباراند تا شما را بدان پاکیزه گرداند و پلیدی شیطان را از شما بزداید و دلهایتان را نیرومند سازد و گامها یتان را بدان استوار دارد؛ سوره انفال، آیه ۱۱.</ref>
| |
| <ref>نمونه، ج ۱۲، ص ۳۶۱.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۱]</ref>.
| |
|
| |
|
| ===[[الهام]]=== | | ===[[الهام]]=== |
| *القای مطالبی از جانب خدا بر قلب انسان که او را به انجام دادن یا ترک کاری برمیانگیزد [[الهام]] است <ref>لسان العرب، ج ۱۲، ۳۴۶؛ المنجد، ص ۷۳۷، «لهم».</ref><ref>نمونه، ج ۱۲، ص ۳۶۱.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۲]</ref>.
| |
| *در مواردی [[الهام]] به لفظ "وحی" در قرآن آمده است، چنان که مادر [[موسی]]{{ع}} در لحظاتی بحرانی و ترسناک که از کشته شدن فرزند خویش بیمناک و قدرت تصمیمگیری او کاهش یافته بود، "[[الهام]] قلبی" به یاریش آمد. شرح صدری که او را به کاری خطرناک فرا میخواند؛ ولی با این همه احساس آرامش میکرد، زیرا به وی [[الهام]] میشد که نترس و اندوهگین نباش. ما حتماً [[موسی]]{{ع}} را به تو باز میگردانیم <ref>نمونه، ج ۱۶، ص ۲۳ ـ ۲۵.</ref>: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلا تَخَافِي وَلا تَحْزَنِي إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ}}﴾}}<ref> و به مادر موسی [[الهام]] کردیم که به او شیر بده و اگر بر جان او ترسیدی او را در صندوقی بنه و به دریا فکن و مهراس و اندوهگین مباش! ما او را به تو باز میگردانیم و او را از پیامبران خواهیم کرد ؛ سوره قصص، آیه ۷.</ref><ref>نمونه، ج ۱۲، ص ۳۶۱.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۲]</ref>.
| |
| *درباره حواریان [[عیسی]]{{ع}} نیز لفظ وحی بهکار رفته است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَإِذْ أَوْحَيْتُ إِلَى الْحَوَارِيِّينَ أَنْ آمِنُواْ بِي وَبِرَسُولِي قَالُواْ آمَنَّا وَاشْهَدْ بِأَنَّنَا مُسْلِمُونَ}}﴾}}<ref> و یاد کن که به حواریان وحی کردم که به من و فرستادهام [[ایمان]] آورید گفتند: (خداوندا) [[ایمان]] آوردیم و گواه باش که ما گردن نهادهایم؛ سوره مائده، آیه ۱۱۱.</ref> [[امام باقر]]{{ع}} در تفسیر این آیه مراد از وحی را الهامی دانستهاند که به حواریان شد <ref>تفسیر عیاشی، ج۲، ص ۸۵ ؛ البرهان، ج۱، ص ۳۸۱.</ref> و مفادش این بود که به خدا و رسول او [[ایمان]] آورند. آنان نیز به این دعوت پاسخ مثبت دادند <ref>نمونه، ج ۵ ، ص ۱۲۷.</ref><ref>نمونه، ج ۱۲، ص ۳۶۱.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۲]</ref>.
| |
| *درباره [[حضرت یوسف]] میفرماید: هنگامی که برادران وی تصمیم گرفتند او را در چاه قرار دهند ما به او [[وحی]] کردیم که تو آنها را از این امر آگاه خواهی ساخت: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| فَلَمَّا ذَهَبُواْ بِهِ وَأَجْمَعُواْ أَن يَجْعَلُوهُ فِي غَيَابَةِ الْجُبِّ وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُم بِأَمْرِهِمْ هَذَا وَهُمْ لاَ يَشْعُرُونَ}}﴾}}<ref> پس چون او را بردند و همدل شدند که وی را در نهانگاه چاه نهند چنین کردند و ما به او وحی کردیم که روزی آنان را از این کارشان آگاه میکنی، در حالی که آنان درنیابند؛ سوره یوسف، آیه ۱۵.</ref> گرچه برخی از اهل تفسیر وحی را در این آیه همان وحیِ نبوت گرفتهاند <ref>المیزان، ج ۱۱، ص ۱۰۰.</ref>؛ امّا به قرینه آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ آتَيْنَاهُ حُكْمًا وَعِلْمًا }}﴾}}<ref> و چون به برنایی خویش رسید بدو نیروی داوری و دانش بخشیدیم؛ سوره یوسف، آیه ۲۲.</ref> باید گفت که مراد از آن الهامی بوده که در آن شرایط بحرانی و در تنهایی و ژرفای چاه به یوسف شد تا بداند تنها نیست و نگهداری دارد، ازاینرو نور امید بر دلش تابید، و تاریکیهای نومیدی را از جان وی زدود <ref>نمونه، ج ۹، ص ۳۴۳.</ref> در موارد دیگری نیز واژه وحی به معنای [[الهام]] بهکار رفته است؛ مانند:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَإِذَا رَأى الَّذِينَ أَشْرَكُواْ شُرَكَاءَهُمْ قَالُواْ رَبَّنَا هَؤُلاء شُرَكَاؤُنَا الَّذِينَ كُنَّا نَدْعُوْ مِن دُونِكَ فَأَلْقَوْا إِلَيْهِمُ الْقَوْلَ إِنَّكُمْ لَكَاذِبُونَ}}﴾}}<ref> و چون مشرکان شریکهایشان را که برای خداوند میپنداشتند ببینند میگویند: پروردگارا! اینانند شریکهایی که ما به جای تو به پرستش میخواندیم آنگاه آن شریکان به آنان پاسخ میدهند که: بیگمان شما دروغگویید؛ سوره نحل، آیه ۸۶.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحَى لَهَا}}﴾}}<ref> زیرا پروردگارت به آن، وحی کرده است ؛ سوره زلزال، آیه ۵.</ref><ref>المیزان، ج ۶ ، ص ۲۲۳.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۲]</ref>.
| |
| *برخی محققان بر این باورند که منشأ اکتشافات بزرگ تاریخ، و نیز نظریههای علمی تحول آفرین در دنیای علم، الهاماتی است که به صاحبان این نظریهها و اکتشافات میشود، و این را از مصادیق امدادهای غیبی دانستهاند<ref>مجموعه آثار، ج ۳، ص ۳۵۱، "امدادهای غیبی در زندگی بشر"؛ منشور جاوید، ج ۸ ، ص ۲۹۷ ـ ۳۰۶.</ref><ref>نمونه، ج ۱۲، ص ۳۶۱.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۲]</ref>.
| |
|
| |
|
| ===جاری ساختن حکمت بر دل [[لقمان]]=== | | ===جاری ساختن حکمت بر دل [[لقمان]]=== |
| *خداوند به [[لقمان]] حکمت عطا کرد: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَلَقَدْ آتَيْنَا لُقْمَانَ الْحِكْمَةَ}}﴾}}<ref>و به راستی ما به [[لقمان]] فرزانگی دادهایم؛ سوره لقمان، آیه ۱۲.</ref> حکمت چندگونه تفسیر شده است؛ از جمله شناخترازهای جهان هستی و آگاهی از حقایق <ref>نمونه، ج۱۷، ص۳۶.</ref> برخی از مفسّران در ضمن آوردن روایتی طولانی به تبیین چگونگی اعطای حکمت لقمان حکیم پرداختهاند <ref>مجمع البیان، ج ۸، ص ۴۹۴.</ref><ref>نمونه، ج ۱۲، ص ۳۶۱.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۲]</ref>.
| |
|
| |
|
| === توفیق انجام دادن نیکیها=== | | === توفیق انجام دادن نیکیها=== |
| *آیه ۷۳ سوره انبیاء ضمن بر شمردن برخی از ویژگیهای گروهی از پیامبران میفرماید: انجام دادن کارهای نیک را به آنها [[وحی]] کردیم: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ}}﴾}}<ref> و به آنها انجام کارهای نیک وحی کردیم؛ سوره انبیاء، آیه ۷۳.</ref> برخی گفتهاند: مراد از [[وحی]] در این آیه ممکن است وحی تشریعی و همچنین وحی تکوینی به معنای توفیق انجام دادن کارهای نیک باشد <ref>نمونه، ج ۱۳، ص ۴۵۶.</ref>. برخی دیگر اعتقاد دارند این [[وحی]]، نوعی امداد غیبی بود که آنان را به سوی کارهای شایسته میکشاند <ref>منشور جاوید، ج ۱۰، ص ۹۱ ـ ۹۳.</ref><ref>نمونه، ج ۱۲، ص ۳۶۱.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۳]</ref>.
| |
|
| |
|
| ===فرود آمدن سفره آسمانی و غذا یا میوه بهشتی=== | | ===فرود آمدن سفره آسمانی و غذا یا میوه بهشتی=== |
| *دست کم در ۴ مورد قرآن به این حقیقت پرداخته شده است:
| |
| #درباره [[مریم]]{{س}} میفرماید: هرگاه [[زکریا]] در محراب بر [[مریم]]{{س}} وارد میشد رزقی را نزد او مییافت. [[حضرت مریم]]{{س}} در پاسخ این سؤال که این رزق از کجاست میگفت از نزد خداست: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| كُلَّمَا دَخَلَ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِندَهَا رِزْقًا قَالَ يَا مَرْيَمُ أَنَّى لَكِ هَذَا قَالَتْ هُوَ مِنْ عِندِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَن يَشَاء بِغَيْرِ حِسَابٍ}}﴾}}<ref>و هرگاه [[زکریا]] در محراب عبادت نزد وی میرفت کنار او، رزقی مییافت و میپرسید: ای [[مریم]]! این از کجا برای تو آمده است؟ و او میگفت: از نزد خداوند؛ آری خداوند به هر که بخواهد بیحساب و شمار روزی میدهد؛ سوره آل عمران، آیه ۳۷.</ref> درباره منظور از رزق در این آیه اختلاف است؛ برخی آن را غذایی ویژه میدانند که بوی خوشی از آن استشمام میشد <ref>من وحی القرآن، ج ۵ ، ص ۳۴۸. </ref>بعضی هم آن را انواع غذاهایی دانستهاند که در آن زمان یافت نمیشد <ref>تفسیر مراغی، ج ۳، ص ۱۴۵؛ المنیر، ج ۳، ص ۲۱۴.</ref> برخی اعتقاد دارند که میوههای تابستانی در فصل زمستان و عکس آن بوده است <ref>تفسیر قرطبی، ج ۴، ص ۷۱.</ref><ref>نمونه، ج ۱۲، ص ۳۶۱.</ref>روایات فراوانی مراد از رزق را در آیه بالا، نوعی میوه بهشتی میداند که در غیر فصل آن، نزد [[مریم]]{{س}} حاضر میشده و این به لطف خدا و امداد غیبی بوده است. شواهدی در خود آیه، این تفسیر را تقویت میکند؛ مانند نکره آوردن واژه "رزق" و پاسخ [[مریم]]{{س}} به [[زکریا]] که این روزی از سوی خداست، و نیز شگفتی [[زکریا]]{{ع}}از دیدن این حادثه و تقاضای فرزند در همان لحظه از خداوند<ref>المیزان، ج ۳، ص ۱۷۴؛ نمونه، ج ۲، ص ۵۳۰.</ref>برخی مفسران نیز این واقعه را دلیل بر سر زدن کرامت از اولیا دانسته و [[مریم]]{{س}} را از جمله این انسانها دانستهاند که از این قاعده مستثنا نیست <ref>تفسیر قاسمی، ج ۴، ص ۹۳.</ref><ref>نمونه، ج ۱۲، ص ۳۶۱.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۳]</ref>.
| |
| #بهرهمندی [[بنیاسرائیل]] از غذایی آسمانی که آیات: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَظَلَّلْنَا عَلَيْكُمُ الْغَمَامَ وَأَنزَلْنَا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى كُلُواْ مِن طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَكِن كَانُواْ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ}}﴾}}<ref> و ابر را سایهبان شما کردیم و ترانگبین و بلدرچین برایتان فرو فرستادیم و گفتیم از چیزهای پاکیزهای که روزیتان کردهایم، بخورید. و آنان بر ما ستم نکردند بلکه بر خویشتن ستم روا میداشتند؛ سوره بقره، آیه ۵۷.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَقَطَّعْنَاهُمُ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ أَسْبَاطًا أُمَمًا وَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى إِذِ اسْتَسْقَاهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِب بِّعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَّشْرَبَهُمْ وَظَلَّلْنَا عَلَيْهِمُ الْغَمَامَ وَأَنزَلْنَا عَلَيْهِمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى كُلُواْ مِن طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَكِن كَانُواْ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ}}﴾}}<ref> و آنان را به دوازده سبط که هر یک امتی بود بخش کردیم و چون قوم [[موسی]] از وی آب خواستند به [[موسی]] وحی کردیم که با چوبدست خود به آن سنگ بزن! و دوازده چشمه از آن فرا جوشید هر گروهی آبشخور خویش بازشناخت، و ابر را بر آنان سایهبان کردیم و بر آنها ترانگبین و بلدرچین فرو فرستادیم و گفتیم: از چیزهای پاکیزهای که روزیتان کردهایم بخورید و آنان به ما ستم نورزیدند که بر خویشتن ستم میکردند؛ سوره اعراف، آیه ۱۶۰.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ قَدْ أَنجَيْنَاكُم مِّنْ عَدُوِّكُمْ وَوَاعَدْنَاكُمْ جَانِبَ الطُّورِ الأَيْمَنَ وَنَزَّلْنَا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى}}﴾}}<ref> ای بنی اسرائیل! ما شما را از دشمنتان رهایی بخشیدیم و با شما در سوی راست کوه طور وعده نهادیم و برای شما ترنجبین و بلدرچین فرو فرستادیم ؛ سوره طه، آیه ۸۰.</ref>از آن خبر میدهد. آنان در دوران سرگردانی در صحرای سینا: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| قَالَ فَإِنَّهَا مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ أَرْبَعِينَ سَنَةً يَتِيهُونَ فِي الأَرْضِ }}﴾}}<ref> خداوند فرمود: که آمدن به این سرزمین چهل سال بر آنان حرام است؛ روی زمین سرگردان میشوند؛ سوره مائده، آیه ۲۶.</ref> از گناه و نافرمانی خدا، پشیمان گشته و از خداوند خواستند تا بار دیگر نعمتهای خود را بر آنان ارزانی دارد. خداوند در این باره میفرماید: "منّ" و "سلوی" بر شما نازل کردیم: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَظَلَّلْنَا عَلَيْكُمُ الْغَمَامَ وَأَنزَلْنَا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى }}﴾}}<ref>و ابر را سایهبان شما کردیم و ترانگبین و بلدرچین برایتان فرو فرستادیم؛ سوره بقره، آیه ۵۷.</ref> درباره مراد از "منّ" و "سلوی" در بین مفسران اختلاف است؛ برخی ۶ معنا برای آن ذکر کردهاند؛ از جمله اینکه "منّ" نوعی خوردنی شبیه برف بوده که از آسمان بر [[بنی اسرائیل]] فرود میآمده است <ref>تفسیر قرطبی، ج ۱، ص ۲۷۶.</ref><ref>نمونه، ج ۱۲، ص ۳۶۱.</ref> این نکته هم شایان توجه است که، فروفرستادن این غذا، به مدت ۴۰ سال، آن هم در بیابان و به مقدار کافی برای آنها، امری غیر عادی است.<ref>نمونه، ج ۱۲، ص ۳۶۱.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۴]</ref>.
| |
| #فرود آمدن غذای آسمانی، بر یاران نزدیک [[حضرت عیسی]]{{ع}} که در آیات ۱۱۲ ـ ۱۱۵ سوره مائده آمده است. حواریان آن را از [[عیسی]]{{ع}} درخواست کردند، و [[عیسی]]{{ع}} هم آن را از خدای خویش تقاضا کرد. این تقاضا پذیرفته شد و آنها از سفره غذای آسمانی بهرهمند گشتند. البته در این مورد گرچه لطف خدا و امداد غیبی او در فرود آمدن سفره آسمانی نقش داشته؛ ولی میتوان این را معجزهای از [[حضرت عیسی]]{{ع}} دانست، بر خلاف دو مورد پیشگفته که فرود آمدن غذاهای آسمانی با واسطه و درخواست پیامبری صورت نگرفته است<ref>نمونه، ج ۱۲، ص ۳۶۱.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۴]</ref>.
| |
| #باردار شدن [[مریم]]{{س}}؛ آنگاه که [[مریم]]{{س}}به لحاظ شرایط دشوار جسمی و روحی آرزوی مرگ کرد: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| یَا لَيیْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هَذَا وَكُنتُ نَسْيًا مَّنسِيًّا}}﴾}}<ref> کاش پیش از این مرده و از یاد رفته بودم؛ سوره مریم، آیه ۲۳.</ref> چنین ندا آمد: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| أَلاَّ تَحْزَنِي قَدْ جَعَلَ رَبُّكِ تَحْتَكِ سَرِيًّا وَهُزِّي إِلَيْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَيْكِ رُطَبًا جَنِيًّا}}﴾}}<ref> غمگین مباش، خداوند از بن پای تو جویباری روان کرده است و تنه نخل را به سوی خود بتکان تا خرمایی چیده بر تو فرو ریزد؛ سوره مریم، آیه ۲۴ - ۲۵.</ref> اینکه با تکان دادن درخت خشکیده خرما، خرمایی تازه از آن فرو ریزد امری غیر عادی است که جز با امداد الهی امکانپذیر نیست. گرچه مفسّران در اینجا اختلاف کردهاند و عدّهای آن را معجزه [[زکریا]]{{ع}} <ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۱، ص ۲۰۶.</ref> و گروهی نیز آن را از "ارهاصات" یا معجزات مقدّماتی و پیش درآمد نبوت [[حضرت عیسی]]{{ع}} دانستهاند؛ لیکن حقیقت آن است که این کار غیر عادی با کمک ویژه الهی محقّق شده است <ref>نمونه، ج ۱۳، ص ۴۵.</ref>، افزون بر این جوی آبی نیز که براساس برخی روایات ناگهان برای [[مریم]]{{س}} ایجاد شد: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| قَدْ جَعَلَ رَبُّكِ تَحْتَكِ سَرِيًّا}}﴾}} از امور غیر عادی است که با امداد غیبی، تحقق یافته است.<ref>نمونه، ج ۱۲، ص ۳۶۱.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۴]</ref>.
| |
|
| |
|
| === [[روح القدس]] [[ایمان]]=== | | === [[روح القدس]] [[ایمان]]=== |
| *از موهبتهای بزرگ الهی که با لطف خاص او نصیب انسان میشود، [[شرح صدر]] یا توسعه روح انسان <ref>نمونه، ج ۲۷، ص ۱۲۱.</ref> و به تعبیری دیگر توسعه ظرفیت معنوی انسان است. [[شرح صدر]] مقابل "ضیق صدر" است، که در آیه ۹۷ سوره حجر آمده است:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّكَ يَضِيقُ صَدْرُكَ بِمَا يَقُولُونَ}}﴾}}<ref> و ما به درستی میدانیم که تو از آنچه میگویند دلتنگ میگردی؛ سوره حجر، آیه ۹۷.</ref> هیچ پیامبر یا رهبر بزرگی بدون این ویژگی توان تحمل سختیها را نخواهد داشت و آنکس که رسالتش از همه بزرگتر است "مانند [[پیامبر خاتم|نبی اکرم]]{{صل}}" باید از شرح صدری افزونتر از دیگران هم برخوردار باشد و خداوند این هدیه معنوی را به وی ارزانی داشت: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| أَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ}}﴾}}<ref> آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است خداوند را به پاکی میستاید و او پیروزمند فرزانه است ؛ سوره حشر، آیه ۱.</ref> و این بزرگترین هدیه الهی به آن حضرت بود <ref>نمونه، ج ۲۷، ص ۱۲۲.</ref>. حالات و رفتارهای [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} در برخورد با مشکلات و حوادث پیچیده دوران حیاتش نشان میدهد که ظرفیت معنوی و قدرت تحمل وی نه امری عادی، بلکه تأییدی الهی و ربّانی بوده است <ref>نمونه، ج ۲۷، ص ۱۲۳.</ref>. برخی مفسران این آیه را به معنای ظاهری آن گرفته و گفتهاند که در کودکی قلب [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} توسط فرشتهها با شکافتن سینه وی بیرون آورده و شست و شو داده شد و سپس با علم و رأفت و رحمت پُر گشت <ref>التفسیر الکبیر، ج ۳۲، ص ۲؛ الدرالمنثور، ج ۸ ، ص ۵۴۷ ـ ۵۴۸ .</ref>. برخی دیگر گفتهاند: منظور، قلب جسمانی نیست، بلکه اشاره به امدادهای الهی، از نظر روحی و تقویت عزم و اراده آن رسول خدا و پاکسازی وی از هرگونه نقص اخلاقی و وسوسه شیطانی است <ref>نمونه، ج ۲۷، ص ۱۲۳.</ref>. این مطلب را روایتی از [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} تأیید میکند <ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۷۷۰.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۴ - ۳۱۵]</ref>.
| |
|
| |
|
| ===تأیید به [[روح القدس]]=== | | ===تأیید به [[روح القدس]]=== |
| *برخی از پیامبران، به وسیله [[روح القدس]] تأیید و یاری شده و کارهایی بزرگ و گاه خارق عادت از آنها سر میزده است، چنان که عیسیابن مریم{{ع}} با تأیید روحالقدس در گهواره با مردم سخن گفته است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِذْ أَيَّدتُّكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ}}﴾}}<ref> به یاد آور هنگامی که تو را با [[روح القدس]] پشتیبانی کردم که در گهواره و در میانسالی با مردم سخن میگفتی ؛ سوره مائده، آیه ۱۱۰.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۵]</ref>.
| |
|
| |
|
| ===رهایی بخشیدن از گرفتاری و عذاب=== | | ===رهایی بخشیدن از گرفتاری و عذاب=== |
| *اینگونه کمکهای ویژه الهی را در مورد پیامبرانی همچون [[موسی]]، [[ابراهیم]]، [[یونس]] و برخی دیگر از پیامآوران آسمانی{{عم}} به ویژه [[پیامبر خاتم]]{{صل}} مییابیم. در این رابطه قرآن بیشتر با واژگانی برگرفته از لفظ "نجات" سخن گفته است، چنانکه درباره رهایی [[موسی بن عمران]]{{ع}} از میان امواج سهمگین و خروشان نیل میفرماید: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَأَنجَيْنَا مُوسَى وَمَن مَّعَهُ أَجْمَعِينَ ثُمَّ أَغْرَقْنَا الآخَرِينَ}}﴾}}<ref> به یاد آور هنگامی که تو را با [[روح القدس]] پشتیبانی کردم که در گهواره و در میانسالی با مردم سخن میگفتی ؛ سوره شعراء، آیه ۶۴ - ۶۵.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۵]</ref>.
| |
| *[[یونس]]{{ع}} نیز بر اثر رها کردن قوم خویش در دریا گرفتار نهنگی بزرگ شد که وی را بلعید. او در آن زندان ترسناک و در آن تاریکیهای متراکم، خدا را خواند و تقاضای فریادرسی کرد. خداوند نیز با کمک ویژه خود، او را از آن وضعیت خطرناک نجات بخشیده و اندوه وی را زدود: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ}}﴾}}<ref> آنگاه او را پاسخ گفتیم و او را از اندوه رهاندیم؛ سوره انبیاء، آیه ۸۸.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۵]</ref>.
| |
| *آیه ۵۸ سوره هود هم درباره رها ساختن [[حضرت هود]]{{ع}} است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّيْنَا هُودًا وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِّنَّا وَنَجَّيْنَاهُم مِّنْ عَذَابٍ غَلِيظٍ}}﴾}}<ref> و چون «امر» ما در رسید هود و مؤمنان همراه او را به بخشایشی از خویش رهاندیم و آنان را از عذابی سخت رهایی بخشیدیم؛ سوره هود، آیه ۵۸.</ref>هنگام فرود آمدن عذاب سخت الهی بر گروهی که [[هود]]{{ع}} مأمور هدایتشان بود، خداوند خود و مؤمنان همراه او را به مکان امن و آرامی برد، چنانکه پیش از فرا رسیدن طوفان، کشتی نجات نوح آماده بود و پیش از آنکه شهرهای [[لوط]]{{ع}} درهم کوبیده شود، شب هنگام، [[لوط ]][[پیامبر]] و شمار اندکی از یاران با [[ایمان]] وی به فرمان خدا آن شهر را ترک کردند <ref>نمونه، ج ۹، ص ۱۴۱.</ref> با تعبیری نزدیک به آنچه در آیه پیشگفته آمده در آیات {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَأَخَذَ الَّذِينَ ظَلَمُواْ الصَّيْحَةُ فَأَصْبَحُواْ فِي دِيَارِهِمْ جَاثِمِينَ}}﴾}}<ref> و بانگ آسمانی ستمگران را فرو گرفت و در خانههای خویش از پا درافتادند؛ سوره هود، آیه ۶۷.</ref> و {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّيْنَا شُعَيْبًا وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِّنَّا وَأَخَذَتِ الَّذِينَ ظَلَمُواْ الصَّيْحَةُ فَأَصْبَحُواْ فِي دِيَارِهِمْ جَاثِمِينَ}}﴾}}<ref> و چون امر ما در رسید [[شعیب]] و مؤمنان همراه او را با بخشایشی از سوی خویش رهایی بخشیدیم و بانگ آسمانی ستمگران را فرو گرفت و در خانههای خود از پا در افتادند؛ سوره هود، آیه ۹۴.</ref> از نجات [[حضرت صالح]]{{ع}} و دیگری [[حضرت شعیب]]{{ع}} نیز سخن رفته است<ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۶]</ref>.
| |
| *افزون بر اینها، برخی از آیات، رهایی مردم حجاز را از وضع نابسامان و خطرناکی که داشتند، بیان کرده و کمکهای خدا در این زمینه و نعمت بزرگ اسلام و [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]]{{صل}} را به آنان یادآوری میکند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَاذْكُرُواْ نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنتُمْ أَعْدَاء فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنتُمْ عَلَیَ شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَكُم مِّنْهَا}}﴾}}<ref> و نعمتهای خداوند را بر خود فرا یاد آورید که دشمنان (همدیگر) بودید و خداوند دلهای شما را الفت داد و به نعمت او با هم برادر شدید و در لبه پرتگاهی از آتش بودید که شما را از آن رهانید؛ سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۶]</ref>.
| |
| *خدای سبحان در این آیه، الفت دادن دلهای آنان را به خود نسبت داده و با این تعبیر به معجزه اجتماعی دین خدا اشاره کرده است؛ یعنی ایجاد دوستی و برادری میان مردمی که به اندک بهانهای سالها به جنگ و خونریزی میپرداختند از راههای عادی ممکن نبود؛ ولی در سایه لطف خدا و یاری او در سالهایی اندک، ممکن شد <ref>نمونه، ج ۳، ص ۲۹ ـ ۳۰.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۶]</ref>.
| |
|
| |
|
| ===خنثا کردن نقشههای دشمنان=== | | ===خنثا کردن نقشههای دشمنان=== |
| *خداوند در پارهای ازموارد، برهم زدن نقشههای دقیق و حیله گرانه دشمنان راه حق را به خود نسبت میدهد، و در شکست دادن آنها دست غیبی را مؤثر میداند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَمَا هُوَ بِالْهَزْلِ إِنَّهُمْ يَكِيدُونَ كَيْدًا }}﴾}}<ref> و هزل نیست آنان نیرنگی میبازند ؛ سوره طارق، آیه ۱۴ - ۱۵.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۶]</ref>.
| |
| *کید دشمنان [[پیامبر]] همان نقشههای آنها برای مبارزه با آن حضرت و آیین اوست؛ مانند تبلیغات بر ضدّ قرآن، محاصره اقتصادی، تهمتها و سخنان ناشایست درباره وی و قرآن، و شکنجه و آزار مسلمانان <ref>نمونه، ج ۲۶، ص ۳۷۵.</ref> خداوند فرموده است: من هم در برابر حیلهگریهای آنان چارهجویی میکنم. گفته شده که مراد از کید خدا در این آیه، همان لطفهایی است که شامل حال [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} و مؤمنان کرده، و دشمنان را غافلگیر و در نتیجه، کوشش آنان را بیثمر کرد و توطئههایشان را درهم شکست <ref>نمونه، ج ۲۶، ص ۳۷۶.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۶]</ref>.
| |
| *درباره نقشههای نمرودیان برضدّ [[ابراهیم]]{{ع}} نیز فرمود: آنها میخواستند تا با نقشهای خطرناک وی را نابود کنند؛ لیکن با یاری خدا که نتیجهاش سالم ماندن آن پیامبر بزرگ در کام امواج آتش بود، کارهای آنان در جهت خاموش ساختن نور حق به زیان خودشان و به نفع [[ابراهیم]]{{ع}} تمام شد <ref>روحالمعانی، مج۱۰، ج۱۷، ص۱۰۴؛ نمونه، ج ۱۳، ص ۴۴۷.</ref>: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَأَرَادُوا بِهِ كَيدًا فَجَعَلْنَاهُمُ الأَخْسَرِينَ}}﴾}}<ref> و با او نیرنگی ورزیدند ما هم آنان را زیانکارتر گرداندیم ؛ سوره انبیاء، آیه ۷۰.</ref> برخی مفسّران گفتهاند: مردم ۴۰ روز برای برافروختن آتش هیزم تهیّه میکردند، به طوری که وقتی آنها را به آتش کشیدند خود نیز توان نزدیک شدن به آن را نداشتند و ناگزیر ابراهیم را با منجنیق به سوی آن پرتاپ کردند <ref>مجمع البیان، ج ۷، ص ۸۷ ؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۲، ص ۱۸۷؛ الکامل، ج ۱، ص ۹۸.</ref>؛ ولی به فرمان خدا آتش سرد و سلامت شد: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| قُلْنَا يا نَارُ كُونِي بَرْدًا وَسَلامًا عَلَى إِبْرَاهِيمَ}}﴾}}<ref> گفتیم: ای آتش! بر ابراهیم سرد و بیگزند باش ؛ سوره انبیاء، آیه ۶۹.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۷]</ref>.
| |
| *آیه ۱۸ سوره انفال نیز کمکهای ویژه غیبی به مسلمانان و شکست دشمنان در جنگ بدر را یادآوری میکند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| ذَلِكُمْ وَأَنَّ اللَّهَ مُوهِنُ كَيْدِ الْكَافِرِينَ}}﴾}}<ref> چنین است؛ و خداوند نیرنگ کافران را بیرنگ میکند؛ سوره انفال، آیه ۱۸.</ref> در دو جای دیگر قرآن هم آمده است که تکذیب کنندگان را فرصت میدهم، زیرا تدبیر من سخت استوار است. {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَأُمْلِي لَهُمْ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ}}﴾}}<ref> و به آنان مهلت میدهم که تدبیر من سنجیده است ؛ سوره اعراف، آیه ۱۸۳.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَأُمْلِي لَهُمْ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ}}﴾}}<ref> و به آنان مهلت میدهم، که تدبیر من سنجیده است؛ سوره قلم، آیه ۴۵.</ref> پیامبری که شاید بیش از دیگر پیامبران با یاریهای ویژه الهی، جانش حفظ شد، [[پیامبر خاتم|رسولاکرم]]{{صل}}است. در آیه ۹ سوره یس آمده است که در پیش رو و در پشت سر کافران سدّی قرار دادیم و چشمانشان را پوشاندیم، ازاینرو نمیبینند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَجَعَلْنَا مِن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْنَاهُمْ فَهُمْ لاَ يُبْصِرُونَ}}﴾}}<ref> و ما پیش رویشان سدّی و پشت سرشان سدّی نهادهایم و دیدگان آنان را فرو پوشاندهایم چنان که چیزی نمیبینند ؛ سوره یس، آیه ۹.</ref> جمعی از مفسّران گفتهاند: آیه بالا در مورد ابوجهل یا مردی از طایفه بنیمخزوم یا قریش نازل شده که چندین بار قصد جان پیامبر را کردند؛ ولی خداوند هر بار به صورتی غیر عادی وی را از گزند دشمنان نگه داشت و در آن لحظه حساسی که آنها مشرف بر کشتن وی میشدند، چشمانشان نمیدید یا قدرت حرکت از آنان گرفته میشد <ref>روح المعانی، مج ۱۲، ج ۲۲، ص ۳۲۳.</ref>. در روایاتی آمده است که زمانی که گروهی از قریش عزم نابودی [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} را داشتند، وقتی نزدیک او شدند، خداوند با ایجاد تاریکی از پشت سر و نیز پیش روی آنها باعث شد که آن حضرت را نبینند <ref>الدرالمنثور، ج ۷، ص ۴۳ ـ ۴۵.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۷]</ref>.
| |
| *در آیه ۲۷ سوره جنّ هم به گماشته شدن مراقبانی برای رسولان الهی تصریح کرده است:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا}}﴾}}<ref> جز فرستادهای را که بپسندد که پیش رو و پشت سرش، نگهبانانی میگمارد؛ سوره جن، آیه ۲۷.</ref> گروهی از مفسّران بر این عقیدهاند که مراد از رصد، [[فرشتگان]] مأمور حفظ جان [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} از بدیها و نقشههای دشمنان است <ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۵۶۳ .</ref>؛ ولی برخی دیگر گفتهاند: رصد به افراد گروه نگهبان گفته میشود و مراد از آن در آیه بالا فرشته هایی است که خداوند بدانها مأموریت داده که اصالت وحی را پس از تحقق آن، از اسبابی که آنرا خدشهدار میکند نگهبانی کنند <ref>نمونه، ج ۲۵، ص ۱۴۱.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۷]</ref>.
| |
| *برخی نوشتهاند: یکی از مشرکان چون [[پیامبر خاتم|پیغمبراکرم]]{{صل}} را تنها یافت بر وی مسلط شد و با شمشیر قصد جان او کرد؛ امّا خداوند با کمک خویش و به صورتی غیر عادی او را حفظ کرد <ref>مجمعالبیان، ج۱۰، ص۵۶۳ ؛ مناقب، ج۱، ص۱۰۳؛ نمونه، ج ۴، ص ۳۰۵.</ref> آیه ۱۱ سوره مائده به این واقعه مربوط دانسته شده است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| یَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اذْكُرُواْ نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ هَمَّ قَوْمٌ أَن يَبْسُطُواْ إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ فَكَفَّ أَيْدِيَهُمْ عَنكُمْ وَاتَّقُواْ اللَّهَ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ}}﴾}}<ref> ای مؤمنان از نعمت خداوند بر خود یاد کنید، آنگاه که گروهی بر آن بودند تا بر شما دستدرازی کنند و خداوند دستشان را از شما کوتاه کرد، و از خداوند پروا کنید و مؤمنان باید تنها بر خداوند توکل کنند؛ سوره مائده، آیه 11.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۸]</ref>.
| |
| *در شأن نزول آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| أَرَأَيْتَ الَّذِي يَنْهَى عَبْدًا إِذَا صَلَّى }}﴾}}<ref> به من بگو آن کس که، بندهای را چون به نماز ایستد باز میدارد،؛ سوره علق، آیه ۹ - ۱۰.</ref> نیز آوردهاند که ابوجهل در حالی که پیامبر در سجده بود قصد کشتن وی را داشت؛ لیکن در همان لحظاتی که به وی نزدیک شده بود، ناگهان عقب نشست و با دستش گویا چیزی را از خود دور میکرد. و چون سبب را از وی پرسیدند گفت: ناگهان میان خودم و [[پیامبر خاتم|محمد]]{{صل}} خندقی از آتش دیدم و پر و بالهایی مشاهده کردم. [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} هم در این مورد فرمودند: سوگند به خدایی که جانم در دست اوست اگر به من نزدیک شده بود، [[فرشتگان]] خدا بدنش را پارهپاره میکردند <ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۷۸۲.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۸]</ref>.
| |
|
| |
|
| === فرزنددار شدن=== | | === فرزنددار شدن=== |
| *فرزنددار شدن زکریای [[پیامبر]] در دوران کهولت در حالی که همسر وی نیز در دوران پیری به سر میبرد و در جوانی نیز نازا بود، از امدادهای غیبی است، ازاینرو هنگامی که به [[زکریا]]{{ع}} بشارت فرزندی به نام [[یحیی]] داده شد، با شگفتی گفت: من چگونه صاحب فرزند خواهم شد، در حالی که پیری به سراغ من آمده و همسرم نازاست: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|أَنَّى يَكُونُ لِي غُلامٌ}}﴾}}<ref> چگونه مرا فرزندی میتواند بود؟؛ سوره آل عمران، آیه ۴۰.</ref> و پاسخ شنید که بدینگونه خداوند هر کاری بخواهد میکند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|كَذَلِكَ اللَّهُ يَفْعَلُ مَا يَشَاء }}﴾}}<ref> چنین است، خداوند هرچه را بخواهد به انجام میرساند؛ سوره آل عمران، آیه ۴۰.</ref> و بدین سان [[زکریا]]{{ع}} که اسباب عادی را برای رسیدن به فرزند مساعد نمیدید با لطف خدا و کمک ویژه او به آن دست یافت. درباره تولد [[عیسی]]{{ع}} نیز آمده است که [[فرشتگان]] به [[مریم]]{{ع}} بشارت فرزندی به نام [[عیسی]]{{ع}} دادند. وی شگفت زده پرسید: من چگونه صاحب فرزند خواهم شد، در حالی که بشری با من تماس نداشته است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي وَلَدٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ }}﴾}}<ref> پروردگارا! چگونه مرا فرزندی تواند بود که بشری به من دست نزده است؟؛ سوره آل عمران، آیه ۴۷.</ref> آنها پاسخ دادند: خداوند اینگونه هرچه را بخواهد میآفریند؛ هنگامی که چیزی را مقرر بدارد فقط به آن میگوید: باش، آن نیز فوراً موجود میشود: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| كَذَلِكِ اللَّهُ يَخْلُقُ مَا يَشَاء إِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُن فَيَكُونُ }}﴾}}<ref> چنین است، خداوند هر چه را بخواهد میآفریند؛ چون کاری را اراده کند تنها بدان میفرماید: باش! بیدرنگ خواهد بود؛ سوره آل عمران، آیه ۴۷.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۸]</ref>.
| |
| *شگفتی [[مریم]]{{ع}} طبیعی بود، زیرا هر موجودی با علل و اسباب عادی خود، پا به عرصه وجود میگذارد؛ لیکن خداوند با بیان اینکه، "کار پروردگار چنین است، او هرچه بخواهد میآفریند. چون بهکاری فرمان دهد فقط میگوید: باش، پس میشود" به شگفتی [[مریم]]{{ع}} پایان داد<ref>الفرقان، ج ۳، ص ۱۴۴؛ نمونه، ج ۲، ص ۵۵۱ .</ref> زیرا نظام جهان را خود پدید آورده و محکوم فرمان اوست و هرگاه بخواهد میتواند آن را دگرگون ساخته و به وسیله اسباب غیر عادی موجودی بیافریند<ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۸]</ref>.
| |
| *در قصه [[ابراهیم]]{{ع}} نیز وقتی فرشتهها وی و همسر پیر او را به آمدن فرزندی به نام «[[اسحاق]]» بشارت دادند، [[ساره]] که با توجه به سنّ زیاد خویش از این پیشامد نومید بود با لحنی همراه با شگفتی گفت: آیا من دارای فرزند میشوم، در حالی که زنی پیر هستم و شوهرم مردی پیر و این چیز عجیبی است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| يَا وَيْلَتَى أَأَلِدُ وَأَنَاْ عَجُوزٌ وَهَذَا بَعْلِي شَيْخًا إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ عَجِيبٌ }}﴾}}<ref> وای بر من! آیا من میزایم در حالی که من زنی پیرم و این هم شوهرم که پیر است؟ بیگمان این چیزی شگرف است!؛ سوره هود، آیه ۷۲.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| قَالُواْ أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَّجِيدٌ }}﴾}}<ref> گفتند: آیا از کار خداوند در شگفتی با آنکه بخشایش خداوند و برکات او ارزانی شما خاندان (رسالت) است؟ بیگمان او ستودهای ارجمند است؛ سوره هود، آیه ۷۳.</ref><ref>نمونه، ج ۹، ص ۱۷۲ ـ ۱۷۴.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۸]</ref>.
| |
| *موارد یاد شده گزارشی قرآنی از پارهای از امدادهای غیبی بود که به مرحله وقوع رسیده است؛ ولی از برخی آیات که متضمن وعده مشروط خدا نسبت به امدادهای خاص اوست میتوان وقوع امدادهای غیبی را در شرایط ویژهای برای گروههای خاصی استفاده کرد، چنان که در مورد مؤمنان و صالحان وعده داده شده است که خداوند محبت آنها را در دل دیگران قرار میدهد: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا }}﴾}}<ref> به زودی خداوند بخشنده برای آنان که [[ایمان]] آورده و کارهای شایسته کردهاند، در دلها مهری خواهد نهاد ؛ سوره مریم، آیه ۹۶.</ref>آیه ۳۹ سوره طه همین نوع امداد غیبی را وسیلهای برای حفاظت [[موسی]][[پارسایی]]{{ع}}معرفی میکند <ref>مجمع البیان، ج ۷، ص ۱۸؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۱، ص ۱۳۱ ـ ۱۳۲؛ نمونه، ج ۱۳، ص ۱۹۹ ـ ۲۰۰.</ref>: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَأَلْقَيْتُ عَلَيْكَ مَحَبَّةً مِّنِّي }}﴾}}<ref> و بر تو از خویش مهری افکندم؛ سوره طه، آیه ۳۹.</ref> روایاتی نیز این مطلب را طرح کرده است <ref>نورالثقلین، ج ۳، ص ۳۷۹.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۸]</ref>.
| |
| *نمونه دیگر تأیید مؤمنان به وسیله روحی از جانب خداست <ref>المیزان، ج ۱۹، ص ۱۹۶.</ref>: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| أُوْلَئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الإِيمَانَ وَأَيَّدَهُم بِرُوحٍ مِّنْهُ }}﴾}}<ref> آنانند که خداوند [[ایمان]] را در دلشان برنوشته و با روحی از خویش تأییدشان کرده است ؛ سوره مجادله، آیه ۲۲.</ref> روایاتی نیز این مطلب را طرح کرده است. به نظر برخی از مفسران، مؤمنان روحی دیگر افزون بر روح بشر دارند که زندگی دیگری از آن حاصل میشود و قدرت و شعوری جدید میآورد. این نوع زندگی خاص که آثار ویژهای دارد ملازم با خوشبختی ابدی انسان، و منشأ آن هم ویژه و آن روح [[ایمان]] است<ref>المیزان، ج ۱۹، ص ۱۹۷.</ref>. در روایاتی نیز این معنا تأیید شده است <ref>البصائر، ج ۷، ص ۲۹۲؛ نمونه، ج ۲۳، ص ۴۷۵.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۸]</ref>.
| |
| *استوار کردن گامهای اهل [[جهاد]] از آشکارترین مصادیق امدادهای غیبی و از ابزارهای مهم پیروزیبخش است <ref>نمونه، ج ۲۱، ص ۴۲۶.</ref>: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ}}﴾}}<ref> او نیز شما را یاری میکند و گامهایتان را استوار میدارد ؛ سوره محمد، آیه ۷.</ref> این تثبیت، کنایه از دمیده شدن روح شجاعت و تقویت قلبهای اهل [[جهاد]] است <ref>المیزان، ج ۱۸، ص ۲۲۹.</ref> بر این اساس است که یاران اندک طالوت در برابر انبوه بیشمار دشمن اینگونه دعا کردند: پروردگارا، شکیبایی را بر ما فرو ریز و قدمهای ما را ثابت بدار و ما را بر جمعیت کافران پیروز گردان: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ}}﴾}}<ref> پروردگارا! ما را از شکیب، سرشار کن و گامهای ما را استوار دار و ما را بر کافران پیروز گردان؛ سوره بقره، آیه ۲۵۰.</ref> گاهی دستگیری و کمک خداوند اینگونه شامل حال انسان میشود که راههای نیکبختی و خیر در دنیا و آخرت <ref>المنیر، ج۲۱، ص۳۶ ـ ۳۷.</ref>و راه رسیدن به خشنودی خود <ref>من وحی القرآن، ج ۱۸، ص ۹۰ ـ ۹۱.</ref> را به او نشان میدهد: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ }}﴾}}<ref> و راههای خویش را به آنان که در (راه) ما بکوشند مینماییم و بیگمان خداوند با نیکوکاران است ؛ سوره عنکبوت، آیه ۶۹.</ref> بیشتر مفسران [[جهاد]] در این آیه را عام و شامل کارزار با دشمنان و مبارزه با شیطان و هوای نفس دانستهاند <ref>من وحی القرآن، ج ۱۸، ص ۹۰ ـ ۹۱.</ref> <ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۹]</ref>.
| |
| *نمونه دیگر، بشارتهای ویژه [[فرشتگان]] به مؤمنان است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ نَحْنُ أَوْلِيَاؤُكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الآخِرَةِ}}﴾}}<ref> و شما را به بهشتی که وعده میدادند مژده باد! ما دوستان شما در این جهان و در جهان واپسینیم ؛ سوره فصلت، آیه ۳۱ - ۳۲.</ref> در آیهای ضمن وصف کردن اولیای خدا میفرماید: برای آنان در دنیا و آخرت بشارت است:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| لَهُمُ الْبُشْرَى فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الآخِرَةِ لاَ تَبْدِيلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}﴾}}<ref> به من بگو آن کس که، بندهای را چون به نماز ایستد باز میدارد،؛ سوره یونس، آیه ۶۴.</ref> ظاهر دو آیه فوق این است که ظرف این خبرهای خوش، زندگی دنیا و نیز جهان آخرت است <ref>روح المعانی، مج ۷، ج ۱۱، ص ۲۲۰ ـ ۲۲۲.</ref>؛ اما برخی مفسران براساس برخی روایات این امر را به وقت مردن اختصاص دادهاند <ref>نمونه، ج ۲۰، ص ۲۷۳ ـ ۲۷۴.</ref>
| |
| {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ نَحْنُ أَوْلِيَاؤُكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الآخِرَةِ}}﴾}}<ref> و شما را به بهشتی که وعده میدادند مژده باد! ما دوستان شما در این جهان و در جهان واپسینیم ؛ سوره فصلت، آیه ۳۱ - ۳۲.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۹]</ref>.
| |
| *محتوای بشارتها اموری است که باعث استمرار [[پایداری]] و نیز آرامش آنها در اوج مشکلات میشود و ازاینرو قرآن درباره این مؤمنان میفرماید: از هیچ ستم و کاستنی (کاستن پاداش و کردار) نترسند:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَمَن يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلا يَخَافُ ظُلْمًا وَلا هَضْمًا }}﴾}}<ref> و هر کس که کارهای شایسته کند در حالی که مؤمن باشد از هیچ ستم یا کاستی نمیهراسد؛ سوره طه، آیه ۱۱۲.</ref><ref>البصائر، ج ۳۶، ص ۳۲۶ ، ۳۲۹.</ref>
| |
| <ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۲۰]</ref>.
| |
| *از دیگر امدادهای غیبی خدا توفیق تشخیص حق از باطل است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِن تَتَّقُواْ اللَّهَ يَجْعَل لَّكُمْ فُرْقَاناً وَيُكَفِّرْ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ}}﴾}}<ref> ای مؤمنان! اگر از خداوند پروا کنید در شما نیروی شناخت درستی از نادرستی مینهد و از گناهانتان چشم میپوشد و شما را میآمرزد و خداوند دارای بخشش سترگ است؛ سوره انفال، آیه ۲۹.</ref> فرقان چیزی است که حق و باطل را از یکدیگر جدا میسازد <ref>مفردات، ص ۶۳۳، «فرق».</ref> و چون این روشنبینی بر اثر تقوا به مؤمن بخشیده میشود <ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۸، ص ۱۰۵؛ نمونه، ج ۷، ص ۱۴۰ ـ ۱۴۱.</ref> میتوان آنرا از امدادهای غیبی دانست. از آیه ۲۸۲ سوره بقره نیز برمیآید که پرواپیشگی، اثری عمیق در فزونی علم و روشنبینی انسان دارد: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَاتَّقُواْ اللَّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ}}﴾}}<ref> و از خداوند پروا کنید؛ و خداوند به شما آموزش میدهد؛ سوره بقره، آیه ۲۸۲.</ref> همچنین مؤمنان در سایه [[پارسایی]] و کارهای خوب، از کمکهای ویژه خدا برخوردار شده و توفیق کارهای خوب بیشتری را مییابند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| فَأَمَّا مَن أَعْطَى وَاتَّقَى وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَى فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرَى }}﴾}}<ref> امّا آنکه بخشش کند و پرهیزگاری ورزد، و آن وعده نیکوترین (بهشت) را راست بشمارد زودا که او را در راه (خیر و) آسانی قرار دهیم؛ سوره لیل، آیه ۵ - ۷.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۲۰]</ref>.
| |
| *در آیاتی از قرآن به تقواپیشگان و مؤمنان وعده رهایی از تنگناها داده شده است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا}}﴾}}<ref> و هر کس از خداوند پروا کند (خداوند) برای او دری میگشاید؛ سوره طلاق، آیه ۲.</ref> براساس این آیات زمانی که اهل تقوا در تنگنا قرار گیرند به طوری که راه خروجی برایشان نماند خداوند به صورت غیر عادی راه خروج و رهایی را برایشان فراهم میسازد <ref>من وحی القرآن، ج ۲۲، ص ۲۸۷.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۲۰]</ref>.
| |
| *برخی از مفسران با توجه به روایات، رهایی از تنگناها و مشکلات معنوی مانند گرفتار آمدن در امور شبههناک و نیز دشواریهای هنگام مرگ و روز قیامت را هم مشمول این آیه دانستهاند <ref>نورالثقلین، ج۵ ، ص۳۵۶؛ نمونه، ج ۲۴، ص ۲۳۶.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۲۱]</ref>.
| |
| *یکی از امدادهای غیبی الهی گشایش درهای برکات و رحمتهاست که با [[ایمان]] و تقوا بر انسان فرستاده میشود:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ}}﴾}}<ref> و اگر مردم آن شهرها [[ایمان]] میآوردند و پرهیزگاری میورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکتهایی میگشودیم؛ سوره اعراف، آیه ۹۶.</ref> و {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَأَلَّوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْنَاهُم مَّاء غَدَقًا}}﴾}}<ref> و اینکه (به من وحی شده است) اگر بر راه (حقّ) [[پایداری]] ورزند آنان را از آبی (و رفاهی) فراوان سیراب میکنیم؛ سوره جن، آیه ۱۶.</ref> برخی گفتهاند: منظور از برکتهای آسمانی، برکتهای معنوی مانند اجابت دعا و از برکتهای زمینی، برکتهای مادی مانند باران است <ref>نمونه، ج ۶ ، ص ۲۶۶.</ref>همین معنا درباره اهل کتاب نیز بیان شده است{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُواْ التَّوْرَاةَ وَالإِنجِيلَ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْهِم مِّن رَّبِّهِمْ لأَكَلُواْ مِن فَوْقِهِمْ وَمِن تَحْتِ أَرْجُلِهِم مِّنْهُمْ أُمَّةٌ مُّقْتَصِدَةٌ وَكَثِيرٌ مِّنْهُمْ سَاء مَا يَعْمَلُونَ}}﴾}}<ref> و اگر آنان تورات و انجیل و آنچه را از پروردگارشان به سوی آنها فرو فرستاده شده است، بر پا میداشتند از نعمتهای آسمانی و زمینی برخوردار میشدند؛ برخی از ایشان امتی میانهرو هستند و بسیاری از آنان آنچه انجام میدهند زشت است؛ سوره مائده، آیه ۶۶.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۲۱]</ref>.
| |
| *گاهی خداوند مؤمنان را با دلیل و برهان یاری میکند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِي إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ }}﴾}}<ref> خداوند مقرّر فرموده است که من و فرستادگانم پیروز خواهیم شد؛ بیگمان خداوند توانایی پیروزمند است؛ سوره مجادله، آیه ۲۱.</ref> به اعتقاد برخی از مفسران، گستره غلبه و پیروزی شامل پیروزی از جهت برهان و از زاویه تأیید غیبی است <ref>المیزان، ج ۱۹، ص ۱۹۵.</ref> برخی نیز یاری خداوند را در آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَيُحِقُّ اللَّهُ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ}}﴾}}<ref> و خداوند حقّ را با کلمات خویش درست میدارد «1» هر چند گنهکاران نپسندند؛ سوره یونس، آیه ۸۲.</ref> از نظر برهان دانستهاند<ref> کشف الاسرار، ج ۴، ص ۳۲۲.</ref>
| |
| <ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۲۱]</ref>.
| |
|
| |
|
| ==شرایط برخورداری از امدادهای غیبی == | | ==شرایط برخورداری از امدادهای غیبی == |
| *گرچه مضمون بعضی آیات قرآن این است که خداوند به هرکس بخواهد یاری میدهد: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَاللَّهُ يُؤَيِّدُ بِنَصْرِهِ مَن يَشَاء}}﴾}}<ref>و خداوند هر کسی را بخواهد با یاوری خویش پشتیبانی میکند؛ سوره آل عمران، آیه ۱۳.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| جَاءَهُمْ نَصْرُنَا فَنُجِّيَ مَن نَّشَاء }}﴾}}<ref>یاری ما به آنان رسید و هر کس را که میخواستیم رهایی یافت؛ سوره یونس، آیه ۱۱۰.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| بِنَصْرِ اللَّهِ يَنصُرُ مَن يَشَاء}}﴾}}<ref>به یاری خداوند که هر کس را بخواهد یاری میرساند؛ سوره روم، آیه ۵.</ref>؛ لیکن با توجه به اینکه خواست خدا حکیمانه است <ref>نمونه، ج ۲، ص ۴۵۵.</ref> ضوابط و شرایطی برای برخورداری از کمکهای ویژه الهی وجود دارد، چنان که در قرآن به طور آشکار شرایطی را برای آن آورده است. شایان گفتن است که هر آنچه شرط امداد دانسته شده، شرط هر امداد غیبی نیست، بلکه برخی از آنها متعلق به امداد خاصی است. شاید بتوان حدود ۲۰ شرط برای امدادهای غیبی برشمرده که مهمترین آنها بدین شرح است:<ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۲۱]</ref>.
| |
|
| |
|
| ===[[ایمان]]=== | | ===[[ایمان]]=== |
| *نخستین شرط برخورداری از امدادهای الهی [[ایمان]] است. بدین لحاظ در چند جای قرآن وقتی از یاری و دستگیری خدا و نجاتبخشی او سخن رفته مؤمنان را مشمول این لطف خاص دانسته است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَكَانَ حَقًّا عَلَيْنَا نَصْرُ الْمُؤْمِنِينَ }}﴾}}<ref>و یاری مؤمنان بر ما واجب است؛ سوره روم، آیه ۴۷.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| ثُمَّ نُنَجِّي رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُواْ كَذَلِكَ حَقًّا عَلَيْنَا نُنجِ الْمُؤْمِنِينَ}}﴾}}<ref>سپس پیامبرانمان و مؤمنان را رهایی میبخشیم؛ بدینگونه بنا به حقّی که بر عهده ماست مؤمنان را رهایی میبخشیم؛ سوره یونس، آیه ۱۰۳.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنَّا لَنَنصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا}}﴾}}<ref>ما پیامبران خویش و مؤمنان را در زندگی این جهان و در روزی که گواهان (به گواهی) برخیزند یاری میکنیم؛ سوره غافر، آیه ۵۱.</ref> این وعدهای به نوع مؤمنان است <ref>المیزان، ج ۱۷، ص ۳۳۷.</ref>. آنجا هم که سخن از تهدید و مجازات است، برای اینکه چنین توهم نشود که خشک و تر با هم میسوزند، به نجات دادن مؤمنان تصریح شده است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| فَهَلْ يَنتَظِرُونَ إِلاَّ مِثْلَ أَيَّامِ الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلِهِمْ قُلْ فَانتَظِرُواْ إِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِينَ ثُمَّ نُنَجِّي رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُواْ كَذَلِكَ حَقًّا عَلَيْنَا نُنجِ الْمُؤْمِنِينَ }}﴾}}<ref>پس آیا چشم به راه روزگاری جز همانند روزگاران کسانی هستند که پیش از آنان، در گذشتهاند؟ بگو: چشم به راه دارید که من (نیز) با شما از چشم به راه دارندگانم سپس پیامبرانمان و مؤمنان را رهایی میبخشیم؛ بدینگونه بنا به حقّی که بر عهده ماست مؤمنان را رهایی میبخشیم؛ سوره یونس، آیه ۱۰۲ - ۱۰۳.</ref><ref>نمونه، ج ۸ ، ص ۳۹۴.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۲۱]</ref>.
| |
| *درباره امداد غیبی در قالب آرامش بخشی نیز میفرماید: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| هُوَ الَّذِي أَنزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ }}﴾}}<ref> اوست که آرامش را در دل مؤمنان فرو فرستاد؛ سوره فتح، آیه ۴.</ref> و نیز شرط گشایش رحمتها و برکات الهی {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ وَلَكِن كَذَّبُواْ فَأَخَذْنَاهُم بِمَا كَانُواْ يَكْسِبُونَ }}﴾}}<ref> و اگر مردم آن شهرها [[ایمان]] میآوردند و پرهیزگاری میورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکتهایی میگشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه میکردند آنان را فرو گرفتیم؛ سوره اعراف، آیه ۹۶.</ref>، تقویت و تأیيد با روحی از جانب خدا {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| لا تَجِدُ قَوْمًا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ أُوْلَئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الإِيمَانَ وَأَيَّدَهُم بِرُوحٍ مِّنْهُ وَيُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ أُوْلَئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ }}﴾}}<ref> گروهی را نمییابی که با [[ایمان]] به خداوند و روز واپسین، با کسانی که با خداوند و پیامبرش مخالفت ورزیدهاند دوستی ورزند هر چند که آنان پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشانشان باشند؛ آنانند که (خداوند) [[ایمان]] را در دلشان برنوشته و با روحی از خویش تأییدشان کرده است و آنان را به بوستانهایی درمیآورد که از بن آنها جویباران روان است، در آنها جاودانند، خداوند از آنان خرسند است و آنان از وی خرسندند، آنان حزب خداوندند، آگاه باشید که بیگمان حزب خداوند است که (گرویدگان به آن) رستگارند؛ سوره مجادله، آیه ۲۲.</ref> و القای محبت شخص در دل دیگران {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا }}﴾}}<ref> به زودی (خداوند) بخشنده برای آنان که [[ایمان]] آورده و کارهای شایسته کردهاند، (در دلها) مهری خواهد نهاد؛ سوره مریم، آیه ۹۶.</ref> را [[ایمان]] قرار میدهد، همانطور که در کمک دادن به وسیله سپاه نامرئی {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| ثُمَّ أَنزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَنزَلَ جُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا وَعَذَّبَ الَّذِينَ كَفَرُواْ وَذَلِكَ جَزَاء الْكَافِرِينَ }}﴾}}<ref> آنگاه خداوند آرامش خویش را بر پیامبر خود و بر مؤمنان فرو فرستاد و سپاهیانی را که آنان را نمیدیدید؛ فرود آورد و کافران را به عذاب افکند و آن، کیفر کافران است؛ سوره توبه، آیه ۲۶.</ref> و دل محکمی {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَأَصْبَحَ فُؤَادُ أُمِّ مُوسَى فَارِغًا إِن كَادَتْ لَتُبْدِي بِهِ لَوْلا أَن رَّبَطْنَا عَلَى قَلْبِهَا لِتَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ }}﴾}}<ref> و دل مادر موسی خالی شد (چندان که) اگر دلش را استوار نمیداشتیم تا از باورکنندگان باشد به راستی نزدیک بود که آن (راز) را فاش کند؛ سوره قصص، آیه ۱۰.</ref> و بشارت دادن {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلاَّ تَخَافُوا وَلا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ نَحْنُ أَوْلِيَاؤُكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الآخِرَةِ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَشْتَهِي أَنفُسُكُمْ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَدَّعُونَ }}﴾}}<ref> [[فرشتگان]] بر آنان که گفتند: پروردگار ما خداوند است سپس [[پایداری]] کردند، فرود میآیند که نهراسید و اندوهناک نباشید و شما را به بهشتی که وعده میدادند مژده باد! ما دوستان شما در این جهان و در جهان واپسینیم و در آنجا هر چه دلتان بخواهد هست و هر چه درخواست کنید دارید؛ سوره فصلت، آیه ۳۰ - ۳۱.</ref> هم بر صفت «[[ایمان]]» تکیه میکند<ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۲۲]</ref>.
| |
|
| |
|
| ===[[پارسایی]]=== | | ===[[پارسایی]]=== |
| *{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِن تَتَّقُواْ اللَّهَ يَجْعَل لَّكُمْ فُرْقَاناً وَيُكَفِّرْ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ }}﴾}}<ref> ای مؤمنان! اگر از خداوند پروا کنید در شما نیروی شناخت درستی از نادرستی مینهد و از گناهانتان چشم میپوشد و شما را میآمرزد و خداوند دارای بخشش سترگ است؛ سوره انفال، آیه ۲۹.</ref> فرو فرستادن [[فرشتگان]] در جنگها {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنِينَ أَلَن يَكْفِيَكُمْ أَن يُمِدَّكُمْ رَبُّكُم بِثَلاثَةِ آلافٍ مِّنَ الْمَلائِكَةِ مُنزَلِينَ بَلَى إِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ وَيَأْتُوكُم مِّن فَوْرِهِمْ هَذَا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُم بِخَمْسَةِ آلافٍ مِّنَ الْمَلائِكَةِ مُسَوِّمِينَ }}﴾}}<ref> یاد کن آنگاه را که به مؤمنان میگفتی: آیا بسندهتان نیست که خداوند با سه هزار فرشته فرو فرستاده از سوی خود شما را یاری رساند؟ چرا؛ بیگمان بسنده است و اگر شکیبایی کنید و پرهیزگاری ورزید و آنان چنین شتابان به سوی شما آیند خداوند شما را با پنج هزار فرشته نشانگذار یاری خواهد رساند؛ سوره آل عمران، آیه ۱۲۴ - ۱۲۵.</ref>، جاری ساختن حکمت بر دلها {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا تَدَايَنتُم بِدَيْنٍ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى فَاكْتُبُوهُ وَلْيَكْتُب بَّيْنَكُمْ كَاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَلاَ يَأْبَ كَاتِبٌ أَنْ يَكْتُبَ كَمَا عَلَّمَهُ اللَّهُ فَلْيَكْتُبْ وَلْيُمْلِلِ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ وَلْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَلاَ يَبْخَسْ مِنْهُ شَيْئًا فَإِن كَانَ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ سَفِيهًا أَوْ ضَعِيفًا أَوْ لاَ يَسْتَطِيعُ أَن يُمِلَّ هُوَ فَلْيُمْلِلْ وَلِيُّهُ بِالْعَدْلِ وَاسْتَشْهِدُواْ شَهِيدَيْنِ مِن رِّجَالِكُمْ فَإِن لَّمْ يَكُونَا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّن تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاء أَن تَضِلَّ إِحْدَاهُمَا فَتُذَكِّرَ إِحْدَاهُمَا الأُخْرَى وَلاَ يَأْبَ الشُّهَدَاء إِذَا مَا دُعُواْ وَلاَ تَسْأَمُوْا أَن تَكْتُبُوهُ صَغِيرًا أَو كَبِيرًا إِلَى أَجَلِهِ ذَلِكُمْ أَقْسَطُ عِندَ اللَّهِ وَأَقْوَمُ لِلشَّهَادَةِ وَأَدْنَى أَلاَّ تَرْتَابُواْ إِلاَّ أَن تَكُونَ تِجَارَةً حَاضِرَةً تُدِيرُونَهَا بَيْنَكُمْ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَلاَّ تَكْتُبُوهَا وَأَشْهِدُواْ إِذَا تَبَايَعْتُمْ وَلاَ يُضَارَّ كَاتِبٌ وَلاَ شَهِيدٌ وَإِن تَفْعَلُواْ فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِكُمْ وَاتَّقُواْ اللَّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ }}﴾}}<ref> ای مؤمنان! چون وامی تا سرآمدی معیّن میان شما برقرار شد، آن را به نوشته آورید و باید نویسندهای میان شما دادگرانه بنویسد و هیچ نویسندهای نباید از نوشتن به گونهای که خداوند بدو آموخته است سر، باز زند پس باید بنویسد و آنکه وامدار است باید املا کند و از خداوند، پروردگار خویش، پروا بدارد و چیزی از آن کم ننهد و امّا اگر وامدار، کم خرد یا ناتوان باشد یا نتواند املا کند باید سرپرست او دادگرانه املا کند و دو تن از مردانتان را نیز گواه بگیرید و اگر دو مرد نباشند یک مرد و دو زن از گواهان مورد پسند خود (گواه بگیرید) تا اگر یکی از آن دو زن از یاد برد دیگری به یاد او آورد و چون گواهان (برای گواهی) فرا خوانده شوند نباید سر، باز زنند و تن نزنید از اینکه آن (وام) را چه خرد و چه کلان به سر رسید آن بنویسید، این نزد خداوند دادگرانهتر و برای گواهگیری، استوارتر و به اینکه دچار تردید نگردید، نزدیکتر است؛ مگر داد و ستدی نقد باشد که (دست به دست) میان خود میگردانید پس گناهی بر شما نیست که آن را ننویسید و چون داد و ستد میکنید گواه بگیرید؛ و نویسنده و گواه نباید زیان بینند و اگر چنین کنید (نشان) نافرمانی شماست و از خداوند پروا کنید؛ و خداوند به شما آموزش میدهد؛ و خداوند به هر چیزی داناست؛ سوره بقره، آیه ۲۸۲.</ref>، خارج کردن انسان از تنگناهای دنیوی و اخروی {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فَارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَأَشْهِدُوا ذَوَيْ عَدْلٍ مِّنكُمْ وَأَقِيمُوا الشَّهَادَةَ لِلَّهِ ذَلِكُمْ يُوعَظُ بِهِ مَن كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا }}﴾}}<ref> پس، چون به سر آمد عدّه خویش رسیدند یا به شایستگی نگاهشان دارید یا به شایستگی از آنان جدا شوید و دو تن دادگر از (میان) خود گواه بگیرید و گواهی را برای خداوند برپا دارید؛ این است که با آن، به کسی که به خداوند و روز بازپسین [[ایمان]] دارد اندرز داده میشود و هر کس از خداوند پروا کند (خداوند) برای او دری میگشاید؛ سوره طلاق، آیه ۲.</ref>، بشارتهای [[فرشتگان]] {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلاَّ تَخَافُوا وَلا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ نَحْنُ أَوْلِيَاؤُكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الآخِرَةِ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَشْتَهِي أَنفُسُكُمْ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَدَّعُونَ }}﴾}}<ref> [[فرشتگان]] بر آنان که گفتند: پروردگار ما خداوند است سپس [[پایداری]] کردند، فرود میآیند که نهراسید و اندوهناک نباشید و شما را به بهشتی که وعده میدادند مژده باد! ما دوستان شما در این جهان و در جهان واپسینیم و در آنجا هر چه دلتان بخواهد هست و هر چه درخواست کنید دارید؛ سوره فصلت، آیه ۳۰ - ۳۱.</ref> و بالاخره توفیق یابی در انجام نیکیها {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| فَأَمَّا مَن أَعْطَى وَاتَّقَى وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَى فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرَى}}﴾}}<ref> امّا آنکه بخشش کند و پرهیزگاری ورزد، و آن وعده نیکوترین (بهشت) را راست بشمارد زودا که او را در راه (خیر و) آسانی قرار دهیم؛ سوره لیل، آیه ۵ - ۷.</ref> امدادهای الهی است که با وجود این شرط جامه تحقق میپوشد. در آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| بَلَى إِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ وَيَأْتُوكُم مِّن فَوْرِهِمْ هَذَا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُم بِخَمْسَةِ آلافٍ مِّنَ الْمَلائِكَةِ مُسَوِّمِينَ }}﴾}}<ref> چرا؛ بیگمان بسنده است و اگر شکیبایی کنید و پرهیزگاری ورزید و آنان چنین شتابان به سوی شما آیند خداوند شما را با پنج هزار فرشته نشانگذار یاری خواهد رساند ؛ سوره آل عمران، آیه ۱۲۵.</ref> که مربوط به جنگ احد است، شرطهایی را ذکر کرده که از جمله آنها [[پارسایی]] است؛ لیکن چون این شرطها محقق نشد، امداد غیبی خدا به ۵۰۰۰ فرشته نیز شامل حال مسلمانان نگشت <ref>تفسیر قرطبی، ج ۴، ص ۱۲۵؛ تفسیر الکبیر، ج ۸ ، ص ۲۱۵.</ref>. اگر [[فرشتگان]] به کمک آنها میآمدند، قسمت عمده لشکر پیامبر در این نبرد، شکست نمیخوردند <ref>تفسیر مراغی، ج ۴، ص ۵۷ ـ ۵۸ .</ref> برخی مفسران این آیه را درباره بدر دانستهاند؛ لیکن در مفاد آن که مشروط کردن امداد غیبی در قالب فرود ۵۰۰۰ فرشته به سه شرط و از جمله پروا پیشگی است تردیدی ندارند<ref>المیزان، ج ۴، ص ۸ .</ref> در بخشیدن میزان شناخت حق از باطل {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| يَا أَيُهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِن تَتَّقُواْ اللَّهَ يَجْعَل لَّكُمْ فُرْقَاناً وَيُكَفِّرْ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ }}﴾}}<ref> ای مؤمنان! اگر از خداوند پروا کنید در شما نیروی شناخت درستی از نادرستی مینهد و از گناهانتان چشم میپوشد و شما را میآمرزد و خداوند دارای بخشش سترگ است؛ سوره انفال، آیه۲۹.</ref> نیز عنصر تقوا مطرح شده و تحقق آنها را بدان مشروط کرده است<ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۲۲]</ref>.
| |
|
| |
|
| ===[[پایداری]]=== | | ===[[پایداری]]=== |
| *امدد غیبی در قالب فرود آمدن ۵۰۰۰ فرشته که در آیه ۱۲۵ سوره آلعمران آمده، مشروط به اموری و از جمله [[پایداری]] است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| بَلَى إِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ وَيَأْتُوكُم مِّن فَوْرِهِمْ هَذَا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُم بِخَمْسَةِ آلافٍ مِّنَ الْمَلائِكَةِ مُسَوِّمِينَ }}﴾}}<ref> چرا؛ (بیگمان بسنده است و) اگر شکیبایی کنید و پرهیزگاری ورزید و آنان چنین شتابان به سوی شما آیند خداوند شما را با پنج هزار فرشته نشانگذار یاری خواهد رساند؛ سوره آل عمران، آیه۱۲۵.</ref> در آیه ۳۴ سوره انعام روی سخن با [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}} است و مقصود این است که ایشان نیز در برابر رد کنندگان رسالت و آزار و هجوم دشمنان لجوج و سرسخت، پایدار باشد و بداند که براساس همین سنّت، از امدادهای الهی و الطاف بیکران او بهرهمند و سرانجام بر همه آنها پیروز خواهد شد <ref> نمونه، ج ۵ ، ص ۲۱۲.</ref>: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَلَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِّن قَبْلِكَ فَصَبَرُواْ عَلَى مَا كُذِّبُواْ وَأُوذُواْ حَتَّى أَتَاهُمْ نَصْرُنَا وَلاَ مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ وَلَقَدْ جَاءَكَ مِن نَّبَإِ الْمُرْسَلِينَ }}﴾}}<ref> و به یقین پیش از تو نیز پیامبرانی دروغگو شمرده شدند پس، هر چه دروغگو شمرده شدند و آزار دیدند شکیبایی ورزیدند تا آنکه یاری ما به ایشان رسید؛ و برای کلمات خداوند هیچ دگرگونکنندهای نیست و بیگمان برخی از خبر های پیامبران به تو رسیده است ؛ سوره انعام، آیه۳۴.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۲۲]</ref>.
| |
| *دو آیه قرآن، استقامت را شرط برخورداری از امدادهای غیبی دانسته است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلاَّ تَخَافُوا وَلا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ }}﴾}}<ref> [[فرشتگان]] بر آنان که گفتند: پروردگار ما خداوند است سپس [[پایداری]] کردند، فرود میآیند که نهراسید و اندوهناک نباشید و شما را به بهشتی که وعده میدادند مژده باد!؛ سوره فصلت، آیه۳۰.</ref> استقامت، چنان که راغب گفته، پیمودن راه راست بدون انحراف به چپ و راست است <ref>مفردات، ص ۶۹۲ ، «قوم».</ref>
| |
| <ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۲۳]</ref>.
| |
| *برخی نیز آن را به معنای اعتدال دانستهاند<ref>المیزان، ج ۱۷، ص ۳۸۹.</ref>، بنابراین، تفاوت آن با صبر به خوبی روشن میشود و اگر در روایاتی آن را به روش ولایتی شیعه تفسير کردهاند ازاینروست که پذیرش ولایت و رهبری امامان{{عم}} ضامن بقا بر خطّ توحید و روش اصیل اسلام و ادامه عمل صالح است <ref>نمونه، ج ۲۰، ص ۲۷۱.</ref> در آیه ۱۶ سوره جنّ نیز استقامت را شرط افزایش نعمتهای مادّی، همچون باران دانسته است<ref>نمونه، ج ۲۵، ص ۱۲۱.</ref>: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَأَلَّوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْنَاهُم مَّاء غَدَقًا}}﴾}}<ref> و اینکه به من وحی شده است اگر بر راه حقّ [[پایداری]] ورزند آنان را از آبی و رفاهی فراوان سیراب میکنیم؛ سوره جن، آیه ۱۶.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۲۳]</ref>.
| |
|
| |
|
| ===[[جهاد]]=== | | ===[[جهاد]]=== |
| *تلاش و کوششی که انسان را به زحمت زیاد اندازد "[[جهاد]]"، راه رسیدن به هدایت الهی است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ }}﴾}}<ref> و راههای خویش را به آنان که در (راه) ما بکوشند مینماییم و بیگمان خداوند با نیکوکاران است ؛ سوره عنکبوت، آیه۶۹.</ref> [[جهاد]] شامل مبارزه با دشمنان حق در میدان کارزار، جنگ با هوا و هوس در میدان [[جهاد]] با نفس، و [[جهاد]] و تلاش در راه کسب علم و معرفت میشود. بدون شک مجاهدان در این عرصهها، مشمول امدادهای غیبی در لباس "هدایت بخشی" خواهند شد<ref>نمونه، ج ۱۶، ص ۳۴۸ ـ ۳۴۹.</ref>. در جایی دیگر قرآن شرط بهرهمندی از امداد غیبی را یاری خداوند (یاری دین) دانسته است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ }}﴾}}<ref> ای مؤمنان! اگر (دین) خداوند را یاری کنید او نیز شما را یاری میکند و گامهایتان را استوار میدارد ؛ سوره محمد، آیه۷.</ref><ref>الفرقان، ج ۲۶ ـ ۲۷، ص ۹۱ ـ ۹۲.</ref>شایان ذکر است که از جمله شرایط [[جهاد]] پاکی انگیزههاست: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ }}﴾}}<ref> و راههای خویش را به آنان که در (راه) ما بکوشند مینماییم و بیگمان خداوند با نیکوکاران است؛ سوره عنکبوت، آیه۶۹.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۲۳]</ref>.
| |
|
| |
|
| ===[[مخلَص بودن]]=== | | ===[[مخلَص بودن]]=== |
| *قرآن کریم نجات [[یوسف]]{{ع}} را از دام گناه خطرناکی که همسر عزیز مصر برایش گسترده بود، در سایه برگزیدگی میداند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاء إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ}}﴾}}<ref> تا از او زشتی و پلیدکاری را بگردانیم که او از بندگان ناب ما بود؛ سوره یوسف، آیه۲۴.</ref> و این نشانه آن است که خداوند بندگان خالص شده خویش را در این بحرانها تنها نمیگذارد، بلکه با امدادهای غیبی نجات میدهد <ref>نمونه، ج ۹، ص ۳۷۷.</ref>؛ عبارت اخیر آیه در مقام تعلیل برای این مدد الهی است <ref>المیزان، ج ۱۱، ص ۱۳۰.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۲۳]</ref>.
| |
|
| |
|
| ==هدف از امدادهای غیبی== | | ==هدف از امدادهای غیبی== |
| *بدون تردید، کمکهای ویژه الهی هدفهایی دارد، زیرا هیچ کار خدای حکیم بیهدف نیست. تقویت آیين حق و دین خدا {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| ثُمَّ نُنَجِّي رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُواْ كَذَلِكَ حَقًّا عَلَيْنَا نُنجِ الْمُؤْمِنِينَ}}﴾}}<ref> سپس پیامبرانمان و مؤمنان را رهایی میبخشیم؛ بدینگونه بنا به حقّی که بر عهده ماست مؤمنان را رهایی میبخشیم؛ سوره یونس، آیه۱۰۳.</ref>، سرافکنده ساختن دشمنان حق و قطع ریشه آنها: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَجَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُواْ السُّفْلَى }}﴾}}<ref> سخن کافران را فروتر نهاد؛ سوره توبه، آیه۴۰.</ref>، یادآوری نعمتهای خدا و شکرگزاری در برابر آنها {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَاذْكُرُواْ نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنتُمْ أَعْدَاء فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنتُمْ عَلَىَ شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَكُم مِّنْهَا}}﴾}}<ref> و نعمتهای خداوند را بر خود فرا یاد آورید که دشمنان (همدیگر) بودید و خداوند دلهای شما را الفت داد و به نعمت او با هم برادر شدید و در لبه پرتگاهی از آتش بودید که شما را از آن رهانید؛ سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.</ref>، توجّه به قدرت خدا و در نتیجه، رسیدن به آرامش روحی و اطمینان خاطر {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| ثُمَّ أَنزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَنزَلَ جُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا وَعَذَّبَ الَّذِينَ كَفَرُواْ وَذَلِكَ جَزَاء الْكَافِرِينَ }}﴾}}<ref> آنگاه خداوند آرامش خویش را بر پیامبر خود و بر مؤمنان فرو فرستاد و سپاهیانی را که آنان را نمیدیدید؛ فرود آورد و کافران را به عذاب افکند و آن، کیفر کافران است؛ سوره توبه، آیه ۲۶.</ref> و {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَجَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُواْ السُّفْلَى }}﴾}}<ref> سخن کافران را فروتر نهاد؛ سوره توبه، آیه۴۰.</ref> و نیز آزمایش مردم {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُواْ الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُم مَّثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلِكُم مَّسَّتْهُمُ الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء وَزُلْزِلُواْ حَتَّى يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللَّهِ أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ}}﴾}}<ref> آیا گمان میکنید به بهشت در خواهید آمد با آنکه هنوز داستان کسانی که پیش از شما در گذشتند بر سر شما نیامده است؟ به آنان سختی و رنج رسید و لرزانده شدند تا جایی که پیامبر و مؤمنان همراه وی میگفتند: یاری خداوند کی در میرسد؟ آگاه باشید که یاری خداوند نزدیک است؛ سوره بقره، آیه ۲۱۴.</ref> از اهداف امدادهاى غیبی است. برخی در تفسیر آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| لْيَقْطَعَ طَرَفًا مِّنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ أَوْ يَكْبِتَهُمْ فَيَنقَلِبُواْ خَائِبِينَ }}﴾}}<ref> تا پارهای از کافران را از میان بردارد یا خوار سازد و به نومیدی باز گردند؛ سوره آل عمران، آیه۱۲۷.</ref> گفتهاند: منظور این آیه، بیان علت نهایی اینگونه کمکهاست، که عبارت از تفرقه و جدایی میان دشمنان است، حال یا [[ایمان]] میآورند یا سرکوب و سرافکنده شده و تهیدست و نومید به عقب باز میگردند، و با این امدادها توحید در دنیای شرک و کفر راه باز کرده و جای میگیرد <ref>پرتوی از قرآن، ج ۳، ص ۳۲۲ ـ ۳۲۳.</ref> . برخی نیز درباره اصحاب فیل مینویسند: در فرستادن سپاه پرندگان که با سنگ ریزههای خود لشکر بزرگ ابرهه و پیل سواران را نابود میساختند، یادآوری بزرگی و قدرت خداوند و حقانیت آیين او مورد توجه بوده است <ref>نمونه، ج ۲۷، ص ۳۳۸.</ref>؛ چنانکه خداوند در مورد جنگ بدر و رویارویی مسلمانان با سپاه مشرکان فرموده است: اراده خداوند احقاق حق و قطع دنباله کافران است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَيُرِيدُ اللَّهُ أَن يُحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ وَيَقْطَعَ دَابِرَ الْكَافِرِينَ }}﴾}}<ref> اما خداوند میخواست که حقّ را با کلمات خویش تحقّق بخشد و ریشه کافران را بر کند ؛ سوره انفال، آیه۷.</ref> و به شکلی روشنتر در آیه ۴۰ سوره توبه، که سخن از یاری [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} در غار ثور است میفرماید: پس خدا آرامش خود را بر او فرو فرستاد و او را با سپاهی که آنها را نمیدیدید تأیيد کرد و سخن آنها را که کافر گشتند پستتر گردانید و سخن خداست که برتر است و خدا شکستناپذیر و استوار کار است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| فَأَنزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ وَأَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَّمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُواْ السُّفْلَى وَكَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيَا وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ}}﴾}}<ref> خداوند آرامش خود را بر او فرو فرستاد و وی را با سپاهی که آنان را نمیدیدید پشتیبانی کرد و سخن کافران را فروتر نهاد و سخن خداوند است که فراتر است و خداوند پیروزمندی فرزانه است؛ سوره توبه، آیه ۴۰</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۲۴]</ref>.
| |
|
| |
|
| ==منابع== | | ==منابع== |